تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817034476




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو جنايت فرجام عشق خونين به زن فراري


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دو جنايت فرجام عشق خونين به زن فراري محمد در اعترافات خود گفت که به اتفاق يک افغاني و سه ايراني آنها را به قتل رسانده تا بتواند ثريا را فراري دهد. شش مرد که متهم هستند براي به دست آوردن زني دو مرد افغاني را به قتل رساندند در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شدند. به گزارش اعتماد، در ابتداي جلسه محاکمه رضوانفر نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح ماجرا گفت؛ اول دي ماه سال 85 حدود ساعت يک بامداد ماموران کلانتري باقرآباد ورامين به خودرويي که زني بي حجاب در آن بود مشکوک شدند و بعد از دستور توقف متوجه شدند اين زن ثريا نام دارد. وضعيت ظاهري زن جوان نشان مي داد وي با اراده خودش از خانه خارج نشده، چرا که کفش هم به پا نداشت، مرد راننده وقتي متوجه شد ماموران به او مشکوک شده اند، پيشنهاد رشوه 300 هزار توماني به ماموران کرد، اما ماموران قبول نکردند و متهمان به کلانتري منتقل شدند. رضوانفر ادامه داد؛ ماموران در بازجويي از ثريا با توجه به لهجه يي که داشت دريافتند او از اتاقکي 12 متري که احتمالاً دو جسد در آن وجود دارد صحبت مي کند. با توجه به مسائل مطرح شده اتاقک شناسايي شد و ماموران جسد دو مرد به نام هاي ستار و عبدالله را در آنجا پيدا کردند.آنها پس از کشف جسد، مرد راننده را که همراه ثريا بازداشت شده بود مورد بازجويي قرار دادند. محمد در اعترافات خود گفت که به اتفاق يک افغاني و سه ايراني آنها را به قتل رسانده تا بتواند ثريا را فراري دهد. نماينده دادستان افزود؛ با دستگيري پنج متهم ديگر و بازجويي از آنها، دادسرا مجرم بودن آنها را احراز کرد و به عنوان نماينده دادستان تهران تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم.سپس قاضي عزيزمحمدي اعلام کرد وکلاي اولياي دم اعلام کرده اند تقاضاي ديه دارند و اگر متهمان پرداخت ديه را قبول نکنند، تقاضاي قصاص خواهند کرد.سپس محمد متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفت و اتهام مباشرت در قتل عبدالله و آدم ربايي به او تفهيم شد. محمد گفت؛ عبدالله را من نکشتم. البته مي خواستم عبدالله و ستار را اذيت کنم و و زن مورد علاقه ام به نام ثريا را که يک زن فراري بود با خودم بياورم، مي خواستم با ثريا فرار کنم. روز حادثه هم وقتي من از منزل خارج شدم عبدالله زنده بود و نمي دانم چه کسي او را کشت.وي ادامه داد؛ وقتي غلام همدستم در را باز کرد به داخل منزل رفتم، دهان عبدالله را بستم و ثريا را با خودم بيرون آوردم و ديگر متهمان يعني غلام، مهدي و عباس او را کشتند. البته اگر دادگاه مرا محکوم کند، حتماً ديه را مي پردازم. سپس حامد متهم رديف دوم در جايگاه حاضر شد تا در برابر اتهام معاونت در قتل عمدي عبدالله و آدم ربايي از خود دفاع کند. وي گفت؛ يکي از دوستانم به نام عباس به من گفته بود که ثريا همسر محمد مدتي است که در خانه پدري اش به سر مي برد و پدر ثريا اجازه نمي دهد آنها با هم زندگي کنند. او از من خواست براي کمک به محمد و بردن ثريا همراه شان باشيم. من نمي دانستم ماجرا چيست و براي کمک به او رفتم. وي در توضيح روز حادثه گفت؛ وقتي غلام در را باز کرد همگي وارد خانه شديم. من، محمد و کمال سراغ عبدالله رفتيم. عباس، غلام و مهدي -متهمان ديگر -نيز به سراغ ستار رفتند. کمال دست و من پا و محمد دهان عبدالله را با دستمال بسته بوديم و سپس محمد، ثريا را برداشت و رفت.از طرفي عباس با روسري دهان و غلام دست ستار را بسته بود و با چاقو به او ضربه مي زد. وقتي از خانه خارج شديم ستار در حال جان دادن بود.در ادامه قاضي عزيزمحمدي «کمال» 23 ساله را فراخواند و با استناد به کيفرخواست صادره اتهام معاونت در قتل «عبدالله» و معاونت در آدم ربايي را به وي تفهيم کرد که متهم در دفاع از خود گفت؛ من فقط پاي «عبدالله» را با طناب بستم «محمد» پارچه را در دهان وي کرده بود. ما قصد کشتن کسي را نداشتيم. سپس قاضي عزيزمحمدي «عباس» 26 ساله را فراخواند و با استناد به کيفرخواست صادره اتهام مباشرت در قتل عمدي «ستار» و معاونت در آدم ربايي را به وي تفهيم کرد که متهم گفت؛ اتهامات را قبول دارم. «عباس» گفت؛ به من گفته بودند که «عبدالله» و «ستار» از زن «محمد» سوءاستفاده مي کنند و مي خواستيم «ثريا» را نجات دهيم. وي در تشريح شب حادثه گفت؛ «غلام» در منزل را باز کرد و همگي داخل اتاق شديم من و «غلام» و «مهدي» به سراغ «ستار» رفتيم و سه نفر ديگر نيز به سراغ «عبدالله» رفتند، دهان «ستار» را با روسري بستم تا سر و صدا نکند. وي ادامه داد؛ نيت قتل نداشتيم، اگر نيت کشتن داشتيم مجهز مي رفتيم تا موضوع زود تمام شود. در جريان درگيري «غلام» با چاقو قصد کشتن «ستار» را داشت که من به وي سيلي زدم و گفتم ما براي کشتن نيامديم «محمد» روي سر «عبدالله» نشسته بود و «حامد» و «کمال» دست و پاي او را بسته بودند. قاضي سسپس «غلام» 22 ساله را فراخواند و اتهام معاونت در قتل عمدي «ستار» و معاونت در ربودن «ثريا» و ايراد جرح به مقتول در زمان حيات را به وي تفهيم کرد که متهم گفت؛ من اتهامات را قبول ندارم و تاکنون تحت فشار به اتهامات انتسابي اقرار کردم. «غلام» خطاب به قضات گفت؛ من هيچ يک از اين متهمان را نمي شناسم و در قتل نقشي ندارم. قاضي عزيزمحمدي «مهدي» 35ساله را فراخواند و اتهام معاونت در قتل عمدي «ستار» و آدم ربايي را به وي تفهيم کرد که متهم گفت؛ تحت فشار اقرار کردم. وي در تشريح حادثه گفت؛ از باغ ميبد همگي با هم به سمت محل حادثه حرکت کرديم «غلام» در را باز کرد اما من داخل منزل نرفتم اين متهمان قصد دارند تمام تقصيرات را به گردن من بيندازند. متهم افزود؛ طبق قرار قبلي قرار بود دست و پاي «عبدالله» و «ستار» را ببنديم و «ثريا» را فراري دهيم تا او به همراه «محمد» و «غلام» برود. وي گفت؛ من پشيمانم که چرا گول چنين رفقايي را خوردم و نمي دانم «محمد» با چه هدفي ما را بدبخت کرد و به ما گفت اين زن آشناي من است و «عبدالله» و «ستار» او را دزديده اند و مي خواهيم او را با خود ببريم. نمي دانم چه دشمني با من داشتند که اين بلا را سر ما آوردند. سپس قضات شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران (عزيزمحمدي، سالاري، باقري، رحيمي و عبداللهي) پس از شور، حکم اين پرونده را صادر خواهند کرد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن