واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه آرمان- اميرحسين عظيمي: رئيس دولت سابق درنامهاي خطاب به رئيس دولت آمريكا مطالبي را مطرح كرده است و نكته قابل تامل اينكه به خوبي ميداند نامههاي او در زمان رياستجمهوري هم بيپاسخ ميماند، چه رسد به امروز كه وضعيتش مشخص نيست.
پرسش افكار عمومي از آقاي احمدينژاد اين است كه در اين زمان چرا دست به نگارش چنين نامهاي زده است؟ اين نامه بدون شك موضع شخصي اوست و بيشتر بارانتخاباتي دارد. در اين راستا سیدمحمود ميرلوحي فعال سياسي اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته ایم که در ادامه ميخوانيد.
نامه آقاي احمدينژاد به رئيسجمهور آمريكا در اين مقطع زماني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر ميرسد نوشتن نامه توسط هرشهروندي به هرشخص يا حتي رئيس جمهور آمريكا داراي اشكال نباشد، اما اينكه چرا در اين زمان و براي چه اين نامه را نوشته، بايد مورد كنكاش قرار گیرد. به نظر ميآيد در دوره ايشان منابعی درآمريكا سرمايهگذاري شده ودر دوره وي در شرايطي كه تحريمها روزبه روز تشديد ميشد این منابع در آمريكا سرمايهگذاري شده است. در جلسات اول دولت نهم احمدينژاد، پيشنهاد ميدهند با مشكلاتي كه براي منابع ارزي پيش خواهد آمد، بايد پولها را از آمريكا و اروپا به افغانستان منتقل كنيم.
آقاي شيباني رئيس بانك مرکزی تحليل ميكنند كه اينكشور پايگاه مناسبي براي سپردن منابع ايران نيست. و در ادامه نقل شده است كه بعد از جواب هاي منفي رئيس كل بانك مرکزی، آقاي احمدينژاد اعلام ميكند اين پولها را به افرادي منتقل كنيم كه از آنها مراقبت كنند.
اين مباحث زماني مطرح بود كه دولت نهم تازه شكل گرفته بود و تحريمها به اين شدت و محدوديتها وجود نداشت. با اين تحليلهاي خيلي سطحي درباره جابهجايي منابع بانكي كشور، در نهايت اوراق قرضه آمريكایی خريداري ميشود. هرچند رئیس دولت وقت زمان كافي را داشت كه در اين منابع جابهجايي ايجاد كند اما اين اقدام را انجام نداد ودر حال حاضر به فكر افتاده كه اين تقصير خود را جبران كند.
احمدينژاد تا چه اندازه به رفتار ديپلماتيك اعتقاد داشت كه امروز نامهنگاري ميكند؟
ساير كارهاي وي در عرصه بينالمللي از همين دست اقدامات بود. متاسفانه دانش ديپلماسي و تجربه و اطلاعات در اين زمينه بسيارسطحي بود، چنانکه با طرح شتابزده مساله هولوكاست فضا را براي صهيونيستها مهيا كرد. همچنين نامههايی به آقاي اوباما و پاپ نوشتند و درمقابل هيچ پاسخي دريافت نكردند. شركت كردن درنشست فائو و بياحتراميهايی را كه شد، نیز نباید از یاد برد.
در ضيافت شامي كه همه ميهمانهاي فائو و سران كشورها حضور داشتند، نخست وزير ايتاليا وي را دعوت نكرد. از اين اتفاقات در كارنامه دولت های نهم و دهم فراوان است، زيرا مواضع وي متوازن نبود. به عنوان مثال در دوره اول سياستهاي ضد آمريكايي را سرلوحه قرار داد و در دور دوم مشاهده كرديم كه مكاتبههاي زيادي را با آقاي اوباما داشت و به نوعي تقاضا و درخواست مذاکره داشت. اما هدف از اين نامه اين است كه اگر اين دو ميليارد به كشور بازگشت، نامه خود را موثر در آن بداند و در غير اين صورت دفاعي از حق مردم در كارنامه خود داشته باشد.
موضع احمدينژاد در قبال مذاكرات محرمانه عمان در توافق هستهای چگونه بود؟
احمدينژاد اکثرا مخالف موج رفتار ميكرد. زماني كه وي به اوباما نامه نوشت و مذاكرات محرمانهاي هم درعمان صورت گرفت، وي مواضع ضد آمريكايي را ترويج ميداد.
آیا اين نامه نوشتنها به نوعي رفتار انتخاباتي و تحريك پايگاه راي نه چندان قوي وي محسوب ميشود؟
اساسا اين كارتبليغي ، سياسي و انتخاباتي است. اگر مواضع وي بررسي شود، ملاحظه خواهید کرد که مواضع وي در تضاد با هم بوده است. در زماني كه رئيسجمهوري ايران بود اوباما به نامه وي پاسخي نداد، حال چگونه ممكن است در موقعيت فعلي به نامه وي پاسخ دهد؟اوباما از بالاترين مقام كشور درخواست مذاكره داشت. آقاي اوباما در آن زمان هم احمدينژاد نميپذيرفت و درخواستهاي خود را تلويحا به بالاترين مقامات اعلام ميكرد.
احمدينژاد مكاتبه با دولتها را لازم نميدانست و بر اساس ديپلماسي عمومي از طريق مراكز علمي با مردم كشورها سخن مي گفت. حال چگونه است كه نامهنگاري ميكند؟
۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]