تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه نيت فاسد شود، بلا و گرفتارى پيش مى آيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820878130




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اولین لژیونر هندبال کردستان: کسی من را در کردستان نمی‌شناسد!/باشگاه‌های عربی را به تیم‌های داخلی ترجیح می‌دهم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اولین لژیونر هندبال کردستان:کسی من را در کردستان نمی‌شناسد!/باشگاه‌های عربی را به تیم‌های داخلی ترجیح می‌دهم
خبرگزاری فارس: کسی من را در کردستان نمی‌شناسد!/باشگاه‌های عربی را به تیم‌های داخلی ترجیح می‌دهم
اولین لژیونر هندبال کردستان با گلایه از کم‌توجهی هیأت هندبال کردستان به وی، گفت: استان­‌های هم­جوار تا جنوب کشور همه به نوعی من را می­‌شناسند، اما در شهر خودم غریبم.

به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، ورزش هندبال از جمله رشته‌هایی است که قدمت آن در استان به نیم قرن نزدیک شده است، سال‌های پرفراز و نشیبی که خیلی وقت‌ها خوشایند ما نبوده است، زمانی که هندبال از سقز آغاز شد و رفته‌رفته در مدارس سنندج توسط استادانی چون بهاالدین خوشنمابهرامی، عطاالله علی‌طلب، فرخ‌شاد سلحشور و سعید مردوخی ترویج یافت خیلی‌ها به آن امیدوار شدند بطوری­که بیجار قطبی در کشور شد و حرف‌ها برای گفتن داشت تا این­که از اوایل دهه 80 هندبال کم رونق شد، نماینده‌ای در لیگ نماند و ستاره‌ها و مربیان یکی پس از دیگری کنار کشیدند داوران قضاوت آنچنانی نداشتند ارتقاهایی وجود نداشت و یا بی‌انگیزه بودن سبب عبور بی­توجه از دوره­‌های آموزشی شد؛ خلاصه این­که هندبال آن هم در بخش مردان به تک ستاره‌ها اکتفا کرد، اما همان­طور که همه می­دانند بانوان هندبالیست جبران این نزول­‌ها را کردند و حال حرف اول را در کشور می­زنند. از تک ستاره‌های هندبال مردان کردستان می­توان به بازیکنانی چون عرفان سعیدی، کامران و شاهو نصرتی اشاره کرد که اتفاقاً در این شماره توانستیم با بازیکن شماره 5 تیم ملی کشورمان هم کلام شویم. «شاهو نصرتی» هندبالیست 28 ساله سنندجی که در 26 دی ماه سال 1367 و محله حاجی‌آباد این شهر به دنیا آمد هم­چون بیشتر بازیکنان صاحب‌نام، ورزش هندبال را از داخل حیاط مدرسه شروع کرد. نصرتی در سن 13 سالگی برای آن چه که خود دلیل آن را پیشرفت در این ورزش بیان می­‌کند به استان هرمزگان برای مدت کوتاه و بعد به اصفهان رفت و مراتب ترقی را تا سطوح ملی ادامه داد تا جایی که سال گذشته با پیوستن به تیم «سداب عمان» به عنوان اولین لژیونر هندبال کشور خود را معرفی کرد. در طول 15 سال اخیر «شاهو» خیلی کم به دیار خود برگشته است تا این که پایان مسابقات تیم ملی و باشگاهی فرصتی برای وی شد تا به سنندج برگردد و مدتی را در منزل شخصی خود سپری نماید. از این فرصت استفاده کردیم و میزبان ملی‌پوش کردستانی بودیم تا بیشتر از حال و شرایط وی جویا شویم که مشروح آن در ادامه می­‌آید. فارس: به عنوان اولین سؤال بفرمایید برای اولین بار هندبال را از کجا شروع کردید؟ از ابتدای سال 80 که دانش‌آموز آموزشگاه عطار بودم یک روز آقای «خوشبخت» معلم ورزش ما به کلاس آمد و گفت: چپ دست اینجا داریم؟ که من هم دستم را بالا بردم و بعد با ایشان به مجموعه ورزشی شهید کاظمی رفتم و در زمین هندبال آنجا که آسفالت هم بودم چند جلسه‌­ای تمرین کردیم و در مسابقات مدارس شرکت کردیم. در واقع اولین فردی که توپ هندبال را به من داد آقای خوشبخت بود که همیشه و در همین جا هم از ایشان نهایت تشکر را دارم انشاءالله هر کجا که هستند سلامت و پایدار باشند. فارس: از اولین حضور در مسابقات در قالب تیم استان بفرمایید. بعد از حضور در مسابقات آموزشگاهی از طرف هیئت هندبال سنندج به سالن بهنام شاد دعوت شدم، تیم بزرگسالان در حال تمرین بودند دو بازیکن داشتند که من خیلی از بازی آنها خیلی خوشم آمد یکی "ارسلان کرمی" که چپ دست هم بود و دیگری «لقمان کریمی»؛ بعد از تمرینات مختلف در سال 81 با این که نوجوان بودم اما با تیم بزرگسالان به مسابقات کشوری قم رفتم و اتفاقاً در مقابل تیم اشی­مشی یکی از بزرگترین تیم­‌های آن زمان یک گل هم زدم و همین انگیزه من را برای ادامه کار دوچندان کرد. در قالب تیم دانش‌آموزی نیز دو دوره در المپیاد دانش‌آموزان کشور حضور داشتم که هر دو دوره در شهر رامسر و اردوگاه میرزا کوچک خان برگزار شد. فارس: دعوت به اردوهای تیم ملی از کجا شروع شد؟ در رده سنی نوجوانان سال 82 به اردوی تیم ملی نوجوانان دعوت شدم مربی تیم ملی آن زمان بر عهده «بوریس چیزوف» بوسنی بود، چون چپ دست بودم علاقمندی خاصی به من داشت ولی خوب واقعاً تجربه کمی داشتم و امکان حضور در بیش از چهار مرحله و همراهی با باتجربه‌­های تیم ملی امکان‌پذیر نبود. اما در آن سال‌ها به اردوهای تیم ملی دانش‌آموزان هم دعوت شدم. حد فاصل سال‌های 84-83 بود که در اردوها شرکت داشتم مربی تیم ملی رسول کاشانی بود و توانسته بودم اعتماد ایشان را نیز به خود جلب کنم و برای حضور در مسابقات جهانی دانش‌آموزان فرانسه فیکس شده باشم اما یک غفلت کوچک موجب شد تا هم در پای پرواز از مسابقات جا بمانم و هم تلخ‌ترین خاطره ورزشی زندگیم اتفاق بیافتد و آن هم این که تاریخ انقضای پاسپورت من 27 اسفندماه سال 84 بود، تیم فردای آن روز باید از تهران به پاریس پرواز می­‌کرد و من زمانی متوجه شدم که دیگر کاری نمی‌شد کرد و همه جا تعطیل بود! متأسفانه اولین شانس حضور در یک تورنمنت جهانی را از دست دادم. بعد از این اتفاق خیلی افسرده شدم و مدتی واقعاً حال بازی کردن را نداشتم تا این که به خودم روحیه دادم ضمن این که محل زندگی‌­ام را در همان دوران نوجوانی از سنندج به هرمزگان و بعد اصفهان تغییر دادم انگیزه‌­های زیادی برای تلاش و تمرین بیشتر پیدا کرده و خودم را به شرایط ایده­ آل رساندم. فارس: چرا از سنندج آن هم در آن سن رفتید؟ حقیقتاً احساس کردم دیگر در اینجا نمی­توانم پیشرفت لازم را داشته باشم، ناگفته نماند ترک تحصیل هم کردم چرا که معتقدم ورزش حرفه­ای با درس  همخوانی ندارد البته با اصرار دوستانم الان دانشجوی کاردانی تربیت بدنی هستم! به هرمزگان رفتم و با تیم پاس این استان تمرین کردم بعد از مدت کوتاهی به پاس اصفهان رفتم و زیر نظر سروش عرشی از سال 84 تا 86 به تمرین پرداختم، وی از جمله مربیانی بودند که خیلی برای من زحمت کشیدند و واقعاً هر چه از هندبال دارم از تلاش و راهنمایی­‌های ایشان است و بس! در طول این سه سال در مسابقات مختلف از جمله جوانان کشور در قالب تیم نیروی زمینی اصفهان و در ارومیه شرکت کردم اتفاقاً در مرحله حذفی به کردستان خوردیم و متأسفانه آن­ها با شکست مواجه شدند ما هم در نایت دوم شدیم. فارس: اولین حضور در سوپر لیگ را با چه تیمی آغاز کردید و در طول این چند سال با چه تیم­هایی همراه بودید؟ اولین تیم سوپرلیگ دانشگاه آزاد به مربی­گری اسلافکو " بوسنی بود که به نوعی شروع دوران ورزش حرفه­ای من نیز بود، بعد سال 87 با فولاد نوین اصفهان، سپس وارد دوران سربازی شدم و با تیم نیروی زمینی تهران به عنوان مربی بازیکن فعالیت داشتم و توانستم این تیم را به لیگ یک برسانم و همین امر سبب شد تا مسئولان تیم نیروی زمینی اجازه دهند تا با تیم سوپرلیگی شهرداری کرمان قرارداد ببندم و ضمن کسب نائب قهرمانی قراردادم را تا سال 89 تمدید کنم. سال 90 نیز برای دیگر تیم کرمانی حاضر در سوپر لیگ یعنی صنعت مس کرمان بازی کردم. سال 91 آقای عرشی مربی نیروی زمینی هم­زمان با حضور تیم در سوپرلیگ از من خواست که به این تیم ملحق شوم، من هم دنبال فرصتی می­گشتم تا جبران زحمات ایشان را بکنم به همین دلیل بدون هیچ شرطی و صحبتی آن سال برای نیروی زمینی بازی کردم و مقام چهارم را نیز به دست آوردیم. فصل 93-92 به تیم صنعت مس کرمان برگشتم و سال بعد با سنگ آهن بافق یزد قرارداد بستم. فارس: از سال 92 رفته رفته به تیم ملی بزرگسالان معرفی شدید و در رقابت­های آسیایی هم حضور پیدا کردید از ملی‌پوشی خودتان بیشتر برای ما و مخاطبین شرح دهید.. بله درسته؛ سال 92 با دعوت «رافائل» مربی اسپانیایی و یکی از بهترین مربیان ادوار مختلف تیم ملی من را به اردو دعوت کرد و توانستم با فیکس شدن در تیم ملی به رقابت­های آسیایی بحرین و انتخابی جام جهانی بروم و ضمن کسب مقام قهرمانی آسیا بعد از 42 سال هندبال ایران را به معتبرترین تورنمنت هندبالی جهان یعنی جام جهانی ببریم! سال 93 سکان مربی­گری تیم ملی به «بروک ماچک» اهل کشور بوسنی سپرده شد و ما به بازی­های آسیایی اینچئون کره جنوبی رفتیم، دوران سختی بود چرا که یک­ سری از بازیکنان ملی پوش تحت تأثیر باشگاه ثامن تیم را تحریم کردند، فدارسیون مشکلات مدیریتی زیادی داشت و نتوانستیم نتیجه­ای بهتر از چهارمی را در اینچئون به دست آوریم. بعد از برگشت از کره جنوبی بلافاصله تمرینات برای حضور در جام جهانی قطر شروع شد و اردوها و بازی­های تدارکاتی در کشورهای کرواسی و ایتالیا برگزار کردیم و به قطر رفتیم و با دو برد مقابل عربستان و شیلی در میان 24 تیم عنوان بیستم را کسب کردیم. تغییرات مربی واقعاً برای ما آزار دهنده بود چرا که هم استرس انتخابی را داشتیم و هم این که باید از اول شروع می­کردیم و هماهنگی لازم را با مربی جدید ایجاد می­کردیم، خلاصه مدیریت تیم بعد از جام جهانی به «عرفان اسماعیلاجیج» سپرده شد، خود سرمربی چپ دست بود و رزومه بازیکنی و مربی­گری قوی را هم داشت به من هم چون چپ دست بودم علاقمندی زیادی داشت و همین امر باعث شد تا در کنار تلاش و تمرینات و بازی‌های خوبی که انجام می­دادم بهای بیشتری نیز به من بدهد، واقعاً تا این لحظه به لحاظ فکری، فنی و تجربه خیلی به من کمک کرد باید از وی ممنون باشم. فارس: سال گذشته در مسابقات آسیایی قطر حضور داشتید، بازی­‌ها چطور بود؟ به نظرم شرایط خوبی را داشتید. قبل از حضور در قطر اردوهای مختلفی را داشتیم و در این اردوها واقعاً توانستم بیش از پیش نظر مربی را به خودم جلب کنم، البته این را هم عرض کنم که قبل از حضور در قطر ازدواج کردم بطوری­که ساعت 12 نصف شب 16 مرداد 94 عقد کردم و ساعت 7 صبح عازم اسلوونی برای شرکت در اردوی تدارکاتی شدم، چون با تجربه جدیدی داشتم رو به رو می­شدم واقعاً خیلی دشوار بود اما سعی کردم از نظر روانی بر خودم مسلط شوم و در نهایت به جام ملت­های آسیا در قطر رفتیم، بازی­های سخت و نفس‌گیری را داشتیم که خوشبختانه یکی پس از دیگری با برد پشت سرگذاشتیم تا این که در فینال در مقابل تیم چند ملیتی قطر میزبان شکست خوردیم و نایب قهرمان شدیم. همانطور که اشاره کردید شکر خدا توانستم پاسخ اعتماد مربی را بدهم  بازی­‌های خوبی را انجام دادم تا جایی که دو گل من در بازی فینال به عنوان بهترین گل مسابقات معرفی شد، البته این هم را باید اشاره کنم که اسماعیلاجیج همیشه اجازه جبران اشتباه را به بازیکنان از جمله من می­داد و این فرصت به بهتر شدن ما خیلی کمک کرد. فارس: یکی از افتخارات شما تا به این لحظه کسب عنوان اولین لژیونر هندبال کشورمان است، چطور شد به باشگاه­های عربی پیوستید؟ در مسابقات آسیایی قطر که بودم دو نفر از manager (مدیر برنامه، رابط) باشگاه‌­های عربی با من تماس گرفتند و من هم قراردادی را بستم تا آن­ها مقدمات حضور در باشگاه­هایی که تمایل به حضورم را داشتند فراهم کنند، البته در آن زمان با تیم سنگ آهن بافق یزد قرارداد داشتم اما متأسفانه طلب بسیار زیادی را نه تنها من بلکه همه بازیکنان از این باشگاه داشتیم همین امر به علاوه تشکیل زندگی مشترک و یک سری مطالبات اولیه موجب شد تا به ناچار قید قرارداد 170 میلیونی را با این تیم بزنم و اولین پیشنهادی که از تیم عمانی «الاهل سداب» را داشتم بپذیرم و برای آن­ها بازی کنم. فارس: شرایط تیم‌­های هندبال کشورهای عربی چطور بود؟ عالی! با وجود این که برای اولین بار بود دوری از وطن و غربت را احساس می­‌کردم اما شرایط رفاهی بسیار خوبی که عمانی­‌ها برایم فراهم کرده بودند از لحاظ روانی به نوعی راضی کننده بود هر چند تنها بودن و غریبی واقعاً سختی­‌های خودش را هم دارد، به هر حال برای یک ماه حضور در تیم 50 درصد قرارداد سنگ آهن بافق را به من پرداخت کردند یعنی چیزی حدود 80 میلیون تومان، به علاوه بهترین هتل این کشور و بهترین خودرو در اختیارم گذاشتند بجز امکانات به روز ورزشی که اصلاً قابل توصیف نیست!! بعد دو جلسه تمرین در جام خلیج عرب که 13 تیم شرکت داشتند حضور پیدا کردیم، اولین بازی را 27 بر 22 مقابل السد قطر پیروز شدیم که 14 گل را من زدم، بازی دوم الریان قطر را بردیم که دقیقاً نتیجه خاطرم نیست اما 13 گل را در آن بازی هم زدم، خلاصه چون در بازی تنها بودم و تیم هم نسبت به سایر رقبا ضعیف‌تر بود نتوانستیم عنوانی بهتر از هفتم به دست بیاوریم. فارس: گویا در قطر برای تیم «لخویا» هم بازی کردید؟ از عمان که برگشتم برای حضور در مسابقات گزینشی سوئد که فروردین امسال برگزار شد به اردو تیم ملی رفتم، هم­زمان با پیشنهاد تیم " لخویا " قطر رو به رو شدم، چون دوست داشتم برای لیگ این کشور بازی کنم با مربی صحبت کردم و چانه زنی زیاد که به سوئد نروم و پیشنهاد این تیم را قبول کنم که مربی اجازه نداد و گفت: که بعد سوئد می­توانید بروید، خلاصه ما هم بعد بازی­های سوئد که نتیجه مطلوبی را هم با وجود تیم­های اروپایی چون سوئد، اسلوونی و اسپانیا که برای خودشان اعجوبه­ی هندبال هستند، کسب نکردیم، همراه با «الله‌کرم استکی» به لخویا رفتیم و برای دو ماه قراردادی با مبلغی برابر یک سال بازی در باشگاه­‌های ایران را بستیم و برای این تیم که فصل گذشته قهرمان آسیا شده بودند، بازی کردیم. تیم لخویا با ما 6 بازیکن غیر قطری داشت به همراه سه بازیکن خارجی دیگر که تبعه­ی کشور قطر شده بودند، در کل دو بازی را انجام دادیم و در نهایت نائب قهرمانی لیگ را کسب کردیم البته این دو بازی خیلی مهم بود چون اگر می­باختند چهارم می­شدند که خوشبختانه یک بازی 14 گل و بازی دوم هم 13 گل زدم! بعد لیگ باشگاهی قطر در کاپ امید قطر با حضور 5 تیم شرکت کردیم در فینال از تیم الجیش با اختلاف 2 گل باختیم و دوم شدیم. سپس در جام حذفی شرکت کردیم مجدد در فینال به الجیش باختیم و نایب قهرمان شدیم! آخرین مسابقاتی که در قطر و با تیم لخویا شرکت کردیم کاپ ولیعهدی بود که حذف شدیم. فارس: در حال حاضر پیشنهاد برای حضور در تیم‌های خارجی دارید؟ بله؛ تیم الریان قطر با من صحبت کرده، چند مدیر برنامه از باشگاه­ها و کشورهای عربی و اروپایی تماس گرفتند که فعلا منتظر سایر پیشنهادات هستم، البته خودم دوست دارم در باشگاه­های اروپایی بازی کنم به دلیل سطح بازی در این کشورها اگر نبود شاید همین تیم­‌های عربی را به باشگاه‌های داخل ترجیح دهم! فارس: برگردیم به ایران و استان کردستان؛ با هیئت هندبال ارتباط دارید؟ خیر، اصلاً...!! هیئت هندبال من را نمی‌شناسد و من هم همین­طور! شفاف‌تر عرض کنم در حد صفر است! فارس: چرا؟ بیشتر توضیح می­دهید؟ با یک سؤال جواب شما را می­‌دهم: هیئت هندبالی که موجبات معرفی من به هندبال کشور شد، آیا نباید پیگیر احوال و وضعیت من شود؟ آیا نباید از ثمره خود چیزی برداشت کند؟! باغبانی را در نظر بگیرید که سال­‌ها تلاش و مشقت بسیار را قبول می­‌کند تا درختانش میوه و ثمر دهند و از آن لذت ببرد، اما باغبان ما اینطور نیست!! تا فراموش نکردم از آموزشکده سما تشکر کنم، بابت نصب بنر در سطح شهر برای من که گویا تنها سازمانی بوده که موجب معرفی من به هم­شهریانم شده است و گرنه مسئولین ورزشی و غیرورزشی ارزشی برای من قائل نشده‌­اند! در دولت گذشته آقای نجار استاندار کردستان بود بعد به کرمان آمد و استاندار شد، در آنجا بارها از من دعوت و تقدیر کرد شاید باور نکنید وقتی فهمید من «کرد» هستم تعجب کرد! گفت: پس چرا در کردستان کسی تو را به ما معرفی نکرد؟ یعنی مدیران ورزش زحمتی به خودشان نداده بودند تا ورزشکاران شاخص را به مدیران استانی معرفی کنند، خوب با این اوصاف دیگر چه انتظاری، چه شناختی، چه انگیزه­ای برای ورزشکار و علاقمندان به ورزش در این استان می‌ماند؟! بعد به دست آوردن مقام دومی آسیا در قطر، تمام بازیکنان هم تیمی در  استان­های خودشان مورد تقدیر قرار گرفتند هر یک با جایزه­‌های آنچنانی، اما به من تنها یک لوح تقدیر خشک و خالی داده شد!! نمی­‌خواهم از خودم تعریف کنم، اما گویا مجبورم واقعیت‌هایی را بازگو کنم؛ استان­‌های هم­جوار تا جنوب کشور همه به نوعی من را می­‌شناسند، اما در شهر خودم غریبم! وقتی به عنوان ملی پوش وارد یک سالن در کرمان، سیرجان و دیگر شهرها می­شوم حتی بازیکنان نونهال به استقبال من می­‌آیند و با نام مرا می­‌شناسند، اما اینجا وارد سالن بهنام شاد شدم حتی مربی به زور تحویلم گرفت دیگر شناخت بازیکنان بماند!! مدیران هندبال استان باید از من می­‌خواستند به این ورزش در کردستان کمک کنم، با این رزومه بازیکنی و حضور در باشگاه­‌های داخلی و خارجی و کسب عنوان­‌های مختلف، نباید از ورزشکار شهر خود بخواهند برایشان کاری انجام دهد من که همیشه آماده خدمت بوده­ام، من حاضرم سالی 2 بازیکن را از اینجا به تیم ملی معرفی کنم اما تا این شرایط باشد هرگز...! هر چند همین الان بازیکنان رده­‌های سنی مختلف که به اردو تیم ملی دعوت می­شوند از من درخواست کمک و حمایت داشتند که من هم تا جایی که توانستم به آن­ها راهنمایی دادم و کمک کردم و به مربیان تیم­‌های ملی نیز سفارش لازم را داشتم حال این خود آنان هستند که باید توانمندی­‌های خودشان را به نمایش بگذارند. فارس: از ملی پوشان کردستانی گفتید، یکی از ابهاماتی که برای جامعه ورزشی پیش آمده همین دعوت­های بازیکنان هندبال به تیم ملی است، برخی‌‌ها می­‌گویند فدراسیون از کردستان تنها یک نماینده را در تیم ملی جای می‌دهد، مثلاً سال گذشته شما بودید، کامران نصرتی و عرفان سعیدی، اما آن­ها خط خوردند، این اظهار نظرها واقعیت دارد؟ خیر، من قبول ندارم! ببینید وقتی بازیکنی شایستگی لازم برای فیکس شدن را داشته باشد، حتی اگر چند بار به ناحق خط بخورد در نهایت خود مربی مجبور به دعوت و حضورش در تیم می­‌شود. کامران که با آسیب‌دیدگی روبه شد و نتوانست ادامه دهد، در خصوص عرفان هم باید عرض کنم وقتی که بازیکنی در لیگ بازی نمی­‌کند نباید انتظار دعوت از طرف مربیان تیم ملی را داشته باشد عرفان سعیدی هم یکی از بازیکنان شایسته است اما بعد از رفتن از تیم ثامن و مشکلات باشگاه با فدارسیون از تیم ملی و هندبال کشور دور شد، وگرنه می­‌توانست نظر مربی را به خود جلب کند، از من پرسیدند چه شرایطی را دارد من هم گفتم خوب است و شما وی را دعوت کنید شاید توانایی سابق را داشت و بتواند برای تیم تأثیرگذار باشد که گویا نظر مربی بر خلاف نظر من و خود عرفان هم بود! در کل عرض کنم بازیکنی که عالی باشد خط خوردنش از تیم ملی محال است! فارس: اگر به سال 80 برگردیم مجدداً هندبال را انتخاب می­‌کنید؟ بله حتماً؛ به دلیل طراوت، شادابی، تقویت فاکتورهای آمادگی جسمانی، مبارزه در شرایط سخت و بسیاری از آموزه­های اخلاقی که هندبال برای زندگی اجتماعی و شخصی شما می‌­دهد، اصلاً ماهیت ورزش همین درس‌های اخلاقی و کسب تجربه‌­های شکست و پیروزی است، آموزش­‌هایی که در هیچ کلاس درس و دانشگاهی نمی­‌توان آن را یافت. فارس: به نظر شما سقف سنی بازی در هندبال چند سالگی است؟ اگر اروپا را در نظر بگیریم بلوغ سنی هندبال 32 سالگی است و حالا چند سال بعد از آن هم می­‌توانند بازی کنند، اما در ایران اینطور نیست یعنی نمی‌خواهند زیاد پیش بروی، مثلاً همین حالا استکی از بازیکنان برتر هندبال کشور 27 سال سن دارد و می‌گویند باید خداحافظی کند در صورتی که اوج دوران ورزشی خود را تجربه می­‌کند! این را هم عرض کنم بر خلاف سایر کشورها، در هندبال ایران ترتیب و توالی پیشرفت رعایت نمی‌­شود یعنی بازیکنان نوجوان و جوان ناگهان بعد از یک سال در رده سنی خود به بزرگسالان می­‌آیند بعد از بازی با این تیم به ارضای نیازهای ورزشی می‌­رسند و دیگر انگیزه آنچنانی برای ادامه کار ندارند، حضور در اردو خوب است، اما این بازی در تیمی بالاتر از رده سنی خود به نوعی خطر برای هندبال ایران است. فارس: کدام بازیکن هندبال را الگو ورزشی خود قرار دادید؟ «کیم اندرسون» بازیکن سوئدی را همیشه دوست داشتم و آرزو می­کردم یک روزی با او روبه رو شوم عکس بگیرم که اتفاقاً در همین بازی‌های سوئد موفق شدم به این آرزو برسم و با هم عکس بگیریم و در مقابل تیم کشورش هم بازی کنیم، به نوعی به یکی از شیرین‌ترین خاطرات ورزشی‌­ام نیز تبدیل شد. فارس: بیشتر دوست دارید شماره پیراهن شما چند باشد؟ همیشه «5» را دوست داشتم و از روزی که وارد هندبال شدم این شماره را پوشیدم، با همین شماره هم از هندبال خداحافظی خواهم کرد. فارس؟ خاطره شیرین ورزشی را اشاره کردید، خاطره تلخ را هم بفرمایید.. دو خاطره تلخ دارم یکی سال 84 بود که عرض کردم تاریخ انقضای پاسپورت سر رسید و در آخرین ساعات از پرواز و حضور در جام جهانی دانش‌آموزان فرانسه جا ماندم. دومی هم به اردوی تدارکاتی ترکیه قبل از بازی­‌های آسیایی قطر برمی­گردد جایی که قرار بود تیم اصلی انتخاب شود، در ترکیه به همراه دو نفر دیگر از بازیکنان برای خوردن ساندویچ از فرودگاه خارج شدیم خیلی گرسنه بودیم و چاره­ای نداشتیم، ساعت ما دوساعت با زمان رسمی ترکیه تفاوت داشت و ما این را در نظر نگرفته بودیم، تیم از فرودگاه ترکیه به تونس برای اردو می­رفت، همین­ که متوجه شدیم در محاسبه زمان اشتباه کردیم سریع به فرودگاه آمدیم اما دیدیم اتوبوس برای رفتن به سوی هواپیما حرکت کرده و اجازه نداند از گیت رد شویم، خلاصه این که ساندویچی برای ما یک میلیون تمام شد چرا که بعدازظهر همان روز با هزینه شخصی بلیط تهیه کردیم و خود را تونس رساندیم. به دلیل بی‌انضباطی از تیم باید خط می­خوردیم در تونس تیم ملی 4 بازی کرد و مربی به من اجازه بازی کردن نداد، به خودم گفتم دیگر باید با جام آسیا و قطر رفتن خداحافظی کنم، با مربی صحبت کردم و مشکل را توضیح دادم، خلاصه این که بعد از چند روز خود اسماعیلاجیج با من تماس گرفت و مجدد به تیم ملحق شدم. فارس: مهم‌­ترین آرزوی ورزشی شما؟ مهم‌­ترین آرزوی ورزشی من این بوده که در بهترین تیم‌های اروپایی بازی کنم و تجربه بیشتری را در این زمینه به دست آورم، تا از این راه کمک بیشتری به هندبال کشورم بکنم. فارس: به عنوان سؤال آخر، چه پیشنهادی برای هندبالیست­های نوجوانان و جوانان کردستانی علاقمند به پیشرفت و حضور در سطح اول کشور دارید؟ ابتدا باید هدف مشخصی داشته باشند و بعد برای آن برنامه‌­ریزی کنند، در حال حاضر استان ما جای پیشرفتی برای ورزشکاران مستعد این ورزش ندارد، اگر واقعاً هدف دارند و می­‌توانند به استان­‌های صاحب هندبال بروند تا مزد زحمات و تلاش‌­های خود را بگیرند در غیر اینصورت و بدون هدف و برنامه به جایی نخواهند رسید. گفتنی است؛ دو عنوان قهرمانی کشور، چهار مقام سومی لیگ برتر، یک نائب قهرمانی لیگ برتر، مقام سوم آسیا بزرگسالان در بحرین، چهارم بازی­های آسیایی اینچئون کره جنوبی، مقام دوم آسیا بزرگسالان در قطر، نایب قهرمانی رقابت­‌های لیگ قطر و کاپ امیر قطر و جام حذفی این کشور با تیم لخویا از افتخارات این ورزشکار کردستان است. ++++++++++++++++ گفت‌وگو از حامد نظرویسی ++++++++++++++++ انتهای پیام/79001/ذ40

95/04/19 :: 00:26





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن