تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816922787
زندگی تمدیدی با وعده های سرِ خرمن/ طلای زرد آب نشد
واضح آرشیو وب فارسی:الف: زندگی تمدیدی با وعده های سرِ خرمن/ طلای زرد آب نشد
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۳
کشاورز دستان پینه بسته اش را به زمینی می زند که برکت به بار می آورد و این حاصل زحمتی است که نه تنها باید به موقع به فروش برسد بلکه تأمین نیاز زندگی در کنار ایجاد انگیزه را می خواهد.مهر: صبح اول وقت آفتاب نزده سبدی از نان و پنیر، چایی و مقداری وسایل دیگر در کنار ابزار لازم کار را بر می دارد و راهی زمینی می شود که با مهر در آن برکت می کارد.زمین کشاورزی «حاج اکبر زراعی» نیم ساعت تا شهر قروه فاصله دارد در طول مسیر با خودش حرف می زند، خوب که گوش دهی شعرهایی زمزمه می کند. «آفتاب را به مزرعه هدیه کنان می برم... عروس روی زرد را خنده به کام می خرم». معنی اشعار را که بخواهی با لبخند ملایمی از تقدیم نور خورشید به زمینی می گوید که خوشه های طلایی رنگ را به ارمغان می آورد.او که چهره اش به چین و چروک میانسالی پیوند خورده سال هاست با زمین و گندم و باران و آفتاب، دوستی دیرینه دارد. عشق به کشت دانه های گندم را به خوبی می توانی در ذوق چشمانش ببینی.یک روز گرم را مهمان کشاورزی می شوی که از فصل برگریزان که از نگاه افرادی چون او فصل کشت است تا فصل گرم تابستان که بازهم به نگاه کشاورزان فصل برداشت است با هزاران هزار امید و آرزو روزگار می گذرانند و در این میان گاهی با اعضای خانواده پای سفره های خالی فصل سردسیر زمستان نشسته اند و رنج را به دار صبوری آویخته اند.زحمتی بی انتهابه زمین کشاورزی «حاج اکبر» که می رسی به ناگه تیزی نور خورشید چشمانت را می نوازد و آنگاه که دستان را چتر نگاه می کنی، کلبه کوچکی می بینی که در کنار مزرعه ای چشم به راه، خوش نشسته است.پیرمرد آهسته لوازم یک روز کار کشاورزی را از ماشین برداشته و به داخل کلبه ای می رود که خودش می گوید منزل برکت است برایش. چهارچوبی که سقف شیروانی اش رو به زمین سرازیر است با یک تخت خواب و اجاق گاز کوچک مسافرتی و یک میز و صندلی و رادیویی که گاهگداری خلوت تنهایی «حاج اکبر» را به هم می زند. در این میان پنجره ای چوبی با نرده های آهنی و پرده ای به رنگ آسمان که نگاهش مستقیم به مزرعه دوازده هکتاری است نقش نگهبان را ایفا می کند.پیرمرد ۵۶ ساله آستین همت را بالا می زند و با تمام توان خود برکت زندگی می کارد. تلاش برای آبیاری محصول یونجه که قرار است برای آخرین بار کشت شود و به بار بنشیند در برنامه روزانه اش جای دارد. او که گندم های کاشته شده را برداشت کرده و در انتظار پرداخت زحمت یکساله اش است از زندگی پر فراز و نشیب خود می گوید. «در فصل پاییز که بذر گندم را می کارم برنامه آبیاری را می ریزم حالا اگر در این بین آسمان لطفی کند و به کمکم بیاید که دیگر راحت هستم و کمتر به آبیاری می روم». «حاج اکبر» فصل پاییز را دوران کشت محصول می داند و آماده کردن زمین برای احیای دوباره بعد از برداشت محصول در تابستان را مهم می خواند.او که بیل به دست خاک های یونجه آب خورده را زیر و رو می کند، کار کشاورزان را نیاز زندگی می داند. «هر محصولی تولیدی دارد و تولید محصولات غذایی دست من کشاورز است که اگر درست کار نکنم واگذار می شوم به خدا و وجدان خودم، اما در این میان جدای از دقت کشاورزان باید توجه مسئولان را هم اضافه کنم، آخر آنان هم گوشه ای از این تولید را در دست دارند».حمایت ها در زمان خودبه گفته «حاج اکبر» قشر کشاورز با دل و جان محصول را به مرحله برداشت می رساند و انتظار دارد همان طور که با عشق کار کرده احترامش حفظ شود و نیازهایش مورد توجه قرار گیرد. او اشاره دارد به زمان پرداخت وجه گندم که زحمت های یکساله کشاورزان را جبران می کند. «تمام پاییز را به کشت محصول می رسیم و با وام و قرض امور زندگی را می گذرانیم و فصل زمستان را با نان بخور نمیری سپری کرده و در بهار چشمانمان برای دیدن لبخند شکوفه ها می خشکد تا برداشتی حاصل شود و نتیجه ای که خستگی را از تن به در کند. اما نتیجه محصول خوب هم که شود دیر پرداختن حق کشاورزان خوشی را از آنان می گیرد و توانشان را از بین می برد».«حاج اکبر» از واگشایی پرداخت وجه گندم در زمان خود حرف می زند. «هر چیزی در زمان خودش ارزش دارد و اگر زمان آن بگذر دیگر لذت اول را نخواهد داشت. کشاورز تمام سال را با قرض گرفتن و نسیه می گذراند و برای تسویه حساب وعده سرِ خرمن می دهد، در نهایت وقت وعده که می رسد تا پولش را بگیرد مدام به دنبال تمدید است».از یک طرف فشار بانک ها با اضافه کردن جریمه و گرفتن دیرکرد و از طرف دیگر زندگی نسیه ای، امان کشاورزانی را بریده است که امید به همین برداشت داشتند و دارند.او که نفس نفس می زند نور آفتاب را ندید گرفته و زیر تیزی نگاهش می نشیند. همین که بغچه نان و پنیرش را باز می کند زمزمه آوازش است که به گوش می رسد. دقت که کنی دوباره شعرهایی درباره زمین و برکت است که می خواند. روز به نیمه رسیده و همین چند لقمه نان و پنیر ناهاری می شود برای کشاورزی که نتیجه تلاش ها و بی خوابی هایش رنگین سفره های مردم است.زمین با آبیاری قطره ای سیراب می شود و «حاج اکبر» هم پا به پای قطره ها، پلک های خاک را می گشاید. «دو سال پیش خشکسالی کشاورزان را بیچاره کرد و سال گذشته هم که سرمازدگی به جان زمین ها افتاد و محصولات را از ریشه سوزاند. امسال که شکر خدا وضعیت خوب بود اما در انتظار بیش از حد برای پول گندم نشستن، گذر زندگی را برایمان سخت کرده است».او معتقد است اگر مسئولان یک روز فقط یک روز از زندگی کشاورزان را ورق بزنند و با تمام وجود آنچه که آنان می کشند را حس کنند، آستانه تحملشان حتی به یک ساعت هم نخواهد رسید، چرا که داشته باشی و اما به داشته ات نرسی سخت است. شرمندگی دردآور«حاج اکبر» باز با زمین آب خورده مشغول می شود و در همان حال می گوید: «دلخوشی تمام خانواده ام به فصل دِرو بود چرا که وعده خرید برای فرزندانم را داده ام. اینکه می گویند وعده سرِ خرمن ندهید همین معنا را می دهد برای این است که به موقع به اجرا نمی نشیند. هیچ سالی نشده دولت به وقت خودش، وجه گندم را پرداخت کند و همیشه باید با اضطراب این ایام را بگذرانیم».او که حالا تقریباً کارش تمام شده با اشاره به دوردست ها درد خود را شامل تمام کشاورزان منطقه می داند. همان ها که از صبح تا شب پنجه در پنجه زندگی با تمامی نابسامانی ها سفره های برکت در خانه ها پهن می کنند.«حاج اکبر» پس از پایان آبیاری، مسیر جریان آب را بار دیگر بررسی می کند و در همان حال از آرزوهایش که حرف می زند غم عمیقی نقش بر چهره اش می زند. کشاورزی که دست های پینه بسته اش به کشت دانه های طلایی آغشته است و لبخند را نثار مردم می کند، چه کسی می داند خود اسیر است میان کمبودها و گاهی اوقات هم نبودها!؟او از زمانی سخن می گوید که به دلیل ضعف مالی نمی تواند خواسته های فرزندانش را برآورده کند. «تمام روزهای سال فرزندانم را به همین فصل برداشت حواله می دهم اما تنها نتیجه ای که شامل حالم می شود پشیمانی و شرمندگی است».«حاج اکبر» راه چاره برای پایان صبر کشاورزان را رفتن به سمت دلالان می داند. «هر چند همه کشاورزان مخالف کار با دلالان هستند اما وقتی نیازشان شدید شود و کاسه صبرشان سرریز، دیگر چاره ای ندارند و ضرر را به جان خریده و چوب حراج به گندم خود می زنند، چون که نمی خواهند بیشتر از این مقروض باشند و شرمنده تر شوند». هنگام گفتن این سخن نگاهش عجیب غمگین می زند گویی تحمل این لحظه ها برایش سخت تر از هر درد دیگری است. با همان نگاه مغموم سکوت می کند و این سکوت پایان یک روز کاری کشاورزی می شود که دستمایه کارش همان گندمی است که اگر نباشد حیات بشر به خطر می افتد.زنگ هشدار به مسئولانپیرمرد راه می افتد با همان کوله بار صبح اما نه به آن سنگینی بلکه سبک تر. در طول مسیر همچنان ساکت در فکر است. گاهی به سرت می زند سکوتش را با یک سؤال یا حرفی بشکنی اما تارهای افکارش به آن سوی بی سو پیوست شده است و شکستن آن بی فایده به نظر می رسد.در میان سکوت «حاج اکبر»، دغدغه کشاورزان را که مرور کنی تنها به یک مانع می رسی؛ برنامه ریزی نادرست برای بخش کشاورزی و ناتوانی در نگهداشت محصولاتی که توسط کشاورز پرورش می یابند تا سالم به دست مصرف کننده برسند.مسئولان مدام حرف از پرداخت می زنند و به دنبال تمدید وعده های خود هستند از آن طرف کشاورزان گرچه با صبوری تاب می آورند اما فشارهای زندگی و سررسید وام ها باعث می شود به سوی دلال ها و افراد سودجو کشیده شوند و با مبلغی پایین تر محصول خود را آزاد به فروش برسانند.اینجا نه دولت دست همیاری با کشاورز دارد و نه بانک ها سر سازش، آن وقت حمایت از محصول داخلی و تلاش برای توسعه اقتصادی منطقه چگونه محقق خواهد شد!؟«حاج اکبر زارعی»؛ کشاورزی که میزبان یک روزه بود؛ به مقصد که می رسد با لبخندی و دعایی تو را روانه خوشبختی می کند و می گوید از ما که گذشت اما امیدوارم دولت برای کشاورزان بعدی کارهای مثبتی انجام دهد و آنان را خرسند نگه دارد.اگر وقت خداحافظی به پشت سرت نگاه کنی او را رنجور و خسته چشم به راه یک روزنه امید برای بهتر شدن اوضاع کنونی می بینی. هر چند در گذر از زندگی این قشر، حالا هم باید توان آنان را برای امرار معاش ستود اما کشاورز نیاز به حمایت دارد تا بتواند انگیزه برای ادامه کار و فعالیت داشته باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]
صفحات پیشنهادی
لسآنجلس تایمز: وعدههای روحانی عملی نشده است
تراز لسآنجلس تایمز تاکید کرد وعدههای روحانی که پیش از توافق هستهای میداد هنوز محقق نشده و ایرانیان منتظر دیدن اثرات برجام در زندگی خود هستند به گزارش تراز روزنامه «لسآنجلس تایمز» در یادداشتی به بررسی توافق هستهای ایران و وعدههای برداشته شدنلسآنجلس تایمز: وعدههای روحانی عملی نشد
خبرگزاری فارس روزنامه لسآنجلس تایمز در یادداشتی به بررسی توافق هستهای ایران و وعدههای برداشته شدن تحریمها پرداخته و نوشت ایرانیان هنوز منتظر احیای اقتصاد و بهبود وضعیت معیشتی هستند در ابتدای این یادداشت با اشاره به گذشت هشت ماه از برداشته شدن تحریمهای بینالمللی از ایرانازدواج به وقت پیری یا صیادی با وعدههای طلایی!
ازدواج به وقت پیری یا صیادی با وعدههای طلایی این روزها شاهد هستیم برخی دختران جوان با وعدههای طلایی و رنگارنگ به خانه بخت میروند خانه بختی که مرد میانسال پولدار در وقت اضافه زندگی خود برای دختر جوان ساخته است چرا این دختر با یکی همسن پدرش ازدواج کرده حتما پیرمرده پولدیک سال گذشت اما خبری نشد! مریانجیها منتظر عملیاتی شدن وعدههای استاندار
یک سال گذشت اما خبری نشد مریانجیها منتظر عملیاتی شدن وعدههای استاندار قریب به یک سال از مصوبات استاندار همدان در شورای اداری این شهر میگذرد اما وعدههای استاندار همچنان بر روی کاغذ مانده است به گزارش خبرگزاری فارس از همدان استاندار همدان به همراه تعدادی از مدیران کل افارس گزارش میدهد نقش برآب شدن امید کشاورزان مازندرانی با سبز شدن طلای زرد
فارس گزارش میدهدنقش برآب شدن امید کشاورزان مازندرانی با سبز شدن طلای زرد مشکلات کشاورزان مازندران تمامی ندارد و اینبار قرعه سریال تکراری و تلخ خسارت به نام گندمکاران افتاد کشاورزانی که دانه دانه گندم را با زحمت در زمین نشاندند و در زمان برداشت با سبز شدن خوشههای طلایی گندمنوشیدن شیرطلایی در زندگی تان کولاک به پا می کند
نوشیدن شیرطلایی در زندگی تان کولاک به پا می کند با مصرف این معجون علاوه بر خواص منحصر به فرد درمانی آن جوانتر شده و زیباتر به نظر می رسید امروزه بسیاری از مردم پول زیادی صرف درمان های مختلف جوانی می کنند اما ما به شما یک راه طبیعی و ارزان معرفی می کنیم که با انجام آن سال ها جواگزارش لسآنجلس تایمز از وعدههای عملی نشده روحانی
گزارش لسآنجلس تایمز از وعدههای عملی نشده روحانیتاریخ انتشار دوشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۲۳ ۲۱ یک روزنامه آمریکایی مینویسد وعدههای روحانی که پیش از توافق هستهای میداد هنوز محقق نشده و ایرانیان منتظر دیدن اثرات برجام در زندگی خود هستند به گزارش تسنیم روزیکسانسازی حقوق کارگران اجرایی نشد/آقای وزیر! منتظر تحقق وعدهها هستیم
کارگران نفت و گاز گچساران خطاب به وزیر کار یکسانسازی حقوق کارگران اجرایی نشد آقای وزیر منتظر تحقق وعدهها هستیم جمعی از کارگران نفت و گاز گچساران در آستانه سفر وزیر کار به استان کهگیلویه و بویراحمد با انتشار نامهای نسبت به عدم تحقق وعدههای داده شده در زمینه اجرای یکسانسازیمحمد طلایی: از همه راضیام جز یک نفر!/ برای سومین قهرمانی آمده بودیم اما نشد
محمد طلایی از همه راضیام جز یک نفر برای سومین قهرمانی آمده بودیم اما نشد سرمربی تیم ملی کشتی آزاد جوانان ایران با بیان اینکه با هدف کسب سومین قهرمانی پیاپی به مسابقات جهانی پا گذاشته بودند گفت متاسفانه برخی اتفاقات دست به دست هم داد تا به هدفمان نرسیم محمد طلایی در گفت و گوکاوه موسوی: نتایج دو ومیدانی افتضاح بود/ وعدههای فدراسیون عملی نشد
کاوه موسوی نتایج دو ومیدانی افتضاح بود وعدههای فدراسیون عملی نشد پرتابگر چکش ایران گفت نتایج کل دو ومیدانی ایران در المپیک افتضاح بود و تیم ملی عملکرد قابل قبولی نداشت کاوه موسوی پرتابگر چکش ایران در گفتوگو با ایسنا درباره نتیجه خود در المپیک 2016 ریو اظهار کرد-
اقتصادی
پربازدیدترینها