واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: همه سال های آقای کارگردان:
1335: بهروز افخمي در خانواده اي چندان مرفه در تهران به دنيا آمد. وي در همان سال هاي کودکي به سينما، داستان و مقوله ي قصه گويي علاقه مند شد. اولين خاطره ي وي از سينما به چهار سالگي اش و تماشاي فيلم هاي دراکولايي برمي گردد؛ فيلم هايي که افخمي آنها را با لذت تماشا مي کرده چون به گفته ي خودش اصلا نمي دانسته چرا بايد از دراکولاها بترسد! 14 سالگي: در کلاس هاي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان شرکت کرد و با مباني فيلمسازي و کارگرداني آشنا شد. عباس کيارستمي در آن دوران از فيلمسازان مهم کانون و الگوي هنرجويان بود. مديريت بخش آموزش کانون را هم اسفنديار منفردزاده بر عهده داشت. 17 سالگي: براساس تجربيات خود در کانون اولين فيلم کوتاهش را با عنوان توپ تيم ما کارگرداني کرد. اين فيلم نيم ساعته در جشنواره ي جوانان اتحاديه ي آسيا و اقيانوسيه هم به نمايش درآمد. 19 سالگي: افخمي وارد مدرسه ي عالي سينما و تلويزيون شد و بعد از سه سال مدرک تحصيلي خود را از اين مدرسه دريافت کرد. پايان نامه ي تحصيلي وي هم يک فيلم 16 ميلي متري نود دقيقه اي بود که در بحبوحه ي انقلاب نگاتيوهايش مفقود شد و هرگز به مرحله ي برش نگاتيو نرسيد. 22 سالگي: فيلمساز خوش آتيه ي آن سال ها بعد از فارغ التحصيلي، در قامت يک جوان انقلابي و معتقد به عنوان کارمند بخش مونتاژ در تلويزيون مشغول به کار شد و در اولين سال هاي پس از انقلاب در توليد تعدادي فيلم مستند، گزارشي و خبري در مورد فعاليت هاي جهاد سازندگي هم مشارکت کرد. 27 سالگي: افخمي پله هاي ترقي را به سرعت طي کرد و در سال 1362 به مديريت گروه فيلم و سريال شبکه ي اول سيما منصوب شد. مهم ترين فعاليت افخمي در دوران مديريتش دعوت از ناصر تقوايي و تلاش براي توليد سريال کوچک جنگلي بود؛ تلاشي که البته به گفته ي افخمي به دليل وسواس هاي بيش از حد تقوايي و نا آشنايي وي با بافت فرهنگي شمال کشور به سرانجام نرسيد. 28 سالگي: فيلمبرداري فيلم زير باران به کارگرداني سيف الله داد را پذيرفت. افخمي نقش کوتاهي هم در اين فيلم بر عهده داشت. 32 سالگي: بعد از ناکام ماندن تقوايي در تکميل پروژه ي کوچک جنگلي و قهر وي، خود افخمي کارگرداني سريال را بر عهده گرفت و آن را براي پخش از تلويزيون آماده کرد. افخمي بعدها مدعي شد اگرتجربيات دوران ميان سالي اش را داشت، شايد با تقوايي بيشتر کنار مي آمد. وي نسخه ي سينمايي اين سريال راهم با عنوان تفنگ هاي سحرگاه ساخت که فرصت نمايش عمومي پيدا نکرد. 33 سالگي: با تدوين فيلم هاي آب را گل نکنيد (شهريار بحراني) و پنجاه و سه نفر (يوسف سيد مهدوي) به فعاليت هايش در سينما ادامه داد. 34 سالگي: با همکاري سيدضياء هاشمي، شهريار بحراني، رسول ملاقلي پور و محمد رضا هنرمند شرکت مهاب فيلم را تاسيس کرد. هدف اين شرکت در وهله ي اول ارتباط با مخاطب عام و توليد فيلم هاي پرفروش بود. دزد عروسک ها از اولين فيلم هاي آن بود. اما عروس به مهم ترين محصول اين شرکت و اولين فيلم بلند افخمي تبديل شد که در زمان خود غوغايي به پا کرد و به فروش بي سابقه اي دست يافت. 37 سالگي: روز فرشته را در باکو بر اساس فيلمنامه اي به قلم محمدرضا هنرمند و بهنام دياني کارگرداني کرد. ابتدا قرار بود شهريار بحراني کارگرداني را بر عهده داشته باشد که در نهايت اين فرصت نصيب افخمي شد. 38 سالگي: روز شيطان فيلم بعدي افخمي بود که با محوريت يک داستان جاسوسي درباره پليس مخفي ايران ساخته شد. اما اين فيلم جزکارگرداني خلاقانه ي افخمي هيچ برگ برنده اي نداشت و در گيشه شکست خورد. خود افخمي هم در آن نقش يک راننده ي مسافرکش را بازي مي کرد.
40 سالگي: فيلم اکشن- حادثه اي عقرب دستاورد افخمي در اين سال بود. افخمي بعد از فيلمبرداري 80 درصد کار به دليل اختلاف با تهيه کننده از توليد آن انصراف داد و ادامه ي کار را به تهيه ي کننده ي فيلم، حسين فرحبخش سپرد. 41 سالگي: تنها چند ماه بعد از فوت علي حاتمي پذيرفت پروژه ي نيمه تمام وي درباره جهان پهلوان تختي را به سرانجام برساند. افخمي در نوشتن فيلمنامه ي جهان پهلوان تختي با مشکلاتي مواجه شد که البته به سلامت از آنها عبور کرد و توانست يکي از تحسين شده ترين فيلم هايش را کارگرداني کند. 43 سالگي: افخمي با ساخت شوکران بهترين و کامل ترين فيلم دوران فيلمسازي اش را روانه ي سينماها کرد. خود افخمي هم در آن زمان شوکران را بهترين فيلمش مي دانست. جنحال هاي هميشگي پيرامون افخمي دست از سر اين فيلم هم برنداشت، با اين حال فروش بالاي فيلم موفقيت بزرگي نصيب افخمي و ساير عوامل فيلم کرد. 44 سالگي: در حالي که در اوج دوران هنري خود به سر مي برد در خرداد ماه 79 در قامت يکي از نمايندگان مجلس ششم وارد عرصه ي سياست شد؛ اقدامي که با حاشيه هاي زيادي همراه بود و خود افخمي هم بعدها نسبت به آن ابراز پشيماني کرد. مقدمات توليد پروژه ي بزرگ فرزند صبح درباره ي زندگي امام خميني(ره) در اين دوران آغاز شد. 48 سالگي: با ساخت گاوخوني بعد از چند سال به عرصه ي سينما برگشت اما فيلم هرگز به نمايش عمومي درنيامد و فرصت ارتباط با مخاطبان را پيدا نکرد. گاوخوني شخصي ترين پروژه ي افخمي بود که بر اساس رماني به قلم جعفر مدرس صادقي به تصوير کشيده شد. در همين ايام توليد فيلم فرزند صبح هم با جديت بيشتري پي گرفته شد. 50 سالگي: در کنار 14 فيلمساز شاخص ايراني در پروژه ي سفارشي فرش ايراني مشارکت کرد. فيلم کوتاه افخمي در اين پروژه فرش عشايري نام داشت که تنها در بيست و پنجمين دوره ي جشنواره ي فيلم فجر فرصت نمايش يافت. 51 سالگي: با حمايت موسسه ي تصوير شهر بزرگداشتي براي افخمي در فرهنگ سراي ارسباران تهران برگزار شد. بسياري از دوستان افخمي در اين بزرگداشت شرکت داشتند و کساني مانند سيف الله داد و مجيد رجبي معمار در آن به سخنراني پرداختند. مستند داستان يک قصه گو به کارگرداني محمود يارمحمدلو درباره ي کارنامه فيلمسازي افخمي هم در اين بزرگداشت به نمايش درآمد. افخمي در سال 86 شرکتي سينمايي به نام «گرگ بيابان» تاسيس کرد که قرار بود فيلم تنگسير را در آن بازسازي کند. وي بعدها سردبير ماهنامه ي سينمايي تازه شد که با حمايت اين شرکت منتشر مي شد.
52 سالگي: بعد از مدت ها به تلويزيون بازگشت تا سري اول سريال حادثه اي عمليات 125 را براي شبکه ي تهران کارگرداني کند. افخمي در همين سال تله فيلم يازده دقيقه و سي ثانيه را هم بر اساس يکي از خاطرات خود در اولين سال هاي انقلاب براي سيما فيلم ساخت که اولين بار در جشنواره ي فيلم فجر به نمايش درآمد و با استقبال سرد منتقدات مواجه شد. 53 سالگي: در سال 88 ايران را به مقصد کانادا ترک کرد تا دور از فضاي پرتب و تاب ايران عرصه ي جديدي را براي فيلمسازي تجربه کند. عمده ي فعاليت افخمي در اولين ماه هاي اقامتش در کانادا تدريس سينما به علاقه مندان بود. 54 سالگي: با نمايش سن پطرزبورگ بالاخره بعد از مدت ها فيلمي از بهروز افخمي در سينماهاي کشور به نمايش درآمد؛ هر چند مناقشه ي وي و تهيه کننده بر سر تدوين فيلم باعث شد فيلم بدون حضور افخمي مونتاژ شود و به همين دليل خيلي ها در اطلاق فيلمي از بهروز افخمي به آن ترديد داشته باشند. افخمي هم زمان با اکران سن پطرزبورگ در ايران، ساخت جديدترين فيلمش را در کانادا پي گرفت تا بعد از اتمام فيلمبرداري اش، در آينده ي نزديک به ايران برگردد. فيلم جديد افخمي در ابتدا اين خانه ي من نيست نام داشت که در نهايت عنوان Black Noise برايش انتخاب شد. منبع: 24 همشهري ماه (شماره 61) 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]