واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: محمد علی دستمالی در دیپلماسی ایرانی نوشت: پروفسور نعمان کورتولموش یا به قول ترک ها، نومان بیگ، معاون کنونی نخست وزیر ترکیه، یک سیاست مدار باتجربه و از شاگردان قدیمی مرحوم نجم الدین اربکان، نخست وزیر فقید اسلام گرای ترکیه است که چند سال پیش رهبری حزب صدای خلق (HAS) را بر عهده داشت و در سال 2012 حزب خود را تعطیل کرد و همراه با همه کادرهایش به حزب عدالت و توسعه (AKP) پیوستند. این سیاست مدار کارآزموده، در روزهای اخیر، در مورد موصل، بعشیقه و رویکرد ترکیه نسبت به آینده عراق، مطالبی بر زبان آورده که احتمالا هر شنونده ای را به تعجب وا می دارد.
او پس از در نظر گرفتن تصمیم مجلس عراق در مورد ضرورت خروج نظامیان ترکیه از بعشیقه، اعلام کرد: «زمانی که موصل، یک روزه توسط داعش اشغال شد، دولت مرکزی عراق کجا بود؟ زمانی که رقه و بسیاری از شهرهای دیگر اشغال شد، نظام بین الملل کجا بود؟ ما آن جاییم تا به مردم موصل و نیروهای محلی و پیشمرگ کمک کنیم. ما اشغال گر نیستیم.» همچنین رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز در گفتگو با رسانه ی عربی روتانا اعلام کرد: «موصل به موصلی ها و تلعفر به تلعفری ها تعلق دارد و پس از آزادی آن مناطق، فقط باید اعراب سنّی، ترکمان ها و کردهای سنّی در آنجا اقامت کنند.»
سوال: چرا موصل تا این اندازه برای ترکیه مهم شده است و آنکارا اصرار می کند که در عملیات آزادسازی موصل مشارکت کند؟ در پاسخ باید گفت: ترکیه در تعبیری ساده و دور از هر گونه پیچ و غمض کلامی و استعاری، به دنبال توسعه حوزه نفوذ و نیز پیشروی در میدان رقابت است. نفوذ بیشتر در عراق و منطقه و رقابت قدرتمندانه تر با ایران. ترکیه با هوشیاری تمام این واقعیت را دریافته که اگر ایران ضلع اصلی مثلث عراق یعنی شیعه را به سوی خود جذب کرده، دو ضلع باقیمانده یعنی سنی ها و کردها، بنا به دلایل بسیار، شانس چندانی برای رفتن به سوی ایران ندارند و ظرفیت و قابلیت آن را دارند که از سوی آنکارا، مدیریت، سازماندهی و به کارگیری شوند. ولو اگر دراین میان؛ در مورد ضلع کُردی و اختلافات داخلی احزاب آن در مورد کیفیت و چندوچون رابطه با آنکارا، جدل هایی در میان باشد.
در هر حال، اصل این رقابت، هم در امتداد خطوط مهم سیاسی و جغرافیایی پرونده سوریه و هم در اتصال با نقاط تاریخی رقابت های بین تهران و آنکارا، از چنان اهمیت بالایی برخوردار است که حکومت برخاسته از آک پارتی، تمایل دارد از تمام کارت های آن استفاده کند و حداکثر تلاش سیاسی و تبلیغاتی خود را به کار گیرد تا در این حوزه از ایران جا نماند.
همین جا لازم است در مورد ظرفیت ها و توانمندی های رقابت ایران و ترکیه در عراق، به این اصل مهم اشاره شود که در حوزه سیاسی و امنیتی عراق، ایران نسبت به ترکیه از دست بالا برخوردار است. چرا که دولت مرکزی عراق با طیب خاطر پذیرای حمایت های ایران است و جریان مورد حمایت ایران در عراق یعنی شیعه، از قدرت بیشتری برخوردار است. اما این به معنی یکسره شدن تکلیف این پرونده ی رقابت منطقه ای نیست.
چرا که ترکیه قطعا در دو حوزه مهم، و شاید در سه حوزه، گوی سبقت را از ایران ربوده است. نخست؛ در میدان اقتصادی که به گواه همه مسئولان و فعالان اقتصادی ایران و عراق، اقبالی که نسبت به کالا و خدمات ترکیه ای در عراق وجود دارد، با توان اقتصادی ایران در فتح بازار عراق، قابل مقایسه نیست و ایران، میدان را واگذار کرده است. دوم؛ ترکیه با تسلیح و تجهیز حشد وطنی و نیروهای سنی آنها را برای همیشه به سوی خود جلب کرد و بنا به دلایل ایدئولوژیک، سیاسی و جغرافیایی، امکان نفوذ ایران در بین اهل سنت عراق، بسیار کمتر از ترکیه است. و حوزه احتمالی سوم نیز، مساله کردها است.
اگر چه ایران در قلمرو سلیمانیه و کرکوک، در دو جریان سیاسی مهم کُردی یعنی «اتحادیه میهنی» به رهبری جلال طالبانی و جنبش «گوران» یا «تغییر» به رهبری نوشیروان مصطفی امین، نفوذ بالایی دارد، اما در اربیل و دهوک چنین نیست و شواهد نشان می دهد، حزب دموکرات کردستان به رهبری بارزانی که بالاترین قدرت سیاسی، نطامی، امنیتی و اقتصادی اقلیم کردستان عراق را در اختیار دارد، به طرف ترکیه جذب شده و روز به روز از ایران، فاصله بیشتری می گیرد.
در شرایطی که نمایندگان شیعه داد می زنند تا ترکیه را از عراق بیرون کنند، خانم اشواق جاف، نماینده کُرد پارلمان عراق و عضو حزب دموکرات کردستان اعلام می کند: «شرم باد بر مجلسی که تصمیم قبلی خود را پس می گیرد. چرا باید در برابر ترکیه تا این اندازه حساسیت نشان داده شود.» به موازات او، دیگر نمایندگان وابسته به بارزانی هم می گویند: اگر قرار است کسی در عراق دخالت نکند، این حساسیت باید نسبت به ایران هم وجود داشته باشد و فقط شامل ترکیه نشود! در این شرایط حساس که ضرورت آزادسازی موصل و تارومار کردن تروریست های داعشی از هر چیزی مهم تر است، تهران و آنکارا، باز هم در اوج عملگرایی، حاضر به توقف رقابت هایشان نیستند و اساس قواعد این بازی نیز چنین است. این رقابت و دورنمای آن، شاید در شرایط فعلی، تاثیر حیاتی و استراتژیکی بر نتایج جنگ نداشته باشد اما در پس زمینه آن، با در نظر گرفتن مسائل مهمی همچون ترکمان های تلعفر، تاثیر این حوزه ی نفوذ بر تحرکات آتی اهل سنت و فرجام آنان در مدیریت عراق، امکانات و کارت هایی در اختیار ترکیه می گذارد که برای ایران و عراق پذیرفتنی نیست.
سوال: چرا عراق به یک باره و پس از این همه ورود و خروج ترکیه به اراضی این کشور، این بار حساس شده و خواهان بیرون رفتن نظامیان ترکیه است؟ جریان شیعه، این واقعیت را دریافته که مساله موصل، تا حد زیادی بر آینده تقسیم قدرت در عراق، تاثیر می گذارد و در این میان، حمایت ترکیه از عشایر، گروه ها و رجال سیاسی اهل سنّت به کاتالیزوری تبدیل شده که روند فاصله گرفتن آنان از بغداد را شتاب می بخشد. به همین خاطر حساسیت به رفتارها و مواضع ترکیه بیشتر شده است.
البته بسیاری از آنان می دانند که هشدار در مورد اشغال بخش هایی از عراق توسط ترکیه تا حد زیادی اغراق آمیز است. واقعیت این است که در دوران کنونی، هر اندازه که منطقه خاورمیانه دچار تشتت و ناامنی و بی ثباتی باشد، اما در عمل و بر روی ارض واقع، اشغال مناطقی از خاک عراق نه تنها به صورت دائمی بلکه به شکل درازمدت از سوی ترکیه ممکن و میسر نیست و منطقی نیست که تصور کنیم ترکیه در دوران کنونی با پیش کشیدن پرونده های تاریخی از روی میز برداشته شده ای همچون «مرزهای میثاق ملی» و غیره و ذالک، به دنبال اشغال بخش هایی از اراضی نزدیک به موصل، تلعفر و کرکوک باشد. بله. نعمان کورتولموش راست می گوید ارتش ترکیه اشغال گر نیست.
اما نه تنها بر اساس قوانین و معادلات نظام حقوق بین الملل، بلکه طبق ساده ترین تعاریف کشورداری و حکومت داری، زمانی که حکومت مرکزی عراق، رسما از ترکیه می خواهد که نیروهای خود را از این کشور خارج کند، مجال برای هیچ گونه بحث و مجادله ای باقی نمی ماند و آنکارا نباید با توجیهات عجیب و غریب و توضیحات غیرقابل پذیرش، به دنبال تداوم وضعیت موجود باشد.
با شناختی که از ترکیه و فرازونشیب های سیاست منطقه ای این کشور وجود دارد، می توان گفت: مواضع تند اردوغان و یاران او در مورد ضرورت قدرت نمایی ترکیه در عراق، تا حد زیادی کارکرد موقتی و تبلیغاتی دارد و احتمال این که ارتش ترکیه بدون اجازه و به صورت دفعتی برای مشارکت در آزادسازی موصل وارد میدان شود، نزدیک به صفر است و آنکارا دست به چنین ریسکی نمی زند. آنکارا دست بالا می گیرد تا از الآن، زمینه های تقویت بیشتر جریان سنی و ترکمن ها را فراهم کند و بر روی آنان سرمایه گذاری کند تا در این میدان، گامی از ایران جلو بیفتد
موصل جرابلس نیست اما...
عملیات سپر فرات، روحیه بالایی به ترکیه بخشید و این اقدام به موقع آنکارا، موجب آن شد که زمینه نفوذ ترکیه در پرونده سوریه بیشتر شود. اگر چه ترکیه در آن پرونده به خاطر دو بهانه مهم یعنی پاکسازی مرزهای خود از داعش و حفظ امنیت ملی، تا حدودی برای اقدام نظامی خود، امکان توجیه داشت اما روی ارض واقع، در عراق و موصل، چنین اسباب و دلایلی وجود ندارد. به عبارتی دیگر، موصل جرابلس نیست اما باید پذیرفت که عملیات سپر فرات، ابزارها و امکاناتی برای آنکارا به وجود آورده که می توان گفت؛ ترکیه در سوریه، در رقابت با ایران و در تقابل با روسیه، تاحدی از دست بالا برخوردار شده است.
۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]