محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826650780
حمید رجایی فلسفه علم و تولید علم اسلامی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حمید رجاییفلسفه علم و تولید علم اسلامی
هدف غایی فلسفۀ علم چیزی جز ظفر به شناخت علم و علوم و نیز انسان و از همه مهمتر تحصیل معرفت خداوند به اندازۀ توان بشر و تقرب به ذات پاک او نیست.
اشاره در این مقاله کوشیدهام تا ارتباط میان فلسفه علم و مساله تولید علم انسانی اسلامی را مورد بررسی قرار دهدم، اما از آنجا که مفاهیم اولیه این بحث نیاز به توضیح داد ابتدا به این کار پرداخته شده است. 1. منظور از علم مجموعه دانسته هایی منسجم و روشمند مربوط به یک موضوع است همچنین گزارههایی که در کار دستیابی به هدفی با روشی خاص هستند؛ مانند فیزیک، بهداشت، فقه، کلام، علم اخلاق و... [1] (رجایی، 1395؛ ص 24) 2. منظور از تولید علم طیکردنِ فرآیندی است خلاقانه که به تأسیس، بومیسازی یا تکمیل یک علم بیانجامد (همان) این عملیات علمی در طول تاریخ علم رخ داده است. اما آنچه اینک منظور ما است فعالیت خودآگاه در این زمینه است. همه پاسخهای تازه اعم از نظریه، کشفیات موردی [2] و... از طریق کوششهای پژوهشی دانشمندان، تولید علم است. طبیعتاً این کاوشها در مرز دانش رخ میدهد. [3] برچیدن مجهولات و سازوار کردن و پیراستن علوم از تناقضات، پیکره بندیهای تازه در علم، به تعامل در اوردن گزارهها و ساحات جدید در علم موجود، همه از سنخ تولید علماند. 3. و منظور از علوم انسانی: هر علمی که دربارۀ جان و جنبه حیات روحانی یا روانی انسان و فرآودههایی فکری و معنوی او بحث کند علم انسانی است. پس شامل بحث از ذهن و دماغ (ادراک از زاویه عصبشناسی مثلاً) و روان (مانند علم النفس و مباحث روان تنی) احساسات گوناگون (هنرآفرینی و حس زیباشناختی، ادبیات و فرهنگ و…) و پدیدههای اجتماعی و احوال آن و تدابیر فردی و خانواده و اجتماع و … میشود. [4]. [5] (همان) 4. و بالاخره منظور از علم اسلامی: علمی است که از منابع اسلام (قرآن، سنت، اجماع و عقل) به نحوی روشمند استفاده کرده باشد و هدف و غایتی اسلامی را پی بگیرد. هر علمی با هر موضوعی فقط و فقط وقتی اسلامی است که از جهت منبع، روش و غایت با فرآوردههای بنیادین اسلام (اصول عقاید و اخلاقیات بدیهی اسلامی) در تعامل علم ساختی [6] باشد. علم انسانیاسلامی همین علم است وقتی که درباره شأنی از شئون انسان، کاوش روشمند داشته باشد. (رجایی، 1395، ص 24 و فرهنگنامه برخط رجاء، مدخل علم اسلامی / تولید علوم/ علم اسلامی و...، 1395) [7] 5. و منظور از تولید علوم انسانیاسلامی: گذر از فرایند تولید علم است به شرط آنکه جهانبینی، منابع، غایات و اهداف دینی در فرایند فرآوری آن دانش، بهطور بنیادین، ایفای نقش کنند. گام نخست، داشتن ذهنیت شفاف اولین گام برای اینکه اصحاب رسانه بتوانند در تولید علم نقش آفرین باشند این است که ذهنیت شفافی از آن داشته باشند. ذهنیت شفاف، زیرساخت مهمی برای اعتقاد داشتن به مساله و نیز انگیزهای برای اقدامات بعدی است. اگر اصحاب رسانه بدرستی ندانند تولید علوم و دانش چگونه فرآیندی است و همچنین در چیستی علم انسانی اسلامی دچار حیرت باشند، طبیعی است که در این جهت نه فقط اولویتی برای برنامه سازی جدی نمیبینند بلکه شاید ورود در این عرصه را بیهوده و بینتیجه بپندارند. جغرافیای بحث یکی از مولفههای مهم در فهم یک سلسله پرسش و پاسخ علمی این است که بدانیم این پرسش و بررسیها در کدام علم (اصلی یا میان رشته ای) مورد کاوش قرار میگیرد. به عبارت دیگر بدانیم چه شاخهای از علم متکفل بررسی مساله است. اساسا هرگاه در مورد خود علم و چگونگی و چرایی علوم، روششناسی، مکاتب فکری و تعاملات علم ساختی علوم، بطور تحلیلی و نقادانه (و نه نقالانه) بحث میکنیم، بحث ما بحثی «شناختشناسانه» است و علمی که متکفل بررسی مسایل آن است همان «فلسفۀ علم» است. [8] بنابراین بحث ما بحثی در رشتۀ مطالعاتی فلسفۀ علم است. موضوع و گستره فلسفه علم «فلسفۀ علم در کار رسیدگی به مسائل اساسی و بنیادین «شناخت»های بشری و بررسی چیستی و چونی علم و علوم است. فلسفۀ اخلاق، فلسفۀ فقه، فلسفۀ جامعهشناسی، فلسفۀ روانشناسی و... هر کدام رشته مطالعاتی هستند و به مسایل بنیادین آن شاخۀ علمی میپردازد (روششناسی، ارزش گزارهها و کارآیی آن و گونه های پیکره بندیها و...) فلسفۀ علم هم دقیقاً به مسایل اساسی خود علم (رشته مطالعات) میپردازد. در واقع، فلسفۀ علم، رشته مطالعاتِ «مطالعات و رشته مطالعات» است و بناچار دربردارنده بحث از بنیادهای مفردات معرفتی هم هست [9] (مثل فلسفه اخلاق که مبانی انواع گزاره های ریز و درشت علم اخلاق را هم وارسی میکند) همواره وقتی در حال بررسی چیستی معرفت، شناخت و علوم هستیم و آن را شرح میدهیم، در حوزه فلسفۀ علم هستیم و همین جز معرفتشناسی نیست. اساساً فلسفۀ علوم، دربردارندۀ همه مباحثی میشود که از عوارض ذاتی [10] موضوع یعنی «علم و علوم» بحث میکند. فلسفۀ علم درجانمایه اولیه یک علم هنجاری [11] نیست و اگر بخواهد لیاقت و کفایت خود را در توصیف علم نشان دهد، به هیچ رو نمیتواند بحث از هستیشناسی علم را به علمی دیگر بسپارد. چرا که بخش مهمی از مسایل بنیادین علم (چه به مثابه علم مفرد و چه علم شاخه ای [12]) هستیشناسی علم است. گو اینکه حیث حکایت گری و نیز تعاملات مفاهیم و ساختار آن و نیز روششناسی علوم حتماً بطور انضمامی به مبحث هستیشناسی مربوط و موکول میشود. اگر چه مثلاً مباحث دامنه داری در مورد تعاملات عصبشناختی و فعالیت سلولهای مغز و ساختار قوای ظاهریشناختی و یا تجرد نفس و افاضه و مانند آن را نمیتوان بخشی از فلسفۀ علم دانست. امّا در هر حال و به ناچار برخی از همین مباحث نیز باید بطور مشترک حل و فصل شوند. البته بررسی وجهۀ اجتماعی علوم (علم به مثابه یک پدیده اجتماعی) نیز دربردارندۀ مباحث عریض و طویل جامعهشناختی نیست و اما چون علم، خودش یک پدیدۀ اجتماعی است، باید توصیف علمی آن در فلسفۀ علم صورت پذیرد. جامعهشناس هم وقتی به انواع پدیده های اجتماعی میپردازد، بی شک به این علم، به مثابۀ نهاد و پدیدۀ اجتماعی مینگرد و به آن میپردازد، اما نگرانیهای فیلسوف علم را ندارد. فلسفه علم، دربردارندۀ هر گونه بحث در مورد مسایل بنیادین علم و علوم میشود. کافی است کوشش ما در راستای تبیین روشمند علم باشد (مثلاً دانستن، شناخت و افزار شناخت، یقین، گمانهای در حکم یقین، صدق، انسجام، موجّهیت، ارزیابی گونه های معرفت و تعیین ملاک صحت و خطای معرفت، بررسی علم به معنای شاخه علمی، روشها و منطق اکتشاف و گردآوری و داوری و تبیین و اوضاع و ادوار و اطوار معرفت، تحلیل تاریخ علم، بررسی نظرّیه های گوناگون در همین حوزهها و هر نهادۀ علمی موجّهی که در مورد علوم بشری چیزی برای عرضه دارد) همچنین آن دسته مطالعات حوزه بندی شدۀ فلسفه علم؛ مانند معرفت شناسیِ علوم طبیعی یا ریاضیات، منطق، مباحث درجۀ دومی [13] معرفت دینی و... همه از جنس فلسفۀ علم است. بنابراین احتمالاً تعبیر «فلسفۀ معرفتشناسی» برای ما بیمعنا است. [14] چرا که هر آنچه در فلسفه معرفتشناسی، فراچنگ باحثین آن میآید، باید در معرفتشناسی مورد واررسی قرار گیرد. به خلاف «معرفتشناسی فلسفه» که کوششی برای تبیین چگونگی برساخته شدن فهم های هستیشناختی ما است» [15] هدف فلسفه علم «موضوع فلسفه علم، احوال حقیقی (نه شاعرانه) علم و علوم است (سپهر معرفت) و هدف اوّلیۀ آن بازگشایی مسایل خود علم به مثابه آیینه حقایق (وجه حکایت گری از واقعیت) و پاره و شأنی از شؤون آفرینش (هستیشناسی علم) و معرفت انسانی و اجتماعی است (پدیدۀ اجتماعی) هدف غایی فلسفۀ علم چیزی جز ظفر به شناخت علم و علوم و نیز انسان و از همه مهمتر تحصیل معرفت خداوند به اندازۀ توان بشر و تقرب به ذات پاک او نیست. فیلسوف علم، بطور محوری به اندیشهها و علوم میپردازد و اولاً و بالذات هر باور، گمانه، نظرّیه، تحول انگاره [16]، چگونگی آمد و شد عالمان در قضایا و سایر شرایط مکانیسمی و دینامیسمی فهم، برای او مهم است. فیلسوف علم، به بررسی رویدادهای جهان ذهن، مشغول است. جهان عین برای او از آن نظر مهم است که تبیینی در جهان ذهن دارد. اگر دیدیم تماماً و به طور محوری به بررسی جهان عین مشغولیت جدی دارد، بدانید موقتاً یا دائماً از فلسفۀ علم دست کشیده است. بررسی، تبیین و گزارش از «رویدادهای جهان ذهن عالمان» و چرایی و چند و چون آن، مفید و جذّاب است، اما کسی که با دغدغهها و شیوه او آشنا نیست گاهی دچار این سوء تفاهم میشود که چرا برای او این مقدار یک اتفاق قدیمی در تاریخ علم، مهم است؟ چرا او مثل کفن دزدها مدام مثلاً قبر داروین و گالیله را میشکافد؟! چرا برایش مساله تکفیر، انکار، تایید و... اینقدر جنجال انگیز است؟! و یا چرا برایش سخنان فلان ملحد اینقدر مهم میشود؟! و چرا سالها کتابها و محاضرات آنان را میخواند؟! شغل فیلسوف علم «تشریح اندام علم» است، علم تشریح نمیخواهد بداند «این مُرده (نظرّیۀ طرد شده) چه بویی دارد؟» میخواهد بداند «اتفاقی که منجر به مرگ شده، بر اساس کدام سازوکار بوده است؟» و همانقدر که برایش علل حیات و پیدایی یک ایده مهم است؛ علل مرگ آن هم برای او مهم است. حتی این کار را لزوماً به نفع زندگان، انجام نمیدهد، بلکه این کار را به نفع فهم بهتر و تبیین کاملترِ سازوکار فهم و رشد علم، انجام میدهد» [17] مخاطره فلسفه علم در بومسازگان ایران بحث از اطوار علم در مباحث فلسفۀ علم با یک مخاطره جدی روبرو است و آن اینکه در بومسازگان علومی ایران، این بحث هنوز شایع و مفهوم و مقبول نیافتاده و جامعه نخبگانی ما در برابر این رشته مطالعاتی گرانقدر تا حدی دچار ابهام و استخارههای طولانی شده است. این در حالی است که فلسفه علم، برای قافله علوم، نقش طبیب و راهنما را دارد. بدیهی است اگر آموزگاران، دانش پژوهان، پژوهشگران، و اساتید حوزه و دانشگاه با مکانیسم رشد علم و نظریات و شرایط باغبانی کردن علوم و اَفهام آشنا شوند، هم معلّمانی بهتر و هم فراگیرانی خبیرتر و هم دانشمندان و عالمانی مسلطتر و طبیبتر خواهند بود. فلسفۀ علم، برای ما توضیح میدهد که ریاضیات و فیزیک و مکانیک و شیمی و فیزیک کوانتم و نیز زیستشناسی ملکولی با هم چه داد و ستدی دارند و چقدر همه بر سر یک خوان نشستهاند و برای ما میگوید که این علوم یک جهان را با روشها و زاویه دیدها و ابزارهای گوناگون روایت و تبیین میکنند. فلسفۀ علم برای ما بازمی گوید که علوم میان رشتهای چگونه از ازدواج علوم،زاده میشوند. فیزیک – شیمی، کجای کهکشان علم ایستاده است و چه خدمتی به انسانها میکند. تلفیق نگاه از پنجرۀ شیمی و زیستشناسی، افق با شکوه ببوشیمی را در برابر ما نهاده است و ما با تسلیحات بسیار پیشرفته تری مجهولات خود را در این عرصه از بین میبریم. امروزه از همکاری و همداستانی چند علم، علومشناختی [18]زاده شده است. نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات، مجموعه دانشهای عصبشناختی ادراک، روانشناسی، زبانشناسی، هوش مصنوعی و فلسفۀ ذهن با همکاری بینظیر خود این شاخه معرفتی مبارک را به سپهر معرفت بشری تقدیم کردهاند. فلسفۀ علم به چرایی، چونی و نیز راهکارهای دستیابی به این قلهها (روششناسی) و نیز آسیبشناسی و مرمت و بهینه سازی آنها میپردازد. متاسفانه ما چون بطور رایج، در محیطهای علمی، بررسیهای فلسفۀ علم نداریم، نمی توانیم به درستی این علوم و دانشهها که در حال زاد و ولد هستند را با چشم مسلح بررسی کنیم. [19] حتی رشتههای هنری و مباحث زیباییشناختی نیز امروزه با علوم میان رشته ای داد و ستد بهتری یافتهاند. موسیقی و ریاضیات، اگر چه از آغاز با هم همکار و همگرا بوده اند و ریاضیات برای موسیقی مانند اسکلت بوده و هست [20]، اما امروز نظم ریاضیاتی بهتری را در آفرینش درک میکنیم و دانش ما در این حوزه ژرف و شگفت شده است. [21] حتی نخبگان ما باید کتابهایی برای نوجوانان نوشته باشند و ما فرزندان خود را از آغاز با رستنگاه علوم آشنا کنیم، تا بتوانند با چشمی باز رشتۀ مورد علاقه خود را انتخاب کنند. متاسفانه حتی مربیان و اساتید و متخصصانی که سالها فیزیک، ریاضیات، فلسفه، منطق، تاریخ و... تدریس میکنند، از فلسفۀ علم رشته مطالعاتی خود (فلسفه مضاف) بیخبرند! فلسفۀ علم سرک کشیدن هوشیارانه و ماهرانه به کارخانه تولید علم است. کارخانهای که خط تولید آنگاه با روش عقلی وگاه تجربی وگاه نقلی و وحیانی و اشراقی به تولید علم پرداخته و میپردازد. پس ابتداء باید با فلسفه علوم، یک آشنایی گسترده در جامعه نخبگانی پدید آید. یعنی کسانی که در سطوح عالی علم و فرهنگ نقش دارند (دانشمندان و اساتید دانشگاه و حوزه و عالمان دین و نویسندگان و فضلاء علمی) فعال هستند. شفاف سازی مفهوم تولید علم اسلامی اگر بخواهیم بزبان ساده و با توجه به تعریف علم انسانی اسلامی، بگوییم که علم انسانی اسلامی چگونه هویت و ساختاری دارد، باید نخست از قدر متیقنهای این حوزه درک شفافی داشت. مسئلۀ مهم این است که علوم انسانی، برزمینه خاصی از ارزشها و داوریهای زیربناییتر میرویند. مثلاً علم جامعهشناسی و روانشناسی، بخودی خود، مسؤول تعریف جهان، خالق، انسان و هستی شناسیِ جامعه [22] و روح انسان نیست. این علوم به جهت موضوع و هدفی که دارند، در کار تحلیل و بررسی علمیِ موضوع خود هستند [23] و همواره باید در اشکوبه خود بمانند. اما نکته اساسی اینجا است که همه مفاهیم موجود در این علوم مانند اتمها و مولکولهای بار داری هستند که بناچار از یک مغناطیس جهانشناختی و ارزشی، باردار و سوگیر میشوند و همچنین از زیرساختهای فلسفی و رویکردهای پیشینیِ فراختر تغذیه میکنند. شاید بسیاری از متخصصان علوم انسانی بطور ناخودآگاه، متوجه این تغذیه تلائم نباشند. غافل از اینکه در جای جای مباحث خود، از این زیرساختها بهره میجویند و اگر چه در مقام گردآوری کمتر به آن وقوف داشته باشند، اما در مقام داوری، شدیداً تحت تاثیر آن هستند. [24] اما در این فراز آهنگ ما این است که بگوییم: علوم انسانی همواره در منبتی از جهانبینی و نظریات وسعتر از خود میرویند. این منبت همان بومسازگان و اکوسیستمی است که علم انسانی را در خود میپرورد. این منابت در معانیِ اصطلاحات علم و حتی روش و تبیینات و داوری نهایی موثر واقع میشوند. علوم انسانی پیرو نوع نگاهی است که از پیش درباره جهان آفرینش نزد عالمان آن علوم وجود دارد، حتی در مقام گردآوری نیز دچار گزینشهای ناخواسته میشوند. علوم انسانی اگر در منبتی ماتریالیسمی و سکولار بروید، نه فقط در استنتاجها و غایات آن علم، بلکه بقراری که تقریر خواهیم کرد، در روششناسی و پیکره بندی و حتی مفاهیم ریز و درشتی که در یک علم بکار میرود یعنی اصطلاحات آن علم (نک. مفاهیم علومی اصط. رجاء) نقش جوهری و اساسی دارند. مبتنی بر این فرض، علم انسانی اسلامی چنانکه گفتیم، علمی است که با منابع معرفت دینی، بطور روشمند، تعامل علم ساختی داشته باشد. (همین کافی و وافی است) نظر به اینکه مکتب ارجمند اسلام از منابع اصیل و گستردهای برخوردار است اولاً و میتواند یک جهانبینی بسیار درخشان، شفاف، منطقی و منسجم بدست دهد؛ ثانیاً میتواند بر تارک معرفت بشری قرار یابد و معارف روشنی را در حوزه معرفتشناسی، انسانشناسی، خداشناسی، جهانشناسی، فرجامشناسی، راه و راهنماشناسی، اخلاق، سیاست و حکومت، زندگی فردی و اجتماعی، عبادات و معاملات و عرصههای بسیای از معارف بشری بتابد و آن را آبیاری و تغذیه کند خود بخود منبتی خاص، پربار و واجد جاذبهها و دافعههای بسیار قوی خواهد بود. علوم انسانی تقریباً هر آنچه را به مثابه زیرساخت نیاز دارد، در تعامل علم ساختی با معرفت دینی میتواند بیابد. لازم است این نکته را در نظر آوریم که همه شاخههای معارف اسلامی خود بخش بزرگی از علوم انسانی اند و مطابق تعریف، همۀ علوم انسانی موجود که مشمول تعریف علوم انسانی هستند اما در دامنه علوم انسانی اسلامی تولید و بازتولید نشدهاند، علوم انسانیای هستند که باید اسلامی شوند. به عبارت دیگر، علوم انسانیای که با معارف دینی تعامل علم ساختی نداشتهاند و از معارف دینی اسلام منزوی بودهاند، باید در فرایندی خلاقانه (تولید علم) بازخوانی، بازسازی و تکمیل شوند. پس علومی چون فقه، کلام اسلامی، علم اخلاق، تفسیر (پرده برداری روشمند از مفاهیم قرآن) منطبق بر تعریف علوم اسلامی هستند. زیرا هم از منابع دین بهره بردهاند و هم غایتی دین مدارانه و خداپسندانهای را دنبال میکنند. [25] پی نوشت ها: [1] البته باید توجه داشت که ایجاد توان پیشبینی از مقومات علم نیست. خواهیم گفت که تولید علم از راه تعاملِ علم ساختی حاصل میشود. [2] موضوع برخی دانشها، پدیدههای جزیی هستند. مانند علم جغرافیا و اخترشناسی. [3] مرز دانش (اصط. رجاء / ش. ش) عبارت از سنخ تعاملات علم ساختی که عالمان درست آنجا که علم و آگاهیشان در سپهر معرفت تمام میشود، صورت میدهند. در مرز دانش، آنچه در پیش رو دارند، پرسش و مجهول و آنچه با خود دارند، داشتههای از پیش، شوق به دانستن و اشراقات و ایده پردازیها و ذهن اندازی هاست. مرز دانش بطور بالفعل یا بالقوه و نقطه به نقطه و ذرهای در تمام اجزاء کهکشان علم وجود دارد. زیرا ما محاط به نادانی هستیم. هر کجا جوشش آموختن و اکتشاف را برانگیزیم و در صدد گسترش دانایی جمعی یا گروهی (یا فرد در گروه) شویم در مرز دانش هستیم. [4] البته علوم انسانی تعاریف گوناگونی دارد اما تعریبا به مفاد و مصادیق واحدی اشاره دارند. دایره المعارف بریتانیکا اینگونه میگوید: Humanities، those branches of knowledge that concern themselves with human beings and their culture or with analytic and critical methods of inquiry derived from an appreciation of human values and of the unique ability of the human spirit to express itself. (Britannica Encyclopedia. 2016) «علوم انسانی عبارت است شاخههایی از علوم که در تعامل با وجود انسان و فرهنگ با رویکرد به ارزشهای انسانی و توانمندیهای منحصر به فرد روحانی، از راه روشهای تحلیلی، انتقادی و پرسشگری (علمی) فراگرد میآید تا به تبیین آن موضوعات دست یابد» همچنین علوم مربوط به روح (نفس ناطقه)، علوم مربوط به انسان و یا علوم دستوری یا هنجاری همسان بنامند. (فروند، 1375) [5]. علم النفس فلسفی و تجربی و عالَمشناسی و فلسفه و منطق و کلام (تقریر و دفاع از عقاید) و معرفتشناسی، جامعهشناسی، فرهنگشناسی و ادبیات و هر آنچه از این سنخ باشد علم انسانی است. اما علم، خود همواره یک نهاد و یک پدیدۀ اجتماعی هم هست. بهتر است برای تعریف و تمییز علم انسانی از غیر آن بیشتر به مناط و هدف علم انسانی توجه کنیم، تا دسته بندیهای متداول امروز. چرا که توجه به آن فاهمه ما را اسیر وضعیت نابسمان این علوم میکند و روح خَلق و ابداع را در ما فشل مینماید. [6] یادآوری: تعامل علم ساختی: (اصط. رجاء) هر گونه تاثیر و تاثر میان دو یا چند مفهوم علومی یا شاخه علمی که به مفهوم یا مفاهیم با مبحث تازه بیانجامد، تعامل علم ساختی نام دارد. وصف معرفتشناختی علم اسلامی این است که نسبت به فرآوردههای بنیادین توصیفی و هنجاری اسلام در انزواء معرفتشناختی نباشد. این تعامل علم ساختی در بوم سازگانی است که هشیارانه توسط جامعه نخبگانی به آن داد و ستد، آگاهی وجود دارد. علم اسلامی با علمی که در جامعه اسلامی متداول است لزوماً یکی نیست. در جامعه اسلامی ممکن است علوم با بومسازگان معرفتی آنجامعه متناسب و مناسب نباشد. نگا. پایگاه طلوع علمی مهر. (1394) www. hamid-rajaei. com [7]. Hamid-rajaei. com [8] معرفتشناسی، علمِ علم است و همان فلسفۀ علم. علم (و علوم) موضوع فلسفه علم است. معرفتشناسی و فلسفه علم را با عبارات و مفاهیم بسیار میتوان توضیح داد و میان آن دو تمایزهایی قائل شد. اما، درست این است که دو اصطلاح «معرفتشناسی» و «فلسفه علم» نباید به دو مفهوم و مقصود اشاره کند. تمایز بین معرفتشناسی و فلسفه علم بیشتر دردسر آفرین است. [9]. منظور از مفردات معرفتی، شخص یک گزاره در یک علم است. مثلا «احسان به والدین» یک مفردشناختی در علم اخلاق است. [10] یادآوری: عوارض ذاتی یعنی آنچه که در یک علوم در باره موضوع آن علم میگویند واقعا درباره آن باشد و بطور استعارهای و خیالی به موضوع نسبت داده نشود و بعدی از ابعاد موضوع را آفتابی کند. [11] علوم به دوسته تقسیم میشوند، علوم هنجاری (یا دستوری) و توصیفی. هنجاریها در بارهٔ بایدها و نبایدها بحث میکنند مانند علم منطق، دستور زبان، بهداشت و تغذیه و...، توصیفیها در باره استها سخن میگویند. مانند فلسفه، شیمی، فیزیک، ریاضیات و... [12] علم مفرد مانند تصور آب، تصور این آب، «آب مایع است» و «اصفهان شهر زیبایی است» علم شاخهای مانند: روانشناسی، فقه و هر علم دیگر. کلمه science همواره به معنای رشتۀ علوم است و نه علم داشتن به چیزی. [13] نگاه درجه دومی عبارت است از درنگریستن به یک گزاره از زاویه شناختشناسانه. مثلاً میگوییم «وقتی آب گرم میشود، منبسط میشود» اگر در پی این باشیم که چرا و چگونه منبسط میشود؟ نگاهمان درجه اولی است. ولی وقتی بررسی میکنیم که چگونه و مبتنی بر کدام استنتاجات روشمند به این نتیجه رسیدیم و ارزش و میزان صدق و استحکام این گزاره چقدر است و چگونه تعاملی با سایر گزارهها دارد و در دل کدام نظریهزاده شده و با کدام نظریات و اندیشهها میسازد یا نمیسازد، در حال نگاه درجه دومی هستیم. [14]. «معرفتشناسی فلسفه» همان فلسفهی فلسفه است و به بررسی بنیادین هستیشناسی میپردازد. اما بررسی مسایل بنیادین معرفتشناسی کار خود معرفتشناسی است. هستیشناسی معرفت نیز از نظر ما، مبحث مستقلی نیست و داخل در فلسفه علم (همان معرفتشناسی) است. [15] برگرفته از کتاب نظریه المعرفه رجاء، از نگارنده [16] تحول انگاره (اصط. رجاء/ش. ش) عبارت است تغییر کل نگرانه و قابل توجه نسبت به یک موضوع در یک علم. مثلاً تفسیر متافیزیک پدیدههای مادی (در قرون وسطی و طی عصر رنسانس) دچار تحول انگاره شد و سر از پوزیتیویسم منطقی و تجربه گرایی افراطی در آورد. این یک تحول انگاره است. حول انگاره شامل افزایش یک زاویه دید جدید هم میشود. مثلا نوع نگاه زیباییشناختی (حرفهای و نه استحسانی) یک تحول انگاره است مشروط به اینکه عالمان آن را قابل توجه بدانند. (رجایی، 1395، ص 55) [17] همان [18] Cognitive science [19] نگارنده با تعریف شایعی که از علوم ادراکی وجود دارد موافق نیست. علومی که با هم همداستان شدهاند صلاحیت و کفایت مطالعه و توصیف جنبههایشناختی انسان را ندارند. تعریف اینجانب از علوم ادراکی این است: علوم ادراکی یا علومشناختی مجموعه مطالعات روشمندی است که فرآیند شناخت را در زیرساختهای ذهنی، فیزیولوژیک و علم النفس قرآنی (و هر شیوۀ مفید دیگری که به توضیح شناخت کمک کند) بررسی میکند. هدفِشناختی این مجموعه مطالعات دستیابی و نزدیک شدن به گزارشات موردی و تجربی (و قابل تعمیم) مفهوم سپهری ادراک و فهم و کاربردی سازی آن است. علومشناختی شاخهٔ مطالعاتی کل نگر است. علوم مشارک بسیاری مانند نانوتکنولوژی، زیست فن آوری، فناوری اطلاعات و زیرمجموعههای علم اعصاب، روانشناسی، زبانشناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن تشکیل گردیده است و کاربرد وسیعی در رشتههای فرعی مانند پزشکی، آموزش و پرورش، جامعهشناسی، سیاست، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانههای گروهی، مهندسی پزشکی، مهندسی فرمان و کنترل و حتی علوم دفاعی و جنگ پیدا کرده است. علومشناختی به جهت کاربردی، فواید بیشماری دارد. در مجموع میتواند همه تعاملات انسانی را بهبود بخشد. تفاوت علومشناختی و فلسفه علم این است که در اینجا به مسایل خرد تجربی، حسی و نیز مطالعات فیزیولوژیک و نیز مصادیق تجارب ماورائی بشر در ادراک، با تاکید بر روش آزمایشگاهی و بهره از مباحث انسانشناختی قرآنی و وحیانی به منظور ارایهٔ دیدگاههای نظری و بیشتر کاربردی توجه میشود. اما در فلسفه علم تقریباً باید مفهوم مقابل آن را بکار برد (به جز وجه معارف وحیانی که در همه علوم انسانی حضور دارد) [20] تکرار برخی اصوات - یا نتهای موسیقی - در بازه زمان است. این بازه زمانی کاملاً بر بنیانی منظم و ریاضیاتی استوارند. [21]. بنگرید به فرضیه/ «تئوری ریسمان»، در فیزیک نظری [22] فلسفه جامعهشناسی [23]. به تعبیر دیگر، علوم از «عوارض ذاتی» موضوع بحث میکنند. مفهوم عوارض ذاتی، پیچیده نیست. یعنی آنچه که در باره موضوع میگویند واقعا درباره آن باشد و بطور استعارهای و خیالی به موضوع نسبت داده نشود و بعدی از ابعاد موضوع را آفتابی کند. [24]. چنانکه میدانید علوم انسانی گزارشی خام از وقایع نیستند. دادههایی که بر اساس روشی دقیق و قانع کننده گرد میایند حتما و همواره تجزیه و تحیلیل میشوند و سرانجام، داوریهایی را در حوزه همان علم تولید میکنند. البته این فرایند در یک بررسی میکروسکپی به همین جا ختم نمیشود. [25] البته اسلامشناسی هم خود همواره اسلامی نیست. مثلا مطالعه اسلام نه از طریق خود منابع دین و نه با غایتی دیندارانه اسلامی نیست. هستند موسساتی که به مطالع اسلام میپردازند تا صرفا به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی یا با غایت شیطانی و دین براندازانه به این کار دست میزنند. حمید رجایی کارشناس ارشد الاهیات و ارتباطات، مدرس حوزه و دانشگاه انتهای متن/
95/04/20 :: 00:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]
صفحات پیشنهادی
دیدار اعضای شورای عالی حوزههای علمیه با رهبر انقلاب اسلامی
دیدار اعضای شورای عالی حوزههای علمیه با رهبر انقلاب اسلامی اعضای شورای عالی حوزههای علمیه پیش از ظهر امروز یکشنبه با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند ۱۳۹۵ ۰۷ ۱۱ ۱۳ ۴۴ ۴۰ کد خبر 415909رهبر معظم انقلاب:اگر حكومت اسلامي دچار اشتباه می شود، حوزه علميه بايد تذکر دهد/حوزه علمیه پشتوانه اقامه حکم اس
رهبر معظم انقلاب اگر حكومت اسلامي دچار اشتباه می شود حوزه علميه بايد تذکر دهد حوزه علمیه پشتوانه اقامه حکم اسلامی است حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز یکشنبه در دیدار اعضای شورایعالی حوزههای علمیه حوزه علمیه را از حکومت اسلامی انفکاک ناپذیر دانستند ورهبر انقلاب: حوزه علمیه پشتوانه اقامه حکم اسلامی است/ برنامهریزی حوزه با هدف پشتیبانی حکومت اسلامی باشد
رهبر انقلاب حوزه علمیه پشتوانه اقامه حکم اسلامی است برنامهریزی حوزه با هدف پشتیبانی حکومت اسلامی باشد حضرت آیتالله خامنهای فرمودند یکی از نیازهای مهم حوزه علمیه در شرایط کنونی تدوین طرح تحول در حوزه و برنامه ریزی بلندمدت دقیق و زمانبندی شده براساس این طرح تحول و امعلمان مهمترین متولیان تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی هستند
امام جمعه مشهد معلمان مهمترین متولیان تعلیم و تربیت در جامعه اسلامی هستند شناسهٔ خبر 3781536 - چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶ ۵۱ استانها > خراسان رضوی jwplayer display inline-block; مشهد ـ امام جمعه مشهد با بیان اینکه معلمان و اساتید مهمترین متولیان تعلیم و تربیت در جامعه هستمقام معظم رهبری: اگر حکومت اسلامی دچار اشتباه شد حوزه علمیه تذکر بدهد
مقام معظم رهبری اگر حکومت اسلامی دچار اشتباه شد حوزه علمیه تذکر بدهد روز نو حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه برنامه بلندمدت حوزه باید مبتنی بر یک طرح تحول حوزه باشد گفتند باید یک مرکز مطالعات راهبردی متشکل از نخبگان و فرزانگان هوشمند حوزوی تشکیل و برنامه تحهمکاری دو نهاد علمی برای نمایهسازی نشریات علوم انسانی اسلامی
همکاری دو نهاد علمی برای نمایهسازی نشریات علوم انسانی اسلامی شناسهٔ خبر 3784046 - شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۵۰ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی jwplayer display inline-block; زمینه های همکاری وزارت علوم و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مسائلی همچون نمایهسازی نشریاترتبه دوم واحد مشهد در تولید مقالات علمی در سطح دانشگاه آزاد - ایسنا
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی با بیان اینکه 464 مقاله پژوهشی و ISI توسط واحدهای خراسان رضوی در سالهای 93 و 94 به چاپ رسیده عنوان کرد واحد مشهد نیز بعد از واحد علوم و تحقیقات بیشترین تولید مقاله در سطح دانشگاه آزاد اسلامی را به خود اختصاص داده است به گزارش ایسنا و به نقمدیر حوزه علمیه معصومیه(س) قیدار: دورههای آموزش اخلاق اسلامی برای خواهران طلبه قیدار برگزار میشود
مدیر حوزه علمیه معصومیه س قیدار دورههای آموزش اخلاق اسلامی برای خواهران طلبه قیدار برگزار میشود مدیر حوزه علمیه معصومیه س قیدار از برگزاری دورههای آموزشی با حضور اساتید برجسته در راستای ارتقای سطح علمی خواهران طلبه خبر داد و گفت دورههای آموزش اخلاق اسلامی برای خواهران طلبرهبرانقلاب: تدوین طرح تحول درحوزههای علمیه ضروری است/ اگر حکومت اسلامی دچار اشتباه شد حوزه علمیه تذکر بدهد
رهبرانقلاب تدوین طرح تحول درحوزههای علمیه ضروری است اگر حکومت اسلامی دچار اشتباه شد حوزه علمیه تذکر بدهد حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه برنامه بلندمدت حوزه باید مبتنی بر یک طرح تحول حوزه باشد گفتند باید یک مرکز مطالعات راهبردی متشکل از نخبگان و فرزانگان هوشمندجوانان ایرانی روزانه بیش از بیست مقاله علمی در حوزه نانو تولید میکنند/پیشرفتهای علمی تحسینبرانگیز است
معاون اول رییس جمهور جوانان ایرانی روزانه بیش از بیست مقاله علمی در حوزه نانو تولید میکنند پیشرفتهای علمی تحسینبرانگیز است معاون اول رییسجمهور گفت پیشرفت ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین روندی رو به رشد داشته به گونهای که تحسین مراکز علمی دنیا را برانگیخته است به گزا-
گوناگون
پربازدیدترینها