واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: برگردان یادداشت الکس واتانکا، عضو ارشد موسسه خاورمیانه در واشنگتن دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته اخبار زیاد و مهمی در مورد روابط ایران و هند منتشر شد. معاملات تجاری، سرخط بیشتر آنها بود اما در عمق این اخبار نیروی بالقوه ای برای نزدیک تر شدن روابط دو کشور وجود داشت. در واقع تهران و دهلی نو مدتی طولانی است که شرکای برازنده ای برای یکدیگر هستند؛ شرکایی که در کنار هم می توانند شبه قاره و غرب آسیا را متصل کنند. اکنون نیز چندین پروژه بزرگ مشترک در زمینه انرژی و حمل ونقل انگیزه های آنها را برای پافشاری روی این رابطه بیشتر کرده است.
پس از تحریم
برداشته شدن تحریم های بین المللی علیه ایران از ژوئیه 2015 در پی توافق هسته ای با قدرت های جهانی مانع اصلی را در تلاش های تهران برای خروج از انزوا و پیوستن به اقتصاد آزاد جهانی برداشت. در حالی به طور معمول تمرکز و توجه رسانه ها به معامله های ایران با کشورها و شرکت های غربی است، تهران به همان اندازه به کشورهای آسیایی مانند هند جلب شده است.
قدم هایی که در حال حاضر برداشته شده، مسیر را برای انجام تجارت در مقیاس بزرگ تر روشن کرده است. برای مثال در یک نوامبر، بالاخره پس از تاخیر فراوان، دهلی 6میلیارد دلار از بدهی های خود به ایران را پرداخت کرد. این بدهی به خاطر واردات نفت از ایران بود و دهلی این طور استدلال می کرد که با توجه به تحریم های بانکی جهانی قادر به پرداخت قروض خود نیست. در عین حال تاریخ یک نوامبر، بانکی هندی شعبه ای در تهران افتتاح کرد تا یکی از سه بانک خارجی ای باشد که پس از لغو تحریم ها وارد تهران شده اند (عمان و کره جنوبی کشورهای دیگر هستند). خط هوایی ایرایندیا نیز اعلام کرد که پروازهای مستقیم خود از مقصد دهلی نو به تهران را از سر می گیرد، درحالی که آخرین پرواز مستقیم بین دو کشور در سال 1994 انجام شده بود.
آخرین دسته از اطلاعات نشان می دهند که در مذاکرات بین ایرانی ها و هندی ها، توافقات برای امضای یک قرارداد بزرگ انرژی در مارس 2017 به وجود آمده است. در می 2016، مودی نخست وزیر هند، از تهران بازدید کرد و این بحث به وجود آمد که هندی ها نمی خواهند تنها کاربر نهایی گاز و نفت باشند. برای ایران همکاری با هند می تواند بسیار مفید باشد، چرا که یک ارتباط استراتژیک بین یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی در جهان و یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی فعال می شود. جزئیات نهایی هنوز بیرون نیامده است اما براساس صحبت های مقامات، این امر می تواند توسعه قابل توجهی برای دو طرف باشد.
از دیدگاه ایران تبدیل کشوری مانند هند ـ که دومین بازار مصرف نفت ایران را پس از چین در اختبار دارد ـ به یک سهامدار در اقتصاد می تواند تامین کننده امنیت و بیمه سیاسی برای ایران باشد. ایرانی ها متعجب و مبهوت بودند که چگونه کشورهای آسیایی مانند هند دست در دست قدرت های غربی به دنبال مجازات ایران پیش از توافق هسته ای بودند. اما معاملات تجاری که در حال حاضر توسط دولت حسن روحانی با کشورهای خارجی برقرار می شود، به میزان قابل توجهی امکان هرگونه اجماع بین المللی برای تحریم ایران را سخت تر می کند.
عجله ناگهانی
لغو تحریم های بین المللی بدون شک نقش زیادی در هل دادن هند برای این همراهی داشت. اما چیزهای بیشتری هم وجود دارد. یکی از آنها این است که هندی ها نمی خواهند در این رقابت پشت سر کشورهایی مانند چین، کره جنوبی، ژاپن و اروپایی ها قرار بگیرند. صفی طولانی از کشورها و شرکت ها که پس از قطع معاملات، به دنبال احیای روابط تجاری بلندمدت با ایران هستند.
در واقع گزارش ها از دهلی نو نشان می دهد که تهران به هند اولتیماتومی داد تا به تعهدات خود عمل کند. در غیر این صورت سرمایه گذاران خارجی دیگری وجود دارند که بسته های مالی مناسبی را برای همکاری در توسعه میدان های انرژی ارائه می دهند. وزیرنفت ایران بیژن زنگنه، شکایت کرده بود که طرح های پیشنهادی پی درپی هندی ها، ناکافی و نامناسب است و هند برای پیش رفتن این پروژه باید پول بیشتری را پای معامله بگذارد.
دستور کاری ایران با هند بسیار بزرگتر از تنها یک میدان گازی است. در 12 می توافق بین مودی و روحانی به امضا رسید. بزرگترین قرارداد تجاری دو طرفه بین ایران و هند، برای توسعه بندر چابهار، تنها بندر آب های عمیق ایران در اقیانوس هند. ایران علاقمند است که چابهار را به یک قطب پتروشیمی کلیدی با امکانات تولید و صادرات تبدیل کند. حرکتی برای فاصله گرفتن و تکیه تنها به صادرات نفت خام و تولید مواد پتروشیمی که بخش بزرگی از برنامه اقتصادی تهران برای خودکفایی و تنوع بیشتر اقتصادی است.
تمایل متقابل ایران و هند برای توسعه چابهار بسیار منطقی به نظر می رسد. این همکاری برای هر دو کشور دسترسی بسیار بهتری به بازارهای محصور در خشکی در افغانستان، آسیای مرکزی و حتی فراتر از آن در اروپا ایجاد می کند و سایر پروژه های منطقه ای را تضعیف می کند. نزدیک ترین پروژه مشابه در حال حاضر بندر گوادر است که با توافقی بین چین و پاکستان به اجرا در خواهد آمد.
در سال 2014 برای اولین بار در یک قرن اخیر، محموله ای از هند از راه ایران وارد روسیه شد. نخست وزیر موردی اما به دنبال بیشتر از این است او از ساختن «شبکه گسترده ای از اتصالات فیزیکی و دیجیتال از گوشه شمال اوراسیا تا ساحل جنوبی آسیا» صحبت می کند. اگر هیچ چیز دیگری را هم در نظر نگیریم، از نظر جغرافیایی ایران به مانند پلی زمینی و اجتناب ناپذیر برای هند به منظور رسیدن به بازارها در شمال و غرب است.
رسیدن هند به پروژه های اشاره شده و بندر چابهار آنها را حتی تبدیل به واردکننده بزرگتر انرژی خواهد کرد و این دلیل تلاش ایران برای مجبور کردن هند به یک قرارداد طولانی مدت است. با این حال، با وجود این پیشرفت ها به یک تصویر منطقی بزرگ برای نگهداری این روابط نزدیک بین تهران و دهلی نو نیاز است. این تصویر، ایجاد شرایط تجاری مطلوب، پیش بینی جاه طلبی ها و حفظ معاملات بلند مدت پایدار را ممکن خواهد کرد.
۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]