واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: آسه ماریا آماندسن: کتاب تصویری صحنه اصلی هنرنمایی هنرمندان نروژی است
![کتاب تصویری صحنه اصلی هنرنمایی هنرمندان نروژی است](http://static1.ilna.ir/thumbnail/N7AiiyGuOm5P/xCIXzdA0byfTThGx-WwCBVgxgw-7QaJs-BOouPEiuLzQ1tDsGZrx0PciruWp3PYxnxRnVH0TyLAqd_OKQoEURq4xQIoDjB_gIQDHEiqNepRBeBVXNnV0ppnwHlYl3BY47otfNPZWXfo,/unnamed%2826%29.jpg)
آسه ماریا آماندسن معتقد است اگر در زمانهای گذشته افراد به گالریهای هنری میرفتند اما امروزه کتاب تصویری مهمترین چیزی است که هنر را وارد خانه افراد و فضای خصوصی میکند. به گزارش ایلنا، آسه ماریا آماندسن، استاد تمام دانشگاه اسلو و متخصص ادبیات کودک در همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعاتی کودکی» با عنوان «کودک، ادبیات و لذتهای خواندن» که طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه (پنجم و ششم آبانماه) از سوی شورای کتاب کودک و با همکاری موسسه خانه کتاب در حال برگزاری است، با طرح این سوال که چگونه میتوانیم کودک را به خوانندهای حرفهای تبدیل کنیم، گفت: این سوال اصلی برای معلمان و والدین مطرح است. خواندن به شکل سنتی، مولفه اصلی همه رشتههای درسی و همه مدارس بوده و پیش شرط موفقیت در مدرسه است. همه میدانیم تعدادی از بچه خواندن را دوست ندارند. وی ادامه داد: بچههایی که خواندن را دوست ندارند به اندازه کافی هم در خواندن تمرین نمیکنند و خواننده خوبی هم نخواهند شد. محققی مطرح میکند که آیا با بحران خواندن روبه رو هستیم؟ این محقق میگوید «خواندن قویترین ابزاری است که واژگان کودک، نگارش املا، انشاء، درک مطلب و... را تقویت میکند اما چگونه میتوانیم کودک را تشویق به خواندن کنیم؟ این محقق شیوههای سنتی مانند بلند خوانی، ورود کودکان به خواندن ادبیات غیر سنتی و... را از جمله راههایی میداند که کودکان را به خواندن تشویق میکند». این پژوهشگر بیان کرد: اگر کودکان از فرایند خواندن احساس لذت نکنند وارد پروسه خواندن نمیشوند. بنابراین به کتابهایی لازم داریم تا کودکان را وارد داستان کنیم. کتابهای تصویری یکی از نمونههای خواندن سنتی است. آماندسن با بیان اینکه کتابهای تصویری چه توانایی در مقایسه با کتابهای دیگر دارند، گفت: محققانی از نروژ، سوئد، آلمان، کاناداو.. درگیر این پروژه تحقیقاتی هستند تا به نقش کتابهای تصویری در خواندن پی ببرند. از این رو، اگر مجموعهای دقیق از کتابهای تصویری در کلاس درس وجود داشته باشد میتواند انگیزه دانش آموزان، اعتماد به نفس، خود باوری و... را در بچهها ایجاد کند. خود باوری به معنای موفقیت و توانایی فرد در موقعیت خواندن است. همچنین، به دنبال پاسخ دهی به این سوال هستیم که نقش کتابهای تصویری در ایجاد جامعهای واگرا و متنوع چیست و در این نوع از کتابها چه کسانی به عنوان گروه «ما» و چه کسانی به عنوان «دیگری» هستند. باید به این نکته پی ببریم که تصویر چه کمکی به درک و تصور کودکان از خود و دیگران میکند. وی به نظریه «پاسخ- مخاطب» اشاره کرد و گفت: بر اساس این نظریه، مفهوم اساسی شکاف بین متن و تصویر وجود دارد و یک پویایی برای کتاب تصویری ایجاد میکند. متن و تصویر به خواننده اجازه میدهند دانش قبلی خود را وارد کتاب کند. آماندسن به روابط پنج گانه میان متن و تصویر در کتابهای تصویری اشاره کرد و گفت: نوع اول، کتابهای تصویری «متقارن» هستند که در این نوع رابطه، داستان و روایت یکسانی بین متن و تصویر وجود دارد؛ بهطوریکه هر دو یک چیز را روایت میکند که گاهی زائد مینماید. نوع دوم کتابهای تصویری «مکمل» هستند که شکافها موجود در تصویر و متن را پوشش میدهد. کتابهای تصویری «بسط دهنده» نوع سوم این روابط است که هرکدام از عناصر متن و تصویر، چیزی بر روایت دیگری اضافه میکنند. وی کتابهای تصویری «متعارض» را از دیگر روابط پنجگانه بین متن و تصویر عنوان کرد و گفت: در این نوع رابطه، متن یک نوع روایت و تصویر روایت دیگری را بیان میکند، بهگونهای که این دو روایت در تعارض با یکدیگر قرار دارند، اما ربط مشترکی با یکدیگر دارند. پنجمین نوع رابطه، در کتابهای تصویری کودکان کمتر است و بیشتر در تبلیغات و مدلهای چند رسانهای دیده میشود. در این نوع رابطه، متن و تصویر از هم مستقل هستند. وی به نظر اومبرتو اکو، رمان نویس و منتقد ادبی به تفاوت متن «باز» و متن «بسته» اشاره کرد و گفت: طبق نظر اکو، متن باز متنی است که خواننده را به چالش میکشد تا تفسیر خود را از متن داشته باشد. بنابراین خواننده فعال در متن باز وجود دارد تا فضاهای خالی متن را با استفاده از تخیل خود پُر کند. اکو استعاره «جنگل» را برای متن باز به کار میبرد و متن باز را مانند جنگلی میداند که از خواننده دعوت میکند مسیر خود را انتخاب کند. اما در متن بسته تمام مسیرها از قبل مشخص است و خواننده از جانب خود احتیاج به فکر بیشتری ندارد. این نوع متن، توان فهم خواننده را محدود میکند. خواندن متن بسته با ارزش نیست و حتی ممکن است خسته کننده باشد. اما متن ادبی باز پویایی دارد و به لحاظ روانشناسی خواننده را درگیر معنا میکند. وی افزود: همتای آلمانی اکو، فضاهای خالی متن را تحت عنوان «خلاء» مطرح میکند که توسط خواننده پُر میشود. زمانی متن وجود دارد که به آن معنا داده شود. این خلاها خواننده را به خواندن تشویق میکند. این محقق از اصطلاح «متن نامتعین» استفاده میکند که باعث میشود خواننده خلاها را پُر کند و خواننده را وادار کند تا متن را عادی سازی کند. عین این مساله در مورد تصایر هم وجود دارد. خلاهایی در تصایر وجود دارد که خواننده باید آنها را پُر کند. این مدرس دانشگاه اوسلو عنوان کرد: زمانی که انتظارات خواننده از متن جواب داده نشود، بازخوانی متن همچنان ادامه پیدا میکند. همه خوانندگان نمیتوانند شکافها و خلاهای متن را به صورت دل بخواهی پر کند چرا که متن و نویسنده محدودیتهایی بر روی تفسیر نوشتههای خود ایجاد میکنند. در رویکرد «پاسخ مخاطب» وقتی خواننده با متن روبه رو میشود ابتدا کلیت را درک میکند و سپس سراغ جزئیات میرود. در این دور هرمنوتیک و در هر خوانش مجدد از متن و تصویر، درک و تفسیر بهتری از اثر پیدا میکنیم. کودکان این کار را به شکل شهودی و طبیعی میدانند به طوری که وقتی کودک از بزرگسال دعوت میکند یک کتاب را بارها و بارها بخواند به این معنا است که معنایی جدید از طرف کودک به متن داده میشود. وی درخصوص کتابهای تصویری در نروژ گفت: امروزه کتاب تصویری صحنه اصلی هنرنمایی هنرمندان نروزی است. اگر در زمانهای گذشته افراد به گالریهای هنری میرفتند امروزه کتاب تصویری مهمترین چیزی است که هنر را به خانه افراد و فضای خصوصی میآورد. یکی از این کتابها، «کتابهای تصویری دو رگه» است که هم خواننده کودک و هم خواننده بزرگسال را بدون اینکه هیچ کدام را حذف کند، مد نظر قرار میدهد. آماندسن نمونههایی از جریانهای تصویری در نروژ را نام برد و گفت: یکی از این جریانها، کودکی، بازی، مهارت... را دوران کودکی به تصویر میکشد. کودک توانا موضوع رایجی در ادبیات نروژ است و مطالعات زیادی در مورد آن انجام شده است. این نوع از کتاب، کودکان فعال، قوی، شجاع و... را به تصویر میکشندو در مقابل تصویری قرار میگیرد که کودک را فردی معصوم، آسیب پذیر، جاهل، وابسته، فرد غیر بالغ و.. ترسیم میکند. وی کتابهای فلسفی را نوع دیگری از کتابهای رایج در نروژ دانست و گفت: این نوع از کتابها سوالهای فلسفی را مطرح میکند که برای همه انسانها فارغ از سن ایجاد میشود. از دیگر کتابهای رایج در نروژ، کتابهایی است که موضوع آن مسائل خطرناک است. این کتابها برای کودکان و بزرگسالان چالش برانگیز است و سوالهای حساسی راجع به مرگ، عشق، تنهایی، هویت، احساس تعلق و... را مطرح میکند. این مسائل در ادبیات کودک تابو بود مسائلی مثل جنگ، طلاق و... کتابهای تصویری نروژ در سطح بین المللی به خاطر تابو شکنی و ایجاد چالشها، شناخته شده هستند. وی در پایان گفت: انگیزه و مهارت پیش شراط خواندن است. وقتی کودکان تصور میکنند در خواندن مهارت پیدا کردند انگیزه آنها برای خواندن افزایش پیدا میکند.
۱۳۹۵/۰۸/۰۶ ۱۳:۵۲:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]