واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: مسلم، متین در خبرآنلاین نوشت: اگر به حسن روحانی ایرادی وارد می شود بیشتربه دلیل ارزان فروشی دستاوردهایی ست که حصول حتی یکی از آنها برای یک دولت مستقر در طول حیات قانونی اش کافی بود.
از توافق هسته یی با قدرت های جهانی گرفته تا کنترل تورم به زیر 9 درصد ویا آرامش روانی جامعه.منتقدانه می توان از روحانی خواست درحوزه های اقتصادی فعال ترباشد.امامتقابلا ازاوانتظار نمی رود که با عدم موفقیت در برخی شاخص ها مانند رکود، دستاوردهای بزرگتر را حراج و میدان را به حریف واگذار کند
گذر از مسیر رئیس جمهور شدن در ایران شاید سخت باشد،امادر تلاطم های سیاسی و اجتماعی ایران، رئیس جمهور ماندن بسیار سخت تر است. پاسخگویی به مطالبات رای دهندگان و نیزجلب نظر بخش مردد جامعه که محافظه کارانه به انتظارعملکرد رئیس جمهور می نشینند (که البته ایرادی هم ندارد)اتفاقا بخش ساده،بی دردسر و راحت ماجرا برای روسای جمهوراست.آنچه اما رئیس جمهور ماندن برای روحانی را طاقت فرسا می کند،کنترل و دفع فشار مخالفان و شدت ضرباتی ست که از هرسو متوجه او می شود.با این تفاوت نامتعادل، که در زمان دفع فشار، حسن روحانی متهم به عدم تحمل مخالفانش می شود!.
قرار گرفتن مقابل چنین شرایط نا برابر و قضاوت های نامتعادل، روحانی را به یک شاخص بی مانند در میان روسای جمهور ایران تبدیل کرده . اکبر هاشمی رفسنجانی سیاستمدارواقع بین، بسیارقدرتمند و پر نفوذ که اینک بیش از پیش حمایت از حسن روحانی را وظیفه خود اعلام کرده می گوید" مزاحمت ها برای دولت روحانی پس از انقلاب ایران کاملا بی سابقه است. میخواهند کاری کنند تا مردم از انتخاب عاقلانه شان پشیمان شوند".
اینکه چرا علی رغم گذشت حدود 3 سال و نیم از آغاز کار دولت روحانی ،آقای رفسنجانی کماکان نوک تیز انتقادات و حملات خود را متوجه دولت قبلی و عوامل احمدی نژاد می کند به باور آگاهان امور داخلی ایران، صرفا به دلیل کارشکنی های کنونی آنها نیست.آنچه برای هاشمی رفسنجانی ظاهرا اهمیت استراتژیک پیدا کرده،زنده نگه داشتن شرایط و فضایی ست که دولت قبلی برای مردم و کشور ایجاد ومیراثی ویرانگر تخریب،نابسامانی،فساد،گسست های اجتماعی و روانی وناامنی در 2 حوزه امنیت داخلی و بین المللی بر جای گذاشت.
در متد فکری و سیاسی زیرکانه اکبر هاشمی رفسنجانی، در بررسی 8 سال دولت خودپندار!! نباید اجازه داد پدیده احمدی نژاد به عنوان یک موضوع تاریخی صرف و گذرا مورد بررسی گیرد و تلاش های هواداران و شخص او به ثمر برسد که می گویند"" هر چه بود گذشت!روحانی کار خود را انجام دهد. به گذشته چکار دارد!!".به بار نشستن چنین ثمری(ناشی از فراموشی توده ها) بی شک به مخاطره تکرار اگر نه خود احمدی نژاد که کپی درجه دومی مانند او منجر خواهد شد.
رصد سیستماتیک گروه ها و نخبگان سیاسی ایران، در آن بخش که به جریانات منتهی به پدیده احمدی نژاد به مثابه یک فرهنگ مربوط می شود به خوبی نشان می دهد آنها تلاش می کنند دوران 8 ساله پیش از حسن روحانی، فراموش و صرفا یک پدیده زود گذر تاریخی توصیف و تفسیر شود که جدای از نتایج آن، قابل بازنگری، باز سازی، جبران و احیا است.
چرایی سیاست هوشمندانه هاشمی رفسنجانی برای افشای چنین خطی، قابل درک وچندان مشکل نیست. آنگاه که مشاهده می کنیم رئیس جمهور روحانی اولا، زیر فشار های سهمگینی قرار گرفته که می تواند قوای او را تحلیل ببرد. ثانیا، ناخواسته و بالاجبار او مجبور است با میراث دولت قبل کنار آمده و دامنه ژله یی تخریبی و ممتد آن را مدیریت و کنترل کند.
ثالثا، روحانی به تنها ترین شخص در دولت برای دفاع از عملکرد و دستاوردهایش تبدیل شده.
البته تا آنجا که به رئیس جمهور مربوط می شود، اوخود به اندازه کافی در تقویت موقعیت مخالفان بی رحمش مقصراست و نمی تواند با سکوت از زیر بار مسئولیت های قانونی و پاسخگویی به افکار عمومی شانه خالی کند.اگر به حسن روحانی ایرادی وارد می شود - که شدیدا هم وارد است - بیشتربه دلیل کم فروشی و حراج بی قیمت دستاوردهایی ست که حصول یکی از آنها برای یک دولت مستقر در طول حیات قانونی اش کافی بود.
از توافق هسته یی با قدرت های جهانی گرفته تا بازگرداندن ایران به جامعه بین المللی ،رفع تدریجی تحریم ها،کسب اعتماد بین المللی برای کشور،کنترل تورم به زیر 9 درصد،آرامش و ثبات روانی جامعه ویا تثبیت و کنترل نوسانات مالی و اقتصادی بازارمتناسب با شرایط ویران شده به ارث رسیده.
بله منقدانه می توان به روحانی و دولت اوسخت ایراد گرفت و از آنها خواست درحوزه های مرتبط با شاخص های اقتصاد عمومی فعال تر برخورد کنند.امامتقابلا از دولت و شخص رئیس جمهور چندان انتظار نمی رود که با سکوت و یا عدم موفقیت در برخی شاخص های مدیریتی آنهم در سطح کلان کشور(مانند رکود)، اولا دستاور دهای بزرگتر را حراج کرده و ارزان بفروشند.ثانیا میدان را به حریف واگذار کنند.نتیجه یک چنین روحیه یی اکنون منجر به آن شده که اتفاقی بسیار ساده و دسته چندمی مانند تعویض یک یا دو وزیر کابینه به یک موج سیاسی در دو سوی مخالفان و موافقان تبدیل شده است.
رئیس جمهور که مطابق قانون اساسی ایران و حوزه اختیارات قانونی خود، بنا به هر دلیل حق دارد اعضای کابینه و یا هیات وزیران را تعویض و جابجا کند(آنهم پس از 3 سال و نیم)اکنون باید پاسخگوی چرایی استفاده از حقوق قانونی خود باشد.ترمیم،چابکی و کارآمد کردن کابینه حتی اگر شرایط انتخابات سال آینده مطرح نبود، اقدامی بسیار عاقلانه وزیرکانه تلقی می شود که باید از آن استقبال کرد. این درحالی ست که در سلبی ترین حالت سیاسی، همواره و طلبکارانه از سوی مخالفان مورد انتقاد بود چرا کابینه اش را ترمیم نمی کند؟
و اکنون باید جواب پس بدهد چرا این کاررا می کند!. مخالفان او اما به افکار عمومی توضیح نمی دهند چرا در مقابل (اگر اشتباه نکنم) برکناری 13وزیر و 3 استیضاح وزرای احمدی نژاد و ماجراجویی های سیاسی و امنیتی وی آن زمان سکوت کردند!؟. تقریبا هر 2 سال یک وزیر،به جز برکناری، تعویض و استعفای معاونان وزرا. خدای من! این نحوه برخورد آپارتاید سیاسی بسیار شگفت انگیزو متحیرکننده است.
۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]