تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):در تفسير آيه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: يعنى با همه مردم، چه مؤمن و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827783482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدافعان حرم اهل بیت(ع) در کربلا (۱)


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: «حبیب بن مظاهر»
مدافعان حرم اهل بیت(ع) در کربلا (۱)

habib1.jpg


شناسهٔ خبر: 3785858 - دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰
مجله مهر > گزارش ویژه

.jwplayer{ display: inline-block; } مدافعان حریم اهل بیت در کربلای سال ۶۱ هجری قمری تعداد اندکی بودند اما وفای آنان برای همیشه در تاریخ مثال زدنی شد. در این ایام قصد داریم بزرگترین مدافعان حریم اهل بیت (ع) را معرفی کنیم. مجله مهر: حبیب ۷۵ سال دارد. تمام موهایش سفید شده است. بزرگمردی است از طایفه با شرافت «بنی اسد» که راه می رود و دل کاروان را قرص می‌کند. حبیب ۵ معصوم را زیارت کرده‌است. دوران کودکی اش همزمان با روزهایی است که پیامبر اسلام در مکه ندای توحید و خداپرستی سرداد. او از جمله کسانی بود که بعد از وفات جانسوز پیامبر، با حضرت علی (ع) بیعت کرد و تا پای جان در رکاب امامان خود گام برداشت و از شاگردان ویژه حضرت شد. حالا حبیب آمده است تا در ۷۵ سالگی و در روزهایی که موی سیاهی در سر ندارد امام زمانش را در کربلا یاری کند و از حریم اسلام دفاع کند. حرکت شبانه به سمت کربلا بعد از شهادت امام حسن (ع) حبیب از جمله شیعیانی است که به امام حسین(ع) نامه می‌نویسد و همراه با مسلم بن عقیل به طور مخفیانه از مردم بیعت می‌گیرد. اما کوفیان از ترس «ابن زیاد» بیعت‌شان را می‌شکنند و فرستاده امام را تنها می‌گذارند. هنگام ورود امام به کربلا حبیب همراه یار وفاداراش «مسلم بن عوسجه» راهی کربلا می‌شود و از ترس سربازان ابن زیاد روزها را استراحت می‌کنند و شب‌ها حرکت می‌کنند تا اینکه در روز هفتم محرم در کربلا به سپاه امام ملحق می‌شوند. حبیب وقتی سپاهیان اندک امام را می‌بیند از او می‌خواهد که راهی قبیله‌اش «بنی‌اسد» در همان حوالی شود تا آنان را به یاری امام زمان خود دعوت کند. امام خواسته او را قبول می‌کند و حبیب راهی می‌شود. او به میان قبیله خود می‌رود و برای آنان از دعوت پسر دختر رسول خدا می‌گوید و در نهایت ۹۰ نفر را با خود همراه می‌سازد. اما شخصی خبر این رهسپاری را با عمربن سعد می‌رساند. عمر ۴۰۰ مرد جنگی را برای درگیری با آنها می‌فرستد و در نهایت تعدادی از سپاه بنی اسد به شهادت می رسد و آنها که زنده می‌ماند می‌گریزند. وقتی حبیب این خبر را به امام می‌رساند. امام ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» را به زبان می‌آورد.

شب تاسوعا بر حبیب چه گذشت؟ شب تاسوعا یاران امام هرکدام در گوشه‌ای نشسته‌اند و هوای خیمه‌ها و حرم را دارند تا مبادا دشمن شبانه بخواهد به خاندان رسول خدا آسیبی برساند. ساعاتی از شب که می‌گذرد امام وارد خیمه خواهرش حضرت زینب (س) می شود. حضرت زینب در این زمان از نیت یاران می‌گوید و از حضرت می‌پرسد که «آیا یارانش را امتحان کرده است؟ آیا به وفاداری آنها اعتماد دارد؟» حضرت رو به خواهرش قسم یاد می‌کند که آنها را امتحان کرده است و بر نیت‌شان شکی ندارد.» نافع بعد از شنیدن این سخنان گریه‌اش می‌گیرد و خود را به حبیب می‌رساند و ماجرا را برای او بازگو می‌کند. حبیب می‌داند باید برای تسکین دختر امیرالمومنین کاری انجام دهد پس یارانش را صدا می‌زند و به آنان می‌گوید: «« به آن خدایی که بر ما منت نهاد تا دراین جایگاه قرار بگیریم و سربازان امام زمانش باشیم. اگر فرمان امام نبود. اکنون شتابان به سوی سپاه دشمن حمله می‌بردیم تا که نفس خویش را پاک و روشن کنیم.» بعد آنان گرد خیمه زنان اهل بیت جمع می‌کند و اصحاب  شمشیرهایشان را از غلاف بیرون می‌کشند رو به خیمه می‌گویند:« ای حریم رسول خدا این شمشیر جوانان و جوانمردان شماست. این شمشیرها به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواه شما را بزند. این نیزه پسران شماست که سوگند یاد کرده اند که بر سینه بدخواهان و بیعت شکنان و دشمنان شما فرو روند.» فرمانده چپ سپاه امام در روز عاشورا روز عاشورا حبیب فرماندهی چپ سپاه امام را به عهده دارد و فرماندهی سپاه راست به عهده «زهیربن قین»‌است. با وجود سن و سالی که دارد هرکه از سپاه دشمن او را دعوت به جنگ می‌کند حبیب شتابان خود را به معرکه می رساند تا شجاعت و ایمان یاران امام را به رخ یزیدیان بکشد. هنگام نماز ظهر وقتی امام قصد نماز می‌کند، «حصین بن تمیم» از سپاه یزیدیان فریاد می‌کشد:‌« نماز او (امام حسین علیه السلام) قبول نمی‌شود.» حبیب برآشفته در جواب می‌گوید:« پنداشته‌ای که نماز از آل رسول قبول نمی‌شود، ولی از تو - ای الاغ - پذیرفته می‌شود؟» حصین تاب این سخن را ندارد و شتابان به سمت حبیب حمله ور می‌شود. حبیب با ضربتی به اسب حصین او را به زمین می‌کوبد. یاران و اطرافیان حصین وقتی او را پیاده می‌بینند. برای نجات به سمت مهلکه می‌روند و او را نجات می‌دهند. حبیب در این نبرد این گونه رجز می‌خواند:« من حبیبم و پدرم مظاهر (مظهر) پهلوان میدان نبرد و کارزار شعله‌ور؛ گر چه گروه شما از ما فزون‌تر است، ولی ما حجتی والاتر و آشکارتر داریم؛ و اگر چه شما خائن به عهد خود هستید، ولی ما وفادارتر از شما و شکیباتریم.»

حبیب، شهیدی با فرق شکافته حبیب در این کارزار ۶۲ نفر از سپاه عمربن سعد را به هلاکت می‌رساند و در نهایت فردی از «بنی تمیم» با شمشیر خود ضربه‌ای به سر او می زند و بعد از آن فرد دیگری با نیزه‌اش بر حبیب ضربه می‌زند و حبیب از اسب به زمین افتد. تا اینکه حصین فرق حبیب را با شمشیر می‌شکافد و فرد دیگری سر حبیب را جدا می‌کند تا بین این دو بر سر کشتن حبیب نزاع بیفتد. در نهایت حصین سر حبیب سردار بزرگ کربلا را در دستانش می‌گیرد و میان سپاهیانش جولان می‌دهد. بعد از آن امام خود را بر بالین حبیب می رساند و شهیدش را در آغوش می‌گیرد و حبیب را راهی بهشت می‌کند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن