واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كمي هم به فكر آسايش همسايه باشيم
خانه و مسكن به گفته مؤلف كيمياي سعادت، امام محمد غزالي، يكي از سه اصل دنياست (طعام، لباس و مسكن) كه در گذشته جوابگوي بسياري از نيازهاي خانواده بود...
نویسنده : بهنام صدقي
خانه و مسكن به گفته مؤلف كيمياي سعادت، امام محمد غزالي، يكي از سه اصل دنياست (طعام، لباس و مسكن) كه در گذشته جوابگوي بسياري از نيازهاي خانواده بود. همچنين خانه در معماري سنتي ايران، محدودهاي مسكوني بود كه اتاقهايش معمولاً در چهار طرف حياط قرار گرفته بود و اين اتاقها به زمستاني، تابستاني، سه دري، پنج دري، صفه، ارسي، تنبي، صندوق خانه، پستو، مهمان خانه، بالا خانه و... تقسيم ميشد و هر يك هم كاربرد معيني داشت. پيشرفتهاي صنعتي و فني، ازدياد جمعيت، ورود شيوههاي معماري خانهسازي غرب، دگرگونيهاي فراواني در همه زمينهها از جمله خانهسازي كشور ما ايجاد كرد. اين دگرگوني مسكن كه ميتوان آن را انقلاب مسكن ناميد، مانند همه دگرگونيها و انقلابات صنعتي، تكنيكي و ماشيني داراي دو جنبه فرهنگ مادي و غيرمادي توأمان است كه نميتوان در جامعه آن دو را جدا از يكديگر در نظر گرفت. به بياني ديگر، ابزارها، ماشين، تلويزيون و نيز آپارتمان به عنوان فرهنگ مادي، زماني ميتواند كارايي مناسب داشته باشد كه با شيوه كاربرد مناسب همراه باشد.
فرآوردههاي ماشيني و صنعتي از آغاز پيدايش بسيار و شتابان وارد بازار شد، پيش از آنكه جامعه از نظر فرهنگي و شيوه كاربرد پذيراي آن باشد. اين فاصله و اختلاف كه جامعهشناسان و مردمشناسان به آن تأخر يا پس افتادگي فرهنگي ميگويند، در همه كشورها به ويژه در كشورهاي معروف به جهان سوم و موصوف به در حال توسعه، آشكار، ناگوار و مسئلهآفرين است. بدين معني كه در اين كشورها، دگرگوني، ورود و پذيرش بسياري از فرآوردههاي صنعتي چون راديو، تلويزيون، برق، اتومبيل، تلفن، سلاح، ماهواره و سرانجام اينترنت سريعتر از آن صورت ميگيرد كه جامعه بتواند آداب و عادات سنتي خود را پشت سر بگذارد و با فرهنگ كاربرد ابزارهاي جديد، هماهنگ شود. يك مورد از همين ناهماهنگيها در پديده و رشد آپارتمانسازي و فرهنگ آپارتماننشيني است.
از دشواريها و ويژگيهاي فرهنگي كه سر راه آپارتماننشيني در ايران قرار دارد، ميتوان به موارد زير اشاره كرد: شمار اعضاي خانواده، ديد و بازديدها، آشپزي و آشپزخانه، وسايل خانه، جاي خواب، بلندي صدا، مالكيت خانه و مالكيت آپارتمان، حيوانات اهلي و آپارتماننشيني، زبالهها و نهايتاً مالكيتها و مسئوليتهاي مشترك.
در زندگي آپارتماننشيني امروز، احساس مسئوليت كردن و خود را در مراقبت كردن و پاكيزه نگه داشتن محيط زندگي شريك و سهيم دانستن، به تجربه و آموزش و آگاهي فرهنگي نياز دارد و اين آموزش و آگاهي با نوشتن و نصب يك اعلان بر ديوار در ورودي به دست نميآيد. ويژگيهاي دهگانه ياد شده در سطور فوق كه به تدريج در سير زمان و متناسب با فضاي مسكوني به دست آمده قابل تغيير و انطباق با آپارتماننشيني است ولي كمكم و با آموزش.
ناگزير با افزايش بيرويه جمعيت شهر و روستا، با روند روزافزون شهرگرايي و مركزگرايي، با پيشرفت و دگرگونيهاي صنعتي و تكنولوژي و انگيزههاي ديگر، روند آپارتمانسازي افزايش مييابد.
پيرو همين قضيه، قشر متوسط جامعه شهري كه از نظر درآمد بيشترين است، به سوي آپارتماننشيني كشانده ميشود و تنها ثروتمندان بزرگند كه ميتوانند خانه مستقل داشته باشند يا خانه سنتي موروثي را در برابر شتاب آپارتمانسازي نگه دارند.
در تهران امروز كم نيستند باغها و خانه باغهايي كه بعد از گذشتن دو يا سه سال تخريب ميشوند و به جاي آنها ساختمانهاي بلند و بعضاً برجهايي لوكس و رؤيايي قد علم ميكنند و در مواقعي قبل از اتمام كامل بنا، واحدهايي پيش فروش ميشوند و پس از آن خانوادههايي كم، متوسط يا پرجمعيت در آنها مستقر ميشوند و صداي بسته و باز شدن درها با بلندترين صدا نشان از آن است كه گويي ساكنان از كاربرد و مزيت قطعهاي تحت عنوان دستگيره در بيخبر هستند و اين خود يكي از مصاديق كوچك كماهميت دانستن فرهنگ آپارتماننشيني است.
با تمام اين تفاسير ميتوان چنين گفت كه اين مهم فقط به اندكي فكر و اهميت دادن به آسايش ديگران نيازمند است. پس بياييم در كنار فرهنگ مرفه و مفرحنشيني، كمي هم به رفتارهاي ريز و درشت محدوده كوچك زندگيمان بينديشيم تا خانه نه تنها براي ما كه براي همسايهها نيز محل امنيت و آرامش باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]