محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841957948
نگاه زنانه يا نگاه جوانمردانه و فرازماني؟!
واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نگاه زنانه يا نگاه جوانمردانه و فرازماني؟!
اشاره:
در سايت “كانون زنان” مقاله گفتگو گونهاى تحت عنوان “معناى فضيلت مردان و حقوق اقتصادى زنان در قرآن” از خانم هاله سحابى وارد شده است كه از جهات گوناگون قابل تامل است. در اين مقاله گفتگو گونه، تلاش شده است تا نگاه قرآن و كارشناسان قرآنى را نسبت به زنان، نگاه ناموفق و ناميمون جلوه دهد. از اين روى شبهاتى را در اين راستا طرح نموده و خود به جواب آن پرداخته است. هرچند چنين دغدغهاى از يك خانم قرآنپژوه شايسته تقدير وتعريف است ولى بىدقتىها و حرفهاى غيركارشناسانه نيز هميشه در ترازوى نقد و بررسى قيمتگذارى و كدگذارى مىشود. متن موردنظر نيز چنين است و از اين روى پارهاى از آن در اين نوشتار مورد مداقه و نقد و بررسى قرار مىگيرد؛
شبهه
بخشى از شبهاتى كه در اين متن گفتگو گونه مطرح گشته اين است كه: “در احكام قرآنى نسبت به زن، قيموميتى و سرپرستواره نگريسته شده است. گويى مردان مسئول احقاق حقوق زن هستند چه در مقام همسر و چه در مقام پدر”. همچنين آمده است: “هرجا در قرآن سخن از برترى و فضيلت كسى بر ديگرى است، دليلش غالبا همان برترىها در امكانات و توانايىهاى دنيايى بوده است. هرجا در قرآن از فضيلت صحبت شده است، مراد روزي، قدرت، علم، دانش و مهارت است... بنابراين اگر در آن روزگار مرد خطاب آيات قرآن است به اين دليل بوده كه در آن دوره امكانات بيشتر از زن داشته است اما اين روزها ديگر فضيلت به معنايى كه در قرآن آمده است صرفا به مرد محدود نمىشود و زنان نيز در جامعه از سطوح مختلف فضيلت برخوردار شدهاند.”
همچنين آمده است: “قوام بودن مرد بر زن و اينكه رجال قوامون علىالنسا معرفى شدهاند از جمله خطابهاى توصيفى است و نه دستوري...”
جوابى روشمندانه و واقعبينانه با نگاه جوانمردانه
قبل از آنكه نگاه به قرآن، زنانه و يا مردانه باشد، بايد نگاه جوانمردانه و همهجانبه باشد تا با جهانى بودن قرآن و جاودانگى آن تنافى پيدا نكند. از اين روى هرگاه بحث قيموميت مرد بر زن مطرح مىشود بايد دقيق و عميق مطرح شود تا حق قرآن درست ادا شود. طرح اين بحث به صورت فصلى و موسمى كه مرد زمانى به علت مشكلات اقتصادى زن، به او قيموميت و سرپرستوارگى مىداشته هم اكنون كه زن از نظر اقتصادى به استقلال دست يافته است، ديگر به قيموميت و سرپرستوارگى مرد نياز ندارد و به آن رضايت هم نمىدهد، بحث درستى به نظر نمىرسد و با جهانى بودن قرآن و جاودانگى آن همخوانى ندارد. چون قرآن، اين كتاب آسمانى درباره زن و مرد بىهيچ اغراق و سياستبازي، انديشه به حق خود را بازگفته و موقعيت حقيقى هر يك را بهطور روشن بيان كرده و تماميت در خلقت و هدايت را بهطور مشترك به زن و مرد عطا فرموده است.
اگر خداوند در آفرينش انسان از زيبايى و حسن و كمال، سخن رانده و به خود مباهات كرده، هم نسبت به زن و هم نسبت به مرد فرموده است: “وتبارك الله احسن الخالقين؛ آفرين بر خدا كه بهترين خلقكنندگان است.” (1)
اسلام براى هريك از زن و مرد وظايف روشن و مشخصى قرار داده است تا در مقابل يكديگر مسئول باشند. شريعت همنوا با عقل، حاكميت محدود را در جهات مديريت براى مرد قرار داده و زن را به منظور ايجاد و حركت حقيقى در اين جهات، تابع مرد شمرده است، ولى زور، ظلم، ستم و مردسالارى استبدادى و فرعونمآبانه را در امور زندگى نفى و رد كرده و موقعيتهاى برجسته و زمينههاى خاص ارزشى زن را بهطور شفاف بيان نموده است.
تنها چيزى كه بايد در رفتارهاى اجتماعى و تمام شئون زندگى زناشويى حاكم باشد، عقل و شريعت است. درواقع زن و مرد بايد در رفتارشان تابع حق و عقل باشند. حق تعالى زن را در جهات خاص و معدودى تابع مرد قرار داده است، همانطور كه در دستهاى از امور زن را موقعيت ممتاز بخشيده است، بنابراين مرد نمىتواند ظالمانه حكم كند و زن نيز نبايد از شوهر خود در معصيت الهى تبعيت كند.(2)
در واقع يك دسته تقسيمهاى زيبايى براى زن و مرد ترسيم شده است و از حدود آن نبايد تجاوز كرد. اين غير از اين است كه ما احكام قرآنى و دين را فصلى و موسمى و براى يك زمان و مكان خاص بدانيم.
وقتى از قيموميت مرد سخن به ميان مىآيد يك سلسله مزاياى اجرايى و مديريتى براى مرد مطرح است و آن هم مديريت شرعى يعنى تا زمانى كه به دستور شرع مقدس اسلام عمل كند و از حد و مرز آن خارج نشود، مديريت دارد و كارهاى اجرايى خانه و خانواده را بر دوش دارد. هرگاه از حدود شرع تجاوز كند و نتواند درست انجام وظيفه كند، اين حق از او سلب و به ديگرى واگذار مىشود. در مورد زن نيز مسئله اينگونه است... ولى در اصول بنيادى تقرب و تكامل بين زن و مرد فرقى نيست، بهعنوان نمونه وقتى زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن بهعنوان دو صنف مطرح است هرگز مرد، قوام و قيم زن نيست و زن هم در تحت قيموميت مرد نيست. “الرجال قوامون على النساء”(3) مربوط به آنجايى است كه زن در مقابل شوهر وشوهر در مقابل زن باشد كه در آن صورت سخن از قوام بودن به ميان مىآيد، به اضافه آنكه قوام بودن نشانه كمال وتقرب به سوى حق تعالى نيست، همچنان كه در تمامى وزارتخانهها و جامعههاى بشرى و مراكز گوناگون، افرادى هستند كه قوام ديگرى هستند و اين مديريت فخر معنويت نيست بلكه يك كار اجرايى است و فقط يك مسئوليت اجرايى و مديريتي.
مسائل اجتماعى و شم اقتصادى و تلاش و كوشش براى تحصيل مال و تامين نيازمندىهاى منزل و اداره زندگى را مرد بهتر به عهده مىگيرد و چون مسئول تامين هزينه،مرد است و مرد هفتاد سال، صدسال، بلكه مادام العمر واجب النفقه است و اين خود بار مسئوليتى بسيار سنگين را بر دوش مرد مىگذارد و در صورت تعدى و تخطى از دستور شرع مقدس، مرد را محكوم و مجازات مىنمايد... از اين روى سرپرستى و حفاظت داخلى منزل هم با مرد است و اين يك وظيفه است نه فضيلت. دوم قوام بودن كه قرآن شريف بدان پرداخته است، وظيفه و انجام وظيفه است.(4)
گرچه “الرجال قوامون على النساء” جمله خبريه است ولى روحش انشاء است يعنى اى مردها شما قوام منزل باشيد، سرپرست منزل باشيد، كارهاى بيرون منزل را انجام دهيد، اداره زندگى را در منزل به عهده بگيريد و آسايش و آرامش خود و خانواده را در منزل تامين و فراهم سازيد، چه زن صاحب ثروت كلان باشد و چه فقير.
برخى قيموميت را به معناى اسير بودن زن معنا مىكنند كه بسيار ناصواب است و معنايى است كه روح قرآنى ندارد. چون قيموميت از منظر قرآن، انجام وظيفه است نه حاكميت شاهانه، قيم بودن زن و مرد در محور اصول خانواده است. گاهى زن قيم مرد مىشود و گاهى مرد قيم زن. در اصول خانوادگى بسيارى مسائل عوض مىشود. اطاعت فرزند چه پسر و چه دختر از ساحت مقدس پدر و مادر واجب است. اگر مادر، فرزند را از كارى نهى كرد، اطاعت از مادر واجب است پس نمىتواند بگويد: چون من به درجه اجتهاد رسيده و يا مهندس و طبيب شدهام ديگر تحت فرمان مادر نيستم. در حقيقت در چنين مواردى مادر قيم پسر است ولو آنكه پسر، مجتهد و متخصص درجه يك باشد. در امور داخلى خانه و خانواده زن و شوهر، مادر و فرزند و پدر و فرزند يك سلسله حقوق متقابلى و رفت و برگشتى نسبت به هم دارند. (5)
افرادى كه از قيموميت، برداشت آزاد دارند و پيش فرضهاى ذهنى خويش را بر آن تحميل مىكنند به نوعى مرتكب تحريف معنوى مىشوند. از اينروى مىگويند: ديگر زن اسير و برده دست مرد نيست و دوران بردهدارى و اسارت به پايان رسيده است و زن هم مىتواند صاحب فضيلت باشد. حال آنكه اين برداشت، نوعى پيش داورى در مورد نظرات قرآن و تحميل پيش فرضها به قرآن است. وگرنه قيموميت از منظر قرآن هيچ بار منفىاى ندارد تا گفته شود دوران آن به سر آمده است.
قرآن شريف از اول فضيلت را نه اختصاصى براى مرد دانسته است و نه اختصاصى براى زن. مرد و زن هر دو صاحب فضيلت هستند و در عرصههاى گوناگون زندگى براساس توانمندىهاى جسمى و روحى آن بهره مىجويند.
قرآن عزيز، مرد و زن را سه گونه مورد خطاب قرار مىدهد؛ بخشى از خطابات مخصوص مردان است و بخشى از خطابات ويژه زنان و بخش ديگر از خطابات مشترك براى زنان و مردان. اگر در قرآن شريف سوره يونس، سوره يوسف و ... آمده است، سوره مريم و سوره كوثر و سوره نساء نيز آمده است و در سوره نساء تمام حقوق بنيادين زن را برشمرده است و از حقوق همه جانبه زن دفاع كرده و زن را همچون مرد صاحب فضيلت و شرافت و عفت دانسته است . اگر قرآن عزيز، برخى از مردان را الگوى مردان و زنان جهان قرار داده است برخى از زنان را الگوى زنان و مردان جهان قرار داده است. مگر حضرت فاطمه زهرا- سلام الله عليها- و حضرت مريم (س) الگوى تمام مردان و زنان جهان نيستند؟ مگر حضرت خديجه (س) به عنوان يك زن ثروتمند صاحب فضيلت نبود و بر بسيارى از بزرگان قريش فضيلت و برترى نداشت؟ مگر مردان نسبت به هم فضيلت و برترى ندارند؟ مگر زنان برخى نسبت به برخى ديگر برترى و فضيلت بيشترى ندارند؟ مگر قرآن شريف نمىگويد: برخى از پيامبران بر برخى ديگر از فضيلت بيشترى برخوردارند؟ (6) وقتى پاى مراتب مرد و زن و فضيلت معنوى مرد و زن به ميان آيد، بحث بسيار ظريف و ارزشمند نيز مىشود و فكر همگان بدان قله قد نمىدهد.
در برد متوسط و برد بلند، خطابات قرآن نسبت به زنان و مردان به صورت “هن لباس لكم و انتم لباس لهن” (7) و “ان اكرمكم عندالله اتقيكم” (8) است. يعنى زنان مايه آرامش مردان هستند و مردان مايه راحتى زنان و گرامىترين شما نزد خدا پرهيزگاراترين شماست.
زن، آرامش آفرين است و مرد آسايش آفرين
با اين بيان، قيموميت را نمىتوان از مرد سلب كرد، همان طور كه مادرى كردن را نمىتوان از زن سلب كرد. واجب النفقه بودن را نمىتوان از دوش مرد برداشت، همان طور كه زن را نمىتوان واجب النفقه شوهر دانست و مهريه را نمىتوان از دوش مرد برداشت همان طور كه مهر و محبت را نمىتوان از دوش زن برداشت. مرد را نمىتوان به زيور آلات و زينت آلات آرايش كرد، همان طور كه زيور آلات و زينت آلات را نمىتوان از زن سلب كرد.... پس هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد.
تفاوتهاى بين مرد و زن، طبيعى است همان طور كه تفاوتهاى بين مردان و تفاوتهاى بين زنان نيز طبيعى است. هيچ دو شيء در جهان هستى عين همديگر نيستند. قطرات باران و برف، يكى نسبت به ديگرى متفاوت است. پس اينها هيچ منافاتى به فضيلتها و تكامل و تعامل ندارد. معيار واقعى در برد بلند فضيلت شناسي، تقوا و پرهيزگارى است، نه زن بودن و يا مرد بودن و ... .
بنابراين وقتى مسائل درست از هم تفكيك شوند، هيچ منافاتى نسبت به هم پيدا نمىكنند و هيچ شبههاى را به ذهن نمىآورد. وقتى نقش زن با نقش مرد به هم آميخته شود و خلط مبحث صورت گيرد، اين همه شبهات و سوالات به انسان رو مىكند و گاهى برخىها در باتلاقهاى عميق شبهات فرو مىروند اگر به جواب درست دست نيابند، هلاك مىشوند.
قيموميت مرد بر زن را اين گونه مىتوان مثال زد كه: اگر فردى تختى ساخته و ديگرى را بر روى آن نشانده و خود به خدمت او كمر بسته باشد و نام خود را قوام گذارده باشد، آيا در ا ين صورت از احترامات و رعايت آن كه بر تخت نشسته است چيزى كم كردهاند؟ هرگز.
حال آيا زن آن بر تخت نشسته صاحب احترام و عزت و صاحب رعايت و عفت و مرد آن خدمتگزار وظيفه شناس رعايت كننده نيست؟ البته كه هست و قيموميت مورد نظر قرآن اين گونه است. فضيلت مرد بر زن همانند فضيلت عضوى بر عضو ديگر است، و چون هر عضوى خاصيت و جايگاه خاص خودش را دارد وظيفه هر كدام متفاوت و گوناگون است، بنابراين فضيلت به معناى نابرابرى و بىعدالتى و برترى طلبى نيست. مرد هم كه براساس امتياز متناسب با خلقت خود داراى فضيلت است و زن هم براساس امتيازات متناسب با تركيب وجودى خود صاحب فضيلت است. (9)
آيا اگر خداوند در قرآن مىفرمود: “النساء قوامون على الرجال” تمام مشكلات زنان جهان حل مىشد و همه مشكلات موجود بر سر راه زنان جهان برداشته مىشد؟ آيا اگر اين عبارت قرآنى به عكس مىشد، حقوق زنان جهان حفظ مىشد و ديگر زنان در آگهىهاى اقتصادى كشورهاى غربى به بازى گرفته نمىشدند؟ آيا فحشاى اينترنتى و هزاران مشكل اخلاقي- انسانى زنان جهان برچيده مىشد...؟
يك قرآن پژوه با هر نگاهى به قرآن نگاه كند، بوى پايمال كردن حقوق زنان را لمس نمىكند؛ اگر با نگاه زنانه به قرآن نگريسته شود، قرآن در برد بلند و دستيابى به بهشت لقاى فضيلتهاى معنوى را به طور مساوى بين مرد و زن تقسيم مىكند و اگر با نگاه مردانه نيز به قرآن نگريسته شود باز همچنين به دست مىآيد و ا گر با نگاه جوانمردانه و هوشمندانه نيز به قرآن نگاه شود به طور قطع و يقين به اين حقايق قرآن دست مىيابد كه در هيچ جاى هستى هيچ كس و هيچ كتابى به اندازه قرآن عزيز از زن دفاع نكرده و به زن كرامت و بزرگوارى عطا نكرده است.
نگاه بسيار دقيق و عميقى كه قرآن به انسان داشته است اين است كه واژه زوج را هم براى مرد به كار برده است و هم براى زن.
در فرهنگ قرآن واژه زوجه و يا زوجات به كار گرفته نشده است. واژه زوج و زوجه در تعبيرات عرفى و محاورهاى به كار گرفته مىشود. در فرهنگ قرآن فقط واژه زوج به كار آمده، بار معنايى اين نكته بسيار بلند است و آن اينكه در برد بلند، انسانيت فضيلت كرامت و ... نه زن بردار است و نه مرد بردار. (10)
در فرهنگ قرآن، مرد اصل و زن فرع نيست
زن و مرد هر دو از “نفس واحده” (11) خلق شدهاند. از نظر قرآن، زنان توليدى مردان نيستند... .
حرف و حديث در اين راستا بسيار است. آنچه به اختصار قابل بيان ا ست اين است كه:
-1 قيموميت به معناى مديريت شرعى و انجام وظيفه است. از اين روى هيچ بار منفى در آن لحاظ نشده است.
-2 قيموميت مورد نظر قرآن در محدوده خانه و خانواده و زن و شوهر خلاصه مىشود. با اين بيان، همان طور كه زن بيگانه واجب النفقه مرد بيگانه نيست، مرد بيگانه هم بر زن بيگانه قيموميت و سرپرست وارگى ندارد.
-3 اين حكم قرآن، جهانى و جاودانى است و تمام خانوادهها و زن و شوهر را شامل مىشود. از اين روى چه زن، صاحب سرمايه و ثروت باشد و چه زن، صاحب ثروت و سرمايه نباشد، قيموميت و تامين هزينههاى اقتصادى زن و خانواده با شوهر است.
-4 در برد بلند و دستيابى به كمالات، ميدان به طور مساوى براى مرد و زن باز است و هر كس براساس توانمندى جسمى و روحى مىتواند اين مسير را پشت سر بگذارد، و معيار نهايى و پايانى در شناسايى فضيلتها، تقوا و پرهيزگارى است، نه زن بودن و نه مرد بودن.
-5 زن و مرد نسبت به يكديگر نقش لباس و پوشش را به عهده دارند.
-6 پس با هر نگاهى به قرآن نگاه كنيم، به طور مساوى از حق مرد و زن دفاع كرده است و در عرصه حقوق خانواده، زن را كرسىنشين و صاحب احترام و عزت و صاحب جلال و جمال قرار داده و از شوهر او به طور جدى خواسته است مسئوليت مصونيت شرعى و اقتصادى او را به دوش كشد و از اين كرسى نشينى و تخت نشيني، نگهبانى و پاسدارى نمايد.
-7 زن، واجب النفقه مادام العمر شوهر است، صاحب حق مهر است. مىتواند خود را با انبوهى از زيور آلات و زينت آلات بيارايد. مىتواند صاحب اقتصاد و سرمايه و پسانداز باشد، صاحب حق ارث و ... است، در برخى موارد ارث هم، ارث مرد بيشتر از ارث زن است.
آيا اين به معناى اين است كه حقوق زن در اسلام پايمال مىشود؟!
اين بود بيان مختصر از يك مطول
تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل
پىنوشتها:
-1 مومنون، 14
-2 نكونام، محمدرضا، زن مظلوم هميشه تاريخ، قم، ظهور شفق، چاپ اول، 1384، ج3، ص 126-125
-3 نساء، 34
-4 جوادى آملي، عبدالله، زن در آيينه جلال و جمال، قم،مركز فرهنگى رجا، چاپ دوم، 1371ش، ص 368-365
-5 همان.
-6 بقره/253 .
-7 بقره/187 .
-8 حجرات/13 .
-9 كمالي، سيدعلي، قرآن و مقام زن، تهران، نشر اسوه، چاپ پنجم، 1378 ش، ص 261 -260.
-10 جوادى آملي، عبدالله، همان، ص99 .
-11 نساء/ 1.
چهارشنبه 29 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]
-
گوناگون
پربازدیدترینها