واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: میرتاجالدینی:نظارتمستمر شوراینگهبان برمجلس ممکن نیست
دومجلسی شدن؛راهکاری برای کارآمدتر شدن پارلمان|خطر سوءاستفاده نماینده از قدرت «امضا»یش
به گزارش نامه نیوز ، میرتاجالدینی میگوید: هیأت نظارت بر نمایندگان باید درون مجلس باشد و نمیتوان آن را به خارج از قوه مقننه منتقل کرد چون این کار اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی را تحت شعاع قرار میدهد.
مجلس بارزترین نماد و جلوه مردم سالاری در نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود و در توصیف اهمیت جایگاه آن همین بس که حضرت امام خمینی (ره) این رکن حاکمیتی را «عصاره فضایل ملت» و «برآمده از الله اکبرهای مردم» خواندند. نگاهی به ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که نظام پارلمانی کشور بعد از حدود 37 سال نیاز به آسیب شناسی دارد. براساس همین آسیب شناسی بود که محمدرضا باهنر اخیرا اعلام کرد «اداره کشور دو مجلس میخواهد». نکته دیگر کارآمد کردن نظارت بر رفتار نمایندگان است. براساس این دو محور با سید محمدرضا میرتاج الدینی گفتگو کردیم.
سید محمدرضا میرتاج الدینی معاون پارلمانی رئیس جمهور سابق و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی معتقد است: دو مجلسی شدن راهکار بهتری نسبت به استانی شدن انتخابات برای کارآمدتر کردن نظام پارلمانی کشور است البته تحقق این مسئله نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد.
او درباره نحوه هیأت نظارت بر نمایندگان نیز گفت: این هیأت باید درون مجلس باشد چون خارج شدن آن از قوه مقننه استقلال مجلس شورای اسلامی را مخدوش می کند و مغایر اصل 84 قانون اساسی است.
مشروح گفتگوی سیدمحمدرضا میرتاج الدینی با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه بخوانید.
***
آقای میرتاجالدینی!برخی معتقدند هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان کارآمدی ندارد؟
هیچ جا سیستم نظارتی خودکنترلی جواب نداده است اما در مجموع بودش بهتر از نبودش است.
سیستم نظارت بر نمایندگان مجلس می تواند خارج از قوه مقننه باشد؟
نظارت بر عملکرد تمام دستگاه ها وجود دارد ولی چون باید استقلال مجلس شورای اسلامی حفظ شود بنابراین نمی شود هیأت نظارت بر نمایندگان را به خارج از قوه مقننه برد.
یعنی اگر هیأت نظارت بر نمایندگان به خارج از قوه مقننه منتقل شود استقلال مجلس شورای اسلامی سلب می شود؟
در این صورت مشکلاتی برای قوه مقننه به وجود می آید. براساس اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر کند. پس اگر هیأت نظارت بر نمایندگان به خارج از قوه مقننه منتقل شود آن موقع این اصل تحت شعاع قرار می گیرد چون برای نمایندگان ایجاد نگرانی خواهند کرد که نتوانند در همه جا اظهارنظر کنند. معتقدم هیأت نظارت بر نمایندگان باید در داخل مجلس باشد منتها نحوه انتخاب اعضا هیأت باید طوری باشد که زمینه برای استقلال عمل اعضا در هیأت نظارت بیشتر مهیا شود. الان شیوه انتخاب اعضا به این صورت است که هر دو سال یک بار اعضای هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان انتخاب می شوند یعنی بعد از دو سال دوباره اعضا نیاز به انتخاب مجدد دارند این مسئله آزادی عمل هیأت نظارت را می گیرد. حال اگر در ابتدای هر دوره انتخاب اعضای هیأت نظارت برای کل آن دوره انجام شود زمینه برای استقلال عملکرد آنها بیشتر فراهم می شود.
شورای نگهبان نمی تواند نظارت مستمر بر رفتار نمایندگان را انجام دهد؟ یعنی همانطور که بر انتخابات مجلس نظارت می کند در طول چهارسال دوره نمایندگی نیز این نظارت را داشته باشد؟ این سوال را براساس اظهارات اخیر بعضی از اعضای این شورا مطرح می کنم.
شورای نگهبان عملا این نظارت را در انتخابات دوره بعد اعمال می کند یعنی صلاحیت برخی نمایندگان را برای ورود به انتخابات تأیید می کند اما انتخابات چهار سال بعد که آنها دوباره دواطلب نمایندگی مجلس می شوند شاید دیگر صلاحیت آنها را تأیید نکند. درکل معتقدم هیأت نظارت بر نمایندگان باید درون مجلس باشد منتها باید آزادی عملش را بیشتر کرد.
منظورم این است که این نظارت شورای نگهبان در طول چهار سال نمایندگی نیز استمرار یابد و هر زمان شورای نگهبان تشخیص داد نماینده ای شرایط قرار گرفتن در این جایگاه را از دست داده و از موقعیت و قدرت خود سوءاستفاده می کند، به دوره نمایندگی او در همان مقطع زمانی -چه می خواهد اول دوره باشد چه وسط و چه آخر دوره- پایان دهد؟
چنین امکانی وجود ندارد چون قانون اساسی نسبت به نامزدهای منتخب مردم که صلاحیت نمایندگی یک دوره در مجلس را به دست آورند راه خروج از مجلس را استعفا قرار داده و در ابتدای دوره هم بحث تأیید اعتبارنامه در صحن علنی مجلس مطرح است.
یعنی وقتی اعتبارنامه نماینده منتخب مردم در مجلس تأیید شد دیگر شورای نگهبان درباره صلاحیت داشتن یا نداشتن او نمی تواند اظهار نظر کند مگر اینکه بخواهد در دوره بعد هم نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شود؟
بله شورای نگهبان نظارت خود را بر نماینده در انتخابات دوره آینده مجلس شورای اسلامی اعمال می کند.
به نظر شما برای کارآمدتر کردن نظام پارلمانی کشور چه راهکاری را می توان به کار گرفت؟
دو مجلسی شدن راهکار بهتری نسبت به استانی شدن انتخابات برای کارآمدتر کردن نظام پارلمانی کشور است. وظیفه مجلس قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است. در واقع بُعد قانونگذاری می تواند در مجلس دوم انجام شود. یعنی بُعد نظارتی همچون رأی اعتماد به وزرا، استیضاح، سئوال، تحقیق و تفحص و تذکر باید در مجلس اول باشد یک بحث دیگر که تقنینی است که مصوبات مجلس اول به مجلس دوم برود و بیشتر مورد ارزیابی قرار گیرد تا قوانین وضع شوند که بتواند مشکلات جامعه را حل کنند و از استحکام، ثبات و دوام لازم نیز برخوردار باشند که زود به زود اصلاح نشوند.
یعنی مجلس دوم مثل مجلس سنا عمل کند؟
به اسمش کاری نداریم چون نحوه انتخاب مجلس سنا با آنچه به عنوان مجلس دوم مدنظر است تفاوت می کند. در رژیم پهلوی نیمی از اعضای مجلس سنا را مجلس و نیم دیگر را شاه انتخاب می کرد. من سنا را پیشنهاد نمی کنم. وجه تخصصی مجلس دوم در حوزه تقنین بر وجوه دیگر باید غالب باشد. البته دو مجلسی شدن نظام پارلمانی کشور نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد.
گویا هنگام بازنگری قانون اساسی در دهه شصت، مجمع تشیخص مصلحت نظام با همین هدف تشکیل شد که نقش مجلس دوم را ایفا کند این طور نیست؟
ببینید مسئولیتی که در قانون اساسی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام تعریف شد این نیست. یعنی مصوبات مجلس برای تأیید به مجمع تشخیص مصلحت نظام نمی رود. در موارد اختلاف فی مابین مجلس و شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظر می دهد.
البته مجمع تشخیص مصلحت نظام در تدوین سیاست های کلی نیز نقش آفرین است؟
آن هم رهبر معظم انقلاب موضوعات را برای تدوین سیاست های کلی به بازوی مشورتی خود یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع می دهند و مجمع تشخیص مصلحت پس از تدوین سیاست های کلی، آن را در قالب پیشنهاد تقدیم رهبری می کند و رهبری آن سیاست ها را ابلاغ می کنند.
اینکه نمایندگان بر موضوعات خرد منطقه ای متمرکز شوند آنها را از ایفای وظیفه نظارت و قانون گذاری دور نمی کند؟
نمی شود نمایندگان را از این کارها جدا کرد.
ریز شدن نمایندگان در موضوعات خرد منطقه ای گاهی باعث سوءاستفاده از امضای نمایندگی نمی شود؟
نمایندگان باید این ابزار را در راستای انجام وظایف نمایندگی و در چارچوب قانون استفاده کنند. اما اگر نماینده ای از این ابزار سوءاستفاده کند همانطور که گفتم هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان می تواند ورود کند.
استانی شدن انتخابات موجب نخواهد شد که نمایندگان با دید کلان و ملی به موضوعات بنگرند؟
استانی شدن حق مردم حوزه های انتخابیه کوچک را تضییع می کند و موجب می شود نمایندگان بیشتر از مراکز استان ها انتخاب شوند. در حالیکه الان هر شهرستانی ولو کوچک در حاکمیت نماینده دارد و آن نماینده حرف دل مردم آن منطقه را به گوش مسئولان مربوط می رساند و از نیازهای آنها دفاع می کند بنابراین نماینده نمی تواند و نباید از مشکلاتی همچون آبرسانی، گازرسانی و غیره چشم پوشی کند و بگوید رسیدگی به اینها به من ارتباطی ندارد.
در تقنین سیاست های کلی انتخابات چگونه باید عمل شود که خود این مسئله بتواند به کارآمدی نظام پارلمانی کشور کمک کند؟
سیاست های کلی انتخابات جهت گیری ها را به خوبی نشان می دهد اما اینها زمانی عملیاتی می شود که در قالب قانون بیاید وقتی تبدیل به قانون شد قوانینی که در تعارض با آن سیاست هاست باید اصلاح شوند یا قوانین جدید به تصویب مجلس برسد تا آن سیاست های کلی عملیاتی شوند.
این دغدغه وجود دارد که چون نمایندگان در تقنین سیاست های کلی انتخابات نقش دارند احتمال دارد منافع خود را در نظر گیرند و این مسئله سیاست های کلی انتخابات را از اهداف خود دور کند، به نظر شما باید چه تمهیدی اندیشید که این اتفاق نیفتد؟
در خصوص نظام انتخاباتی کشور ما چند مبنا داریم که قوانین باید منطبق با آنها باشد یکی قانون اساسی و دیگری سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری. شورای نگهبان درباره انطباق قوانین با قانون اساسی نظر می دهد و مجمع تشخیص هم وقتی قوانین با سیاست های کلی انطباق ندارد آن را اعلام می کند.
منبع: خبرآنلاین
۰۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]