محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827351702
پنج منهای یک / وداع در روز اخوان ثالث/ آمدم، دیدم و رفتم... - پایگاه خبری شوشان
واضح آرشیو وب فارسی:شوشان: داوود رشیدی را می ستاییم. هم به خاطر فیلم هایی که بازی کرد و هم به خاطر فیلم هایی که قبول نکرد بازی کند. به خاطر وفاداری اش به علی حاتمی و به خاطر دوستی 50 ساله 5 چهره ماندگاری که حالا یکی از جمع شان کم شده است...مهرداد خدیر - «از مرگ برای خودم نمی ترسم. مرگ، واقعیتی است که آدم باید آن را قبول کند. با این حال وقتی به مرگم فکر می کنم بُغض امانم را می گیرد. به خاطر درد و غمی که خانواده و نزدیکانم تحمل می کنند ناراحت می شوم. ناراحت می شوم مخصوصا برای نوه ام «سینا» که خیلی به من وابسته است و نمی تواند مرگ مرا بفهمد و باور کند. دوست دارم سرپا بمیرم. مثل پدرم. دوست دارم تلپ بیفتم. من روی سنگ قبر خودم را نمی نویسم اما اگر قرار باشد خودم نوشته اش را انتخاب کنم شبیه جمله سزار خواهد بود که گفت: Veni/vidi/ vici یعنی «آمدم، دیدم و پیروز شدم». من هم روی سنگ قبرم می نویسم: آمدم، دیدم و رفتم .» و حالا داوود رشیدی پس از یک عمر دیدن و البته آموختن بهتر دیدن رفته است و نمی دانیم بر روی سنگ آرامگاه او این نوشته را حک می کنند یا نه چرا که امروز – پنجم شهریور 1395- پیکر هنرمند را به بهشت زهرا منتقل کردند و هنوز تشییع و به خاک سپرده نشده و در قطعه هنرمندان آرام نگرفته تا ببینیم چنین خواهد شد یا نه. شاید هم خانواده او ترجیح دهند شعری از مهدی اخوان ثالث را بنویسند چرا که تاقبل از این اتفاق، پنجم شهریور برای اهل فرهنگ و هنر یادآور مرگ این شاعر در سال 1369 بود: ز پوچِ جهان هیچ اگر دوست دارم تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو را ای کهن پیرِ جاویدِ برنا تو را دوست دارم اگر دوست دارم ... هنر وار اندیشه ات رخشد و من هم اندیشه ات هم هنر دوست دارم... داوود رشیدی به هنر بازیگری شهرت داشت اما تنها بازیگر تئاتر و تلویزیون و سینما نبود که اهل اندیشه هم بود. دانش آموخته کنسرواتوار ژنو در کارگردانی و بازیگری تئاتر و لیسانس حقوق سیاسی از دانشگاه ژنو. اگر فضای سیاسی بعد از کودتای 28 مرداد 1332 تغییر نکرده بود مدرک دانشگاهی او از سوییس آن هم در آن روزگار به قاعده می یابد مسیر دیگری پیش او می گشود اما داوود رشیدی از میان آن دو تئاتر را برگزید و به اداره تئاتر پیوست و گروه تئاتر امروز را پایه گذاشت. کِی؟ 50 سال قبل. گروهی که از دل آن این نام ها برآمدند: پرویز فنی زاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، سوسن تسلیمی و مرضیه برومند و همسر خود را از خانواده همین آخری برگزید. داوود رشیدی را برای تئاتر ساخته بودند اما مثل خیلی های دیگر نمی توانست در تئاتر محدود بماند و هر چند در سال 1347 خورشیدی « در انتظار گودو » از ساموئل بکت را روی صحنه بُرد اما سه سال بعد و در آغاز دهه 50 در برابر دوربین هم قرار گرفت: فرار از تله و با درخشش در این فیلم به چهره ای تلویزیونی و سینمایی بدل شد. داوود رشیدی اما تنها بازیگر شاخص تئاتر نبود که بازی در مقابل دوربین را بر اجرا روی صحنه ترجیح دادند. جز او عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان و محمد علی کشاورز نیز چنین کردند اما چنان از جان مایه گذاشتند که به 5 ستون بازیگری سینما بدل شدند و وقتی هر 5 نفر مقابل دوربین بازی می کردند آن اثر می درخشید خاصه اگر کارگردان علی حاتمی می بود. این اتفاق در کمال الملک رخ داد. جمشید مشایخی نقش خود کمال الملک را بازی می کرد و داوود رشیدی رضا شاه شد. عزت الله انتظامی هم ناصر الدین شاه. آخر جمشید مشایخی یک بار ناصر الدین شاه شده بود. محمد علی کشاورز هم اتابک اعظم و علی نصیریان مظفر الدین شاه و بدین ترتیب سه سلطان بازیگری نقش سه شاه را در یک فیلم سینمایی برعهده گرفتند. در « هزار دستان» هم باز حضور این 5 بازیگر شاخص در کنار هم بسیار خوش نشست. داوود رشیدی در اینجا نقش مفتش را بازی می کرد.مفتش شش انگشتی. نقشی که هرگز فراموش نمی شودو رشیدی نازنین را واداشت در نقش مفتشی چنان فرومایه فرو رود. عزت الله انتظامی خان مظفر بود و علی نصیریان ابوالفتح و محمد علی کشاورز هم شعبان شد. شعبان استخوانی و همه را به یاد شعبان جعفری می انداخت. جمشید مشایخی هم که رضا خوش نویس بود و باز این 5 نفر غوغا کردند. گفت و گوهای داوود رشیدی و جمشید مشایخی در قالب مفتش و خوش نویس از ماندگارترین صحنه هاست و زنده یاد رشیدی چنان در این نقش فرو رفت که بسیاری او را با این صحنه ها و در قالب شخصیت منفی به خاطر می آورند. در سال های اخیر البته غایب بود. هم به خاطر بیماری و هم وسواسی که در قبول نقش داشت. هیچ یک از این 5 نفر حاضر به بازی در سریالی مانند «معمای شاه» نشدند که تاریخ را بر پایه قرائتی تنگ نظرانه و دور از ظرافت های علی حاتمی به تصویر می کشد و بازیگری مانند جعفر والی را وامی دارد در کلیپی که از او در پانزدهمین جشن سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر پخش شد از بازی در « معمای شاه» اظهار پشیمانی کند و صادق زیبا کلام هم سراغ او برود و بر دست های او بوسه بزند. چون هنر، سفارشی نمی شود و باید از درون هنرمند بجوشد. داوود رشیدی هنرمند بود و هنرمندانه زیست اما هیچ گاه از سیاست و جامعه علی الاطلاق دوری نجُست. چندان که در نهادهای مدنی هنری فعال و مسؤول بود و در بزنگاه ها از اظهار نظر سیاسی یا انتخاباتی ابا نداشت. از خصوصیات این 5 نفر ( داوود رشیدی، علی نصیریان،محمد علی کشاورز، عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی) یکی هم این است که فرزندان آنان نیز درراه هنر یا علم قدم گذاشته اند و آبروی هنر و هنرمند را پاس داشته اند حال آن که چه بسا کسانی می کوشیدند این انگاره را القا کنند که جماعت هنرمند را با خانه و خانواده سر و کاری نیست. از داوود رشیدی دو فرزند به یادگار مانده و طبعا دخترش – لیلی – که چون پدر به بازیگری اشتغال دارد و ترجیح می دهد بیشتر در برابر دوربین خاله اش – مرضیه برومند- بازی کند نام آشناتر است. حالا از این 5 نفر یکی رفته و من مانده ام که وقتی پس از این می خواهم برای چندمین بار « هزار دستان» علی حاتمی را تماشا کنم جایی که به صحنه های بازجویی از رضا تفنگچی و آماده سازی لوازم شکنجه برای ترساندن او می رسم نفرت خودم را نثار مفتش شش انگشتی کنم که می گوید: « ضیافت، حالاست. سفره کاغذ، پهن. قدح مرکّب، پُر. اشتهایت چه شد، قلم؟ بنوش. بنوشتن درآ! ای تشنه ی ایام محبس» یا به یاد خود بازیگر بیفتم و به یاد لطافت ها و زندگی و اندیشه انسانی او و از حال و هوای فیلم، خارج شوم؟ داوود رشیدی را می ستاییم. هم به خاطر فیلم هایی که بازی کرد و هم به خاطر فیلم هایی که قبول نکرد بازی کند. به خاطر وفاداری اش به علی حاتمی و به خاطردوستی 50 ساله این 5 نفر و حالا یکی از این جمع کم شده است... مهرداد خدیر - «از مرگ برای خودم نمی ترسم. مرگ، واقعیتی است که آدم باید آن را قبول کند. با این حال وقتی به مرگم فکر می کنم بُغض امانم را می گیرد. به خاطر درد و غمی که خانواده و نزدیکانم تحمل می کنند ناراحت می شوم. ناراحت می شوم مخصوصا برای نوه ام «سینا» که خیلی به من وابسته است و نمی تواند مرگ مرا بفهمد و باور کند. دوست دارم سرپا بمیرم. مثل پدرم. دوست دارم تلپ بیفتم. من روی سنگ قبر خودم را نمی نویسم اما اگر قرار باشد خودم نوشته اش را انتخاب کنم شبیه جمله سزار خواهد بود که گفت: Veni/vidi/ vici یعنی «آمدم، دیدم و پیروز شدم». من هم روی سنگ قبرم می نویسم: آمدم، دیدم و رفتم .» و حالا داوود رشیدی پس از یک عمر دیدن و البته آموختن بهتر دیدن رفته است و نمی دانیم بر روی سنگ آرامگاه او این نوشته را حک می کنند یا نه چرا که امروز – پنجم شهریور 1395- پیکر هنرمند را به بهشت زهرا منتقل کردند و هنوز تشییع و به خاک سپرده نشده و در قطعه هنرمندان آرام نگرفته تا ببینیم چنین خواهد شد یا نه. شاید هم خانواده او ترجیح دهند شعری از مهدی اخوان ثالث را بنویسند چرا که تاقبل از این اتفاق، پنجم شهریور برای اهل فرهنگ و هنر یادآور مرگ این شاعر در سال 1369 بود: ز پوچِ جهان هیچ اگر دوست دارم تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو را ای کهن پیرِ جاویدِ برنا تو را دوست دارم اگر دوست دارم ... هنر وار اندیشه ات رخشد و من هم اندیشه ات هم هنر دوست دارم... داوود رشیدی به هنر بازیگری شهرت داشت اما تنها بازیگر تئاتر و تلویزیون و سینما نبود که اهل اندیشه هم بود. دانش آموخته کنسرواتوار ژنو در کارگردانی و بازیگری تئاتر و لیسانس حقوق سیاسی از دانشگاه ژنو. اگر فضای سیاسی بعد از کودتای 28 مرداد 1332 تغییر نکرده بود مدرک دانشگاهی او از سوییس آن هم در آن روزگار به قاعده می یابد مسیر دیگری پیش او می گشود اما داوود رشیدی از میان آن دو تئاتر را برگزید و به اداره تئاتر پیوست و گروه تئاتر امروز را پایه گذاشت. کِی؟ 50 سال قبل. گروهی که از دل آن این نام ها برآمدند: پرویز فنی زاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، سوسن تسلیمی و مرضیه برومند و همسر خود را از خانواده همین آخری برگزید. داوود رشیدی را برای تئاتر ساخته بودند اما مثل خیلی های دیگر نمی توانست در تئاتر محدود بماند و هر چند در سال 1347 خورشیدی « در انتظار گودو » از ساموئل بکت را روی صحنه بُرد اما سه سال بعد و در آغاز دهه 50 در برابر دوربین هم قرار گرفت: فرار از تله و با درخشش در این فیلم به چهره ای تلویزیونی و سینمایی بدل شد. داوود رشیدی اما تنها بازیگر شاخص تئاتر نبود که بازی در مقابل دوربین را بر اجرا روی صحنه ترجیح دادند. جز او عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان و محمد علی کشاورز نیز چنین کردند اما چنان از جان مایه گذاشتند که به 5 ستون بازیگری سینما بدل شدند و وقتی هر 5 نفر مقابل دوربین بازی می کردند آن اثر می درخشید خاصه اگر کارگردان علی حاتمی می بود. این اتفاق در کمال الملک رخ داد. جمشید مشایخی نقش خود کمال الملک را بازی می کرد و داوود رشیدی رضا شاه شد. عزت الله انتظامی هم ناصر الدین شاه. آخر جمشید مشایخی یک بار ناصر الدین شاه شده بود. محمد علی کشاورز هم اتابک اعظم و علی نصیریان مظفر الدین شاه و بدین ترتیب سه سلطان بازیگری نقش سه شاه را در یک فیلم سینمایی برعهده گرفتند. در « هزار دستان» هم باز حضور این 5 بازیگر شاخص در کنار هم بسیار خوش نشست. داوود رشیدی در اینجا نقش مفتش را بازی می کرد.مفتش شش انگشتی. نقشی که هرگز فراموش نمی شودو رشیدی نازنین را واداشت در نقش مفتشی چنان فرومایه فرو رود. عزت الله انتظامی خان مظفر بود و علی نصیریان ابوالفتح و محمد علی کشاورز هم شعبان شد. شعبان استخوانی و همه را به یاد شعبان جعفری می انداخت. جمشید مشایخی هم که رضا خوش نویس بود و باز این 5 نفر غوغا کردند. گفت و گوهای داوود رشیدی و جمشید مشایخی در قالب مفتش و خوش نویس از ماندگارترین صحنه هاست و زنده یاد رشیدی چنان در این نقش فرو رفت که بسیاری او را با این صحنه ها و در قالب شخصیت منفی به خاطر می آورند. در سال های اخیر البته غایب بود. هم به خاطر بیماری و هم وسواسی که در قبول نقش داشت. هیچ یک از این 5 نفر حاضر به بازی در سریالی مانند «معمای شاه» نشدند که تاریخ را بر پایه قرائتی تنگ نظرانه و دور از ظرافت های علی حاتمی به تصویر می کشد و بازیگری مانند جعفر والی را وامی دارد در کلیپی که از او در پانزدهمین جشن سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر پخش شد از بازی در « معمای شاه» اظهار پشیمانی کند و صادق زیبا کلام هم سراغ او برود و بر دست های او بوسه بزند. چون هنر، سفارشی نمی شود و باید از درون هنرمند بجوشد. داوود رشیدی هنرمند بود و هنرمندانه زیست اما هیچ گاه از سیاست و جامعه علی الاطلاق دوری نجُست. چندان که در نهادهای مدنی هنری فعال و مسؤول بود و در بزنگاه ها از اظهار نظر سیاسی یا انتخاباتی ابا نداشت. از خصوصیات این 5 نفر ( داوود رشیدی، علی نصیریان،محمد علی کشاورز، عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی) یکی هم این است که فرزندان آنان نیز درراه هنر یا علم قدم گذاشته اند و آبروی هنر و هنرمند را پاس داشته اند حال آن که چه بسا کسانی می کوشیدند این انگاره را القا کنند که جماعت هنرمند را با خانه و خانواده سر و کاری نیست. از داوود رشیدی دو فرزند به یادگار مانده و طبعا دخترش – لیلی – که چون پدر به بازیگری اشتغال دارد و ترجیح می دهد بیشتر در برابر دوربین خاله اش – مرضیه برومند- بازی کند نام آشناتر است. حالا از این 5 نفر یکی رفته و من مانده ام که وقتی پس از این می خواهم برای چندمین بار « هزار دستان» علی حاتمی را تماشا کنم جایی که به صحنه های بازجویی از رضا تفنگچی و آماده سازی لوازم شکنجه برای ترساندن او می رسم نفرت خودم را نثار مفتش شش انگشتی کنم که می گوید: « ضیافت، حالاست. سفره کاغذ، پهن. قدح مرکّب، پُر. اشتهایت چه شد، قلم؟ بنوش. بنوشتن درآ! ای تشنه ی ایام محبس» یا به یاد خود بازیگر بیفتم و به یاد لطافت ها و زندگی و اندیشه انسانی او و از حال و هوای فیلم، خارج شوم؟ داوود رشیدی را می ستاییم. هم به خاطر فیلم هایی که بازی کرد و هم به خاطر فیلم هایی که قبول نکرد بازی کند. به خاطر وفاداری اش به علی حاتمی و به خاطر دوستی 50 ساله این 5 نفر و حالا یکی از این جمع کم شده است...
جمعه ، ۵شهریور۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شوشان]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
پنج منهای یک / وداع در روز اخوان ثالث/ آمدم، دیدم و رفتم...
پنج منهای یک وداع در روز اخوان ثالث آمدم دیدم و رفتم داوود رشیدی را می ستاییم هم به خاطر فیلم هایی که بازی کرد و هم به خاطر فیلم هایی که قبول نکرد بازی کند به خاطر وفاداری اش به علی حاتمی و به خاطر دوستی 50 ساله 5 چهره ماندگاری که حالا یکی از جمع شان کم شده استتصاویر جالب و دیدنی روز پنج شنبه 4 شهریور 95
وزن کشی سالانه حیوانات در باغ وحش لندن دیدنی های امروز وزن کشی سالانه حیوانات در باغ وحش لندن خرابی های ناشی از زلزله در شهر آماتریس در مرکز ایتالیا پترو پروشنکو رییس جمهور اوکراین در مراسم بیست و پنجمین سالگرد استقلال اوکراین آتش بازی در جشنواره ای سالانه در کاتالانیا اسپامهمانی عروسکها به روز پنجم رسید (+جدول اجراها)
مهمانی عروسکها به روز پنجم رسید جدول اجراها شانزدهمین جشنواره بین المللی عروسکی تهران مبارک این روزها در تالارهای مرکز شهر در حال برگزاری است عصرایران - جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران مبارک در روز جمعه پنجم شهریورماه میزبان ۱۰ نمایش صحنهای و ۸ نمایش در فضای باز است تصفحه نخست روزنامه پنجشنبه28مردادماه
صفحه نخست روزنامه پنجشنبه28مردادماه تصاویر صفحه نخست روزنامه پنجشنبه 28مردادماه را مشاهده کنید به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازآبادان تصاویر صفحه نخست روزنامهامروز کارون خوزستان را با عناوین و تیترهای مشاهده کنید ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰ ۱۷اشک و لبخند در روز پنجم المپیک
۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰ ۲۸جدول توزیع مدالها تا پایان روز پنجم المپیک +عکس
کشورهای آمریکا چین و ژاپن در ردههای اول تا سوم جدول توزیع مدال المپیک جدول توزیع مدالها تا پایان روز پنجم المپیک 2016 ریو کشورهای آمریکا چین و ژاپن در ردههای اول تا سوم جدول توزیع مدال المپیک ریو قرار دارند صراطمطالب مرتبط جدول توزیع مدالها تا به امروز در المپیک 2016پایان فاز پنجم «روزهای بیقراری» در ارتفاعات لزیر مازندران
پایان فاز پنجم روزهای بیقراری در ارتفاعات لزیر مازندران تصویربرداری فاز پنجم سریال روزهای بیقراری با حضور الهام حمیدی در ارتفاعات روستای لزیر مازندران به پایان رسید ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ شهريور ساعت 09 51 به گزارش سرویس فرهنگی پانا مراحل ساخت مجموعه تلویزیوی «روزهای بیقراری&باید از مسلمان عذرخواهی شود/ تخت جمشید را که دیدم، روحیه گرفتم
برانکو باید از مسلمان عذرخواهی شود تخت جمشید را که دیدم روحیه گرفتم سرمربی پرسپولیس گفت بازی با تراکتورسازی در هر زمینی برگزار شود برای هر دو تیم یکسان است ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ شهريور ساعت 20 16 به گزارش پانا برانکو ایوانکوویچ در پایان دیدار دوستانه تیمش مقابل هف سمنان به خبرنگارصفحه نخست روزنامه استان کرمان پنجشنبه 28 مرداد ماه
صفحه نخست روزنامه استان کرمان پنجشنبه 28 مرداد ماه تصاویر صفحه نخست روزنامه های استان کرمان پنجشنبه 28 مرداد ماه را مشاهده کنید به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان تصاویر صفحه نخست روزنامههای امروز استان کرمان را مشاهده کنید ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹ ۳۵جلد پیروزی/پنجشنبه 28 مرداد 95
۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰ ۲۶-
گوناگون
پربازدیدترینها