واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
منوشه امير: براي مقابله با خطر شيعه بايد از سبزها حمايت كرد! (خبر ويژه) يك مستخدم صداي اسرائيل و سرويس جاسوسي موساد كه با عناصر ضدانقلاب در داخل ايران مرتبط است مي گويد مخالفان در ايران از اعمال تحريم هاي جديد عليه جمهوري اسلامي حمايت مي كنند و خواستار تشديد اين تحريم ها هستند. منوشه امير طي سخناني در مركز روابط همگاني تل آويو تاكيد كرد: مخالفان اميدوارند تحريم هاي جديد و شديدي عليه ايران از سوي جامعه جهاني وضع شود. اين در حالي است كه به عنوان مثال با وجود موضع آشكار آنجلا مركل صدراعظم آلمان عليه جمهوري اسلامي، شركت هاي آلماني به تجارت با ايران در حجم بالا ادامه مي دهند. اين مهره صهيونيست با حمايت از آشوبگراني كه در حوادث پس از انتخابات به خيابان آمده و به تحركات ضدانقلابي پرداختند، گفت: اين افراد از ناتواني قدرت هاي بزرگ در اعمال تحريم عليه ايران ناراحتند و از اينكه تحريم موثري اعمال شود نااميد شده اند اما در مقابل حكومت اسلامي اميدوار و تقويت شده است. قدرت هاي بزرگ چون خطر ايران و تشكيل امپراتوري شيعي ]!؟[ را درك نمي كنند، موفق به در پيش گرفتن اقدام موثر عليه ايران و توقف برنامه هسته اي آن نشده اند. همكار سازمان جاسوسي و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي در اين سخنراني، به برنامه ريزي عوامل اين رژيم براي ايجاد تنش در راهپيمايي باشكوه و ملي 22 بهمن اشاره كرد و گفت: مي توان انتظار داشت مخالفان در 11 فوريه (22 بهمن) به خيابان بيايند و به درگيري بپردازند. البته آنچه بيشتر محتمل است، سركوب شديدتر آنها از سوي پليس و بسيج است. منوشه امير (منوچهر ساچمه چي) كه پشت پرده برخي سايت هاي اينترنتي ضدانقلاب نظير «بالاترين» قرار دارد، همچنين خواستار بمباران پايگاه هاي سپاه در كنار تاسيسات هسته اي شد و گفت: جامعه جهاني كوركورانه به دنبال يافتن راه حل سياسي براي برنامه هسته اي ايران است در حالي كه چاره كار در دادن اولتيماتوم نظامي و سپس حمله به تاسيسات هسته اي و پايگاه هاي سپاه است. اشاره اين همكار وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به مبادلات تجاري وسيع ميان آلمان و ايران در حالي است كه روزنامه آلماني هندلز بلات ديروز در گزارشي تصريح كرد: شركت هاي آلماني مخالف تحريم ايران هستند و از اينكه دولت اين كشور تحت فشار لابي هاي آمريكا و اسرائيل مي باشند، به شدت خشمگين شده اند. آنتون بورنر رئيس فدراسيون فروش عمده و تجارت خارجه آلمان هشدار مي دهد كه آلمان مي تواند در ميان بازندگان سياست تحريم عليه ايران باشد. اتاق بازرگاني و صنعت آلمان (DIHK) هم اعلام كرده تحريم عليه ايران مي تواند به قيمت بيكار شدن 10 هزار آلماني و تاثير منفي بر اقتصاد آلمان تمام شود. خاتمي: سال 76 اگر احتمال پيروزي مي رفت نه نامزد مي شدم و نه اصلاح طلبان حمايت مي كردند (خبر ويژه) خاتمي گفت اگر مي دانستم در انتخابات سال 76 رئيس جمهور مي شوم، نامزدي را قبول نمي كردم و كساني هم كه به من پ يشنهاد نامزدي دادند، شايد اصلا اين پيشنهاد را نمي دادند. «روح الله- ش» عضو شوراي مركزي ستاد ملي جوانان 88 (حاميان خاتمي و موسوي در انتخابات اخير) با اشاره به ملاقات يك سال پيش با خاتمي، مطالب فوق را از قول وي نقل كرد. ستاد ياد شده چند ماه پيش منحل شد اما در جريان انتخابات در امر شبكه سازي براي اردوكشي خياباني فعاليت داشت و شماري از اعضاي آن در بازداشت به سر مي برند. روح الله- ش در سايت ضدانقلابي روزنت نوشت: يك سال پيش در چنين روزهايي پس از آن كه خاتمي اعلام كرد يا من مي آيم يا ميرحسين، به ديدار خاتمي شتافتيم و بسيار گله كرديم... او در آن ملاقات گفت من همان سال 75 هم كه از من خواسته شد در انتخابات شركت كنم اگر مي دانستم رئيس جمهور خواهم شد قبول نمي كردم. من به همراه دوستانم فقط مي خواستيم شعارهايي از جمله جامعه مدني و آزادي هاي سياسي را زنده كنيم تا زمينه براي حضور چهره هاي ديگر در انتخابات بعدي فراهم شود. اگر كسي مي دانست كه كانديداي ما قرار است پيروز شود شايد اصلا به من پيشنهاد نمي كردند چه رسد به اينكه من بپذيرم. براي همين كسي بايد كانديدا باشد كه هم از لحاظ شخصيتي توانمند باشد هم از لحاظ سياسي در برابر تهاجم ها آسيب پذيري كمتري داشته باشد. من فكر مي كنم ميرحسين در اين شرايط بهترين گزينه است. مهم پس از انتخابات است. بايد فردي باشد كه در شنبه پس از انتخابات روحيه حمايت از خواسته هاي مردم را داشته باشد. مي دانم كه ميرحسين مرد روز شنبه است. سايت ضدانقلابي روزنت سپس كساني چون موسوي و كروبي و خاتمي را تنها گزينه هاي موجود معرفي كرد و نوشت: «ايرانيان خارج نشين از خاتمي و كروبي و موسوي حمايت مي كنند. مي دانيم كه گزينه اي ديگر براي جايگزيني اين 3 رهبر اصلاحات نداريم يا حداقل تاكنون كسي پيدا نشده است، بگذريم از شومن هاي تلويزيوني و اينترنتي. پس اي كاش به جاي موضع گيري عليه اين 3 نفر به ويژه خاتمي، كمي جانب احساس را كنار بگذاريم. اگر زورمان به رقيب نمي رسد دليلي ندارد كه خودي را حذف كنيم. البته كار سياسي بدون انتقاد مثل اسب سواري بدون زين است، پس از مدتي هم اسب آسيب مي بيند و هم اسب سوار»!! گفتني است نقل قول ياد شده مربوط به يك سال پيش است كه هنوز موسوي و كروبي با راديكاليسم كور، ته مانده حيثيت و آبروي مدعيان اصلاحات را تبديل به خاكستر نكرده و به دست باد نسپرده بودند وگرنه آخرين نامه نگاري هاي خاتمي با مقامات ارشد نظام و سخنان وي در محافل خصوصي مجمع روحانيون و... حاكي از ناراحتي شديد او از نتيجه تندروي ها و بازي آشكار موسوي در پروژه هاي ساختارشكنانه است. خاتمي در جلسات خصوصي ابراز داشته كه عملكرد موسوي پس از انتخابات باعث بدگماني شديد نظام و مردم به اصلاح طلبان و بسته شدن راه بازگشت به حاكميت شده است. چگونه اعتراض كند وقتي بخشي از پازل بهائيت است؟! (خبر ويژه) سكوت ميرحسين موسوي در برابر هتاكي هاي ضدديني هسته اصلي حمايت از وي، براي طيف حاميان متدين او سؤال برانگيز شده است. اكبر- گاف دن كيشوت فراري حلقه كيان و روزنامه هاي زنجيره اي، اخيرا در مصاحبه با شبكه بي بي سي انگليس به انكار صريح امام زمان(عج) و عصمت ائمه عليهم السلام پرداخت. وي عضو تيم 5 نفره به سرپرستي بهاءالله مهاجراني- وزير ارشاد و سخنگوي دولت اصلاحات- است كه خود را هسته اصلي و اتاق فكر جنبش سبز معرفي كرده اند بي آن كه با مخالفت موسوي مواجه شوند. با سپري شدن بيش از يك هفته از گستاخي اكبر- گاف و سكوت موسوي، سايت خبري «عصر ايران» كه از سايت هاي اصلاح طلب و منتقد دولت به شمار مي رود، به انتقاد از اين سكوت پرداخت و نوشت: پافشاري و اصرار بر مواضع، هرگز به معناي آن نيست كه موسوي درباره كساني كه با بليت او سخن مي گويند، نتواند يا نخواهد اعلام موضع كند. اخيرا اكبر گنجي در قالب عضو اتاق فكر جنبش سبز به دفاع از سبزها و موسوي مي پردازد. البته تا اين جاي كار مشكلي نيست اما وقتي اين بيان ديدگاهها باعث هزينه سازي براي شخص ديگر (موسوي) مي شود انتظار اين است كه آن فرد اعلام موضع كند و نسبت خود با ماجرا را تبيين كند. «عصر ايران» اضافه كرد: گنجي كه روزگاري در دهه 60 خورشيدي شلوار لي پوشيدن جوانان، غيرت او را جريحه دار مي كرد اينك در همان حال كه مدعي حمايت از موسوي است مقدسات اكثريت قريب به اتفاق ملت ايران را به طور واضح زير سؤال مي برد و به راحتي و وقاحت، حتي منكر وجود مقدس امام زمان(عج) مي شود. اين در حالي است كه حتي كساني كه در تقيدات مذهبي خود چندان مستحكم نيستند، معتقد به وجود امام عصر(عج) هستند و احترام آن حضرت را پاس مي دارند و به عنوان مثال، در برگزاري مراسم جشن و شادي هم ترجيح مي دهند آن را با نيمه شعبان مقارن سازند. در چنين شرايط و جامعه اي، ناگهان فردي پيدا مي شود و با استفاده از تريبون رسانه هاي خارجي، صريح و وقيح، باور عمومي جامعه را به بازي مي گيرد و از انكار امامي سخن مي گويد كه دهها ميليون نفر در كشور به او ايمان و عشق دارند. گنجي مدعي حمايت از شخصي (موسوي) مي شود كه بيانيه آخرش را با سلام و ارادت نسبت به جد امام زمان(عج) يعني وجود نازنين امام حسين(ع) آغاز مي كند. سايت مذكور با نگراني نوشت: «نمي توان موضوع را به سادگي برگزار كرد و از كنار آن با بي اعتنايي گذشت. وانگهي سكوت در برابر اين موضع گيري هاي ضد ديني باعث مي شود رقباي سياسي با صغري و كبراهاي خاص خود چنين وانمود كنند كه موسوي نيز مانند حامي اش گنجي، اعتقادي به مباني شيعه ندارد. لذا طبيعي است كه فردي مانند موسوي كه به واسطه افاضات ضدديني يكي از مدعيان حمايتش در معرض آسيب قرار دارد، به موضع گيري شفاف بپردازد. البته سخنان گنجي به حدي موهن بوده كه حتي اگر وي مدعي حمايت از ميرحسين نيز نبود، باز انتظار مي رفت كه چنين اهانت هايي به ساحت پاك امام زمان(عج) محكوم شود و اكنون كه چنين شخصي ادعاي حمايت از جنبش سبز و موسوي را نيز دارد و خود را عضو اتاق فكر اين جريان هم مي داند، لزوم موضع گيري و تبيين مواضع نسبت به سخنان او دوچندان مي شود. سكوت موسوي در قبال اهانت ها و كفرگويي هاي كسي كه حتي منكر قرآن نيز شده و محكوم نكردن اين رويكرد، آن هم در شرايط فعلي، مي تواند متضمن هزينه هاي سياسي سنگيني براي موسوي وحاميانش باشد، آن هم در جامعه اي كه قريب به اتفاقش شيعيان دوازده امامي اند و حتي اهل سنت اش نيز به خاندان رسول خدا(ص) خالصانه و عاشقانه ارادت دارند.» ضمن تقدير از غيرت ديني گردانندگان سايت عصر ايران، بايد اين حقيقت را گوشزد كرد كه حوادث پس از انتخابات، رقابت بين جناح هاي سياسي نبود و حوادث 7 ماه اخير نيز اين واقعيت را به تدريج نمايان كرد اما توقع موضع گيري موسوي عليه كفريات و اراجيف يك عضو اتاق فكر جنبش سبز، توقع دور از واقعي است. چگونه مي توان از موسوي انتظار داشت عليه اراجيف يك مهره مفلوك و دم دستي سازمان سيا موضع بگيرد در حالي كه خود در بيانيه 17، حرمت شكنان روز عاشورا را «مردم خداجو» توصيف مي كند؟! يا چه توقعي است وقتي مي بينيم طي حوادث 7 ماه گذشته عناصر ضدانقلاب با استفاده از بسترسازي و حمايت موسوي، تصوير حضرت امام را به آتش مي كشند، عليه اصل ولايت فقيه فحاشي مي كنند، به دعوت وي در روزهاي ملي مبارزه با استكبار و قدس، به نفع آمريكا و اسرائيل شعار مي دهند و اسلام را از جمهوري اسلامي حذف مي كنند اما حتي يك كلمه مخالفت و اعتراض هم از او نمي شنوند؟ خوش بينانه ترين علت اين است كه موسوي با اطلاع از بدبيني و انزجار قاطبه مردم، درصدد است ضدانقلاب را از دست ندهد اما تحليل هاي ديگر حاكي از اين است كه وي در همان پروژه اي نقش ايفا مي كند كه گنجي و سروش و مهاجراني و كديور و... قطعات ديگر پازل آن هستند. بنابراين موسوي به هر دليل اجازه و جرئت ندارد كه به عملكرد و مواضع گستاخانه عناصر بهايي مسلك، ضد دين و ضد انقلاب اعتراض داشته باشد. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]