تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا براى تو روزه گرفتيم و با روزى تو افطار مى كنيم پس آن را از ما بپذير، تشنگى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816994182




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شوهرم قبل از ازدواج با من تن به ازدواج اجباری با دختر عمویش نداد اما ...


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



شوهرم قبل از ازدواج با من تن به ازدواج اجباری با دختر عمویش نداد اما ...
روز نو : از روزی که ازدواج کردم مادر شوهرم با من لج‌بازی می‌کرد. او پدر شوهرم را حساس کرده بود و آن‌ها دنبال فرصتی می‌گشتند، ایرادی پیدا کنند و از کاه‌، کوه بسازند.


خانواده همسرم که برای پول و ثروت عموی او دندان تیز کرده و احساس می‌کردند، موقعیت عالی را از دست داده‌اند، می‌خواستند از من انتقام بگیرند.
روزهای سختی را پشت سر گذاشتم و دم نزدم. پدرم می‌گفت زندگی که با صبر درست نشود با باد فرو می‌ریزد ورمز و راز عاشقی‌، تحمل همین درد و عذاب‌هاست.
سه سال از زندگی مشترکمان گذشت. صاحب فرزندی شدیم. پدر شوهرم میهمانی گرفت و از این بابت احساس غرور می‌کردم. او در این جلسه عنوان کرد اسم مادر بزرگ خدا بیامرزش را می‌خواهد روی دخترم بگذارد‌. من با این موضوع مشکلی نداشتم. ولی همسرم به شدت مخالفت کرد و گفت: اسم بچه‌مان را خودمان انتخاب کرده‌ایم.
سر همین مسئله دعوایی به پا شد که نگو و نپرس. خانواده همسرم باز هم کاسه کوزه مشکلات را سر من شکستند و می‌گفتند تو آب زیر کاه هستی و خوب می‌دانی چطور پسرمان را یاد بدهی و خودت را کنار بکشی‌.
شوهرم سر همین مسئله لج کرده و به خانه پدرش نمی‌رود. هر چه التماس می‌کنم که احترام پدر و مادرت را حفظ کن به حرفم گوش نمی‌دهد‌. از طرفی پدر و مادرش مرا مقصر می‌دانند و زندگی‌ام را جهنم کرده‌اند. از دست آن‌ها خسته شده‌ام. راهی جلوی پایم بگذارید.




تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن