واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: معرفي 10 شهيد از زاويه ديد يك خبرنگار
كتاب «تا شهادت» برگرفته از دستنوشتههاي خانم مريم كاظمزاده همسر شهيد اصغر وصالي، از آن دست كتابهاي حوزه دفاع مقدس به شمار ميرود كه به رغم ارزشهاي موجود در آن، معلوم نيست چرا كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
نویسنده : غلامحسين بهبودي
كتاب «تا شهادت» برگرفته از دستنوشتههاي خانم مريم كاظمزاده همسر شهيد اصغر وصالي، از آن دست كتابهاي حوزه دفاع مقدس به شمار ميرود كه به رغم ارزشهاي موجود در آن، معلوم نيست چرا كمتر مورد توجه قرار گرفته است. اين كتاب كه در سال 73 توسط حوزه هنري منتشر شد، حاوي دستنوشتههاي خبرنگاري است كه در همراهي با اصغر وصالي و گروه دستمال سرخها، به معرفي تعدادي از شهداي اين گروه پرداخته است.
«تاشهادت» را بايد به نوعي واگويههاي يك همرزم در مورد همرزمانش نيز به شمار آورد، چراكه خانم كاظمزاده به عنوان يك خبرنگار، در مناطق عملياتي غرب و شمالغرب كشور حضور يافته بود و در همان جا نيز مقدمات آشنايياش با اصغر وصالي فرمانده گردان سوم سپاه تهران فراهم و اين آشنايي به ازدواج منجر شد. بنابراين كاظمزاده به نوعي خود همرزم وصالي و بچههاي گروه دستمال سرخها بود و از نزديك شهداي معرفي شده در كتاب «تا شهادت» را ميشناخته است.
در اين كتاب ما با شهدايي مثل منصور اوسطي، جهانگير جعفرزاده، عباس اردستاني، عباس داورزني، محمدرضا مرادي، عباس مقدم، حاجي مردپيشه، نجمي، مجيد جهان بين و علي تيموري، آشنا ميشويم اما ميزان آشنايي ما با آنها از زاويه ديد خانم كاظمزاده است و ايشان نيز هر آنچه از شهيد مورد نظر ديده و دريافته را به خواننده معرفي ميكند.
به عنوان نمونه در ذيل مطلب «شهيد عباس مقدم» كه فصل آن با تيتر «قهرمان شهادت» شناخته ميشود، آمده است: برادر عباس مقدم پاسداري پارسا و رهروي صديق براي اسلام عزيز و انقلاب اسلامي بود... اولين بار كه او را ديدم، در سال 58، در شهر خون و ايثار مهاباد بود. جواني ساكت و آرام بود. نظم و انضباط در كارهايش نظر همه را جلب ميكرد. از ياوهگويي و پرحرفي دوري ميكرد و حجب و حياي بسياري داشت...
به اين ترتيب ما شهيد را آن طور ميشناسيم كه همرزمان و آنهايي كه او را از نزديك و در ميادين جنگ ديده بودند ميشناختند. اين آشنايي شايد شامل تاريخ تولد و مسائلي از اين دست نباشد، اما براي شناخت مرام، مسلك و خلقيات يك رزمنده بسيار مفيد است خصوصا براي نسل جوان كه رزمندگان دفاع مقدس را درك نكرده است، كتاب «تا شهادت» ميتواند مملو از تجربيات بكر و زيبا از لمس خلقيات يك رزمنده باشد. آن هم رزمندهاي كه چند دهه با جوانان نسل امروز فاصله زماني دارد.
كتاب «تا شهادت» خاطرهگويي نيز است. سبك و سياقش به شيوه روايتگري تمايل دارد و در اصل نيز برگرفته از خاطرات عيني خانم كاظمزاده است، اما قطع به يقين براي عرضه به مخاطب و شناخت بهتر شهيد مورد نظر، تغييراتي در اين خاطرات ايجاد شده و گاهي به شيوه گزارشي و حتي داستان نويسي نيز نزديك ميشود. در مطلب شهيد اردستاني ميخوانيم: تازه از سفر جنوب برگشته بود. ميخواست در عمليات كوره موش كه در منطقه سرپل زهاب انجام ميشد، شركت كند. وقتي وارد بهداري شد نزد من آمد و...
يكي از ارزشهاي نهفته در كتاب «تا شهادت» معرفي شهدايي است كه در گروه معروف دستمال سرخها حضور داشتند و از اين حيث نيز خواننده ميتواند يكي از گروههاي خاص و شايد افسانهاي پيش و بعد از جنگ تحميلي را بشناسد، با شهدايي آشنا شود كه به دليل شهادت اغلبشان در ماههاي اول دفاع مقدس، كمتر از آنها ياد ميشود و حتي برخي به فراموشي سپرده شدهاند. لذا خواندن و داشتن كتاب «تا شهادت» براي علاقهمندان حوزه دفاع مقدس ميتواند بسيار مفيد باشد. در پايان بخشي از كتاب را تقديم حضورتان ميكنيم:
هر زمان عاشقي در پيكار بيامان خود به خون ميغلتيد، برادر عزيز نجمي، چون فرشتهاي بر بالين او حاضر ميگشت و چون پروانهاي، شمع وجودش را در مييافت. بدن مجروح و غرق در خون او را با دستان نوازشگر خود مرهم مينهاد، جسم نيمه جان او را از ميدان رزم، از زير آتش بنيانكن سلاحهاي دشمن نجات ميداد و به بيمارستان ميرساند. چه مادراني كه از بركت وجود او، فرزند دلبند خود را براي بار ديگر در آغوش كشيدند و چه بسيار پدران و همسراني كه در سايه ايثارگريهاي او، وارد دايره پردرد داغديدگي نگرديدند و چه بسيار فرزنداني كه در پرتو تلاشهاي خالصانه او دوباره، يافتن سايه پدر را بر سراي خويش جشن گرفتند. او فرشته نجات بود، اما دريغ كه چون پرستوها ميل به هجرت داشت و عاقبت از ميان مان پر كشيد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]