واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دو ماه پس از نمایش فیلم مستند کوتاه بیست دقیقه ای "فقط کمی نور" به کارگردانی سید حامد نوبری در مورد وضعیت اسفبار مردم روستای چهاربرج اسفراین و صحبت های جواد شمقدری در اختتامیه جشنواره مبنی بر پی گیری مسائل این روستا و روئیت فیلم توسط رئیس جمهور، دهیاری روستای چهاربرج از تماس دفتر ریاست جمهوری با فرماندار اسفراین و تحقق وعده شمقدری خبر داد.به گزارش شبکه ایران، دو ماه پس از نمایش فیلم مستند کوتاه بیست دقیقه ای "فقط کمی نور" به کارگردانی سید حامد نوبری در مورد وضعیت اسفبار مردم روستای چهاربرج اسفراین و صحبت های جواد شمقدری در اختتامیه جشنواره مبنی بر پی گیری مسائل این روستا و روئیت فیلم توسط رئیس جمهور، دهیاری روستای چهاربرج از تماس دفتر ریاست جمهوری با فرماندار اسفراین و تحقق وعده شمقدری خبر داد. فیلم فقط کمی نور که در جشنواره فیلم کوتاه تهران علاوه بر نامزدی بهترین فیلم مستند در بخش نگاه ملی، موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم مستند در بخش سینمای جوان و جایزه ویژه انجمن منتقدان و نویسندگان شد، امسال در بخش فیلمهای مستند کوتاه جشنواره فیلم فجر نیز حضور دارد. این فیلم به پدیدهی عجیب و اسفبار فراگیری نابینایی در کودکان این روستا میپردازد که از حدود سی و چهار سال پیش و با تولد اولین نوزاد نابینا گریبان این روستا را گرفته و تا کنون راه حلی برای آن پیدا نشده است. علیرغم پیگیریهای مقطعی که تا کنون صورت گرفته و به زعم اهالی روستا صرفا در بزنگاه انتخاباتها و برای رفع تکلیف انجام شده، هنوز دلیل شیوع این پدیده در روستا به طور قطعی مشخص نشده و این روند فاجعه بار ادامه دارد و هم اکنون تعداد قابل توجهی از مردم این روستا از نابینایی و انواع معلولیت جسمی و ذهنی رنچ میبرند. با اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران، با وجود واکنشهای متفاوت و متهم کردن آن به سیاه نمایی، جواد شمقدری معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با شنیدن صحبت های کارگردان فیلم و گلایههای وی نسبت به بیتوجهی مسئولین به این مسئله در مراسم اختتامیه جشنواره در تالار اندیشه حوزه هنری، ضمن تحسین تلاشهای این کاگردان جوان، گفت: حامد نوبری عزیز قطعا بنده به تماشای فیلم تو خواهم نشست و این فیلم را به دست احمدینژاد هم خواهم رساند. اکنون هم نسبت به حس مسوولیتپذیری که نسبت به مردم بخشی از کشور نشان دادهای به تو این نوید را میدهم که تا سال آینده این فیلم را دیدهایم و بخشی از رفاه تهران را به میهمانی روستایی که تو درباره آن فیلم ساختهای میآوریم، درواقع رسالت اصلی هنرمندان هم در همین موارد معنا پیدا میکند و لازم است که آنها بتوانند با مردم همراه و همگام شوند. دو ماه پس از این جریانات، در هفته جاری فرماندار اسفراین با حضور در مسجد روستای چهاربرج و ایراد سخنرانی، از تماس دفتر نهاد ریاست جمهوری با وی و پرس و جو در باب وضعیت این روستا خبر داد. رئیس جمهور با ابراز گلایه از اینکه چرا فرماندار و مسئولین استان، در سفر استانی قبلی وی را با شرایط این روستا آشنا نکرده و برای بازدید از آنجا برنامه ریزی نشده است، خواستار پیگری جدی معضلات آنجا و رفع بنیادین مشکلات آن شد. در ادامه این صحبتها، دهیاری روستای چهاربرج طی گفت و گویی که با خبرنگار شبکه ایران داشت، از تماس اداره کل بهزیستی شهرستان اسفراین و تخصیص بودجهای برای رفع مشکلات این ده خبر داد. دهیار روستای چهاربرج به نقل از رئیس کل بهزیستی اسفراین ابراز داشت که پیرو ارسال نامهای از دفتر نهاد ریاست جمهوری برای استانداری خراسان شمالی و درخواست مشخص کردن نیازهای روستا، قرارهایی مبنی بر تخصیص بودجهای مناسب برای مشکلات این روستا اعم از ساخت یک مدرسه شبانهروزی با امکانات مناسب برای نابینایان روستا، تجهیز بخش توانبخشی روستا، فراهم کردن وسایل نقلیه عمومی برای حل مشکلات ایاب و ذهاب مردم و دیگر امکانات رفاهی داده شده است. با مشاهده بازخورد مناسب این گونه فیلمهای مستند، که با رویکردی اسنادی و انتقادی به آشنا کردن تماشاگران خود با مناطق اگزوتیک و محروم میپردازند، این سوال پیش میآید که چرا فیلمسازان و مسئولین ما به این نوع آثار چندان روی خوش نشان نمیدهند و تولید آنها به ندرت صورت میگیرد؟ این در حالی است که این گونه آثار مستند جز لاینفک سینمای کشورهای در حال توسعه است که ضمن مرکزیت زدایی، توانایی انجام تجربههای فرمی جدید و تزریق آن به بدنه سینمای کشور را دارا هستند. با وجود تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب نسبت به توجهات ویژه به این بخش، که نمونه آن را در حساسیتهای ایشان در واکنش به فیلم بدوک مجید مجیدی شاهد بودیم، در سالهای گذشته روند ساخت اینگونه آثار به شدت کند شده است. اکنون با مشاهده پیگیریها و حمایت مناسبی که از فیلمهایی چون فقط کمی نور صورت می گیرد، می توان امیدوار بود افق روشنتری در این عرصه پیش روی سینمای کشورمان باشد. نمونه این رویکرد را میتوانیم در فیلمهای مستند گزارشی که در سالهای اول انقلاب اکتبر شوروی تهیه میشد دید. مجموعه فیلمهایی که به "قطار حمله" معروف بودند و با سیر و سفر در نقاط مختلف شوروی و تهیه فیلمهای مستند از وضعیت مردم این کشور رو به توسعه، فرصتهای مناسبی برای تجارب تکنیکی و سینمایی برای کارگردانهای جوان فراهم می کردند. از جمله کارگردانهای مهمی که از دل همین سری فیلمها پرورش یافتند، ژیگاورتوف کارگردان بزرگ سینمای شوروی است. مورد دیگر آن را در فیلمهای خبری میبینیم که در آمریکا طی جنگ جهانی دوم توسط کارگردانان مشهوری چون فرانک کاپرا تهیه میشدند و بعدها تاثیر بسزایی در جریان فیلمهای اجتماعی این کشور گذاشتند. این در حالی است که در کشور ما، به غیر از معدود فیلمهایی که در اوایل انقلاب از فعالیتهای جهاد سازندگی تهیه میشد و همینطور سری فیلمهای روایت فتح که به کوشش شهید مرتضی آوینی به ثمر رسیدند، جای چنین فیلمهایی که با رویکرد ملی و سازندگی و توسعه عدالت ساخته شده باشند به شدت خالی است و در سالهای اخیر جریان غالب سینمای مستند انتقادی ما را، فیلمهایی اشغال کردهاند که با تمرکز روی مسائل التهاب آور بیمورد، فارق از هر گونه بداعت تکنیکی و تعهد اجتماعی، بیشتر نشاندهند فرصتطلبی سازندگان آن در ارتزاق از یک سوژه باب روز است. نمونه متاخر این دست را میتوانیم در فیلم سخیف بهمن قبادی، "چه کسی از گربههای ایرانی خبر دارد؟" دید که با ادعا و ژست سیاسی، سعی در پنهان کردن نگاه غیر انسانی و فرم بیبضاعت خود دارد. جای امیدواری است، مسئولین و متولیان سینمایی، با مشاهده بازخورد مناسب فیلمهایی چون "فقط کمی نور"، به دور از محافظه کاریهای رایج،میدان بیشتری به این نوع آثار دهند تا باز هم شاهد اتفاقات خوشی از این دست باشیم و فضا برای فرصتطلبی عدهای خالی نماند /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]