واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: رابطه هاشمی و احمدی نژاد چگونه است؟/ هاشمي به روحاني گفت در كارت دخالت نميكنم
فاطمه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفتوگو با اعتماد گفت: در همان روزهای ابتدایی شکلگیری انقلاب، آغاز تندرویها را در جریان چپ آن زمان و اصلاحطلبان امروزی شاهد بودیم.
به گزارش نامه نیوز، فاطمه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفتوگو با اعتماد گفت: در همان روزهای ابتدایی شکلگیری انقلاب، آغاز تندرویها را در جریان چپ آن زمان و اصلاحطلبان امروزی شاهد بودیم. بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:ارتباط آيتالله هاشمي بعد از رياستجمهوري روحاني با او چگونه و به چه صورت است؟
ايشان در روزهاي آغازين تشكيل دولت به روحاني ميگفتند من در كارهاي شما هيچ دخالتي نميكنم. اگر مشورت از من خواستيد در كنارتان هستم اما دخالت هرگز. اگرچه برخي مواقع با يكديگر ديدار و ملاقات خصوصي و عمومي دارند.
ارتباط آيتالله با احمدينژاد در جلسات مجمع تشخيص مصلحت نظام به چه صورت است؟
آقاي احمدينژاد كه خيلي به جلسات مجمع نميآيند. هيچ ارتباطي با يكديگر ندارند.
گمان ميكنيد در جريان اصولگرا ليدري وجود دارد كه داعيهدار پرچم اعتدال باشد؟
خير وجود ندارد. در اصلاحطلبان هم چنين ليدري نداريم و بيشتر تفكر اعتدالي را در آقاي هاشميرفسنجاني ميبينم با گوش دادن به سخنرانيها و خاطراتش ميتوان در تمام مراحل زندگياش اعتدال را به عينه و وضوح مشاهده كرد. در انتخابات اخير هم همه حول محور ايشان حركت كردند.
يعني معتقديد گفتمان اعتدال خودش يك جريان سياسي جدا است؟
خودش يك جريان سياسي و مذهبي است و از ابتداي انقلاب هم شاهد اين رويه بوديم. اگر واقعا بر اين اساس نگاه كنيم دين هم تاكيد بر اعتدال دارد و هميشه مخالف تندروي بوده است.
اين گفتمان تا چه اندازه در پيادهسازي اعتدال در سطح جامعه موفق بوده است؟
اگر بخواهيم ٣٧ سال انقلاب را در نظر بگيريم در حدود ٣٠ الي ٤٠ درصد موفق بوده و با ديدن اعضاي كابينه دولت سازندگي، روند اعتدال مشاهده ميشد و البته در سطح زندگي مردم هم تا حدودي اين رويه با توجه به موقعيت بعد از جنگ و مشكلات و بحرانهايي كه وجود داشت، ديده ميشد و همين تفكراتي كه خودش را الان نشان ميدهد آن موقع هم بود منتها در آن زمان فضاي مجازي و خبري بدين شكل وجود نداشت و كمتر انعكاس پيدا ميكرد.
نمي خواهم اسم ببرم اما همين جريان اصلاحطلب به عنوان نمونه مخالف دستگاه ويديو بود و در حمله به سفارت امريكا هم مواضع اصلاحطلبان ديده ميشد اينطور نبود كه اين جريان از ابتدا ميانهرو باشند. اينها جا عوض ميكنند تفكر عوض نميكنند اما اعتداليون از ابتدا تاكنون ثابت هستند و ماندند.
تئوريسينهاي هر دو جريان بر اين باورند كه مرزبندي جريان اصلاحطلب و اصولگرا در اولويت دادن به مفاهيم است؛ جريان اصولگرا به مباني ارزشي و حاكميتي نسبت به حقوق مردم اهميت بيشتري ميدهد و جريان اصلاحطلب آزاديهاي تصريح شده در قانون اساسي و حقوق مردم را در اولويت قرار ميدهد براي جريان اعتدال كدام يك در اولويت قرار دارد؟
بايد گفت كه در دولت آقاي خاتمي هم شاهد تندرويهاي زياد بوديم. اصلاحطلبان هم زماني كه سر كار آمدند اين گونه نبودند نميخواهم از افراد نام ببرم... اما در همان روزهاي ابتدايي شكلگيري انقلاب، آغاز تندرويها را در جريان چپ آن زمان و اصلاحطلبان امروزي شاهد بوديم. چپها خيلي تندروتراز اصولگراها بودند. اگر امروز چپ ميگويد مذاكره با امريكا، در آن زمان اعتقادي خلاف اين را داشت، حتي اصولگراها بيشتر مذاكره با اين كشور را مطرح ميكردند.
منظور اين هست كه برخي از افراد حاضر در طيف اصولگرا بيشتر دنبال مباحث ارزشي هستند اما لايههايي از اصلاحطلبان شعار مردم و اولويت قرار دادن آنها را در برنامه دارند.
شعار هم در يك مقطعي دادند و قبلش اين گونه نبود و از نظر من در اجرايي شدن اولويتهايشان موفق هم نبودند. موفقيت را يك طيفي دارند و نميتوان موفقيت يا عدمموفقيت را صد در صد دانست اما اصلاحطلبان به آن چيزي كه ميخواستند نرسيدند. در نهايت اتفاقي كه در دولت اصلاحات افتاد منجر به اين شد كه اصولگراهاي تندرو بر سر كار آمدند. اگر موفق بودند نبايد شاهد روي كار آمدن اصولگرايان تندرو ميبوديم.
فكر نميكنيد اصلاحطلبان در آن زمان موانع زيادي بر سر راه داشتند؟
البته گاهي اوقات اصلاحطلبان هم موانع ايجاد ميكردند. نميخواهم اسم ببرم. ديگر نبايد به گذشته كار داشته باشيم، اكنون اتفاق خوبي كه افتاده اين است كه معتدلين هر دو جريان برسر كار آمدند و نبايد ديگر به فكر انشقاق اين دو بود و وحدت و اتحاد را بايد بيشتر از هرموضوعي سرلوحه كار قرار دهيم.
شما حسن روحاني را شبيهترين سياستمدار به هاشميرفسنجاني ميدانيد؟
از هيچ نظري ايشان شبيه به آيتالله هاشمي نيستند. عدهاي از اين نظر شبيه ميگويند كه تفكراتي كه ايشان براي سازندگي و اعتدال دارد به آقاي هاشمي نزديك است اما خيلي تفاوتهاي زيادي با همديگر دارند. صبري كه پدر در برابر همهچيز دارد هيچ شخصي ندارد. در ميان همه هجمهها و تخريبهايي كه در دوران انقلاب عليه او ايجاد ميشد هيچوقت از تريبونهاي در اختيار براي دفاع از خود استفاده نكرد. اما مسوولان اصلا تحمل نقد و تخريبها را ندارند و از تريبونهاي رسمي به دفاع از خود ميپردازند. مثلا ايشان صد درصد معتقد است كه مهدي به ناحق زندان است اما موضعگيري پدر را ميبينيد؟! ايشان ميگويد كه بايد قانوني عمل كرد.
تا به حال پيش آمده كه نظر مخالفي با پدر داشته باشيد و بدون توجه به اين مخالفت عمل كنيد؟ يا شما عملكردي از خود نشان دهيد كه موج رسانهاي عليه اين خانواده و شخص آيتالله به راه بيندازند؟ پدر با فرزندان برخوردي نميكنند؟
بله. البته من خودم در تمام كارهايم با ايشان مشورت ميكنم. اگر خيلي پافشاري در موضوعي داشته باشيم، ميگويند خب انجام دهيد. اگر هم مخالف نظر ايشان عمل كنيم، اعتراض نميكنند. به خاطر روحيات فردي و شخصيتيشان برخورد كه اصلا نميكنند. اما تذكر ميدهند كه اگر اين كار را نميكرديد بهتر بود.
منبع: روزنامه اعتماد
مطالب مرتبط
نماینده سوالکننده از احمدی نژاد:به متکی دستور مذاکره مخفیانه با آمریکا داده بودند،متکی قبول نکرد و عزل شد / احمدی نژاد اگر تایید صلاحیت بگیرد ، رای می آورد
۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]