واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: کمتر کسی تردید دارد که وضعیت فعلی خاورمیانه و بویژه بحران در سه کشور سوریه، عراق و یمن به نفع رژیم صهیونیستی است؛ به عبارت دیگر، این رژیم هیچگاه این مقدار از وضعیت آشفته خاورمیانه خرسند نبوده است و کشتگان هر دو طرف را به خود تلقی میکند. رژیم صهیونیستی که در سال 2011 یکی از نگرانترین رژیمهای منطقه از امواج بیداری اسلامی و انقلابهای عربی بود، امروز صحبت از رویاهای قدیمی و طرحهای فراموش شده خود میکند.
از جمله این طرحها، مقالهای بود که «اودد یینون» (odded Yinon) روزنامهنگار و فعال سیاسی اسرائیلی در سال 1982 در مجله وابسته به «سازمان جهانی صهیونیسم» یا WZO در مخالفت با توافق کمپ دیوید نوشت. در بخشی از این مقاله که در زمان جنگهای داخلی لبنان در فوریه 1982 نگاشته شده، آمده است: «تجزیه کامل لبنان به 5 استان، مقدمهای بر تجزیه کل دنیای عرب شامل مصر، سوریه، عراق و شبهجزیره عربستان است که همین الان هم در این مسیر افتادهاند. تجزیه سوریه و عراق در مرحله بعد به مناطق تکنژاد یا تک مذهب، همچون لبنان، هدف اصلی اسرائیل در جبهه شرقی برای درازمدت خواهد بود، در حالی که هدف کوتاه مدت اسرائیل، نابودی قدرت نظامی این کشورهاست. سوریه بر اساس ساختار قومی و مذهبی خود، مانند لبنان امروز، به چند دولت تجزیه خواهد شد.» صحبت از چنین طرحهایی در دو دهه گذشته غیرمنطقی، رویایی و غیرقابل دسترسی مینمود. با این حال در سالهای اخیر بسیاری از تحلیلگران جهان اسلام، نسبت به قابل اجرا شدن چنین رویاهای خطرناکی برای رژیم صهیونیستی هشدار دادهاند. اگرچه اعتبارسنجی وجود چنین طرحهایی در صحنه عمل بسیار دشوار است، ولی نمیتوان در تمایل رژیم صهیونیستی در دست یافتن به چنین رویاهایی تردید نمود. با این حال مقامات این رژیم با همراهی برخی رسانهها و روشنفکران غربی سعی در بزرگنمایی یا القای حل مشکلات دیرپای این رژیم اشغالگر در خاورمیانه را داشته و دارند. از جمله این مسائل، روابط این رژیم با روسیه یا برخی کشورهای اسلامی و تلاش برای بزرگنمایی میزان نفوذ رژیم صهیونیستی در خاورمیانه و بویژه محیط پیرامونی ایران است. برای داشتن چشماندازی واقعیتر از سیاستها، اهداف و منافع نامشروع این رژیم مناسب است نگاه دقیقتری به این روابط و تلاشها بیندازیم. در نخستین روزهای انقلاب مصر در 31 ژانویه سال 2011 میلادی، بنیامین نتانیاهو در نامههای جداگانهای خطاب به رهبران کشورهای اروپایی و غربی، بشدت از تبعات سرنگونی مبارک در مصر اظهار نگرانی کرد و از سران این کشورها خواست با تمام قوا از مبارک حمایت کنند و اجازه سقوط وی را ندهند. بعد از سقوط مبارک و هدایت دومینوی انقلابهای عربی به سمت لیبی و سوریه، این رژیم نهایت تلاش خود را کرد تا آمریکا را به دخالت نظامی گسترده در سوریه و سرنگونی بشار اسد، یکی از سرسختترین دشمنان این رژیم، ترغیب و حتی مجبور کند. در سفر آوریل 2013 چاک هاگل، وزیر دفاع جدید آمریکا به تلآویو، این رژیم اسنادی را در مورد ادعای به کارگیری سلاحهای شیمیایی توسط ارتش سوریه را منتشر کرد و وزیر دفاع آمریکا را زیر شدیدترین فشارها برای اعلام مداخله نظامی گسترده در سوریه گذاشت که البته ناکام ماند. با قدرتگیری داعش و بویژه سقوط موصل و اعلام ائتلاف آمریکایی ضدداعش پس از سر بریده شدن اتباع آمریکایی، عملا این رژیم منافع خود را در تداوم بحران به همین صورت در تضعیف همزمان دولت و ارتش سوریه به عنوان مهمترین خط مقدم در مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه این رژیم و سرکوب گروههای تکفیری ـ جهادی که در نهایت و در صورت تسلط کامل بر منطقه میتوانند خطری بالقوه و دائمی در مرزهای این رژیم ایجاد کنند، میباشد. در روابط خارجی بویژه در تماس با کشورهایی نظیر روسیه، این رژیم از سال 2013 تاکنون دو هدف اصلی را در سوریه دنبال کرده است؛ اول قطع مسیر جریان کمکهای محور مقاومت به حزبالله و دوم حفظ امنیت و تسلط بر بلندیهای جولان در این راستا سعی کرده حملات گاه و بیگاهش به نیروهای حزبالله و ارتش سوریه با حداقل تداخل با دیگر نیروهای عملکننده در سوریه ادامه یابد. نکته دوم انزوای روزافزونی است که این رژیم در سال 2011 با ادامه سیاست شهرکسازی در ارتباط با کشورهای اروپایی و آمریکا با آن مواجه بود و با موجی از محکومیت شهرکسازی در کنار شناسایی یکطرفه دولت فلسطین مواجه شد. رژیم صهیونیستی برای مقابله با این موج بیسابقه، سعی کرده است سیاستهای متفاوتی را در قبال سایر مناطق دنبال کند. از یکسو به دنبال بازیابی روابطش با کشورهایی نظیر ترکیه، مصر و اردن بوده است که سابقا با این رژیم روابط گرمی داشتهاند و در سالهای اخیر با این رژیم دچار تنشهایی شدهاند. به موازات این تلاشها این رژیم سعی کرده است نوعی از همسویی را با کشورهایی نظیر عربستان، امارات و بحرین با دامن زدن به تنش مصنوعی این کشورها با ایران را نمایش دهد. در همین حال، رژیم صهیونیستی در روابط با روسیه سعی کرده است ضمن تلاش برای بهبود یا حداقل حفظ وضع موجود در این روابط به منظور پیگیری سیاست دوستونی خود در سوریه، با بزرگنمایی این روابط حساسیت متحدان روسیه در منطقه را برانگیزد. در کنار اینها این رژیم سیاست فعالی را در قبال کشورهای آفریقایی بویژه کشورهای واقع در منطقه حساس شاخ آفریقا برای بهرهبرداری از آنها به منظور کسب مشروعیت و خرید رای آنها در سازمان ملل و نظایر آن در پیش گرفته است. سخن پایانی این که رژیم صهیونیستی بزرگترین برنده جنگ و وضع آشفته فعلی در خاورمیانه است و کشورهای این منطقه میبایست هر چه زودتر با تمرکز بر دشمن اصلی و واقعیشان، همه امکانات خود را برای مقابله با طرحهای خطرناکی چون طرح یینون که مجدد فعال شده است، بسیج کنند. به علاوه هوشیاری کشورهای منطقه در مورد نمایشهای این رژیم برای جلوگیری از اشاعه جو بدبینی و وخاوت وضع آشفته فعلی ضروری است. علیرضا میریوسفی رئیس گروه مطالعات خاورمیانه دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی
چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 03:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]