واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: خوانندهسالاری حالا دیگر یکی از رویکردهای متداول در دنیاست. این یعنی تلاش برای اینکه مردم فقط به حضور خواننده و کلامی که او استفاده میکند، توجه کنند و نظرشان چندان به موسیقی جلب نشود، آنطور که کارشناسان و اهالی فن میگویند موسیقی این روزها همه جای دنیا در حاشیه کلام قرار گرفته است.
به گزارش جامجم، خوانندهسالاری پدیدهای است که طی سالهای گذشته بسیار درباره آن سخن گفته شده است؛ پدیدهای که موجب میشود خواننده در صورت توانمند بودن خیلی زود به ستاره بیمانند صحنه بدل شود و آهنگسازان و نوازندگان هرقدر هم متبحر باشند، بهنوعی در سایه او قرار گیرند، اما این اتفاق مختص ایران نیست و در اغلب کشورهای دنیا با این اتفاق مواجه هستیم. شاید در ایران آنقدر این ماجرا جنبه افراطی پیدا کرده که هر سال دستکم هشت، نه مورد از مثالهای شاذ دهان به دهان میچرخد که فلان خواننده مطرح، همه نوازندهها و اعضای گروهش را اخراج کرده است. بهمان خواننده شرط گذاشته اگر عکس تنهای او روی جلد نباشد، قراردادش را لغو میکند. آن یکی خواننده کل گروهش را عوض کرده و گفته من مهم هستم و اگر شما هم نباشید میروم از اولین جایی که دستم برسد چند نوازنده میآورم و... این همان آفتی است که محور بحث ماست. خوانندههایی که خود را قطب عالم موسیقی میدانند و گمان میکنند مثلا در انتشار یک آلبوم، 99 درصد سهم آنهاست و کمتر از یک درصد سهم آهنگساز و تنظیمکننده و نوازندهها و دیگر افرادی است که برای انتشار آن تلاش کردهاند. موسیقی علمی و مخاطبان محدود شاهین فرهت، آهنگساز و مدرس دانشگاه معتقد است این روزها در سراسر جهان مخاطب موسیقی کلاسیک و جدی کمتر شده است و همه بخصوص نسل جوان سراغ موسیقیهای بهروزتر میروند. او در اینباره توضیح میدهد: موسیقی بیکلام که بخش عمده آن موسیقی کلاسیک است، در واقع موسیقی همگانی محسوب نمیشود و برای تیپ شخصیتی خاصی است. او ادامه میدهد: موسیقی بیکلام مختص مخاطبی است که اهل مطالعه بوده و نگاه علمیتری به موسیقی داشته باشد. من و شما شعر حافظ را میخوانیم و راحت از کنارش رد میشویم و نمیتوانیم معنای درونیاش را بفهمیم، چون برای فهم آن نیاز است تاریخ ادبیات بدانیم، با افکار حافظ آشنا باشیم و دشواریهای شعری و سبک او در سرایش را بشناسیم؛ یعنی به یک حد نصاب سوادی نیاز داریم تا بتوانیم آن را بفهمیم وگرنه به قول مولانا از ظن خودمان یارش میشویم. حالا این نکات را درباره موسیقی که تجریدیترین این هنرهاست در نظر بگیرید. فرهت تاکید میکند: طبیعی است مردم نتوانند با یک موسیقی کاملا علمی ارتباط مستمر و خوبی داشته باشند. از اینرو طبیعی است مردم دنبال کلام بگردند و با خواننده و صدای او بیشترین ارتباط را برقرار کنند. از نظر من همین که مردم به شناختی از موسیقی برسند که کار خوب و بد را از هم تشخیص دهند، اتفاق خیلی مهمی است و نمیتوان از همه متوقع بود که با موسیقی علمی ارتباط خوبی برقرار کنند. همه جای دنیا همین است هرچند آنطور که اهالی فن میگویند این اتفاق در ایران شکل پررنگتری دارد و تقریبا بخش عمدهای از مخاطبان موسیقی در کشورمان با موسیقی بیکلام ارتباط چندانی برقرار نمیکنند. علیرضا قربانی، خواننده موسیقی ایرانی این موضوع را قبول ندارد و میگوید: خواننده در همه جای دنیا بیشتر به چشم میآید، در کجای دنیا غیر از این است؟ او در پاسخ به کسانی که معتقدند این موضوع در ایران تشدید شده است، میگوید: در تمام دنیا همین است و اصلا در ایران تشدید نشده که هیچ، تضعیف هم شده است، حتی در کارهای کلاسیک وقتی «پاوراتی» میخواند غیر از او شما کدام یک از رهبران ارکستر یا نوازندگان گروهش را میشناسید؟ سالاری کردن به آدم بستگی دارد، خوانندهها در چشم هستند چون کلام در دستانشان است و کلام بیواسطهترین و راحتترین ارتباط را با مخاطب دارد. آسیبهای خوانندهسالاری رضا مهدوی، آهنگساز و کارشناس موسیقی اما خوانندهسالاری را یک آسیب میداند، هرچند میپذیرد که این اتفاق کم و بیش در همه دنیا وجود دارد و امروزه به امری عادی تبدیل شده است، اما آن را یک آسیب جدی میداند. او در اینباره توضیح میدهد: این خیلی عادی است که آثار باکلام خوب خیلی زود میان مردم طرفدار پیدا کنند و خواننده بیشتر از همه اعضای گروه دیده شود، اما کلام محور شدن مردم به خودی خود آسیبهایی دارد. سردبیر مجله مقام موسیقایی عنوان میکند: وقتی تمام توجه مخاطب به سمت کلام باشد، نسبت به موسیقی دقیق نخواهد شد و آن را صرف حضور خواننده و ارتباط برقرار کردن با کلام میشنود، درحالی که این خلاف ذات موسیقی است. این کارشناس موسیقی در پایان سخنانش با تاکید بر اینکه مخاطب جدی موسیقی آن را صرف بیکلام و یا با کلام بودن انتخاب نمیکند، بیان میکند: اگر گوش موسیقایی مردم قوی شود هر چیزی را به عنوان موسیقی نمیپذیرند، هرچند نمیتوان این گناه را به گردن خواننده یا مردم انداخت، اما باید آسیبشناسیهای لازم را انجام داده و گرههای کوری را که میان مردم و شنیدن موسیقی ایجاد شده یافت و حل کرد. زینب مرتضاییفرد فرهنگ و هنر
سه شنبه 16 شهریور 1395 ساعت 04:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]