واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گرامیداشت حجتالاسلام والمسلمین داستانی بنیسیقصدم این بود کنم خدمت دین و میهن ...
یکی از مهمترین و جدیترین دلمشغولیهای شیخ اسدالله، نوشتن بود و همین علاقه و پشتکار و استمرار او موجب شد تا عادت به نوشتن را هر روز و پس از تعقیبات نماز صبح ترک نکند؛ عادتی که به نگارش بیش از 120 کتاب چاپ شده و منتشر نشده منجر شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، وقتی در روستای بِنیس از توابع شبستر آذربایجان شرقی به دنیا آمد، او را «اسدالله» نامیدند و البته برخی از مردم هم گاهی او را "شیرخدا" صدا میزدند. در احوالات عرفانی یکی از اجداد او نوشتهاند که وقتی میخواست به سفر برود، از همه حلالیت میطلبید و سپس به سفر میرفت. پدر اسدالله هم البته عالم وارستهای بود که با خواندن آیات عذاب قرآن گریه میکرد و با خواندن آیات بشارت و نعمت، متبسم میشد و عبارت «اللّهم ارزقنا» را بر زبان جاری میساخت. اسدالله از کودکی و نوجوانی، بچهای پر شور بود و علاوه بر درس و تحصیل، به فعالیتهای مختلف از جمله سفالسازی و آموختن فنون پهلوانی اشتغال داشت. او به چنان سرعتی در آموختن دست یافته بود که دو سال از تحصیلش را در چهار ماه خواند و البته به چنان تبحری در ورزش کشتی هم دست یافته بود که توانست بسیاری از هم سن و سالان خود را شکست دهد. اسدالله 25 ساله بود که تصمیم گرفت به آموختن علوم دینی و دروس حوزوی بپردازد؛ این بود که راه قم را در پیش گرفت و وارد حوزه علمیه قم شد. ابتدا دروس سطح و مقدمات را فرا گرفت و سپس به درس خارج آیتالله گلپایگانی نائل آمد. در آن سالها، یکی از مهمترین و جدیترین دلمشغولیهای شیخ اسدالله نوشتن بود و همین علاقه و پشتکار و استمرار او موجب شد تا عادت به نوشتن را هر روز و پس از تعقیبات نماز صبح ترک نکند؛ عادتی که به نگارش بیش از 120 کتاب چاپ شده و منتشر نشده منجر شد که از آن جمله میتوان به «توحید»، «عدل»، «اخلاق نیک در اسلام»، «تقوا چیست»؟، «خدیجه، مادر یتیمها»، «رساله العقوق و الحقوق»، «علی(ع) از دیدگاه خداوند یکتا»، «علی(ع) از دیدگاه محمد(ص)»، «علی(ع) از دیدگاه علی(ع)»، «چگونه بنویسیم؟»، «من کیستم و من چیستم؟»، «نوای نینوا» و «وظیفه دو همسر شایسته» اشاره کرد. او همچنین کتابی به نام «فصیحه الصحیفه» دارد که شرحی بر صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام است. در عین حال ذوق ادبی و شعری شیخ اسدالله موجب شد تا ابیات فراوانی از او به یادگار باقی بماند که برخی از این ابیات هم به زبان آذری است. همچنین یکی از دیوانهای شعری او «باغستان بنیسی» نام دارد که هنوز منتشر نشده و به تعبیر استاد محمدعلی مجاهدی، میتواند به بیش از 100 جلد شعری منتهی شود و البته یکی از این اشعار چنین است: جهان را من پر از گنجینه کردم که جان عالَمی دلشاد مانَد. از دیگر فعالیتهای حجتالاسلام داستانی بنیسی میتوان به تاسیس «دار البحث الاسلامی» اشاره کرد که برای پاسخگویی به پرسشهای مذهبی جوانان تاسیس شد. او همچنین ارادت عجیبی به ادعیه اسلامی داشت و به اطرافیان هم سفارش میکرد تا از دعاها و مناجاتها و از جمله مناجات خمس عشر غفلت نورزند و هر روز حداقل یک مناجات از این مناجاتهای 15گانه خمس عشر را بخوانند. عشق او به ادعیه باعث شد تا در جلسات ذکر توسل صبحهای جمعه در منزلش علاوه بر خواندن دعا، به شرح ادعیه هم بپردازد. در احوالات عرفانی این ادیب عالم آمده است که روزی یکی از مردم از حشرههای فراوان باغ خود که موجب کاهش محصول شده بودند به نزد ایشان شکایت آورد. حجت الاسلام بنیسی خود به باغ آن فرد رفت و یکی از آن حشرات را روی دستش گذاشت و به آن حشره گفت: ای حشره! اگر این مرد راست می گوید، از این باغ بروید و به این باغ کاری نداشته باشید. گفته میشود که چند روز بعد صاحب باغ برای تشکر نزد حجت الاسلام داستانی رسید. همچنین در خانه ایشان همیشه به روی مردم باز بود و مردم به محضرش میرسیدند و سوالها و درخواستهای خود را مطرح میکردند. این عالم ارزشمند و ادیب و شعر معاصر سرانجام در مانند چنین روزی، یعنی 12 خرداد و در سن 58 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیار باقی شتافت. او خود در این باره سروده است: عاشقان حق، به حق جان میدهند بهرشان جان دادن آسان است و بس بهر این دلدادگان، روی زمین تَنگ و نازیبا و زندان است و بس عاشقان را مرگ باشد موهبت رحلت عاشق، درخشان است و بس در زمان مرگ شادان میشود چون روانه سوی رحمان است و بس. مرحوم حجتالاسلام بنیسی یک روز پس از ارتحال تشییع شد و پس از اقامه نماز به امامت آیت الله مدنی تبریزی، برای تدفین به گلزار شهدای علی بن جعفر منتقل شد و در جوار مزار مادرش آرمید. شایسته است تا این نوشتار با این شعر از حجتالاسلام داستانی بنیسی به پایان رود: هر زمان، زِ من ای خسته دلان یاد کنید با همان یاد، دل و جان مرا شاد کنید قصدم این بود، کنم خدمت دین و میهن این دو از همت خود بیشتر آباد کنید به «بنیسی» که دگر نیست میان مردم رحمتی خوانده و از او به خوشی یاد کنید انتهای پیام/2258/ب30
95/03/12 :: 11:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]