واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «بازگشت هابیل» اثر جدید «سیامک هروی» رماننویس افغانستان
رمان «بازگشت هابیل» اثر «احمد ضیاء سیامک هروی» در 270 صفحه توسط انتشارات «زریاب» در 1000 نسخه در کابل به چاپ رسیده است.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، رمان «بازگشت هابیل» اثر «احمد ضیاء سیامک هروی» در 270 صفحه توسط انتشارات «زریاب» در 1000 نسخه در سال 1394 در کابل افغانستان به چاپ رسیده است. کارهای سیامک هروی نشان میدهد که وی رماننویسی جدی است و همواره به کاربرد تکنیکها و عناصر متفاوت در نوشتن میاندیشد. وی در بازگشت هابیل نیز، مثل کتاب قبلی خود «گرداب سیاه» از روشی نسبتا نامتعارف در ادبیات فارسی در روایت داستانش استفاده کرده است. هروی معتقد است که درون مایه رمان بازگشت هابیل را خرد جمعی تشکیل میدهد که در لایههای آن میتوان عشق، عصیان، فریبکاری و تظاهر به دینداری و جهل را دید و شناخت. روایت این رمان با طنزی سیاه همراه است که میتوان حزنانگیز و در عینحال خندهدار باشد. ماجرای اصلی این رمان بازگشت هابیل، کسی که قبلا در مرز افغانستان کشته شده به روستای زادگاهش است، همه وی را جن میپندارند و ملای روستا حکم قتلش را صادر میکند و در این میان حتی پدر هابیل نیز بدون تامل در پی کشتن وی است. بازگشت هابیل در فضایی مغشوش میان واقعیت و خیال شکل میگیرد، در یک نگاه کلی، این رمان فارغ از پیامها و سمتگیریهای سیاسی و اجتماعی، یک کار ادبی نسبتا مدرن توام با طنز سیاه است که در دل ماجراهایش، نگاهی زیرکانه و گاه تیزبینانه به پاشنه آشیل سنت جاری در جامعهای که با توجه به هویت ملی نویسنده میتواند افغانستان باشد، دارد. نقل داستان از یک قصه در قصه، از نوع داستانهای هزار و یک شب، و در یک آسیاب قدیمی آغاز میشود و از همان آغاز خواننده را با راوی همراه میکند. از همان ابتدای داستان و در کوران رعدوبرق و رگبار شدیدی که «انور» را به آسیابی سحرآمیز پرتاب میکند، التهاب و هیجانی مداوم در خواننده شکل میگیرد و او را تا پایان داستان در این فضای ملتهب گرفتار میکند. بازگشت هابیل با یک نگاه سورئالیستی به موجبات و دلایل دردها و مشکلات موجود میپردازد، با این حساب شگفتآور نیست که داستان در بسیاری موارد در فضایی تراژیک اتفاق میافتد اما نویسنده در موارد زیادی از قدرت بیان طنزآمیز خود سود میبرد و بر جذابیت داستان میافزاید. لودگیهای پردل و همسرش نمونههایی شیرین از طنز نویسنده به دست میدهد، با این که برخی از شوخیهای جنسی مرد دربارهی رابطه خود و همسرش با توجه به فرهنگ غالب در روستا اغراقآمیز بهنظر میآید. سیامک هروی در رمان خویش صحنههایی کمنظیر از مخدوش شدن مرز میان زندگی و مرگ ارائه میکند. بهنظر میآید نویسنده هنوز از تاثیرات روانی رمان قبلی خود «گرداب سیاه» بر خودش رهایی نیافته است و در هم آمیختن زندگی با مرگ و مرگ با زندگی در کار نویسنده، خواننده را به یاد آثار سینماگر بزرگ سوئدی، اینگمار برگمن میاندازد. در این رمان، همه اشیاء و موجودات مانند انسانها ،زبان گویا دارند مانند آدمها سخن میگویند، درد دل میکنند، راز و نیاز مینمایند مشورت میدهند و دلسوزی و محبت نشان میدهند. هروی نزدیک به دوسال روی «بازگشت هابیل» کار کرده و میگوید 7 بار آن را بازخوانی کرده است. مشخص است که نویسنده با مردم، عنعنات، کنشها و واکنشها و ساختار و بافتهای جامعه آشناست، داستانهای وی بیشتر در روستاها اتفاق میافتند. هروی بر این باور است که زندگی در افغانستان هنوز هم روستایی است و مدرنیته نیم بند شهرها درگیر ارزشهای بومی و روستایی است و یکی از نتایج آن این است که مردم اغلب به سادگی حاضرند آستین به تکفیر و مجازات کسی بزند. نکته دیگری که ارزش اشاره دارد، حجم رمان است، در قالبهای استاندارد ادبی یک رمان حداقل 50 هزار کلمه است، یک رمان کوتاه حداقل 30 هزار. هرچند این حجمها صرفا جنبه مقایسهای دارند و الزاما به این معنا نیست که رمانی کمتر از 50 هزار کلمه اثر باارزشی به حساب نمیآید، اما از سوی دیگر «رمان» خواندن نوشتههای 10 یا 15 هزار کلمهای نیز ضربهای است که بر پیکر شکننده ادبیات فارسی وارد میشود. بنابراین، حجم یک رمان هرچند همیشه محکی برای خوب یا بد بودن یک اثر نیست، اما رعایت استانداردهای قبول شده در این باب نیز یک امر حتمیست و گرنه مرز بین قالبهای داستانی، رمان و رمان کوتاه و داستان کوتاه مغشوش خواهد شد. در مجموع بازگشت هابیل حرفهای زیادی برای گفتن دارد و اثری رمز آلود، سیمبولیک ،دلچسپ و ماندگار است. انتهای پیام/ح
95/03/10 :: 12:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]