واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «پسربچه» برای ژاپن «وینسنس» برای ایران
رئیس جمهور آمریکا ۷۱ سال پس از فاجعه هیروشیما دربنای یادبود آن فاجعه از «صلح» میگوید؛ اما طنز تلخ ماجرا این جاست که حاضر نشد «عذرخواهی» کند. درست مانند فاجعه انهدام هواپیمای ایرانی بر فراز خلیج فارس.
هنوز ساعت 10 و 20 دقیقه صبح 12 تیر 1367 نشده بود که کاپیتان محسن رضائیان، خلبان پرواز 655 ایران ایر از فرودگاه بندرعباس تیک آف کرد تا به دبی برود. از 290 سرنشین این هواپیما 44 نفر غیر ایرانی و 66 نفر کودک بودند. 5 دقیقه بعد از برخاستن هواپیمای مسافری ایران از باند فرودگاه بندرعباس، ناو جنگی «یواساس وینسنس» آمریکا که ماموریتش مقابله با اهداف پروازی شامل موشکهای بالستیک و هواپیماهای جنگی بود و با نقض قوانین بینالمللی وارد «آبهای سرزمینی ایران» شده بود به دستور «ویل راجرز»، فرمانده خود، 2 موشک به سمت هواپیمای مسافربری ایران شلیک کرد که در نتیجه آن همه سرنشینان کشته شدند. در بخشی از گزارش سازمان هواپیمایی بینالمللی (ایکائو) بعدها آمده بود که ناو وینسنس قبل از شلیک موشکها 7 بار به هواپیمای ایرانی اخطار داده اما جالب اینجاست این اخطارها روی فرکانس (رادیویی) مخصوص هواپیماهای جنگی بوده نه مسافری! بعدها «دیوید کارلسون» فرمانده یکی دیگر از ناوهای آمریکایی که آن روز نزدیک ناو وینسنس بود در مصاحبهای گفت که «نابودی هواپیمای ایرانی به دست راجرز نقطه اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز بود که از 4 هفته قبل شروع شده بود.» درباره انگیزه و دلیل این کار راجرز صحبتهای زیادی شد اما هیچ کدام از آنها و این واقعه که برخی منابع آن را جزو یکی از 10 «جنایت هولناک هوایی» میدانند مانع از آن نشد که فرمانده خشمگین وینسنس بعدها مدال «لیاقت» نگیرد. همرزمان راجرز میگویند اگر آن روز حالش خوب بود حتی میتوانست با چشم تشخیص دهد که آن هواپیما یک هواپیمای جنگی نیست. هرچند برای راجرز این گونه مسائل مهم نبود و آن مدال لیاقت هم بعدا ثابت کرد که هیئت حاکمه آمریکا کاملا از راجرز رضایت دارد.
هیروشیما؛ 6 آگوست 1945
در تابستان 1945، 3 روز پس از فاجعه هیروشیما که «پسر بچه» اتمی (Little Boy) 70 هزار نفر را در یک لحظه از بین برد، قرار بود شهر «کوکورا» (kukura) میزبان «مرد چاق» (Fat Man) باشد. اما آسمان ابری 9 آگوست 1945 در این شهر باعث شد خلبان 3 بار روی شهر دوربزند تا فرصت مناسب برای رهاکردن «بمب اتمی» 5 تنی خود پیدا کند. فرصتی که پیدا نشد و خلبان به سراغ هدف دوم رفت؛ «ناکازاکی». شاید اگر آن روزشرایط آب و هوایی کمی بدتر بود، خلبان ناچاراً به سراغ برنامه بعدی میرفت و برای جلوگیری از سانحه برای خودش، در اثر کمبود سوخت، ناگزیر «مرد چاق» اتمی 5 تنی را در حوالی آبهای اقیانوسی ژاپن در«اوکیناوا» رها میکرد.
این طراحی یعنی، آن چه برای بمب افکن آمریکایی تعیین تکلیف میکرد، نه مسائل اخلاقی، رعایت حقوق غیرنظامیان در جنگ، حقوق بشر و … بلکه «میزان سوخت» و «شرایط آب و هوایی» و «تسلیم شدن» ژاپن بود که تعیین میکرد مردم کدام شهر باید با بمب اتمی آمریکا خاکستر شده و ازبین بروند. یک ماه پیش، 71 سال پس از آن فجایع انسانی که بمبهای اتمی آمریکا به وجود آورد و بیش از 200 هزار نفر را در 2 شهر ژاپن به خاکستر تبدیل کرد، باراک اوباما دربنای یادبود هیروشیما از صلح گفته بود: «ما مصیبت جنگ را تجربه کردهایم، بیایید شهامت آن را هم بیابیم تا با هم، صلح را بگسترانیم و دنیایی عاری از سلاح اتمی پدید آوریم.» در میان کشورهایی که سلاح هستهای دارند، شاید فقط رئیس جمهور آمریکا است که میتواند اینقدربی پرده با تزویر و دورویی یا به قول روزنامه «آساهی» ژاپن با «ژست قدرتمند» (most powerful gesture) با مردم سخن بگوید اما «عذرخواهی» نکند. رئیس جمهور کشوری که در سالهای پس از پایان جنگ جهانی بیش از 1000 مرتبه سلاحهای هستهای اش را آزمایش کرده و همین حالا براساس آمارهای رسمی و غیر رسمی بیش از 5 هزار موشک دارای کلاهک اتمی آماده شلیک دارد، 71 سال پس از فاجعه هیروشیما دربنای یادبود آن فاجعه از «صلح» میگوید؛ اما طنز تلخ ماجرا این جاست که حاضر نشد «عذرخواهی» کند. درست مانند فاجعه انهدام هواپیمای ایرانی بر فراز خلیج فارس. هیچ تضمینی هم نیست که چنین اتفاقاتی تکرار نشود. چرا؟ بیایید از منظری دیگر به این ماجرا نگاه کنیم.
ماجرای یک کودتا در ایران
47 سال پس از کودتای 28 مرداد 1332، در سال 2000 میلادی (1379 شمسی) خانم مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا در نشست «نایاک» خیلی صریح و رسمی از دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مردمی دکتر محمد مصدق پرده برداشت. چند سال بعد، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز رسما اسناد این کودتا را منتشر کرد. حتی باراک اوباما در این سالهای اخیر بارها درباره سرنگونی دولت دکتر مصدق صحبت کرده است. مثلا در سال 92 از تریبون سازمان ملل گفته بود: «ایرانیها از قدیم در مورد تاریخ دخالتهای آمریکا در امور خود و نقش آمریکا در سرنگونی دولت (مصدق) در دوران جنگ سرد شکایت داشته اند.» این «حرف»ها را اوباما چند بار دیگر هم گفته است؛ اما همه میدانیم، بیان وقایع تاریخی بدون داشتن موضع صریح درباره آنها و تاثیر گذاری آن بر سیاستهای فعلی، نه تنها دردی را درمان نمیکند بلکه این فرضیه را مستحکم تر میکند که بیان مزورانه حرفهای عامه پسند بدون پذیرش اشتباه و عذرخواهی درباره آن که منطقا اولین گام در تغییر رفتار است، تنها ابزاری برای انحراف افکار عمومی و ایجاد «تصور تغییر» به جای ایجاد «تغییر» است. جالب اینجاست، کسی که در مقام «حرف» چنین مواضعی میگیرد، در مقام عمل به گفته خودش «تحریمهای فلج کننده»، «سختترین رژیم تحریمی» و «اجماع جهانی علیه ایران» و…. را علیه ایران شکل داده است. کشوری که تصمیمش برای انداختن بمب اتم برسر دهها هزار غیرنظامی ژاپنی به شرایط آب و هوایی بستگی دارد نه «اخلاق»، «حقوق بشر» و مفاهیمی از این دست که بارها از سوی دولتمردان این کشور برای متهم کردن سایر کشورها مطرح میشود، و انهدام یک هواپیمای مسافربری و مرگ دهها زن و مرد و کودک، لااقل در ظاهر تنها به خلق و خوی لحظهای فرماندهان آمریکایی بستگی دارد یعنی این کشور به «حرف»های زیبا و «بمب اتم» به یک چشم نگاه میکند. از منظر او هم «حرف»ها بدون تغییر موضع و عذرخواهی یا تلاش برای «تغییر» یک وسیله است برای این که طرف مقابل را «تسلیم» کنی، «بمب اتم» و ناو وینسنس هم همه ابزارند برای تسلیم کردن طرف مقابل.
جالب این جاست که ماه پیش نتایج یک نظر سنجی که روزنامه «وال استریت ژورنال» منتشر کرد نشان میدهد حتی مردم آمریکا نیز پیرو این سیاست دولتمردان شان هستند که برای «تسلیم» مردم یک کشورمقابل خواسته آمریکا، از بمب اتم استفاده شود. براساس این نظر سنجی دست کم 59 درصد آمریکاییها از این که آمریکا با انداختن بمب اتم در تهران دست کم 100 هزار نفر را قتل عام کند اما ایران در مقابل خواسته آمریکا تسلیم شود حمایت میکنند. این همان منطقی است که با آن 220 هزار ژاپنی در سال 1945 قتل عام شدند و صدها هزار نفر دیگر از تبعات مرگ بار استفاده از سلاح هستهای رنج میبرند. این منطق را «هری ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا، پس از حملات اتمی 2 گانه خود به ژاپن رسما اعلام کرده بود: «باید از مشیت الهی سپاسگزار باشیم که پروژه اتمی آلمان شکست خورد و ایالات متحده و متفقین اش با 2 میلیون دلار در بزرگترین قمار علمی دنیا پیروز شدند… اگر آنها [ژاپنیها یا هر کس دیگر] شرایط ما را قبول نکنند باید منتظر باران مرگ باشند.» امیر حسین یزدان پناه پایگاه رصد انتهای متن/
95/04/13 :: 01:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]