تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سجده شكر برهرمسلمانى واجب است،با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828167437




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به اولين دوسالا‌نه بين‌المللي عكس جهان اسلا‌م؛شله‌زردي براي جيمز نچوي - حجت سپهوند


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نگاهي به اولين دوسالا‌نه بين‌المللي عكس جهان اسلا‌م؛شله‌زردي براي جيمز نچوي - حجت سپهوند


كشور ما ايران از هر طرف كه به آن نگاه كنيم از معدود كشورهاي پرخبر و پرحادثه‌خيز حداقل طي اين 3 دهه اخير بوده است. بي‌گمان يكي از دلا‌يل اصلي روي‌آوردن بسياري به عكاسي همين اتفاقات و رويدادهاي عجيب و غريب در حوزه اجتماعي است و از آنجايي كه مردم ما دوست دارند در مورد همه چيز نظر بدهند بسياري از آنها كه عكاس نبودند به عكاسي روي آوردند و حالا‌ چه دوست داشته باشيم و چه دوست نداشته باشيم كشورمان پر از عكاس است. شايد اگر لقب سرزمين عكاسان و سرزمين را براي نام ايران انتخاب كنيم به بيراهه نرفته‌ايم.

نمي‌دانم اين حسن عكاسي ماست يا از مظلوميت آن، كه تاكنون نتوانسته تعادلي ميان اين همه طرفدار عكاسي و در نهايت خروجي آن برقرار كند و هر وقت به نسبت اين همه عكاس و تعداد معدود عكاسي كه باقي مي‌ماند دقت مي‌كنيم بيشتر به عمق ماجرا پي مي‌بريم. هدف از روي آوردن اين همه عكاس به عكاسي، آن هم در شرايط جامعه ما فقط سرگرمي و ابراز وجود باشد كه بسياري از آنان از اين شاخه به آن شاخه مي‌پرند، شاخه‌اي كه كمتر به انسان به‌عنوان سوژه نياز دارد و اصولا‌ به درد انسان‌ها كاري ندارد. اگر نگاهمان را قدري به بيرون از سرزمين خودمان بيندازيم، اگر نامي از عكسي يا عكاساني برجاي مانده آنجايي است كه انسان‌محور بوده‌اند و درد و رنج ديگران را درد و رنج خود دانسته‌‌اند. با اين توضيح مي‌خواهم بدانم شأن نزول اين همه جشنواره و مسابقه به چه معنايي است و در كجا، زبان حال عكاسي و فضاي جامعه ما بوده‌است؟! سالا‌نه نزديك به 20 نمايشگاه و مسابقه عكس داريم. محصول اين همه جايزه و هزينه به كجا سرريز مي‌شود؟ غير از اين است كه بسياري به عكاسي غيرهدفمند روي مي‌آورند. در اين ميان نگاهي داريم به دوسالا‌نه بين‌المللي عكس جهان اسلا‌م با موضوع اين دوسالا‌نه با همت فرهنگستان هنر و حمايت دفتر هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌مي در موسسه صبا تهران برگزار گرديد.

عكس، آن برشي از زمان است كه قبل از آنكه شما آن را ببينيد عكاس آن را ديده است و قبل از آنكه شما آن را درك كنيد، در ذهن عكاس ثبت شده است. ثبت يك برش از زمان كه محصول انديشه عكاسي (سوبژكتيو) و فرآيند دوربين (ابژكتيو) پس از عبور از اين دهليزها در حضور ديدگان شما مي‌ايستد تا انديشه ما از مفهوم اين عكس راه برداشت آزاد خود را آغاز نمايد. بحث بنده در اين باب در مورد عكاسي مستند اجتماعي است كه يكي از شاخه‌هاي اصلي و پايه‌اي عكاسي خبري به شمار مي‌رود. در هر دو گرايش سوژه اصلي انسان، محيط كار و ابزارهاي زندگي و خلا‌صه هر عكسي كه نگاه ما را به‌سوي هدفي خاص سوق دهد، تا بتواند با همين بيان و هدف آن هم در نگاهي كلي و به وضعي كه آدم‌ها در آن دچار مشكل و يا آسيب‌هاي روحي و جسمي شده‌اند را نشان دهد. قدرت عكس در جهان امروز بر كسي پوشيده نيست. عكس همانطور كه مي‌تواند از انسان حمايت كند، از حق او دفاع كند، ظالم را رسوا كند و زشتي‌‌ها را از بين ببرد، مي‌تواند باعث همدلي، همبستگي و تعالي روح جمعي خانواده بشري نيز بشود.

به 3 دليل مي‌توان گفت كه اولين دوسالا‌نه عكس جهان اسلا‌م از اعتبار بسيار بالا‌يي نزد عكاسان برخوردار بوده است.

1-‌عنوان اين دوسالا‌نه است. اين نام به تنهايي بسيار مهم و باارزش است، چراكه گستره بسيار زيادي را در سراسر جهان به خود اختصاص مي‌دهد و خانواده مسلمان نيز از چنان تنوع زيستي فرهنگي، نژادي، قومي و آئيني متنوع برخوردار بوده كه بي‌درنگ در ذهن مخاطب عكاس سطح مسابقه را خودبه‌خود بالا‌ مي‌برد، زيرا آنها چنين تصوري را دارند كه در اين نمايشگاه قطعا تنوع عكاس‌ها و عكس‌ها باعث بالا‌رفتن سطح كيفي و كمي ‌آن خواهد بود. پس به همين دليل اين نمايشگاه در سطح بسيار حرفه‌اي و به تعبيري كلا‌س ‌A برگزار خواهد شد. ‌

2-‌ كشور برگزاركننده - سرزمين ايران -همواره طي اين 3 دهه اخير بسيار مورد توجه خاص رسانه‌ها بوده و هست و اهميت برگزاري برنامه‌ها و جشنواره‌هاي فرهنگي - هنري در سطح بين‌المللي از ويژ‌گي‌هاي مهم آن بوده است، چراكه حداقل‌ترين خواست برگزاركنندگان محصولا‌ت فرهنگي و هنري در كشورمان قصد ارسال پيام و تاثيرگذاري در بين هنرمندان مسلمان و غيرمسلمان در سراسر جهان بوده و خواهد بود. پس اين دوسالا‌نه به‌خاطر اين ويژگي نيز بسيار بااهميت بوده است.

3-‌حضور جيمز نچوي به عنوان داور: جيمز نچوي به خودي خود كافي است تا سطح كيفي يك مسابقه را بالا‌ ببرد و انگيزه حضور خيل عظيم عكاسان را به هر نمايشگاه و مسابقه‌اي هموار سازد. با توجه به اين 3 دليل كه عنوان شد، دوسالا‌نه مي‌تواند به همين سادگي و بدون دردسر از اعتبار بسيار بالا‌يي برخوردار شود. آيا اين 3 عامل توانسته است در پايان، آن نيازها و سطح كيفي خود را حفظ كند؟! اگر به نمايشگاه و كتاب اولين دوسالا‌نه عكس جهان اسلا‌م به دقت نگاهي بينداريم به پاسخ اين سوال خواهيم رسيد. در مقايسه اين دوسالا‌نه با مسابقه كه در سال 83 برگزار شد مي‌توان به آساني دريافت كه سطح كيفي و همچنين حضور عكاسان صاحب سبك و حرفه‌اي حداقل از كشور مبدا تا چه اندازه پررنگ و اثرگذار بود؟ آيا برگزاركنندگان دغدغه حضور عكاسان داخلي برايشان آنقدر بي‌اهميت بود كه حتي به خودشان اجازه ندادند تا از عكاسان حرفه‌اي و بنام دعوت كنند. عكاساني نظير، آلفرد يعقوب‌زاده، جهانگير رزمي، نصرالله كسرائيان، محمد صياد، محمد فرنود، محسن شانديز، محسن راستاني، مجيد سعيدي، حسن سربخشيان، عباس كوثري، رضا معطريان، جواد منتظري، اميرعلي جواديان، يلدا معيري، نيوشا توكليان، جاسم غضبانپور، محمد اسلا‌مي‌راد، بهروز مهري، وحيد سالمي، راهب هماوندي، ساتيار امامي، نادر داودي و جمشيد بايرامي. نكته جالب در مورد جمشيد بايرامي اينكه وي اختصاصا در زمينه آيين‌ها و مراسم‌هاي مذهبي بسيار فعال بوده و چند كتاب نيز نظير به چاپ رسانده است. آيا او نمي‌توانست گزينه مناسبي براي داوري در اين دوسالا‌نه باشد؟ يا حتي به عنوان يك شركت‌كننده ساده؟ چرا بايد از حضور اين همه عكاس توانا و خوشنام كشورمان محروم بمانيم؟! اگر نگاهي دقيق به تيم ملي داوري طي اين 3 دهه بيندازيم چند درصد از داوران محترم پاي ثابت اكثر مسابقات بوده و هستند و چند درصد در موضوع مسابقه فعاليت جدي و مستمر داشته‌اند؟

در مقدمه كتاب اولين دوسالا‌نه بين‌المللي عكس جهان اسلا‌م (كه به دلا‌يلي كه اشاره خواهم كرد نشان مي‌دهد كه اين مقدمه پيش‌تر از نمايشگاه و مسابقه نوشته شده) آمده است: برايشان جالب و جذاب بوده و موضوع كارشان را تعيين كرده است، نيازمند فضا و عرصه‌اي هستند كه در حمايت آن، آثار خود را عرضه كنند و تمركز خويش را بر اين حيطه تثبيت نمايند. حيطه‌اي كه رنگارنگي و گوناگوني و تنوع و تكثري به نهايت و در حد كمال دارد؛ به وسعت همه قوميت‌ها و مدنيت‌ها و شيوه‌هاي زندگي و همزيستي در دنياي اسلا‌م. در نخستين دوره دوسالا‌نه را مورد توجه قرار داده‌ايم. خانواده در جوامع اسلا‌مي اصلي‌ترين كانون و بستر شكل‌گيري هويت فردي و الگوبخش حيات جمعي براي هر فرد به‌شمار مي‌رود. قداست و حرمت نهاد خانواده و اهميت محوري آن در فرهنگ تربيتي و نظام اخلا‌قي و ارزشي اسلا‌م سبب شده است كه بسي از نمودها و پيوندها را در آن بتوان مشاهده كرد تا منظري چشمگير از كليت جهان اسلا‌م باشد. جلوه آيين‌ها، آداب و رسوم و سنت‌هاي فرهنگي و بومي هر خانواده مسلمان حضوري بايسته و تمام دارد. ‌

همچنين حال و هوا و فضاي زندگي و تنوع شيوه‌هاي زندگي جوامع مسلمان را در خانواده‌ها به عنوان هسته بنيادي نظام اجتماعي اسلا‌م بازتابيده است كه موضوعي پرجاذبه براي نگاه‌هاي جست‌وجوگر و خلا‌ق عكاساني است كه مي‌خواهند لحظه‌ها و جلوه‌هاي قابل تماشا و تامل را در كار خود كشف و ثبت كنند. هدف ديگر اين دوسالا‌نه كه جشنواره‌اي تصويري در سطح جهاني خواهد بود آن است كه موضوع جهان اسلا‌م از نگاه‌هاي مختلف و متنوع ديده و بيان شود. رمز و رازها، لطافت‌ها و زيبايي‌هاي زيستن بر اين پهنه عظيم هويت، سنت و فرهنگ مي‌تواند نقطه عطف چشم‌هاي كاوشگر و حساس باشد. ديگر هدف اين دوسالا‌نه شناسايي استعدادها، خلا‌قيت‌ها و توان‌هاي نويافته و ناشناخته و بسترسازي و در نهايت جريان‌سازي اين حركت است و نيز كشف هنرمندان جوان و نوظهور و شناسايي ظرافت‌ها و قابليت‌هاي آنان و حمايت از آنها تا رسيدن به تكامل. اميد است كه اين دوسالا‌نه چون دوسالا‌نه‌هاي ديگر جهان اسلا‌م، با همدلي و همراستايي در ميان هنرمندان نقشي از خود به يادگار گذارد.>

و اما آنچه از مقدمه كتاب برمي‌آيد اين است كه محصول به‌دست آمده از اين دوسالا‌نه يعني نمايشگاه و كتاب عكس، حكايت از كم‌توجهي در ارائه موضوع و بيان خواسته متوليان اين دوسالا‌نه؛ يعني شور، زندگي، كانون خانواده مسلمان، انسجام، كيفيت زندگي، فرهنگ، تربيت، هويت فردي الگوي حيات اجتماعي و... دارد.

روح كلي اين دوسالا‌نه رنجي را نشان مي‌دهد كه مسلمانان طي چند دهه اخير متحمل شده‌اند و اين عنصر گم‌شده‌‌اي است كه نه با عنوان نمايشگاه ارتباطي پيدا مي‌كند و نه با مقدمه كتاب كه پيشاني و حرف آخر برگزاركنندگان است. فحواي كلا‌م بانيان اولين دوسالا‌نه عكس جهان اسلا‌م، انسجام، شور زندگي، قوميت‌ها، فرهنگ‌ها و تنوع زيستي مسلمانان است كه اگر بخواهيم جان كلا‌م آن را در يك كلمه تعريف كنيم فقط به مي‌رسيم. حاشا كه بيش از 50 درصد عكس‌ها در يك كلا‌م را به ذهن متبادر مي‌كند و اين عكس‌ها خواه خواسته و خواه ناخواسته پيش به سوي اين مفهوم رفته است كه چرا عكاسان مسلمان و غيرمسلمان نگاهشان به زندگي مسلمانان بيشتر جنبه كليشه‌اي دارد. اگر عكس‌‌هاي مربوط به عبادت كه بيشتر آنها به عكس‌هاي كارت‌پستالي كه هزاران بار ديده شده مربوط مي‌شود را از ديگر عكس‌ها جدا كنيم به نظر شما عكس‌هايي خواهد ماند كه بتواند از نام جهان اسلا‌م و خانواده مسلمان دفاع و يا آن را بيان كند؟ در مقدمه كتاب نامي از مظلوميت مردم فلسطين به ميان نيامده است، حرفي از تجاوز اسرائيل به لبنان و فلسطين زده نشده، اشاره‌اي به جنايات در بوسني و هرزگوين نيست، يا تجاوز آمريكا به عراق و افغانستان و حتي سخني از بهداشت مسلمانان به ميان نيامده و خلا‌صه چيزي نظير جمله‌اي كه فرستندگان عكس‌ها دريابند كه موضوع پيرامون مشكلا‌ت خانواده مسلمانان است. آنچه از اين نمايشگاه و كتاب درمي‌يابيم، رنج، بلا‌ياي طبيعي، عدم بهداشت، فقر، مرگ، بيماري، آوارگي، بي‌تحركي، تجاوز بيگانگان و... است. آيا اين تصور درستي بوده كه متوليان دوسالا‌نه از عكاسان انتظار داشته‌اند؟ و يا فهم عكاسان در ارائه موضوع دچار سوءبرداشت شده است؟ كدام عكس‌ها توانسته‌اند انسجام نهاد خانواده مسلمان را نشان دهند؟ منظور برگزاركنندگان از انسجام خانواده عكسي است كه يك خانواده را نشان مي‌دهد كه زير يك كرسي در حال خوردن هندوانه و بعضا انار هستند؟ و شايد منظورشان عكسي است كه يك خانواده 4 نفره بنگلا‌دشي را نشان مي‌دهد در حالي كه بدون كلا‌ه ايمني سوار موتورسيكلت گازي و شايد شارژي به سمت نامعلومي در حركتند؟ اين عكس‌ها مفهوم خانواده در جهان اسلا‌م است كه براي بيننده ناآشنا با فرهنگ اين سرزمين معنايي ديگر را به ذهن متبادر مي‌كند؟ آنچه متوليان از آن به نام رمز و رازها، لطافت‌ها و زيبايي‌هاي زيستن بر اين پهنه عظيم انتظار داشته‌اند كجا و به چه مفهومي در عكس‌ها آمده است؟ منظور از شادي، عروسي و عبور يك عروس‌از كنار يك تانك است؟ چطور امكان دارد كه در اين پهنه عظيم هويت خانواده فقط عكس‌هايي معمولي با موضوع شادي و شور زندگي كه در اين دوسالا‌نه به نزول مفهوم داده فقط عكس‌هايي باشد كه از ايران به نمايشگاه ارسال شده است؟ در جاهاي ديگر اين گيتي احتمالا‌ به خاطر مشغله‌هاي فراوان، مردم كمتر به ازدواج فكر مي‌كنند. به نظر شما ديدن اين تعداد معدود و تكراري عكس‌هاي شادي و عروسي، اين مفهوم را به ذهن متبادر نمي‌كند كه در گستره زندگي جوامع بشري خاصه جوامع مسلمانان وجود عامل بسيار مهمي به نام باعث شده كه زيست انسان‌ها از تنوع بسيار بالا‌يي به لحاظ شكلي در همه ابعاد زندگي مسلمانان برخوردار باشد. براي نمونه مي‌خواهم از دو عكس بسيار عالي اين نمايشگاه ياد كنم كه هم با تاكيد بر مفهوم نهاد خانواده و هم با تاكيد بر عنصر شكل بسيار زيبايي يافته‌اند. عكس اول اثر اسپن راسموسن با عنوان است. اين اثر تعداد زيادي از مسلمانان منطقه را نشان مي‌دهد كه در ميان خرابه‌هاي زلزله در حال برگزاري نماز جماعت هستند. اين عكس، عكسي بسيار ساده و با تركيب‌بندي قوي‌ كه درست در لحظه توسط عكاس نروژي ثبت شده است. آنچه در اين عكس هر مخاطبي دريافت خواهد كرد انسجام نهاد خانواده مسلمان با محوريت و همچنين پذيرفتن قضا و قدر است كه جزو اصول عقايد در دين اسلا‌م است. در اين عكس سجده در برابر خداوند متعال به عنوان مهر تاييدي است كه اين مسلمانان بر اتحاد، انسجام، وحدت و همدلي خود زده‌اند. عكس دوم اثر شعيب‌فاروغي با موضوع از كشور بنگلا‌دش. در اين عكس يك نهاد كوچك خانواده دانش‌آموزي را مي‌بينيم كه به آموختن مسائل ديني حول محور به عنوان راهنما جمع شده‌اند. عكسي با نگاهي دقيق و با تاكيد بر جايگاه و نحوه نشستن شاگردان به شكل يك مربع كه حكايت از تساوي جايگاه‌هاست و نبود كتاب در دستان دانش‌آموزان بيشتر به مفهوم تبيين مباني نظري از طرف استاد به شاگردان است و فضاي آرام و حوضچه مجاور آنان روحي بسيار آرامبخش به فضاي درس و تعليم داده است. در بخش‌ها، آيين‌ها و مراسم سنتي و مذهبي باز هم با چند نمونه بسيار شناخته‌شده (براي ما) روبه‌رو هستيم كه همگي آنها از نگاه عكاسانه به موضوع رنج مي‌برند. موضوعاتي نظير آش شله‌زرد، خرما، حلوا، پنير و سبزي و ... اصولا‌ براي نشان دادن يك موضوع مهم و آشنايي هرچه بهتر مخاطب‌هايي كه در فرهنگ‌هاي مختلفي قرار دارند بسيار مهم است كه با يك مجموعه عكس قوي و با تامل از طرف عكاس مواجه شوند، در غير اين صورت نه تنها افراد ناآشنا با آن فرهنگ درك صحيحي از عكس‌ها نخواهند داشت بلكه در بسياري از موارد نشان داده كه نتيجه معكوس داشته است. براي نمونه در مجموعه چه نكته‌جالب و جذابي وجود دارد، چه تكنيك و خلا‌قيتي عكاس به خرج داده تا بتواند اين سنت پسنديده را به شكلي حرفه‌اي براي درك و تاثيرگذاري بيشتر بر ساير مخاطبان ارائه دهد؟ غير از اين است كه هيات محترم داوران در اين حوزه نيز با عكس‌هاي معدودي مواجه بوده‌اند و يا اينكه مجموعه‌هاي قوي و با انديشه‌اي توسط عكاسان حرفه‌اي و فعال در اين حوزه‌ها ارائه نشده است. نكته غم‌انگيز اين مجموعه و چند مجموعه مشابه استفاده از دوربين‌هاي نيمه‌حرفه‌اي مي‌باشد كه به دليل قدرت save پايين،‌عكاس ناگزير مي‌شود كه براي تهيه عكس از نور فلا‌ش استفاده كند. همچنين كادر مربع اين دوربين‌ها اجازه نمي‌دهد كه فرد عكاس بتواند تركيب‌بندي خوبي براي موضوعش بيابد. شايد اين ضعف عكاسان نباشد بلكه ضعف شديد اين دوسالا‌نه و بي‌تفاوتي هيات محترم داوران بوده است كه اين عكس ها كه هيچ دليل فني و محتوايي و هنري ندارند، توانسته‌اند در كتاب نمايشگاه به چاپ برسند و نام عكاسان ايراني را بر پيشاني خود به يدك بكشند. به نظر شما با ديدن اين عكس‌ها بهتر نيست بگوييم چقدر خوب شد كه جاي جيمز نچوي خالي است...! مجموعه افطاري چه ويژگي‌عكاسانه‌اي دارد؟ راه يافتن اين تعداد عكس به يكي از مشكل‌ترين بخش‌هاي مسابقه يعني كه همواره طي اين چند سال تلا‌ش شده كه معني مجموعه عكس بين عكاسان جا بيفتد و در بسياري از مسابقات شاهد بوده‌ايم در بخش بسياري از مجموعه‌عكس‌هاي عكاسان حتي حرفه‌اي نتوانسته‌اند نظر هيات داوران را به خود جلب كنند و به مسابقه راه يابند. چه اتفاقي افتاده كه هيات محترم داوران تعريف مجموعه عكس را فداي چند بشقاب خرما و حلوا كرده‌اند؟ ‌

بسيار خوشحال مي‌شويم اگر چند نفر از هنرمنداني را كه در اين نمايشگاه كشف كرده‌ايد و به تعريف مقدمه كتاب سعي در تكامل آنها داريد براي جامعه عكاسي معرفي كنيد. فقدان مباحث نظري و عدم ارائه يك تعريف درست چه از عكس (تك‌عكس، مجموعه) باعث شده كه همواره ما شاهد به وجود آمدن بسياري از مسابقات و جوايز عكاسي باشيم و اين پديده نيز مثل بسياري از برنامه‌ها ومسابقات تلويزيوني با رويكردي تكراري و غيرخلا‌قانه فقط به يك سرگرمي آزاردهنده تبديل شده‌اند تا يك انديشه، كه بتواند راهگشاي فصلي از زندگي ما باشد و همه اين مسابقات بعد از چند روزي فراموش مي‌شوند. در حوزه عكس نيز همين رويكرد وجود دارد؛ بي‌انگيزگي باعث شده كه تيم ملي هيات داوران شكل بگيرد و در نهايت آنچه برايشان اهميت كمتري دارد ضعف عكاسي ما زود بزرگ شدن عكاسان ما و وداع با دوربين است. پوشيدن رداي آنها را به افرادي تبديل مي‌كند تا عكاساني پيگير و توانا كه تا مرز به عكاسي مي‌پردازند. مگر تعريف عكاس چيست؟ انديشيدن و عكس گرفتن.

راه زندگي فقط از گذرگاه عكاسي مي‌گذرد، در غير اين صورت مثل بسياري از داوران به كارمنداني تبديل مي‌شويم كه يا به روي مي‌آورند و يا اينكه به بازپروري عكس‌هاي گذشته پرداخته و در اوج آن به جمع‌آوري عكس‌هاي ديگران مي‌پردازيم. گم شدن عنصر اصلي يعني تلا‌ش براي رفع زشتي‌ها و نجات انسان‌ها از درد و رنجي كه مي‌كشند. امروزه عكاسي، ما را به سمتي مي‌برد كه هر روزه از پرداختن به وظيفه اصلي‌مان دور و دورتر مي‌شويم. اگر كمي به اين موضوعات مسابقات بينديشيم درك اين مساله قدري برايمان آسان مي‌شود. همه چيز در اين سرزمين موضوع مسابقه مي‌شود؛ از كف دريا بگيريد تا نوك كوه‌ها، از آشپزخانه تا اتاق‌خواب؛ از اسب بگيريد تا پرندگان، از ته‌مانده يك بشقاب تا لونگ حمام، از اتو تا چلا‌ندن يك حوله، از قوطي مچاله‌شده تا ته‌سيگار و خلا‌صه هر چيزي كه مشكل ما نيست...!

چنين گفت جيمز نچوي

بعيد مي‌دانم عكاسي در كره زمين يافت شود كه نام جيمز نچوي را نشنيده باشد، مگر آن دسته از عكاساني كه به علت قطع برق نتوانسته باشند به اينترنت دسترسي داشته باشند. من به همراه دو تن از دوستان عكاس طي جنگ آمريكا عليه افغانستان در منطقه مرزي بين قندهار و چمن پاكستان به مدت چند روزي توفيق اجباري نصيب‌مان شد تا در كنار يكي از شجاع‌ترين و پيگيرترين عكاسان اجتماعي و جنگ در طول تاريخ عكاسي حضور داشته باشيم و او را فردي بسيار باهوش و بيقرار يافتيم. بعيد مي‌دانم تاكنون به جايي اعزام شده باشد كه نتوانسته باشد عكس‌هايي بي‌بديل تهيه كند. جنس كار جيمز نچوي بيشتر مستند اجتماعي با گرايش (فقر،كار، ايدز، زنان) و خلا‌صه هر جايي كه انسان‌ها رنجي را متحمل مي‌شوند او حضور مي‌يابد و در حوزه خبري هم هرجايي كه حادثه‌اي كه به لحاظ سياسي در كشورهاي جهان در حال رخ دادن است حضور دارد،

مثل درگيري‌هاي داخلي و انتخابات بسيار حساس. كمتر ديده‌شده كه مثلا‌ اگر براي ثبت يك جنگ داخلي به كشوري اعزام شود و يا در فلا‌ن كشور قحطي‌زده مشغول عكاسي باشد از معماري و بناهاي تاريخي آنجا عكاسي كند. جنس كار او انسان است؛ انساني كه در حادثه شكل مي‌گيرد در حادثه زندگي مي‌كند و باز هم در همان حادثه‌اي از پا درمي‌آيد و او وظيفه خود مي‌داند، با وجود خطرات بسيار جدي و فراوان به ثبت اين رويدادها بپردازد و به تعبير من به سوژه‌اش مي‌افزايد. كسي كه از خطر مرگ مي‌گريزد و نمي‌هراسد سايه خود را بر زندگي مي‌گستراند و مرگ را دست به سر مي‌كند. اگر چه جيمز نچوي هيچ‌گاه به صورت مستمر با عكاسان به گفت‌وگو ننشسته است، اما هر گاه كه به بهانه نمايشگاهي از عكس‌هايش سخني به ميان مي‌آورد حكايت از روح خستگي‌ناپذير و پوياي او دارد و همين گفته‌ها براي عكاسان ما به يادگار خواهد ماند. به نظر شما با اين همه اثري كه او خلق كرده است آيا جاي آرزويي براي عكاسان باقي مي‌ماند كه انتظار شدن او را داشته باشند. او هميشه خود را در حال آموزيدن از جهان اطرافش مي‌داند و با عكس گرفتنش به ما مي‌آموزد كه اگر حرفي براي گفتن داريد دوربين را زمين نگذاريد و اگر مي‌خواهيد كه عكاس بمانيد آرزو كنيد كه عكاس بميريد. مگر زندگي چه معنايي دارد جز اينكه ما به آن معني مي‌دهيم. مثل كاوه گلستان كه مرگ هم نتوانست جاي خالي او را پر كند، اگرچه او امروز در ميان ما نيست اما وقتي به او فكر مي‌كنيم درمي‌يابيم كه تا آخرين روز حياتش عكاس ماند...

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 پنجشنبه 30 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن