واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كار راهاندازي با دروغپردازي
ساعت 8:30 صبح بود. براي انجام يك كار اداري به يكي از سازمانهاي كشور مراجعه كرده بودم، قاعده كار بر اين است كه...
نویسنده : مجيد فراهاني
ساعت 8:30 صبح بود. براي انجام يك كار اداري به يكي از سازمانهاي كشور مراجعه كرده بودم، قاعده كار بر اين است كه تا اين ساعت همه كارمندان پشت ميز خود حاضر باشند. اما متأسفانه به غير از يكي دو نفر كسي پشت ميزش نبود. وقتي علت را پرسيدم گفتند همكاران صبحانه ميخورند. يك حساب سر انگشتي كردم، ديدم اگر بخواهم با همين روند منتظر بمانم در خوشبينانهترين حالت زودتر از ساعت 10 كارم راه نميافتد. درست نبود، اما وقتي ديدم كه كارم اصولي و درست پيش نميرود تصميم گرفتم يك دروغ به اصطلاح مصلحتي بگويم و كارم را پيش ببرم.
جالب اينجاست كه با اين دروغ كارم سريع و در اندك وقت ممكن هم انجام شد. اين موضوع در اكثر فعاليتهاي اداري ما نهادينه شده است. ارباب رجوع براي اينكه كارش در اين سيستم تنبل اداري سريع انجام شود هر دروغ ممكن را از مريضي بچه گرفته تا فوت عمه و دايي كنار هم ميچيند به اميد اينكه كارش زودتر يا حداقل در زمان منطقي آن انجام گيرد. گاهي بعضي چيزها كه اپيدمي ميشود ظاهراً كسي را به تب و لرز نمياندازد و كسي هم نگران آنها نميشود اما واقعيت اين است كه خطر آنها حتي از اپيدميهاي ميكروبي هم بيشتر است. «اپيدمي دروغ» در ادارات و سازمانها يكي از اين همهگيريهاي خطرناك است. دروغ گفتن براي افراد مثل غذا خوردن و آب نوشيدن شده است و اين اتفاق بد، علتهاي متعددي دارد كه بايد اگر دلمان به حال جامعه دروغگو داشتن ميسوزد در جهت بر طرف نمودن آن اقدام كنيم.
اپيدمي دروغ اداري
به راحتي دروغ ميگوييم و در مقابل شنيدن حرفهاي دروغ با ايمان به دروغ بودن آن هيچ عكسالعملي از خود نشان نميدهيم. كارمندي كه پشت ميز نشسته است ميداند كه ارباب رجوع دروغ ميگويد تا مشكلش حل شود اما براي او ارجحيت بيشتري قائل است. البته فضاي آلوده ادارات مسلماً ناشي از مسائل اجتماعي است و اين اپيدمي را نميتوان خارج از فضاي عمومي جامعه مورد بررسي قرار داد. اما نكته اصلي اين است كه چرا فضاي ادارات و سازمانهاي ما تا اين حد آلوده به دروغ شده است؟ چرا براي انجام امور خود كه از وظايف ذاتي كارمندان و مجموعه اداري است بايد اين همه دروغ سر هم كنيم؟ و چرا زماني كه صادقانه اقدام ميكنيم همان كارمند و مجموعه براي ما اهميتي قائل نيستند؟ اينها و سؤالات بسياري كه در اين زمينه وجود دارد باعث شده است كه مسئله دروغ در ادارات را جدي بگيريم زيرا آنجا با سلامت اداري روبهرو هستيم.
شما نميتوانيد فضاي آلوده به دروغ در محيطهاي كاري و اداري داشته باشيد و بعد انتظار داشته باشيد كه رشوهخواري كاهش يابد و كاغذ بازي از ميان برود، زيرا بنيان و اساس بسياري از فسادها همان رواج دروغگويي و كاهش قبح آن است. فضاي اداري كه گاهي نيستي و هستي يك خانواده به درستي و صحت انجام كار و سرعت و دقت آن بستگي دارد نبايد با دروغگويي آلوده شود و شاهد از ميان رفتن اعتماد بين اقشار جامعه به سازمانها و ادارات باشيم. در اين جا لازم است مدير به عنوان ركن اساسي و مسئول اقدامات و فعاليتهاي مجموعه به اين موضوع دقت كند و فرايند اجراي كارها را به دقت زير ذرهبين خود داشته باشد. هنگامي كه كارهاي اداري درست و صحيح انجام و امور مردم براي مجموعه محترم شمرده شود مسلماً ارباب رجوع دليلي نميبيند براي انجام كارش متوسل به دروغپردازي و رياكاري شود. هيچ سازماني را نميتوان بينياز از اصول اخلاقي و بهويژه سرآمدترين آنها كه همانا صداقت و درستكاري است دانست. سازمان مجموعهاي از افراد است و در هر سازمان نقش افراد انجام دادن كارها و پيشبرد وظايفي است كه به آنها محول ميشود. بنابراين بايد در مرحله اول اصول اخلاقي به عنوان يك ارزش در سازمان نهادينه شود و بين سازمان و كاركنان آن روابط مؤثر، شفاف و دوستانه برقرار شود تا كاركنان و ديگران شاهد پويايي و عملكرد مثبت كل سازمان باشند.
بازيابي اعتماد از دست رفته
اگر يك روز كاري را در يك اداره متمركز شويد و افراد آنجا را چه ارباب رجوع و چه كارمندان زير نظر بگيريد متوجه خواهيد شد كه چند درصد از افراد جامعه براي چه موضوعاتي تن به دروغپردازي ميدهند. يكي از علل اين ناهنجاري در ادارات و سازمانهاي ما عدم اعتمادسازي است. شايد كمتر ديده باشيد كه براي يك كار اداري كه مجبور هستيد اطلاعات خود را به زيرمجموعههاي دولت بدهيد هر چند بهصورت شفاف دليل جمعآوري اطلاعات بيان شده اما هيچ وقت پاسخها به صراحت ارائه نشده است. هيچ از خود پرسيدهايد دليل سؤالاتي نظير ميزان تحصيلات يا درآمد براي چيست و تا زماني كه اين اعتمادسازي براي فرايندهاي اداري ضروري نشود مسلماً نبايد انتظار داشت افكار عمومي به صداقت روي بياورد.
بايد بدانيم اساس پاكسازي جامعه از دروغ افزايش اعتماد و شفافسازي بين مديران و مردم جامعه است موضوعي كه بارها و بارها از جانب بزرگان كشور مورد تأكيد قرار گرفته است. بايد توجه داشت اعتماد در سازمانها از بالا به پايين جريان مييابد و اگر مديران ارشد قابل اعتماد باشند حس اعتماد به سطوح پايين سازمان نيز رخنه ميكند. پس به سطوح كارشناسي سازمان اعتماد كنيد تا مسير توسعه صداقت و صميمیت هموار شود. بنابراين بايد اعتماد از دست رفته را با ترفندهاي مختلف و بهخصوص شفافسازي در امور و براي مردم ترميم كرد. زماني كه اعتماد بين اركان جامعه نهادينه شود مسلماً شاهد فضاي سالمتري خواهيم بود، فضايي كه صداقت و راستگويي حرف اول را ميزند، زيرا ديگر موضوعي براي پنهان كاري وجود ندارد. ديگر قرار نيست اطلاعاتي كه بعضاً ميتواند تأثير بسزايي در ساماندهي امور كشور و برنامهريزيهاي كوتاهمدت و بلندمدت داشته باشد از طرف مردم با دروغپردازي و پنهانكاري زمينه نابودي كارها و سيستمها را فراهم سازد.
صداقت فقط يك موضوع اخلاقي نيست
عدهاي فكر ميكنند صداقت و راستگويي صرفاً يك مسئله اخلاقي است و تأثيرات آن زياد در جامعه به چشم نميآيد و شايد حداكثر شاهد آثار سوء آن در يك محدوده بسيار كوچك و گذرا باشيم و از اين رو ناخودآگاه ميخواهند آن را در بررسي مسائل و مشكلات اجتماعي به حاشيه برانند، اما بايد گفت كه صداقت و دروغگويي موضوعي كليدي در فهم و نقد تمامي حوزههاي اجتماعي است و نقش آن در اقتصاد و تجارت نيز كمتر از سرمايه، نيروي انساني و ديگر عوامل نيست. نميتوانيم انتظار داشته باشيم كه ادارات ما از سلامت برخوردار باشند اما اولين قدممان كه اعتمادسازي و شفافسازي امور است را رعايت نكنيم و در نهايت براي ريشهكني دروغ اقدامي انجام ندهيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]