محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828709452
روایتی از پاتوق معتادان و مواد فروشان پشت تپهای در تهران
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: روایتی از پاتوق معتادان و مواد فروشان پشت تپهای در تهران
منتظرند؛ با کلاهی حصیری و دوربینهای دو چشمی. آنها از بالای تپه، تپهِ بلندِ چند صدمتری دیدهبانی میکنند. از آن بالا همه چیز را در چشم دارند، آنها منتظر مشتریانشان هستند؛ یکی ضلع شمالی و آن یکی ضلع جنوبی تپه را میپاید که نکند جز آنها که انتظارشان را میکشند، غریبهای نزدیک شود، آدم تازهواردی بیاید یا پلیس و ماموری از راه برسد.
به گزارش نامه نیوز ، آنها کارشان همین است از صبح تا شب، از شب تا صبح، محوطه گردنه تنباکویی را دیدهبانی کردن؛ گردنهای که چند سالی است، خلوتی تنگ و تاریک برای معتادان شده. معتادان اینجا، آنها که برای خرید و فروش مواد مخدر از تریاک گرفته تا شیشه و کرک میآیند، میکِشند، نشئه میشوند و میروند، با هر پاتوق دیگری فرق دارد.
اینجا، گردنه تنباکویی، شرایط خودش را دارد. اهالی مشیریه میدانند اگر محلهشان را به سمت شرق بروند و برسند به نزدیکیهای جاده امام رضا(ع)، درست کنار گاراژ خودروهای سنگین، گردنه تنباکویی را میبینند. جایی شبیه یک منطقه کوهستانی که ارتفاعش به چند صد متر میرسد. ورودی گردنه، چسبیده به دیوار یکی از همان گاراژهاست، شبیه دهانه غار است که از چند متر جلوترش، مسیر باریکی از محوطه در میان انبوه آدمهایی که آنجا، آن پشت گردنه در رفتوآمدند، پیداست.
جایی، میان خاک و خل. انگار ساختمان نیمهکارهای را رها کرده باشند و آدمها، همان معتادان، کارگران خسته و فرتوتی هستند که به این زودیها خیال سنگ روی سنگ گذاشتن را ندارند. از همان فاصله دور هم میشد ترس را در چشمانشان دید. صورتهایشان حیرت دارد، چشمهای گشاد از حدقه بیرون آمده، کنجکاوند، از فاصله دو متری تازهواردی را دیدهاند، احساس خطر کردهاند. جُل و پلاسشان را جمع میکنند و میروند، داخلتر میشوند، به سمت محوطه گردنه فرار میکنند. آنها از چشمان غریبهها میترسند.
ورود به گردنه اما، به این راحتیها نیست. آن دو نفری که از بالا دیدهبانی میکنند، همهچیز را در چشم دارند، آنها حرکت هر جنبندهای را گزارش میدهند، گزارش آنها با اشاره دست است به کسانی که آن پایین نشستهاند. پایینیها شاید سرکردهها هستند، سرشاخها، همانها که اینجا را، گردنه را از آنِ خود میدانند.
نگهبانها، از آن بالا زُل میزنند به هر جنبندهای، ماموران شهرداری هم از دستشان در امان نیستند، کارگرانی که با خودروهایشان درست کنار گردنه، به سمت بالا، جاده خاکی باز کردهاند. آنجا پروژه ساخت فضای سبز شهرداری منطقه ١٥ در دست است، بیخ گوش همین معتادان. شهرداری منطقه میخواهد گردنه را، پارکی کند برای اهالی مشیریه. همانجا که معتادان در آمد و رفتند، جایی که مشتریانش، خیلی از رانندههای خودروهای سنگیناند، آنهایی که اگر پاتوق خراب شود، باید فکر دیگری به حال خود کنند.
آن بالا، در فاصله چند متر با دیدهبانان، فضا رعبآور است. از آنجا میشود همه چیز را دید، رفتوآمد و تجمع معتادان را، پاتوق خاکیشان را که میزبان هر معتادی هم نیست. نزدیکتر، وضع خطرناکتر میشود. دیدهبانها که از دقایقی قبل، متوجه ورود تازهواردها شدهاند، با داد و فریاد و حرکت دستها، به «پایینی»ها، علامت میدهند که غریبههایی آمدهاند. فریاد میزنند: «عکس نگیر، عکس نگیر.» ترسشان از دوربینی است که حرکتشان را، زندگیشان را از آن بالا رصد کرده. از آن دور، برق یک چیز فلزی در دست یکی از نگهبانان گردنه چشم را میزند، او، همان که از آن دور تقلا میکند، مسلح است. آنها ممکن است وحشیانه پاسخ غریبهها را بدهند. ولولهای در میانشان افتاده، انتظار ورود ناشناسها را به حریمشان نداشتند، نمیخواستند آرامش ظهرشان به هم بریزد، خلوتشان را با غریبهها قسمت نمیکنند، آنها تازهواردها را فراری میدهند.
اینجا، مثل هر پاتوق دیگری نیست، اینجا گردنه تنباکویی است: «کسی اصلا جرأت ندارد از این سمت خیابان رد شود، آنقدر وحشتناک است که نمیشود به گردنه نزدیک شد. ما اگر این سمت کاری داشته باشیم، اصلا از اینجا رد نمیشویم.» این مکالمه کوتاه راننده پیکان است. او از وحشت اهالی، از این معتادان میگوید: «نمیدانم چرا اسمش گردنه تنباکویی است. از وقتی ما مشیریه زندگی میکنیم، اینجا را به اسم گردنه تنباکویی میشناسند، حالا ٣٠سال بیشتر است.»
این اطراف، آدم پیاده کم پیدا میشود. هر کس هر چه بخواهد و هر کاری داشته باشد، با خودرو میآید. چه بخواهد فرمان را به سمت جاده امام رضا (ع) بگیرد، چه مسیرش را به سمت گاراژها کج کند یا آشنایی در گردنه داشته باشد و جویای مواد است، پیاده نمیآید. اینجا پیاده رفتن و آمدن خطرناک است. اهالی محل میگویند، در همین گردنه، نزدیک به ٣٠٠، ٤٠٠ معتاد هر روز رفتوآمد دارند.
میگویند ٢٠، ٣٠ نفرشان هم زن هستند، زنان جوان. اهالی اطلاعات زیادی از آنچه داخل گردنه میگذرد، ندارند، هر چه میدانند را یا خودشان دیدهاند یا از یکی از گردنهنشینها شنیدهاند؛ مثلا «مرتضی» نامی که تازگیها برای ترک اعتیاد به یکی از کمپها رفته. او این را هم گفته که در همین گردنه، روزی ١٠ تا ١٥کیلو مواد مخدر فروخته میشود: «ما همیشه میبینیم آدمهایی را که با یک کیسه به سمت گردنه میروند. از ظاهرشان پیداست که مواد میکشند. گردنه محل خلافسنگینهاست.» این را جوان دیگری که کنار خیابان منتظر تاکسی است، میگوید و با دست، بالای گردنه را نشان میدهد: «شبها وضع خطرناکتر است. تجمع این معتادان هم بیشتر میشود. هر کس هر چه بخواهد، سر از این گردنه درمیآورد. ما شنیدیم اینجا، محل خلافهای سنگین هم هست، منظورم را که میدانی؟» این را طوری میپرسد انگار همه میدانند خلاف سنگین آن هم در گردنهای که پاتوق معتادان است، چه معنی دارد: «یعنی آدمکشی، آدمدزدی، از همین چیزها.» اینها را خیلی مطمئن نمیگوید.
مسئولان شهرداری منطقه ١٥، تمایلی به صحبت درباره گردنه تنباکویی ندارند. آنها تنها کاری که توانستند بکنند این بود که خودروهای سنگین را روانه این منطقه کنند و از آن بالا خاکها را سُر دهند به داخل گودال تا پُر شود و گردنه بشود فضای سبز، پارک، جایی که خانوادهها بیایند و بچههایشان را از روی تاب هل دهند و از سرسره پایین ببرند. آنها فقط میخواهند گردنه تنباکویی دیگر پاتوق نباشد: «بررسیهای ما نشان داده که خیلی از این معتادان، جمعیت ثابت گردنه نیستند. آنها کسانی هستند که صبحها را در زبالهها میگردند، ضایعات جمع میکنند، میفروشند و با پولش میآیند اینجا مواد مخدر میخرند، البته در میان مشتریان آنها، راننده خودروهای سنگین هم زیاد است، راننده اتوبوس و کامیون. کمی کنار خیابان بایستید، میبینید چه کسانی مقابل ورودی گردنه ترمز میگیرند و مواد میخرند.» این را یکی از مسئولان شهری همان منطقه به «شهروند» میگوید. کسی که نمیخواهد نامش در گزارش آورده شود. او درباره اهالی این گردنه، بررسی زیاد کرده: «اینجا درست مانند یک گروه مافیا اداره میشود. همه چیز اینجا برنامهریزیشده است، ورود و خروج افراد کنترل میشود، چه کسانی اینجا میخوابند، مواد میخرند؛ همه چیز در دست کسانی است که سرکرده این مافیا هستند.
اینجا محل خرید و فروش و تزریق مواد مخدر است. برخی هم در داخل گردنه، چادر زده و زندگی میکنند.» او حرفهای دیگری هم میزند: «در میان این افراد، کسانی هستند که مسلحاند، آنها هیچکس را در میان خودشان راه نمیدهند. هیچ سازمان مردمی یا موسسه حامی آسیبدیدگان نمیتواند به اینجا ورود پیدا کند. نگهبانان گردنه، همه چیز را از بالا کنترل میکنند.» او میگوید که تاکنون پلیس چندبار به پاتوق این معتادان وارد شده، اما آنها مقاومت کردهاند. آنها، این معتادان، حتی کار کارگران شهرداری را مختل کردهاند: «خیلی از معتادانی که به اینجا رفتوآمد میکنند، ساکن مشیریه نیستند. آنها از ورامین و پاکدشت و قیامدشت آمدهاند. هستند بینشان کسانی که خانه دارند و شب را به خانههایشان میروند.»
موادفروشان خطرناک گردنه
محمد صالحی، دبیر شورایاری محله مشیریه است، او از ماجرای این گردنه و معتادانش خبر دارد: «گردنه آنقدر وضع بدی دارد که حتی قبلا با مأموران پلیس درگیر شده و یکی از آنها را با چاقو زده بودند، ٦-٥سالی میشود که گردنه تنباکویی، پاتوق معتادان و موادفروشان شده است، اما در دو- سهسال اخیر، وضع شدت گرفته.» او میگوید که دلیل تجمع معتادان در این منطقه که بیشباهت به کوه نیست، وجود گرمخانهای درهمان نزدیکی است: «درست چند خیابان آنطرفتر از گردنه، گرمخانهای وجود دارد که هر روز صبح تعداد زیادی معتاد از آن بیرون میآیند، این معتادان روزشان را در این گردنه میگذرانند، شبها هم برمیگردند به همان گردنه. همین هم شده تا در دو- سهسال اخیر، جمعیت گردنه زیاد شود.»
او حرفهای دیگری هم میزند: «گرمخانه مشکلات زیادی را برای محله مشیریه ایجاد کرده، معتادان پس از بیرون آمدن از گرمخانه، در محلهها پخش میشوند و درنهایت هم سر از گردنه درمیآورند، اینجا قبلا یک کوه بود، اما حالا همینجا، محل تجمعشان شده.»
گردنه تنباکویی، شرایط خوبی ندارد، آنجا نه آبی پیدا میشود نه غذایی. اما معتادان، آنجا، با سایههایشان، بیشترین امنیت را احساس میکنند: «ما متوجه شدهایم که موادفروشان گردنه، جز اسلحه، نارنجک هم دارند.» اینها را صالحی میگوید: «ما گزارشهایی را داریم که نشان میدهد این معتادان از گاراژهای اطراف گردنه دزدی میکنند، به هرحال باید بهگونهای پول موادشان را تأمین کنند.» گردنه، سرپناهی خوبی برای معتادان است، برای آنها که دنبال گوشهای دور از هیاهو هستند، برای نئشگی. آنجا، آن گوشه دیوار کوهی شکل، بهترین جای دنیاست برایشان.
حکایت اهالی گردنه، حکایت عجیبی است. جهان آنها، دنیایشان گویی دو قسمت میشود وقتی از دهانه گردنه گذر میکنند. دنیایی که پشت سرشان است و آنچه روبهرو میبینند، زندگیشان را دو نیمه میکند. گردنه برایشان دخمه است، دخمهای از دود و خاک و نشئگی؛ استراحتگاه است برای آنها که مثل سایه میآیند و در فضای غریب گردنه، در میان گرد و غباری که از هر قدم برداشتنشان بلند میشود، گم میشوند.
منبع: روزنامه شهروند
۰۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
۳۲ پاتوق معتادان و موادفروشان در کرمان پاکسازی شد
جانشین شورای مبارزه با مواد مخدر کرمان ۳۲ پاتوق معتادان و موادفروشان در کرمان پاکسازی شد شناسهٔ خبر 3800502 - چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶ ۱۰ استانها > کرمان jwplayer display inline-block; کرمان - جانشین شورای مبارزه با مواد مخدر کرمان گفت ۳۲ پاتوق خرده فروش و معتادان پرخ«گردنه تنباکویی»، پاتوق معتادان و موادفروشان
زهرا جعفرزاده در گزارشی درباره پاتوق معتادان و موادفروشان در مشیریه در روزنامه شهروند گزارشی نوشت منتظرند با کلاهی حصیری و دوربینهای دو چشمی آنها از بالای تپه تپهِ بلندِ چند صدمتری دیدهبانی میکنند از آن بالا همه چیز را در چشم دارند آنها منتظر مشتریانشان هستند یکیپاتوق استعمال مواد مخدر معتادان بومی+ فیلم و تصاویر
پاتوق استعمال مواد مخدر معتادان بومی فیلم و تصاویر سازمان خدمات اجتماعی شهردای تهران اعلام کرد چادری که گمان میرفت محل کارتنخوابی یک زوج در مسیل اتوبان امام علی بوده در واقع پاتوق استعمال مواد مخدر معتادان بومی بوده است آفتابنیوز در مطلب ارسالی از سازمان خدمات شهری کعکس/ قتلعام معتادان و موادفروشان
عکس قتلعام معتادان و موادفروشان رودریگو دوترته که سه ماه است قدرت را در فیلیپین در دست گرفته در یک مبارزه بی سابقه علیه معتادان و مواد فروشان آغاز کرده که تا کنون به کشته شدن 3100 معتاد و قاچاقچی مواد مخدر منجر شده است دانلود فایل مرتبط با خبر خبرهای داغ عکس اجساد سوخته شپاتوق های خریدوفروش مواد در گوشه وکنار تهران
روزنامه شرق در گزارشی به قلم شهرزاد همتی مشاهدات او را از یک روز گشت وگذار در شهرتهران به منظور اطلاع از زندگی موادفروشها منتشر کرده است متن این گزارش را می خوانید ساعت ٩ صبح پارک ساعیاز پلههای طولانی پارک پایین میروم و جلو حوض پرندگان میایستم گفتهاند ژوزف را همانجاسیاست قتلعام معتادان و موادفروشان!
سیاست قتلعام معتادان و موادفروشان تاریخ انتشار يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۰ ۰۷ این گزارش حاوی عکس های ناراحت کننده است "رودریگو دوترته" که سه ماه است قدرت را در فیلیپین در دست گرفته یک مبارزه بی سابقه علیه معتادان و مواد فروشان آغاز کرده که تاکنون به کشته شدن 35گزارش یک دختر خبرنگار از پاتوق های خریدوفروش مواد در گوشه وکنار تهران
گزارش یک دختر خبرنگار از پاتوق های خریدوفروش مواد در گوشه وکنار تهران روزنامه شرق در گزارشی به قلم شهرزاد همتی مشاهدا تاو را از یک روز گشت وگذار در شهرتهران به منظور اطلاع از زندگی موادفروشها منتشر کرده است به گزارش نامه نیوز متن این گزارش را می خوانید ساعت ٩ صبح پارک ساعیاز پضرورت شناسایی مراکز تردد معتادان و موادفروشان در کرج
سرپرست فرمانداری کرج تاکید کرد ضرورت شناسایی مراکز تردد معتادان و موادفروشان در کرج شناسهٔ خبر 3800149 - چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۱۱ استانها > البرز jwplayer display inline-block; کرج - سرپرست فرمانداری کرج بر ضرورت شناسایی مراکز تردد معتادان و موادفروشان در این شهرستاهدیه تهرانی و نوید محمدزاده در پشت صحنه یک فیلم/ عکس
هدیه تهرانی و نوید محمدزاده در پشت صحنه یک فیلم عکس روز نو وحید جلیلوند از اواخر مرداد ماه امسال دومین فیلم سینمایی اش را با عنوان بدون تاریخ بدون امضا جلوی دوربین برد و تا کنون بیش از نیمی از این فیلم فیلمبرداری شده است هدیه تهرانی نوید محمدزاده امیر آقایی و از دیگربهشت «معتادان مسلح» در شمال تهران
اگر شهروندی بر حسب تصادف یا اجبار در یکی از شبهای تهران مجبور به عبور از این منطقه شمالی تهران شود باید دنیایی از ترس و وحشت را برای ساعاتی تجربه کند و پی عبور از میان انبوه معتادانی که برخی از آنها مسلح هستند را به تن بمالند به گزارش تسنیم پویا چند سالیست که با رسانهای-
گوناگون
پربازدیدترینها