واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: ترجمه ای از یادداشت ایزابل هیلتون تحلیلگر مسائل بینالملل در فرهیختگان: صلح در کلمبیا به بنبست رسید، شاید اگر توافقنامه صلح اکثریت آرا را به خود اختصاص میداد 52 سال جنگ داخلی پایان مییافت و هفتهزار نفر از شورشیان فارک به زندگی عادیشان بازمیگشتند و بار دیگر بختشان را در میدان سیاست آزمایش میکردند. مردم کلمبیا با رای خود بار دیگر عمق تقسیمات جغرافیایی و سیاسی کشورشان را برجسته کردند، اینبار هم گروه فارک بر یک مختصات نامعلوم قرار گرفت. آنچه خوان مانوئل سانتوس، رئیسجمهوری کلمبیا در اختیار مردم سرزمینش قرار داد یک فرصت تاریخی بود؛ فرصتی که حالا به کابوسی سیاسی تبدیل شده است. توافق تاریخی دولت کلمبیا و شورشیان فارک مورد حمایت بسیاری از گروهها و چهرههای سیاسی قرار گرفت؛ از باراک اوباما گرفته تا پاپ فرانسیس.
در این میان رهبران محافظهکار کلیساهای کلمبیا هم سکوت اختیار کردند، البته سکوتی قابل تامل. نتایج نظرسنجیهای هفته گذشته از پیروزی دولت خبر میداد، شاید به همین دلیل کسی در این مدت به گزینه جایگزین اندیشید؛ چراکه در کشوری چون کلمبیا که بیش از 50 سال از جنگ داخلی رنج برده، بیش از 250 هزار کشته و 6 میلیون آواره بهعنوان میراثی شوم برایش به یادگار مانده، نیمی از مردم به پیشنهاد صلح پشت میکنند و راه را برای هرگونه سرمایهگذاری میبندند؟ گذشته کلمبیا تاریک و سرشار از خشونت و شکنجه است. سانتوس، رئیسجمهوری کلمبیا شخصا میان شهروندانش محبوب نیست.
زمانی که روبهروی فرمانده گروه فارک قرار گرفت، با وی دست داد و توافقنامه صلح را امضا کرد، محبوبیتش بیش از گذشته کاهش یافت و به همین دلیل آرای اکثریت را از دست داد. یکی از تحلیلگران کلمبیایی قبل از آغاز رایگیری گفت اگر سانتوس عقبنشینی میکرد و اجازه میداد یکی از قربانیان این جنگ داخلی صحبت کند شاید نتیجه رفراندوم این نمیشد. مردم هیچگونه ارتباط احساسی با توافقنامه صلح برقرار نکردند. از منظر آنها این رفراندوم برای رای به توافق صلح نبود، در حقیقت تایید عملکرد سانتوس بود. در این میان حتی دفاعیات مکرر حامیان رئیسجمهوری کلمبیا و فرمانده شورشیان فارک که این دو را لایق دریافت جایزه صلح نوبل میدانستند نیز تاثیر چندانی روی آرای کلمبیاییها نگذاشت. از منظر مردم چرا یک رهبر چریکی که دستش به خون بسیاری آغشته شده، نامزد جایزه صلح باشد؟ آلوارو اوریبه، رئیسجمهوری راستگرای پیشین کلمبیا کمپینی موسوم به «نه به توافقنامه» را ایجاد کرد و با تکیه بر دلایل ایدئولوژی و منافع شخصیاش مانند دوران ریاستش حتی یک گام نیز از مواضعش عقبنشینی نکرد. دوران ریاست اوریبه سرشار از خشونت بود، درگیریها میان ارتش و شورشیان اوج گرفت و به دور جدیدی از خشونتها دامن زد.
روز قبل از برگزاری رفراندوم، رایدهندگان در محلی موسوم به دژ اوربیه گردهم جمع شدند و دلایل نه گفتن به توافقنامه را برشمردند. اگر به توافقنامه رای دهیم یعنی بر سود نامشروعی که نصیب شورشیان بابت زمینخواری شده مهر تایید زدهایم. با تایید این توافقنامه پای چریکها به میدان قدرت باز شد و کلمبیا باید دیکتاتوری چپها را تجربه کند. علاوهبر این در هیچ کجای این توافقنامه صحبتی از مجازات عاملان جنایتهای 50 ساله نشده است. اینها بخشی از دلایل مخالفان رفراندوم بود. شاید محاسبات سانتوس اشتباه بود، وی تصور میکرد مردم میان دو گزینه صلح و جنگ، صلح را برمیگزینند؛ اما اینجا پای اعتقاد مطرح است.
شاید در میان این بلوا تنها یک گزینه باقیمانده، این است که شورشیان فارک سلاحهایشان را زمین گذاشته و تن به مجازات دهند. همه بهخوبی میدانند که کلمبیا عرصه خوبی برای اعمال خشونت است. اعمال خشونت هم از سوی چپها و هم از جانب راستگرایان. فرمانده شورشیان فارک دقایقی پس از اعلام نتیجه نهایی در توییترش نوشت عشقی که در ما هست آنقدر بزرگ است که نمیتوان آن را در قالب عبارات و کلمات بیان کرد. کلمبیاییها با خواندن این عبارات از جانب فرمانده گروهی که تاکنون مرتکب چندین فقره قتل، خشونت و آدمربایی شده است چه احساسی پیدا میکنند؟
از اینها گذشته، فارغ از عباراتی که فرمانده فارک بدان اشاره کرد آیا این قابل قبول است که بگوییم شورشیان راضی میشوند سلاحهایشان را زمین گذاشته و به پایگاههایشان بازگردند؟ هنگامی که سانتوس، رئیسجمهوری کلمبیا پس از اعلام نتیجه همهپرسی بیانیهاش را میخواند روی یک عبارت بهشدت تاکید داشت؛ تداوم آتشبس. وی چندینبار گفت همه میتوانند نظرات سیاسیشان را مطرح کنند. وی در ادامه به مقولههایی چون ثبات ملی، نظم عمومی و تحقق صلح اشاره کرد، سه مقولهای که کلمبیاییها بیش از پنج دهه است که با آنها ناآشنا هستند و بعد از بیش از 50 سال کابوس و جنگ، اکنون نیاز دارند طعمش را بچشند.
۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]