واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انبوههاي در انبوهسازيها نباشيم!
از ديرباز زماني كه جوامع گوناگون براي زندگي در كنار يكديگر نزديك رودها و رودخانهها سكونت ميگزيدند و منازل خود را بنا ميكردند...
نویسنده : پريناز مهرابي
از ديرباز زماني كه جوامع گوناگون براي زندگي در كنار يكديگر نزديك رودها و رودخانهها سكونت ميگزيدند و منازل خود را بنا ميكردند كمكم شهرهاي كوچك شكل گرفت و با رشد شهرنشيني و افزايش هر ساله جمعيت جوامع بشري و كمبود فضا و زمين بشر براي هموار شدن راه زندگي چارهاي انديشيد و راهكاري براي بهبود بخشيدن به استفاده از فضاهاي مختلف يافت و به آپارتماننشيني و ساخت وساز مجتمعها و انبوهسازي روي آورد.
آپارتمانسازي چارهاي براي رسيدگي و ساماندهي براي حل مشكلات جمعيتي بود و به اين شكل افراد جامعه از شكل زندگي سنتي و خريد خانه به دليل هزينه گزاف و بالاي زمين دست برداشتند و تمام اين جريانات دست به دست يكديگر داد تا انقلاب و تحولي در شكل زندگي بشر رخ داد اما به رغم اينكه سازندگان اين مجتمعهاي ساختماني راهكاري را براي خلاصي از شر هزينههاي بالاي ساخت خانه و كمبود فضاي ساخت و ساز به وجود آوردند و آسايش بيشتري را از لحاظ برخي وجوه براي شهرنشينان فراهم آوردند، در عين حال آرامش اعضاي جامعه متلاطم شد.
آموزش نديده آپارتماننشين شديم
التقاط و ادغام سبك زندگي در خانههايي كه به شكل سنتي اداره ميشد و رفتوآمدها همانگونه در آنها شكل ميگرفت و انجام ميشد در مقايسه اين دو سبك زندگي در آپارتمانهايي كه هر روزه انبوههسازي ميشوند به رغم فوايدي كه براي بشر داشت مشكلات فراواني را نيز برايشان به وجود آورد.
در حقيقت قبل از اينكه جامعه بشري توان پذيرش زندگي در آپارتمانها و فضاهاي كوچك و فرهنگ اين نوع زندگي را بپذيرد، قوانين، هنجارها و ارزشهاي آن را فرا گيرد و به آنها پايبند شود و آموزشهاي لازم را ببيند، افراد را با مشكلاتي مواجه كرد كه حتي در بسياري از مواقع مفهوم همسايه خوب، تاريخچه ديني و فرهنگي و محترم شمردن همسايه را خدشهدار ميكرد و حتي با رفتار و اعمال مختلف، دخالت در امور همسايگان و احترام به يكديگر را تا حد زيادي از بين برده و زير سؤال ميبرد.
هنگامي كه سبك زندگي، شكلگيري خانهها در كنار يكديگر و نوع روابطي كه بين آنها برقرار بود را مورد بررسي قرار ميدهيم متوجه تفاوت بسزايي در بين آنها ميشويم، اعم از اينكه روابط بسيار صميمي در كنار يكديگر داشتند و مهمتر از همه اينكه از بزرگان حرف شنوي داشتند و اگر هم اختلافنظري در امور بين همسايگان كوچه و محله اتفاق ميافتاد با گفته بزرگان محل و مشورت با آنها قضيه فيصله پيدا ميكرد.
نياز به يك مدير توانمند
اما امروز تكليف آپارتمانها، برجها و مجتمعهاي غول پيكر چيست؟ علاوه بر اين با گسترش مهاجرتها از اقصي نقاط كشور به سمت پايتخت چه امري باعث نظم بخشيدن و حرف شنوي افراد و اقليتهاي مختلف در يك جامعه يا گروه ميشود؟ از اين مسائل درمييابيم كه انتخاب يك مدير يا نماينده توانا و هيئت مديره براي نظم بخشيدن يا انجام كارها ضروري ميشود. مديري كه بيشتر اعضاي ساختمان آن فرد را قبول داشته باشند يا در رأيگيري انجام شده براي انتخاب مدير از نظر ساير اعضا پذيرفته شده باشد.
در مجموع انتخاب همين مدير و هيئت مديره براي آپارتمانهايي با جمعيت زياد يك راهكار اساسي براي حل پارهاي از مشكلات آنها فراهم ميآورد. در واقع مديريت ساختمان ميتواند اوقاتي را فراهم كند تا در زمان خاصي اعضايي كه به طور مشترك در يك ساختمان زندگي ميكنند ساير اعضا را ملاقات كرده و قوانين ساختمان يا مشكلاتي را كه هر واحد از اوضاع كلي ساختمان دارد با مديريت مطرح كنند و با همفكري و مشورت با يكديگر براي رفع يا بهبود بخشيدن به مشكلات و امور مختلف اقداماتي را انجام دهند.
اگر هماهنگ نشويم انبوهه ميشويم
نكته اساسي و حائز اهميت در اينجا اين است كه بكوشيم تا درصدد رفع مشكلات برآمده و آرامش گمشده يا كمرنگ را براي ساير افراد فراهم آوريم. در واقع بايد بكوشيم با اهالي ساختمان اهداف مشتركي در جهت رفع مشكلات و ارتقاي اوضاع كيفي ساختمان خود داشته باشيم. در غير اين صورت افرادي كه در اين ساختمانها يا آپارتمانها سكني گزيدهاند جزو يك انبوهه به حساب ميآيند و از جايي كه انبوه هدف مشتركي را دنبال نميكند، براي ارتقاي اوضاع يا حل مشكلات اقدامي انجام نميشود يا افراد تلاشي در بهبود اوضاع ساختمان يا شكلگيري و ايجاد قوانين مختلف براي ايجاد نظم و ترتيب بهتر انجام نميدهند و فقط در جهت منافع شخصي خود رفتار و عمل ميكنند.
در صورتي كه اگر اعضاي ساختمان بتوانند اهداف مشتركي را دنبال كنند علاوه بر سودي كه عايد خودشان ميشود آرامش زيادي را كسب ميكنند و حتي همين جريان كه عضو يك گروه با اهداف مشترك و احترام متقابل نسبت به نظرات و عقايد يكديگر هستند احساس خوشايندي را تجربه ميكنند و توان پذيرش نظرات و عقايد همديگر را دارند و در جهت پيشبرد اهداف گروه خود گام بر ميدارند.
در حقيقت زماني كه افراد از خودمحوري و خودكامگي دست بر ميدارند، ظرفيت پذيرش نظرات و رفتار مخالف با خود را كسب كرده و اين تفاوت گسترده در سبك زندگي مدرن را با خود تمرين و اين ويژگي را درون خود دروني ميكنند، هر اندازه كه حق را به خود ميدهند، ديگران را هم محق بدانند و با تغيير در نگرشها و باورها بسياري از آزارها و اذيتهايي كه در جامعه امروز افراد براي يكديگر به وجود ميآورند، جر و بحثهايي كه بر سر مسائل مختلف اعم از رعايت نظم، سكوت در مواقع استراحت سايرين، استفاده درست از مشاعات ساختمان و... ميشود را ميتوانند به راحتي حل كنند. به عنوان مثال برخي از اين آزار و اذيتها كه دغدغه امروز جامعه مدرن و پيروي و تقليد از سبك زندگي غربي شده و با فرهنگ زندگي شهرنشيني آپارتماني جور در نميآيد نگهداري از انواع و اقسام حيوانات اعم از سگ، گربه و خرگوش و... است كه آزار و اذيت زيادي را براي سايرين به وجود ميآورد يا همانطور كه ذكر شد در ساعاتي كه افراد به استراحت ميپردازند شروع به سر و صدا ميكنند و به فرزندان خود اجازه بازي كردن در حياط در ساعات استراحت اطرافيان را ميدهند.
در حالي كه تمامي اين رفتارهاي ما ممكن است از ديد خودمان هيچ گونه مشكل و دردسري نباشد اما براي عموم افراد يا همسايگانمان دردسر ايجاد كند. پس بهتر است همسايگان و اطرافيان خود را بيشتر درك كنيم و خودمان باعث بياحترامي به يكديگر يا واكنشهاي تند و رفتارهاي غيرمنطقي نشويم و به دنبال ايجاد اين نگرش باشيم كه هر روزه با ايجاد قوانين و احترام به افراد، مشكلات خود را حل و آرامش بيشتري را كسب كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]