واضح آرشیو وب فارسی:الف: اصلاحطلبان: شايد روحاني نيايد!
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۵۰
اصلاحطلبان خبر از احتمال عدمكانديداتوري حسن روحاني در انتخابات 96 ميدهند. محسن رهامي، رئيس كميته انتخاباتي جريان اصلاحات در گفتوگويي با روزنامه آرمان ميگويد: «برخي از روايتها بيانگر اين مسئله است كه ممكن است آقاي روحاني در انتخابات شركت نكند، به همين دليل آقاي عارف گزينهاي است كه ممكن است در چنين شرايطي مورد استفاده اصلاحطلبان قرار بگيرد.» رهامي البته قرينه و شاهدي براي اين روايت ادعايي بيان نميكند و خبرنگار هم چيزي نميپرسد، اما نميشود هم بياعتنا از حرف او گذشت. شايع كردن احتمال نيامدن روحاني حتي اگر فقط يك خبرسازي باشد، ميتواند براي اصلاحطلبان كاركردهاي ديگری داشته باشد. اگر اين خبر دادن را مرحلهاي ديگر از اختلافات مرحله به مرحله اصلاحطلبان با دولت يازدهم بر سر زيادهخواهيهايشان از روحاني نگاه كنيم، آن وقت معلوم ميشود كه اين خبر دادن را بايد از نگاه كاركردش براي اصلاحطلبان تفسير كرد، نه آنكه واقعاً روحاني براي شركت در رقابت نشستن بر صندلي دور دوم رياست جمهورياش دچار ترديد شده باشد. ايجاد حالت بينابيني و عدمقطعيت در مورد حمايت اصلاحطلبان از روحاني در انتخابات ارديبهشت آينده اول اثر چنين اظهاراتي است. تودههاي مخاطب اين روايت را از رئيس كميته انتخاباتي جريان اصلاحات ميپذيرد، حتي اگر احتمالي باشد و حتي اگر منبعي و قرينهاي براي درستي آن نباشد. به ويژه آنكه او در طول مصاحبه بارها تأكيد ميكند اصلاحطلبان جايگزين مناسب براي حسن روحاني در انتخابات آينده را دارند. چرا اصلاحطلبان ميخواهند آمدن روحاني و حمايتشان از او قطعي به نظر نرسد؟ چرا قرار است روحاني آنچنان ايدهآل به نظر نرسد كه ديگر حرف و حديث پيرامون كانديداتوري او نباشد و بيحرف پيش و پس، كانديداي اول اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري دوازدهم باشد؟ اول آنكه اصلاحطلبان سهمشان در كابينه يازدهم را آنچنان كه ميخواستند، نگرفتهاند، آنها به دليل قائل شدن نقش پررنگ براي خود در پيروزي روحاني، از همان روزهاي تشكيل كابينه گلايههايشان شروع شد. در همين گفتوگو هم رهامي اين گلايه را طرح ميكند: «در انتخابات رياستجمهوري ۹۲ آقاي عارف كه كانديداي جريان اصلاحات بودند بدون هيچ قيد و شرطي به سود آقاي روحاني از انتخابات كنارهگيري كردند. اين در حالي است كه در اغلب كشورهاي دنيا هنگامي كه يك جريان يا حزب سياسي به سود يك جريان يا حزب ديگر از انتخابات كنارهگيري ميكند در مقابل حزب پيروز بخشهايي از قدرت را به حزبي كه از انتخابات كنارهگيري كرده واگذار ميكند. با اين وجود چنين اتفاقي در انتخابات رياستجمهوري۹۲ رخ نداد...» البته رهامي فراموش كرده كه محمدرضا عارف هيچگاه حاضر نشد رسماً اعلام كند كناره گيرياش به سود روحاني بوده و بدون ذكر نام او بيانيه انصراف داد. اين اختلافات و عدم بهكارگيري عارف در دولت روحاني در انتخابات مجلس شكل ديگري يافت و گلايههاي تند و جدي اصلاحطلبان از حاميان دولت را موجب شد. چه آنكه اصلاحطلبان معتقد بودند كانديداي حامي دولت گرچه با ليست اميد به مجلس راه يافتند، اما در انتخاب رئيس مجلس، بهجاي عارف به علي لاريجاني رأي دادند. دوم آنكه اصلاحطلبان حمايت خود از روحاني را به دليل شعارهاي داده شده از سوي او ميدانند؛ شعارهايي كه معتقدند هنوز اجرايي نشده و آنها به همين دليل نميتوانند بيقيد و شرط از روحاني حمايت كنند. رهامي ميگويد: «نمونه بارز اين مسائل بازداشت روزنامهنگاران و خبرنگاران و فعالان مدني و سياسي است. بدون شك آقاي روحاني ميتواند از پتانسيل رياستجمهوري خود در جهت چانهزني و مذاكره با رهبر معظم انقلاب و حتي رئيس قوه قضائيه در اين زمينه استفاده كند كه متأسفانه از اين پتانسيل استفاده نميكند.» رفع حصر سران فتنه هم ادعاي ديگري بود كه روحاني قول آن را در شعارهاي انتخاباتياش به اصلاحطلبان داد و بعد عملاً براي انجام آن هيچ كاري نكرد. سوم آنكه اصلاحطلبان به خوبي به ضعفهاي دولت روحاني واقف هستند و حالا كه موج نارضايتيها از دولت بالا گرفته و بيفرجامي برجام هم عيان شده، تلاش ميكنند خطوط فرضي بين خود و دولت روحاني ترسيم كنند و ژست اپوزيسيون دولت بگيرند تا تركشهاي اين نارضايتيها به آنان نرسد. در اين مسير ابايي هم ندارند جملاتي را بگويند كه فقط در رسانههاي منتقد دولت ديده ميشود و يادشان برود بابت اتخاذ همين مواضع، خود اين اصلاحطلبان كلي بدوبيراه به منتقدان دولت ميگفتند، مثلاً رهامي در همين مصاحبه همان حرف اصولگرايان را كه از سه سال پيش ميگفتند، ميزند: «دولت آقاي روحاني گوش شنوايي براي شنيدن سخنان طبقات فرودست جامعه ندارد و نسبت به حل مشكلات طبقه فرودست اهتمام جدي ندارد. بدون شك همه اين مسائل در پايگاه اجتماعي آقاي روحاني ترديد به وجود ميآورد.» ميبينيد؟ رهامي حتي در مورد پايگاه رأي حسن روحاني هم ترديدهاي جدي ايجاد ميكند. بازارگرمي يا جلوگيري از ضرر نداشتن سهم در دولت و كوباندن محكم ميخ، هر چه هست اصلاحطلبان در اين ماههاي مانده تا انتخابات ميخواهند بر دولت فشار وارد كنند تا اهدافشان تأمين شود. كاركرد اصلي اينگونه مواضع، همين اعمال فشار است. حالا كه محمود احمدينژاد، يعني رقيب مورد علاقهشان براي رقابت انتخاباتي و دوقطبيسازي در انتخابات حضور ندارد و كانديداي اصولگرايان نيز مشخص نيست، اصلاحطلبان فرصت يافتهاند تا با فراغ بال بيشتري مطالباتشان از حسن روحاني را پيگيري كنند. بايد ديد واكنش روحاني و مشاوران او به اين خبرسازيها و اعمال فشارها چه خواهد بود. آيا روحاني براي اين حاميان پرهزينه خود هم كه در پوشش حامي، عملاً دولت را تخريب ميكنند و اتفاقاً تخريب آنان در بين تودههاي حامي روحاني است و نه منتقدان روحاني، از «چرا شكر نميكنيد؟» و «تخريب دولت شرعاً حرام است» و «خدا نيامرزدتان» و... استفاده خواهد كرد يا آنكه حواس مشاوران روحاني تنها به منتقدان شناسنامهدار است؟
منبع : روزنامه جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]