واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در سالهای قبل از جنگهای داخلی، سوریه کشوری با امتیازاتی کم و بیش قابل ملاحظه بود. این کشور طی چند دهه گذشته یکی از دریافتکنندگان کمکهای خارجی از کشورهای حاشیه خلیج فارس ازجمله ایران و همچنین ترکیه بود. این سیاست موازنه منفی سوریه تا سال 2011 ادامه داشت. دمشق از طرفی با اعراب نشست و برخاست داشت و از طرف دیگر، رابطهاش را با ایران در حدی که اعراب را راضی نگه دارد، اداره میکرد.
سوریه، دوست ایران میان اعراب بود و ایران نمیتوانست آن را از دست بدهد و هر دو با درک موقعیت از آن بهره میبردند. این وضعیت سال 2011 با خروج آمریکا از عراق و پیدایش داعش به هم خورد. سوریه از فرمانبرداری به سود عربستان سر باز زد و خود را به ایران نزدیکتر کرد و در حال حاضر غیر از ایران و روسیه دوست همراه و پناهگاهی ندارد. امروزه نقش ایران درسوریه همانند نقش هر همپیمان دیگری است. ایران با این همپیمانی دو هدف استراتژیکی سیاسی و اقتصادی در هم تنیده دارد. بیش از هر چیز، ایران در تعلیم و تربیت جوانان سوری در راه استمرار سیاستهای ایرانی [جبهه مقاومت] مهمترین گام را برداشته و حتی اگر همه چیزها بر وفق مراد پیش نرود، اثر ایران در فرهنگ و نظام سوریه خواهد ماند. تجربیات ایران در مورد افغانستان و عراق بسیار گویا و روشنگرانه است. ایران در آن زمانها از مدیران فعلی عراق و افغانستان حمایت کرد و اکنون نتیجهاش مشاهده میشود. در مورد سوریه نیز این رویه به مراتب بیشتر و مهمتر دیده میشود. بعضی تحلیلگران معتقدند آینده ایران در سوریه به آینده بشار اسد مرتبط است. به عقیده من این طور نیست. ایران (با اسد یا بدون اسد) پایگاهی محکم در سوریه از طریق جوانان سوری ـ که با ایدئولوژی و جهانبینی مورد نظر ایران تربیت شده و میشوند ـ بنا گذاشته است که این رویکرد را حفظ خواهند کرد. بدون حمایت ایران میتوان گفت سوریهای به شکل امروزی آن با نظام فعلی وجود نداشت. اگر فقط دوران جنگهای داخلی را در نظر بگیریم، جمهوری اسلامی در چند نوبت وامهایی را به سوریه تخصیص داده است. با این شرایط حداقل روی کاغذ، ایران و سوریه دارای یک بانک مشترک در سوریه هستند که 60 درصد مالکیت آن را ایرانیان دارند. در حال حاضر تجارت بین ایران و سوریه با توجه به ویرانی این کشور توسط نیروهای داعش، آمریکا، سوریه و ترکیه حدود دو میلیارد دلار تخمین زده میشود. این مقدار در مقابل آنچه در آینده برای بازسازی میسرخواهد شد، بسیار ناچیز است. ایران در آینده نه چندان دور، احتمالا بزرگترین برنده این مسابقه دراز مدت خواهد بود. ایران قبل از شروع جنگهای داخلی سوریه یک پروژه ده میلیارد دلاری با سوریه و عراق برای خط لوله حمل گاز از طریق عراق، سوریه، لبنان به مدیترانه امضا کرد. سوریه عضو سازمان تجارت جهانی است و با ترکیه و ایران قرارداد تجارت آزاد دارد، هر چند در حال حاضر تجارت با ترکیه به علل تمایلات داعشی اردوغان که ممکن است برای مدت مدیدی نیز ادامه یابد به مقداری جزئی رسیده است. به هر روی، ایران و سوریه یک قرارداد خط لوله گاز با هم دارند که برای ایران ممکن است بسیار حیاتی باشد. این خط لوله گاز برای ایران مفری خواهد بود تا از راه پرخطر خلیج فارس و همچنین از بازیهای روسیه که با ایران همیشه رقابت دارد و ترکیه که با ایران جدل دارد، رهایی یابد. سوریه با ایران در بازار نفت و گاز رقابتی ندارد و میتواند راه را برای صدور نفت و گاز ایران حفظ کند و از این راه احتیاجات نفت و گاز خود را نیز تامین کند بخصوص که در پایان این جنگها همه روزه بیشتر و بیشتر مدیون کمکهای مالی، سیاسی و حتی حیثیتی ایران خواهد شد. در حال حاضر ترکیه میتواند بازنده این بازی شطرنج باشد. احتمالا فرستادن قوای زمینی خود به عراق و سوریه دلیلی بر این باشد که فکر کنند آینده را باخته اند و به این نحو میتوانند مجدد خود را در بازی جا بدهند. حمید زنگنه استاد اقتصاد کلان دانشگاه وایدنر آمریکا
یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 02:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]