تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815480917




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ضربت خوردن و شهادت مولی الموحدین در شعر شاعران قم/ شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود...


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ضربت خوردن و شهادت مولی الموحدین در شعر شاعران قم/شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود...
خبرگزاری فارس: شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود...
مصیبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، غم بزرگی است که در کلام و بیان ادبا و شعرای آئینی موج می‌زند.

خبرگزاری فارس – حسن شیخ حائری: مصیبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، غم بزرگی است که در کلام و بیان ادبا و شعرای آئینی موج می‌زند. در این بین شعرای آئینی قم هم در این زمینه عرض ارادت‌هایی دارند. یکی از این شاعران، استاد غلامرضا سازگار متخلص به «میثم» است که اشعار متعددی از این شاعر پیشکسوت آئینی در این موضوع سروده شده و بسیاری از این شعرها از زبان مداحان اهل بیت هم شنیده شده است. استاد سازگار در یکی از این شعرها، شهادت آن امام همام را به از پا افکندن قامت عدل مجسّم تشبیه کرده و می‌سراید: به خون شستند نامردان رخ مرد دو عالم را به پا کردند در ماه مبارک، شور محرم را عیان کردند از دود ستم، رخساره گردون بیفکندند از پا، قامت عدل مجسم را ندا برخاست کز ختم رسل کُشتند در سجده وصی و جانشین و یاور و داماد و بن عم را به مزد آن همه احسان و لطف و مهربانی‌ها به محراب دعا کشتند آن مظلوم عالم را مروت بین، فتوت بین، عنایت بین، کرامت بین تفقد می‌کند با روی خونین، ابن ملجم را بپوش ای آسمان بر پیکر خود جامه ماتم که زینب در بغل بگرفته امشب زانوی غم را ز اشک سرخ و رنگ زرد و رخت نیلگون از غم چه رنگین کرده‌اند امشب یتیمان، سفره هم را. این شاعر آئینی همچنین در شعر دیگری، اینچنین به ساحت مقدس آن امام مهربان، عرض ادب می‌کند و مظلومیت آن بزرگوار را به تصویر می‌کشد: به زخم فرق تو نازد خدای دادگرت  که گشت آب وضوی نماز، خون سرت  ستارگان همه تا صبح گریه می‌کردند  به لحظه‌های مناجات و گریه سحرت  به فرق پاک تو یک زخم را همه دیدند  چه زخم‌ها که ندیدند و بود بر جگرت  چه سال‌ها که عزادار همسرت بودی  به دیده اشک عزا بود و بر جگر، شررت  ز دشمنان چه بگویم که با تو چون کردند  شکست روز و شب از جهل دوستان، کمرت  خبر نداشت کسی از غم دلت، یک عمر  سکوت کردی و می‌سوخت پای تا به سرت  تو آن همای همیشه بلند پروازی  که با شهادت زهرا، شکست بال و پرت  تمام عمر ز وصف تو دم زند «میثم»  به این امید که فردا نیفتد از نظرت.  و اما در بخشی از شعر دیگری از او چنین می‌خوانیم:  فریاد برآرید ز دل، منبر و محراب  کای مسجدیان حیدر کرار نیامد  هر شب ز غم فاطمه می‌سوخت و می‌گفت  آمد سحر و قاتل خونخوار نیامد   مظلوم‌ترین رهبر تاریخ علی بود  بی یارتر از او به جهان یار نیامد  دیدند همه فاطمه‌اش نقش زمین شد  بر یاری او یک تن از انصار نیامد  «میثم» به خدا جامعه خواب است، وگرنه  ماننـد علـی، رهبـرِ بیـدار نیـامـد. در عین حال یکی از مضامینی که در بسیاری از اشعار علوی به چشم می‌خورد، مظلومیت مولا و سخن گفتن ایشان با چاه است: شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید همچو دل شب سیاه بود دانی چرا جبین علی را شکافتند؟ زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود خونش نصیب دامن محراب کوفه شد آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود  یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید  اشک شبش به غربت روزش گواه بود  دستش برای مردم دنیا نمک نداشت  عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود  همصحبتی نداشت که در نیمه‌های شب حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود مولا پس از شهادت زهرا غریب شد زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود  وقتی که از محاسن او می‌چکید خون عباس را به صورت بابا نگاه بود «میثم»! هزار حیف که پوشیده شد ز خون  رویـی کـه بهـر گمشدگان شمـع راه بود. استاد سازگار همچنین در شعر دیگری به صبر مولا همچون فرد استخوان در گلو و خار در چشم اشاره دارد و می‌گوید: سال‌ها بود استخوان در حلق و خار غم به چشمش آن امامی که نبودی در محبت، کس، قرینش او که بر خاک زمیـن افکند گُردان زمان را آسمـان یکبـاره زد بـا داغ زهـرا بر زمینش  کـو پیمبـر تـا ببینـد در دل محـراب کوفه بعد عمری خون دل آخر چه شد با جانشینش؟  او در بیت پایانی این شعر می‌سراید:  یا علی! سوزی به «میثم» ده که تا دارد حیاتی  از تـو گویـد، از تـو خوانَـد، بـا نوای آتشینش. و اما دفن غریبانه مولا از زبان استاد سازگار: تا جسم بوتراب، نهان در تراب شد گردون به فرق خاک نشینان خراب شد با یک مدینه غربت و یک کوفه درد و غم مانند شمع سوخت و لب بست و آب شد وقتی که بازگشت حسن از کنار قبر از سوز ناله‌اش دل زینب کباب شد چندین ستاره در دل شب خون گریستند تا نیمه شب به خاک نهان آفتاب شد پاداش آن مروّت و مردانگیّ و عدل روی علی ز خون سر او خضاب شد کاش این چنین نبود و نباشد شنیده‌ام بین همه، سلام علی بی‌جواب شد فریاد می‌زنند شب و نخل و چاه‌ها والله بر علی ستم بی‌حساب شد در مجلس شهید همه آورند گل امشب سرشگ دیده‌ی زینب گلاب شد «میثم»! سزد که نسل جوان گریه‌ها کنند بر رهبری که پیر به فصل شباب شد. شاعر دیگری از قم که شعری در مظلومیت مولا دارد، سید حمیدرضا برقعی است. او در این شعر خود، با سکوت و مظلومیت مولا را به شکلی زیبا و شاعرانه به تصویر کشیده است: سکوت عین سکوت است، بی همانند است که پیشوند ندارد، بدون پسوند است زبان رسمی اهل طریقت است سکوت سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است زمین یخ زده را گرم می‌کند آرام سکوت، معجزه‌ی آفتاب تابنده است سکوت پاسخ دندان شکن‌تری دارد سکوت مغلطه‌ها را جواب کوبنده است سکوت کرد علی سالهای پی در پی همان علی که در قلعه را ز جا کنده است همان علی که به توصیف او قلم در دست مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست علی به واقعه جنگید با زبان سکوت که ذوالفقار علی در نیام برّنده است از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم! از آن سکوت که لحظه به لحظه‌اش پند است از آن سکوت که در عصر خود نمی‌گنجد از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست از آن سکوت که هنگام جنگ، ترفند است از آن سکوت که دستان حیله را بسته و دور گردن فتنه طناب افکنده است سکوت کرد علی تا عرب خیال کند ابوهریره به فن بیان هنرمند است صحابه ای که فقط یک سؤال شرعی داشت پیاز مکه به ذی‌الحجه دانه ای چند است؟!. او در ادامه همین شعر، عدالت علی(ع) را چنین ترسیم می‌سازد: علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله یکی است در نظرش با حسن که فرزند است ملاک او به رگ و ریشه نیست، از این رو؛ محمد بن ابوبکر آبرومند است علی خلیفه شود شیوه‌ی حکومت او برای عده ای از قوم ناخوشایند است ستانده می‌شود آن رفته‌های بیت المال ازین درخت اگر میوه ای کسی کنده است اگر به پای کنیزانشان شده خلخال اگر به گردن دوشیزگان گلوبند است. برقعی اما در شعر دیگری درباره ضربت خوردن مولا چنین می‌سراید: وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می‌رفت در دل محراب لحظه‌ی گریه‌ی اذان شده بود کوفه لبریز از مصیبت بود باد در کوچه نوحه خوان شده بود شور افتاد در دل زینب پی بابا دلش روان شده بود در و دیوار التماسش کرد در و دیوار مهربان شده بود شوق دیدار حضرت زهرا در نگاه علی عیان شده بود خار در چشم و تیغ، بِینِ گلو زخم، مهمان استخوان شده بود سایه ای شوم پشت هر دیوار در کمین علی نهان شده بود ناگهان آسمان ترک برداشت فرق خورشید خون فشان شده بود در نجف سینه بی قرار از عشق گفت «لا یمکن الفرار» از عشق. شعر دیگر در این مناسبت از حامد حجتی، از شاعران آئینی استان قم است: راه این کوچه به محراب گذر خواهد کرد ماه در گوشه این راه سحر خواهد کرد میخِ در، شال کمربند تو را می‌گیرد میخ از خاطره تلخ گذر خواهد کرد راه این کوچه پر از هیزم و داغ است هنوز نفس باغچه را داغ تو تر خواهد کرد دو قدم مانده به محراب اذان می گویند دو قدم مانده که در شهر خبر خواهد کرد بشتابید نماز است که جریان دارد باز خیرالعمل دوست اثر خواهد کرد علی! این بار دو رکعت به تبسم مانده علی! انگار که در عشق نظر خواهد کرد رو به خورشید قنوت ابدی جان دارد سجده این بار کنار تو خطر خواهد کرد یک نفر تیغ به دست آمده تا تکبیرت باز هم معجزه در فرق قمر خواهدکرد کعبه در «فُزتُ و ربّ» گویی خود حیران است «ها علیٌ بَشرٌ کَیف بَشر» خواهد کرد. و اکنون این گفتار را با بخشی از شعر استاد محمدعلی مجاهدی متخلص به «پروانه» به پایان می‌آوریم: سکوت تلخ نخلستان، غریبی تازه می‌جوید که امشب بر ملاقات علی شمشیر می‌آید به هر ویرانه ای فانوس اشکی می‌کند روشن که بزم باصفایی اینچنین، کم، گیر می‌آید به ذهن کوچه‌های کوفه گرد مرگ می‌پاشد طنین گام‌های او که بس دلگیر می‌آید خروشیدم که در این شهر آیا اهل دردی نیست؟ که دیدم کودکی با کاسه ای از شیر می‌آید رسد روزی که خواب ناز بت‌ها را برآشوبد که ابراهیم ما با نعره‌ی تکبیر، می‌آید. انتهای پیام/2258/و40

95/04/06 :: 12:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن