واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شرح پيداشدن دست نوشتههاي امام پس از 20 سال در همدان سيد با خود فكر ميكند در واقع كتابها متعلق به امام است و اگر من آنها را نگه دارم غصب اموال محسوب مي شود. بنابراين ميپذيرد و كتابها را به آيت الله نوري ميدهد و ميگويد: از امام بخواهيد براي من دعا كنند كه من آدم بشوم. وقتي مزدوران ساواك در سال 42 كتاب هاي كتابخانه امام را به خيابان ريختند، تعدادي از آنها گم شد كه پس از 20 سال در اتفاقي جالب 2 جلد از اين دست نوشتهها در همدان پيدا شد كه شرح آن خود خاطرهاي شنيدني و خواندني است. به گزارش فارس، صبح يكي از روزهاي سال 1362 هجري شمسي طلبهاي 22ساله به نام سيد محمود كه در حوزه علميه همدان تحصيل ميكرد در مدرسه مرحوم آيت الله آخوند با جوان 28 _27 سالهاي روبرو شد كه دو كتاب خطي را براي فروش به حوزه آورده بود. آن جوان با تيپ امروزي به طلبهها ميگفت كه پدرش روحاني بوده و از دنيا رفته است و چون كتابهاي خطي موجود در كتابخانه پدرش به درد او نمي خورد قصد دارد آن را به طلبهها بفروشد. آن جوان به سيد محمود نزديك شد و كتابها را به او نشان داد، سيد محمود كتابها را نگاه كرد اولي كتاب بزرگي بود كه صفحه اول آن افتاده بود و سيد و ساير طلبهها به درستي متوجه موضوع آن نميشدند، اما در حاشيه همه صفحات آن مطالبي با خطي آشنا نوشته شده بود و در پايين صفحات امضايي خود نمايي ميكرد با عنوان "روح الله الموسوي الخميني"،دومي هم دفتري بود حاوي مباحث اصول فقه كه در پايان آن امضاي شهيد سيد مصطفي خميني به چشم ميخورد. فروشنده براي دو كتاب 100 تومان قيمت گذاشته بود، اما در آخر راضي شد آنها را به قيمت 60 تومان به سيد بفروشد، سيد محمود كه آن سالها ماهي 250 تومان شهريه ميگرفت 60 تومان بابت آن دو كتاب پرداخت كرد در حالي با خود تصور ميكرد گنج علمي گرانبهايي را به دست آورده است. سيد كتابها را پيش آيت الله حسين نوري همداني (از مراجع تقليد) برد كه آنزمان براي اقامه نماز جمعه، پنج شنبه و جمعهها را به همدان ميآمد. آيت الله نوري همداني هم كتابها را به قم نزد آيت الله فاضل لنكراني برد. آيت الله فاضل لنكراني كه دوست،هم مباحث،و همدرس حاج آقا مصطفي بود خط و امضاي آن بزرگوار را شناخت و انتساب كتاب به آن عالم بزرگ را تأييد كرد. كتاب بزرگتر هم در واقع دو كتاب در يك مجلد بود، شامل كتاب فصوص الحكم محي الدين عربي و كتاب مصباح الانس ابن فناري كه از عاليترين كتابها در زمينه عرفان نظري به شمار ميآيند. آيت الله نوري كتابها را به سيد محمود برميگرداند، اما به او پيام ميدهد كه اگر ممكن است اين كتابها را به وي بدهد، اما سيد با دلبستگي عجيبي كه به كتابها پيدا كرده بود راضي به اين كار نميشود تا اينكه آيت الله نوري به او ميگويد من اين كتابها را براي خودم نميخواهم بلكه آنها را براي حضرت امام ميخواهم. سيد با خود فكر ميكند در واقع كتابها متعلق به امام است و اگر من آنها را نگه دارم غصب اموال محسوب مي شود. بنابراين ميپذيرد و كتابها را به آيت الله نوري ميدهد و ميگويد: از امام بخواهيد براي من دعا كنند كه من آدم بشوم. در همان ايام طلبههاي همداني به همراه امام جمعه شهر، به ملاقات امام ميروند و آيت الله نوري همداني در همان ديدار موضوع كتابها را به دفتر حضرت امام اطلاع ميدهد. پس از چند روز از دفتر حضرت امام با آقاي نوري تماس ميگيرند كه وقتي موضوع كتابها را به امام اطلاع دادهايم ،معظم له امر فرمودهاند كه زودتر كتابها را براي ايشان بياوريد. آيت الله نوري همداني نقل ميكنند كه وقتي كتابها را محضر امام بردم ابتدا دست نوشتههاي فرزندشان حاج آقا مصطفي را ملاحظه فرمودند و از خداوند براي آن شهيد عزيز رحمت طلب كردند سپس با آرامشي خاص دست نوشتههاي خود را ملاحظه كردند و خوشحالي در سيماي ايشان مشخص بود طوري كه من تا آن روز حضرت امام را آنچنان خوشحال نديده بودم. حضرت امام از احوال اين طلبه ميپرسند و امام جمعه وقت همدان تقاضاي سيد محمود را به محضر حضرت امام عرضه ميدارند و امام براي سيد محمود دعاي خير ميفرمايند. سيد محمود نقل ميكند كه بعداً معلوم شد در سال 1342 هنگامي كه مزدوران ساواك كتابخانه حضرت امام وحاج آقا مصطفي را به خيابان ريخته بودند تعدادي از كتابهاي حضرت امام مفقود ميشوند كه اين دو كتاب نيز از آن جمله بودند،ولي هيچگاه معلوم نشد اين كتابها چطور به دست پدر آن جوان رسيده بود. مدتي بعد تأليفات حاج آقا مصطفي كه در زمينه اصول فقه بود با نام فصوص المهمه در دو جلد به چاپ رسيد. دست نوشتههاي حضرت امام نيز با كوشش محمد حسن رحيميان با عنوان شرح فصوص الحكم و مصباح الانس منتشر و نسخهاي از آن به عنوان هديه براي سيد محمود موسوي ارسال شد كه در ابتداي آن در چند سطر به داستان چگونگي پيدا شدن كتاب پس از 20 سال اشاره شده است. سيد محمود موسوي همان طلبهاي كه كتابها را خريده بود امروز با عنوان مسئول ارشد نمايندگي ولي فقيه در مراكز سپاه استان همدان به فعاليت مشغول است و به دعاي خير امام در حق خويش بسيار اميدوار است. كتاب فصوص الحكم محي الدين عربي و كتاب مصباح الانس ابن فناري از عاليترين كتابها در زمينه عرفان نظري هستند و تعليقات حضرت امام بر آن دو كتاب ،همچنان در حوزه هاي علميه تدريس مي شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]