تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا شما را به چيزى با فضيلت‏تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804060139




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

باید افکار عمومی این قدر به هم بریزد؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زائری، محمدرضا - نقل است قصابی میانسال که داشت از پسرش درس حساب می پرسید از او سؤال کرد : دو تا سیب داریم ، سه تا هم می گذاریم رویش . چند تا می شود ؟ پسر کودن گفت : چهارتا ! مرد قصاب دید سیب فایده ندارد دوباره گفت : دو تا گلابی داریم ، سه تا دیگر می گذاریم کنارشان . چند تا گلابی می شود ؟

پسر حواس پرت پاسخ داد : سه تا ! پدر كه اعصابش داشت خرد مي شد اين دفعه با موز و خيار هم امتحان كرد ولي باز فرزند گيجش جواب درستي نداد. پدر كه حسابي عصباني بود فرياد زد : فلان فلان شده! من دو تا گوسفند را ذبح كرده و شقه شقه كرده ام ، سه تا ديگر را هم مي كشم و سر مي برم ، حالا چند تا لاشه گوسفند داريم ؟ پسر با آرامي گفت : پنج تا ! پدر خسته و كلافه با تعجب نگاهي كرد و پرسيد : پدر فلان ، حالا حتما بايد من پنج تا گوسفند را سلاخي كنم تا تو حساب ياد بگيري ؟ آنونس تبليغي جذاب و خوب گفتگوي "بدون تعارف" با آقاي علم الهدى و قدم زدن و چاي خوردن و توي ماشين نشستن خبرنگاران با ايشان را كه ديدم بسيار خوشحال شدم و به ياد اين جوك افتادم ! (كه البته با قدري دخل و تصرف به خاطر رعايت اخلاق و ادب ! تقديم شد) از خودم پرسيدم : واقعا بايد افكار عمومي اين قدر به هم بريزد و در فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي ناسزا بگويند و جو ملتهب بشود تا دوستان صداوسيما بروند و بدون تعارف با برخي بزرگان و مسؤولان گفتگو كنند ؟ نمي شد قبل از اين ها و خيلي آرام و منطقي به اين گفتگوهاي صريح و ساده و طبيعي برسيم با همه مسؤولان و با همه صداقت و شفافيت تا نه شايعه رونق بگيرد و نه ارتباط صميمانه مردم و مسؤولان قطع شود ؟




شنبه 13 شهریور 1395 - 08:54:27





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن