واضح آرشیو وب فارسی:ترنم دشتی: نیما نکیسا گلر تیم فوتبال ستارگان ایران در بازی با ستارگان لالیگا بود. دروازه بان سابق تیم ملی کشورمان گلایه هایی هم از برخی از همبازیانش دارد.به گزارش ترنم دشتی به نقل از؛ افکارنیوز ، گفت و گوی نیما نکیسا را بخوانید. بازی روز گذشته را چطور دیدید؟ خیلی خوب بود، همین که دوستانم را دیدم خیلی خوشحالم. البته به نظر می رسد نیاز به تمرین بیشتری دارید. ما خیلی ناآماده بودیم، پروین در رختکن گفت که کاش یک متولی پیدا شود و این تیم را هر دو هفته یا 10 روز یک جا جمع کند تا تمرین کنیم. به نظر من خود ایشان بهترین فرد برای جمع کردن بازیکنان دور هم است. امیدوارم تیم پیشکسوتان تشکیل و در قالب تیم ملی حفظ شود، آماده ترین ها دعوت شوند و به این ترتیب یک تیم خوب داشته باشیم تا در چنین مسابقاتی مشکلی نداشته باشیم. سرمربی چه کسی باشد؟ به نظرم پروین بهترین گزینه برای این کار است چون هیچکس به او نه نمی گوید. اگر او پیش قدم شود دیگر این ناآماده بودن ها اتفاق نمی افتد. بازیکنان آن ها (تیم ستارگان لالیگا) خیلی خوب بودند و حتی یک گرم هم اضافه وزن نداشتند، 4 گل زدند ولی باید بیشتر می زدند. صحبت از تشکیل تیم پیشکسوتان شد، همین تیمی که برای یک مسابقه تشکیل می شود کلی داستان دارد، این می آید آن یکی نمی آید. کاملا با صحبت های شما موافقم، متاسفانه شرایط اخلاقی و رفتاری ما ایرانی ها در حال تغییر است، به مردم و مسئولین فرهنگی می گویم که ما داریم به سمت خط قرمزها می رویم. بخل و حسادت، منافع شخصی و بسیاری از اتفاقات دیگر در ما نفوذ کرده و این نگران کننده است. ریشه این بخل و حسادت ها کجاست؟ متاسفانه برخی نمی توانند با واقعیت کنار بیایند، ببینید برای من این موضوع حل شده که علی کریمی بیشتر از من طرفدار دارد، عابدزاده محبوب تر است، من با این مسائل مشکلی ندارم ولی برخی نمی توانند این موضوعات را حل کنند. می گویند فلانی بیاید من نمی آیم. مگر می شود؟ یاریار و پروین 8-7 ماه برای برگزاری این بازی زحمت کشیدند تا بتوانند ستارگان لالیگا را به ایران بیاورند ولی برخی می گویند دیدید باختیم؟ باختیم که باختیم، فدای سرتان، این یک بازی سمبلیک است. متاسفانه پیشکسوتان حرمت یکدیگر را هم حفظ نمی کنند. دقیقا، بلا از همه دور باشد ولی وقتی یک اتفاقی بیفتد زیر تابوت یکدیگر را می گیریم و می بریم امجدیه، «تاب تاب عباسی» می کنیم و می آییم. هادی نوروزی رفت، مهرداد اولادی فوت کرد، امروز هم داوود رشیدی درگذشت، ما کسی را به جز یکدیگر نداریم. به خاطر یک پاس ندادن هنوز با هم قهر است، بابا باور کنید زشت است، شما 40 سالتان شده، الان بچه های تان باید باهم بازی کنند. هرچه بوده تمام شده، زنگ بزنید بگویید پاشو بیا یک شام باهم بخوریم، کدورت ها را فراموش کنید. به همه هم بازیانم می گویم که یکدیگر را دوست داشته باشید تا خدای نکرده به جایی نرسیم که زیر تابوت هم را بگیریم. گل دوم را خیلی بد خوردید. باور کنید مصدوم بودم، روی پای چپم خیلی درد داشتم و کشاله ام کشیده شده، به زور آمپول بازی کردم ولی روی پای راست مشکلی نداشتم و دیدید توپ های خوبی گرفتم. چرا استقبال اینقدر کم بود؟ من فکر می کنم مردم نمی دانستند که ستاره ها می آیند یا نمی آیند، یعنی دو دل شده بودند و برای همین نیامدند.
یکشنبه ، ۷شهریور۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ترنم دشتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]