تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى لله  عليه  و  آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829246856




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رسم عجیب در قرقیزستان؛ عروس را بردار و فرار کن!


واضح آرشیو وب فارسی:الف: رسم عجیب در قرقیزستان؛ عروس را بردار و فرار کن!

تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۵۰
در قرقیزستان 40 درصد زنان قوم قرقیز با مردانی ازدواج کرده‌اند که آن‌ها را ربوده و شوهرشان شده‌اند. به گزارش فرادید به نقل از نیوزویک، این رسم در میان آن‌ها به «آلا کاچو» معروف است. از سال 1370 که قرقیزستان استقلال خود را کسب کرد آلا کاچو این رسم کهن در قرقیزستان دوباره رواج پیدا کرده است. اسمش را گذاشته‌اند: «آلا کاچو» یعنی «بردار (بگیر) و فرار کن». بر اساس آمار یک سازمان مردم نهاد محلی 40 درصد زنان قوم قرقیز از طریق ربوده شدن توسط مردانی که شوهرشان شده‌اند ازدواج کرده‌اند. به عبارتی ازدواج 40 درصد زنان قرقیز به سبک آلا کاچو بوده است. دو سوم این عروس ربایی‌ها بدون اطلاع و توافق عروس بوده است. در بعضی موارد ربودن عروس بر اساس برنامه قبلی و با توافق دختر و پسر صورت گرفته است. با وجودی که دولت این عمل را از سال 1373 غیرقانونی اعلام کرده است با این وجود مسئولین و مقامات محلی چشم خود را به روی آن به آسانی می‌بندند و به ندرت سخت‌گیری نشان می‌دهند. روش معمول در آلا کاچو در قرقیزستان به این صورت است که داماد آینده گروهی از جوانان را جمع می‌کند و با هم سوار بر خودرویی مترصد فرصت می‌شوند و به جستجوی عروس آینده یعنی دختری که مرد می‌خواهد با او ازدواج کند می‌پردازند. دختر بدون اینکه بویی ببرد و به چیزی شک کند از خیابان ربوده می‌شود و با گرفتن دست و پایش او را به زور به داخل ماشین کشیده و مستقیم به خانه مرد می‌برند. در خانه، خانواده مرد قبلا مقدمات عروسی را آماده کرده‌اند. زمانی که دختر به داخل خانه مردی که او را فراری داده  برده می‌شود زنان مسن خانه (گیس سفیدان) نقش کلیدی را در متقاعد کردن او به قبول پیشنهاد مرد بازی می‌کنند. زنان سعی می‌کنند سر عروس را با روسری سفیدی بپوشانند. روسری سفید در سر علامت این است که عروس راضی شده و آماده است تا با رباینده خود ازدواج کند. بعد از ساعت‌ها تقلا و جنگ و جدل تقریبا 84 درصد دختران ربوده شده موافقت خود را با عروس شدن اعلام می‌کنند. بقیه 16 درصد باقی مانده موفق می‌شوند به خانه برگردند. والدین دختر ربوده شده نیز اغلب دختر خود را برای ازدواج تحت فشار می‌گذارند چرا که زمانی که دختر به خانه رباینده‌اش قدم گذاشت دیگر دختر به حساب نمی‌آید و بازگشت به خانه مایه شرمساری خانواده‌اش می‌شود. برای حفظ آبرو بیشتر دختران مایل‌اند با ربایندگان خود زیر یک سقف زندگی کنند. زمانی بود که اکثریت ازدواج دختران در میان قوم قرقیز توسط والدین و بزرگ‌ترها انجام می‌گرفت. امروزه ربودن عروس به طرز وحشتناکی در قرقیزستان رواج یافته است. اگرچه بعضی از این ازدواج‌ها به ازدواج‌های موفقی منتهی شده و زوج‌های خوشبختی به وجود آمده اما عقیده بر این است که ازدواج‌هایی که از این رویداد ناشی می‌شود به طور چشمگیری باعث بروز رقم بالایی از سوء استفاده در خانه، طلاق و خودکشی می‌شود. نوریکو هایاشی یک عکاس حرفه ای است که ماه‌ها وقت صرف کرده و روستاهای سراسر قرقیزستان را زیر پا گذاشته و موفق شده تا به طور زنده شاهد این نوع از ازدواج‌ها باشد و آن‌ها را ثبت و مستند کند. بدون توضیح بیشتر برگردان این گزارش تصویری در نیوز ویک را  با تصاویری منحصر به فرد که نوریکو هایاشی انداخته می‌خوانیم و تماشا می‌کنیم:   
رسم
یک عکاس مصائب و خشونت عروس ربایی در قرقیزستان را به تصویر می‌کشد.    
رسم
تیختیک بک که 26 ساله دارد بعد از ربودن فریده (با لباس صورتی در تصویر)، دانشجوی 20 ساله، او را  به زور در صندلی عقب ماشینش نشاند. قوم و خویش‌هایش او را داخل یورت خانواده (چادر مخصوص قرقیزها) می‌برند. فریده در ماشین همان اول بر سر تیختیک بک داد زد: «من با تو ازدواج نخواهم کرد.» خواهر بزرگتر تیختیک برای قبول پیشنهاد ازدواج به فریده خیلی اصرار کرد. فریده و تیختیک بک قبل از اینکه فریده فرار داده شود دو بار همدیگر را ملاقات کرده بودند.       
رسم
دینارا، 22 ساله، در برابر یکی از اقوام مردی که او را ربوده است تقلا و دست و پا می‌زند تا خود را از دست او رها کند. زن مسن سعی می‌کند لچک سفید را به سر او کند. لچک سفید نماد این است که او تسلیم تقاضای ازدواج مرد شده است. سه ساعت بعد دینارا خواستگاری را قبول کرد و با تلفن به والدینش خبر داد که می‌خواهد پیش احمد، مردی که او را ربوده است بماند. اما والدین او به هیچ وجه موافق ربودن دخترشان نبودند و از والدین احمد خواستند که خواستگاری از دخترشان به صورتی رسمی و طی مراسمی صورت گیرد. آن شب دینارا به خانه‌اش برگشت. روز بعد احمد به او یک گوشواره نامزدی داد و او را دوباره به خانه‌اش آورد. دینارا می‌گوید: «من احمد را خوب نمی‌شناختم و نمی‌خواستم زن او شوم اما قبول کردم زیرا این رسم و سنت ماست.»  
رسم
تیختیک بک و زن مسنی از اقوامش در خانه مرد با او صحبت می‌کنند تا او را به ازدواج متقاعد کنند. تیختیک بک می‌گوید: «به تو قول می‌دهم که خوشبختت کنم. التماس می‌کنم با من عروسی کن.» در مقابل این درخواست او فریده جواب می‌دهد: «آخر چرا منو ربودی؟ میدونی که من یه نامزد دارم. حتی اگر با تو ازدواج هم بکنم هیچ عشقی در زندگی زناشویی نخواهیم داشت.»    
رسم
فریده محکم به برادرش که برای نجات او سر رسیده چسبیده است. برادرش به زنان قوم و خویش مرد می‌گوید: «اگر خواهرم می‌خواهد اینجا بماند من حرفی ندارم و جلویش را نمی گیرم. اما نگاش کنید او داره گریه می‌کند و می گه که می خواد از اینجا بره. پس من او را به خانه‌اش برمی‌گردانم.» سرانجام او توانست با خواهرش از آنجا خارج شود. چند هفته بعد فریده با نامزد قدیمی‌اش ازدواج کرد.    
رسم
   آیتیلک، 18 ساله، در جلوی شوهرش بکتیاف که او را یک روز بعد از دیدارشان در بیشکک پایتخت قرقیزستان ربود.  
رسم
آیتیلک با لچک سفیدی که بر سر کرده و نشان ازدواج اوست در اتاقی نشسته است. بعد از ربوده شدن در بیشکک متقاعد شد که پیشنهاد ازدواج خواستگار خود را قبل از ترک شهر قبول کند. او نمی‌دانست که قرار است به مزرعه‌ای دورافتاده که حتی خط تلفن هم نداشت برده شود.
رسم
دینارا و احمد در مراسم  جشن روز عروسی دعا می‌خوانند. حدود ده روز قبل از ربودن، احمد و دینارا همدیگر را در یک بازار ملاقات کرده بودند و احمد در نگاه اول عاشق او شده بود. بعدا احمد به او پیشنهاد ازدواج داده بود اما دینارا جواب رد داده بود به این خاطر که آن‌ها همدیگر را خوب نمی‌شناختند.  
رسم
بعد از عروسی احمد در گوش دینارا حدیث عاشقی می‌خواند.    
رسم
بعد از عروسی، دینارا روز خود را آغاز و زندگی جدیدی را شروع می‌کند.  
رسم
خواهر 13 ساله احمد که در طول یک هفته جشن عروسی صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شود به زمین خیره شده است: «من نمی‌خواهم در آینده ربوده شوم.»  
رسم
دینارا بعد از کارهای پخت و پز عروسی در آشپزخانه می‌نشیند و نفسی تازه می‌کند.
رسم
این زوج مسن قزقیزی در شهریور 1333 با عروس ربایی با هم ازدواج کردند. اشن 83 ساله و همسرش تورسون 82 ساله گفتند: «ما از روش جدید عروس ربایی خوشمان نمی‌آید. وقتی جوان بودیم ربودن عروس با توافق دو طرف انجام می‌گرفت. ما قبل از اینکه فرار کنیم شناخت خوبی از همدیگر داشتیم و نامه‌های عاشقانه با هم رد و بدل می‌کردیم. امروزه جوانان با اعمال خشونت دختران را می‌ربایند و این جزو سنت ما نیست.»  
رسم
الویرا کاسیمووا، 26 ساله، در حالی که دختر 2 ساله‌اش آدینای را در بغل گرفته از پنجره به حیاط پدر و مادرش نگاه می‌کند. به خاطر خشونت خانگی خانه شوهرش را با دخترش ترک کرد و حالا با والدینش زندگی می‌کند. در شهریور 1383 الویرا توسط یک راننده تاکسی ربوده شد. اگر چه او دو ساعت مقاومت کرد اما آخر کار پیشنهاد ازدواج را قبول کرد. او می‌گوید: «من قبلا عظمت را ندیده بودم و نمی‌خواستم با او ازدواج کنم اما زنان بزرگتر قوم و خویش اومدام به من گفتند بمانم. به خاطر اجتناب از رسوایی و بی آبرویی که از رد پیشنهاد ازدواج گریبانگیرم می‌شد تسلیم شدم. حالا که خانه شوهرم را ترک کرده‌ام به دانشکده پزشکی می‌روم. می‌خواهم طلاق بگیرم و در آینده یک پزشک بشوم.»  
رسم
ایموناکونو سیدبک 34 ساله، سر به پایین و دستبند به دست در دادگاه نشسته است. سیدبک دختری بنام قاسم بی اروس را ربود. با اینکه دختر دو روز بعد توسط خانواده‌اش به خانه‌اش برگردانده شد اما روز بعد خودش را در حیاط پشتی خانه‌اش حلق‌آویز کرد.  سیدبک به خاطر آدم‌ربایی و تجاوز به شش سال زندان محکوم شد.  
رسم
مادر قاسم بی اروس (راست، زانو زده)، خواهرش (وسط) و نامزدش (چپ) در کنار قبر او سوگواری می‌کنند. اروس بعد از ربوده شدن خودکشی کرد.  
رسم
نقاشی دیواری که زوجی را در لباس سنتی قرقیزی نشان می‌دهد.
 منبع: Newsweek  







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن