تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس كاغذى را كه روى آن بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نوشته شده است از روى زمين برد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816702247




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای حضور غواص 68 ساله در عملیات «والفجر8»


واضح آرشیو وب فارسی:الف: ماجرای حضور غواص 68 ساله در عملیات «والفجر8»

تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۲
با وجود سن و سال زیاد شنا یاد گرفتم. برای شب عملیات غواصی آموختم. هیچ کس حاضر نیست یک شب زن و بچه‌اش جایی بخوابند که زن و بچه من می‌خوابند. اگر کسی حاضر شد برای همیشه جنگ را رها می‌کنم. به گزارش ایسنا، محمود حاجی‌زاده از رزمندگان لشکر 41 ثارالله روایت می‌کند: نزدیک عملیات والفجر8 یک روز حاج احمد امینی از فرماندهان گردان‌های لشکر 41 ثارالله،پرسنل را در شهرک نورد پشت سنگر واحد تخریب جمع کرد. همه روی زمین نشستیم. کمی از سختی عملیاتی که پیش رو داشتیم، صحبت کرد و بعد گفت:«منطقه عملیاتی حساس و سخت است. من مجبورم افرادی را همراه خود ببرم که صددرصد به آنها اطمینان دارم. اطمینان دارم که می‌توانند این سختی‌ها را تحمل کنند. اگرچه همه چیز دست خداست، ولی من هم مسئولیتی دارم.وظیفه‌ای دارم که باید به آن عمل کنم. افرادی را که از صف خارج می‌کنم، می‌توانند به گردان‌های دیگر بروند. همه شما را می‌پذیرند و می‌توانید با قایق به عملیات بیایید.» وقتی سخنانش تمام شد،نیروهایی را که در آموزش ضعیف نشان داده بودند  یا احساس می‌کرد ضعیف  یا سیگاری هستند یا سن و سالی از آنها گذشته، از بقیه جدا کرد. یکی از این افراد «قباد شمس‌الدینی» بود. پیرمرد 68 ساله‌ای که به حاج احمد عشق می‌ورزید. قباد با ناراحتی بلند شد و در گوشه‌ای ایستاد. وقتی کار حاج احمد تمام شد، به قصد خداحافظی به سوی افرادی که جدا کرده بود رفت. ناگهان قباد گریه کنان گفت:«حاج احمد امینی! الآن زن و بچه من در جایی زندگی می‌کنند که اطراف آنها غیر از حیوانات وحشی چیز دیگری نیست و من آنها را در بیابان رها نکرده‌ام که تو دست مرا بگیری و از گردان کنار بگذاری. تمام سختی‌ها را تحمل کردم. با وجود سن و سال زیاد شنا یاد گرفتم. برای شب عملیات غواصی آموختم . هیچ کس حاضر نیست یک شب زن و بچه‌اش جایی بخوابند که زن و بچه  من می‌خوابند. اگر کسی حاضر شد برای همیشه جنگ را رها می‌کنم.» حاج احمد دست قباد را گرفت. صورت او را بوسید و در حالی که عذرخواهی می‌کرد، گفت:«من درباره شما اشتباه کردم. شما بنشینید سرجایتان، قطعاً شما به اندازه تمام این گردان توانایی دارید.» قباد در این عملیات به شهادت رسید. فرازی از وصیت شهید قباد شمس‌الدینی مسئولین بدانند، اگر عهد خود با شهدا را فسخ کنند، یا حقی به نام شهدا از مظلومی پایمال شود، آن‌ها را نمی‌بخشیم. این حکومت خون نمی‌دهد تا شکم‌ها از مال دنیا پر شود، خون می‌دهد تا اسلام ناب محّمدی برقرار باشد و عدالت و برابری حاکم شود. ای مردم، هر کس از شما پیش امام خمینی رفتید،از بابت من به او سلام برسانید به او بگویید تا آخرین قطرۀ خون از تو برنمی‌گردم، ولی تو را به جدّت قسم، از خدا بخواه از تقصیر من بگذرد. بار الها، خودت می‌دانی نمی‌خواهم مقامی در سپاه یا بسیج بگیرم، فقط در راه تو برخاسته‌ام و اهل و عیالم را به تو سپرده‌ام. بار الها، تو را به حق اسماء خودت سوگند، فردای قیامت مرا در صف یاران حقیقی امام خمینی قرار بده. سلام مرا به امام برسانید».  







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن