واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: سلیمینمین: روحانی تنشآفرین نیست/مرتضوی آفت کشور است/احمدینژاد برگردد، التهاب باز میگردد
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتگویی از نامههای محرمانهاش به روسای جمهور گفت و مرتضوی را آفتی برای کشور دانست. او همانقدر که به تنشآفرینی احمدینژاد تأکید دارد، روحانی را بدون حاشیه و تنشآفرینی توصیف میکند.
آفتابنیوز : عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است. 13 سال مدیر مسئولی و سردبیری کیهان هوایی، وی را در زمره چند روزنامه نگار شاخص اصولگرای کشور درآورده است.
به گزارش آفتابنیوز به نقل از ایرنا، وی غالبا مواضع انتقادی علیه دولتهای مستقر در جمهوری اسلامی داشته و سایر قوا از جمله قضائیه را نیز از ارزیابی های انتقادی اش بی بهره نگذاشته است. این روزنامه نگار به نوشتن نامه های سرگشاده به مقامات نیز شهره دارد.
سلیمی نمین دو هفته پیش به درستی منع ورود احمدی نژاد به انتخابات را پیش بینی کرده بود. وی گفته بود در صورت عدم تمکین احمدی نژاد، این توصیه مبنای عمل نهادهای نظارتی مانند شورای نگهبان قرار خواهد گرفت و وی رد صلاحیت خواهد شد.
اهم اظهارات سليمي نمين به اين شرح است:
*عده ای می خواستند دشمنی را به داخل مرزها بکشند ولی با دشمن خارجی آشتی کنند. یعنی در داخل مرزها من و شما به صرف داشتن اختلاف سلیقه به جان هم بیفتیم. در حالی که بعد از انقلاب و به غیر از مهدی هاشمی که تسویه های خونین علیه مخالفین صورت می داد ما مورد دیگری نداشتیم که گروههای سیاسی به جان هم بیفتند. ترور حجاریان هم بود ولی خوشبختانه منجر به قتل نشد و البته آن هم جنبه حزبی نداشت. حتی جریان کوی دانشگاه هم حزبی نبود. بسیاری از بچه دانشجوهای خیلی خوب ما که اصولگرا هم بودند در این واقعه آسیب دیدند. یعنی صف بندی حزبی در کار نبود.
*حمله به کوی دانشگاه بر اساس صف بندی سیاسی نبود. بلکه یک حرکت کور بود. طی آن عده ای رفتند و زدند و چشم یک نفر را هم کور کردند در حالیکه آن شخص جزو نیروهای طرفدار روزنامه سلام هم نبود. یعنی ما عداوت خونینی بین جریان های سیاسی نداشتیم اما سوال اینجاست چه شد که ما وارد دشمنی های آشتی ناپذیر در داخل شدیم؟
*یادم هست در دهه 60 و زمانی که در موسسه کیهان کار می کردم اختلافات نظر اساسی با برخی همکارانمان از جمله هادی خانیکی و رضا تهرانی داشتیم. حتی خود آقای سید محمد خاتمی مدیر موسسه نیز با این افراد همفکر نبود. با این وجود با هم کار می کردیم و دشمن یکدیگر نبودیم. یادم هست آقای خاتمی سرمقاله تندی علیه عبدالکریم سروش نوشته بود ولی آقایان خانیکی و تهرانی اصرار می کردند که منتشر نشود؛ در مقابل خاتمی اصرار بر چاپ آن داشت. سرانجام هم بر اثر اصرار فراوان آقایان، خاتمی از انتشار آن صرف نظر کرد.یعنی این اختلافات بود ولی خصومتی در کار نبود.
*شما وقتی در عرصه سیاست رقابت می کنی و به قدرت می رسی؛ پیش خود می گویی شاید فردا روز رقیبم به قدرت برسد برای همین باید تعاملی حداقلی را با وی داشته باشم. اما در کشور ما کسی که به قدرت می رسد می خواهد طرف مقابل را از هستی ساقط کند و اصلا امکان بازگشت وی را از اساس از بین برد.
* براساس نظر سنجی ها، آقای هاشمی در دور اول تمام هم و غم خود را بر تخریب قالیباف قرار داد طوری که گاهی صدای وی در می آمد. من در ستاد قالیباف بودم و این موضوع را از نزدیک دیدم. اصلا گرایش خود آقای قالیباف به آقای هاشمی بود ولی هاشمی وی را تخریب می کرد. یادم هست یک روز صبح خود آقای قالیباف با مهدی هاشمی تماس گرفت و گفت اگر این روند را ادامه دهید من هم اطلاعاتی که درباره فعالیت های اقتصادی شما دارم را منتشر می کنم. همین تخریب ها باعث شد آقای قالیباف در نظر سنجی ها دچار افت جدی شود وگرنه رای بالایی داشت.
*از سویی آقایان محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و احمد توکلی هم با قالیباف قرار گذاشته بودند اگر در نظر سنجی ها همچنان قالیباف در صدر بماند از طرفداران خود بخواهند که به ایشان رای دهند. حتی آقای توکلی که در ستادش بودم فعالیت هایش را تعطیل و نیروهای خود را به ستاد قالیباف فرستاد.
*(در مورد مساله انتقال قدرت بین نسل اول و دوم انقلاب)من به آقای واعظ طبسی هم ایراد داشتم که حتی در ایام بیماری هم حاضر نشد پست خود را رها کند. به خیلی های دیگر هم همین انتقاد را دارم. افرادی که سالهاست از بازنشستگی شان گذشته اما پست های اجرایی را رها نمی کنند. البته منظورم فقط پست های اجرایی است. مثلا استفاده از نیروهای باتجربه و مسن در پست هایی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان و امثالهم نه تنها عیب نیست بلکه حسن است.
*همان قاعده ای که درباره هاشمی صادق است در مورد احمدی نژاد هم صدق می کند. ایشان 8 سال رئیس جمهور مملکت بوده و هر گلی که قرار بوده به سر مملکت بزند زده است. علاوه بر این با بازگشت احمدی نژاد، دوباره التهابات به جامعه برمیگردد آن هم در شرایط امروز که نیاز جدی به آرامش داریم. ما الان تبدیل به یک قدرت جدی منطقه ای شده ایم و توانمان از مرزها فراتر رفته است. هر گونه التهابی در داخل، قدرت منطقه ای ما را دچار چالش می کند.
*با سابقه تنش آفرینی که از احمدی نژاد داشته ایم ورود وی به انتخاب به صلاح نیست.
*واقعیت این است که روحانی تنش آفرین نیست. البته این به معنای توسعه یافتگی دولت وی نیست بلکه خصوصیت شخصی آقای روحانی این است. وی شخصیتی است که شرایط مناسب خود را در آرامش می بیند.ولی این خصلت ایشان هر دلیلی داشته باشد باز می تواند فرصت خوبی برای پیشرفت کشور باشد.
*این بحثی که علیه آقای قالیباف مطرح شده تاسف بار است. این یک بداخلاقی سیاسی و حزبی است. در فیش های حقوقی نگاه حزبی حاکم نبود و حتی افرادی از ستاد اجرایی فرمان امام و شرکت های تابعه آن نیز بازخواست شده و قرار است با آنها برخورد شود. اما در مورداملاک، صرفا تخریب صورت گرفت.
*جبهه پایداری با این شعار روی کار آمد که اصولگرایان باید پالایش شوند و نیروهایی که ناخالصی دارند باید از این جبهه طرد شوند. این گروه در آستانه انتخابات مجلس نهم شکل گرفت. طبیعی است وقتی چنین گروهی در آستانه انتخابات تشکیل می شود و برخلاف ادعای اولیه مبنی بر این که لیست نخواهیم داد لیست کامل از نیروهای خودشان دادند نتیجه اش ایجاد تفرقه بین اصولگرایان است. اینها موفق هم شدند. در بین اصولگرایان افتراق ایجاد و ضربات جدی هم وارد کردند. جبهه پایداری متاثر از احمدی نژاد عمل می کرد.
*علاقه زیادی به نوشتن نامه های محرمانه دارم.من چندین نامه محرمانه به روحانی، احمدی نژاد، خاتمی و هاشمی نوشته ام.دولتهای هاشمی و خاتمی به نامه هایم توجه می کردند. اما در دولت احمدی نژاد و روحانی هیچ جوابی دریافت نکردم. یادم هست وقتی به هاشمی نامه می نوشتم حتی رئیس دفتر ایشان به من زنگ می زد و با هم درباره نامه حرف می زنیم و تبادل نظر می کردیم.
*همیشه آقای مرتضوی را آفت و بلیهای برای کشور می دانستم و می دانم. ایشان در عدم سلامت کشور نقش بسیار پررنگی داشت. وی اهل معامله بود. یک مدتی در خدمت هاشمی بود مدتی در خدمت احمدی نژاد. ما به ازایش را هم دریافت کرده است. هیچ جریان سیاسی در کشور نمی تواند خود را مبری از معامله با مرتضوی بداند.
*قوه قضائیه به رسانه به آنها به چشم رقیب نگاه می کند نه عامل کمک کننده ای برای اشراف بر آنچه در سطح و عمق جامعه می گذرد.
۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]