تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى‏آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799307408




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بخش‌های خواندنی کتاب «ملاقات در جنگل بلوط»


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: با مهر بخوانیم؛
بخش‌های خواندنی کتاب «ملاقات در جنگل بلوط»

کتاب ملاقات در جنگل بلوط


شناسهٔ خبر: 3745480 - جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۱
مجله مهر > گزارش ویژه

.jwplayer{ display: inline-block; } بعضی کتاب‌ها خیلی زود بر سر زبان ها می‌افتد. کتاب هایی که بسیار خواندنی‌اند ولی شاید فرصت خواندن این کتاب ها را نداریم. می‌توانید بخش هایی از یک کتاب خواندنی را در مجله مهر بخوانید. مجله مهر - احسان سالمی​: کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین اتفاقات تاریخ معاصر کشورمان است که با گذشت سال‌ها از آن، هنوز اسرار و ناگفته‌های بسیاری پیرامون این اتفاق بزرگ وجود دارد. کودتایی که با آن حکومت دکتر محمد مصدق ساقط شد و آخرین شاه پهلوی توانست با حمایت مستقیم آمریکا و انگلیس بازهم به قدرت برگردد. اما این اتفاق نیز با وجود اهمیت بالایی که در تاریخ معاصر کشورمان داشته است و پتانسیل‌های بالای دراماتیکی که در دل حوادث پیرامونی آن وجود دارد، نقش چندانی در ادبیات داستانی کشورمان نداشته است. هرچند که منابع تاریخی بسیاری در ارتباط با روایت و تحلیل حوادث پیش آمده در جریان کودتای ۲۸مرداد نگاشته شده است ولی کمتر نویسنده‌ای به دنبال روایت داستانی از اتفاقات پیش آمده در این حادثه و یا تاثیر آن بر جامعه ایرانی رفته است. باوجود تولید چند فیلم و سریال که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بخش‌هایی از اتفاقات پیش آمده در این کودتا را روایت می‌کنند اما تعداد آثار تولید شده پیرامون این موضوع در حوزه ادبیات داستانی همچنان انگشت‌شمارند.
«ملاقات در جنگل بلوط» یکی از همین آثار اندک است که توسط جواد افهمی نگاشته شده است. داستان این کتاب ۱۴۰ صفحه‌ای در ارتباط با یک دانشجوی تاریخ است که برای نگارش پایان نامه خود که موضوع آن در ارتباط با کودتای ۲۸ مرداد است، تصمیم می‌گیرد تا به سراغ یکی از نیروهای نظامی باقیمانده مانده از روزهای کودتا که نقش مهمی هم در جریان شکل‌گیری این واقعه داشته برود تا به عنوان منبعی دسته اول از اطلاعات او برای اتمام نگارش پایان نامه‌اش استفاده کند. سروان تیجانی که همان نظامی مورد اشاره است، یکی از آجودان‌های محمدرضا پهلوی معرفی می‌شود که رابطه نزدیکی با شاپور ریپورتر رئیس سازمان مخفی اطلاعات انگلیس در ایران داشت و همین ارتباط باعث ورود موثر او به واقعه کودتا شده است.
کتاب سعی کرده در عین پرداختن به داستانی تاریخ ظرافت‌های داستان‌نویسی معاصر را چه در شیوه روایت قصه و چه در معرفی درست شخصیت‌ها به ویژه دو شخصیت اصلی کتاب یعنی روای و سروان تیجانی رعایت کند تا داستان «ملاقات در جنگل بلوط» تبدیل به یک اثر جذاب داستانی شود که حتی افرادی که علاقمند به خواند مسائل تاریخی نیستند نیز به واسطه داستان شیوا و روان کتاب به آن جذب شوند.
«ملاقات در جنگل بلوط» که از سری کتاب‌های «روزهای انقلاب» انتشارات سوره مهر است توسط این مجموعه با قیمت ۱۲ هزار تومان روانه بازار نشر شده است. با هم بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانیم:

پرده اول: نقش روباه‌ پیر در جریان کودتای ۲۸ مرداد می‌گوید: «اول تو از اون فهرست بگو! برام خیلی مهمه.»
چیزی را توی ذهنم مرور می‌کنم. دارد باورم می‌شود که فهرستی بوده و اسامی کسانی توی آن فهرست خیالی درج شده بوده است. دارم اسامی را مرور می‌کنم. می‌گویم: «یک جای فهرست، از برادران رشیدیان اسم برده شده بود. اگر اشتباه نکنم، اون‌هادر زمان کودتا، رابط اصلی سفارت انگلیس بودن و خبرهای دست اول رو از تو بازار همون‌جور داغ واسه سفارت‌خونه بریتانیای کبیر می‌بردن.»
تیجانی می‌گوید: «این نظریه که براداری رشیدیان، رابط سفارت خونه بریتانیا بودن، یک نظریه احمقانه و دور از حقیقته. برادرهای رشیدیان رو من خوب می‌شناختم. اونا رابط سفارت خونه نبودن. اون عوضی‌ها هیچ پخی نبودن. الکی شلوغش کرده بودن. همه‌اش کار وودهاوس بود.»
می‌گویم: «وودهاوس چه نقشی داشت؟ منظورم تو قضیه ارتباط بین سیا و سازمان جاسوسی انگلیسه؟»
می‌گوید: «وودهاوس، یکی از اعضای رده بالای ام. آی.سیکس بود. از مسئول‌های ارشدش هم بود. وودهاوس همون ابتدای نخست‌وزیر شدن مصدق، به پیشنهاد زینر اومد ایران و موندگار شد.
باز داد می‌زنم: «زینر این وسط چیکار بود؟»
با بی‌حوصلگی می‌گوید: «اون، خبره فعالیت‌های اطلاعاتی و جاسوسی در زمان جنگ جهانی بود. تو کارش لنگه نداشت. یک‌یک بود. زیرنظر هربرت موریسن کار می‌کرد.»
- هربرت مو...
حرفم را با عصبانیت قطع می‌کند: «اَه! این قده تو حرفم نپر! قرار نیست که پته کل ام.آی.سیکس و سیا رو همی الانه برات بریزم رو آب؟!»
مکث می‌کند و بعد ادامه می‌دهئ: «هربرت موریسون، وزیر خارجه وقت دولت کارگری بریتانیا بود یا راحت‌تر بگویم وزیر خارجه چرچیل نسناس بود. جا افتاد؟! همگی با هم هجوم آورده بودن ایران تا کار مصدق رو یکسره کنن.»
- ولی هیچ جا اشاره‌ای به این موضوع نشده که اینایی که شما اسم بردین از اعضای سازمان جاسوسی انگلیس و آمریکا بودن.در حایل که سیا [سازمان جاسوسی آمریکا] هیچ ابایی از این نداره که رازهاشو فاش کنه و اسامی اعضایی که براش کار می‌کنن رو اعلام کنه.
می‌گوید: «سیا، سیاه‌کاره. سیاکاری تو خونشه. همیشه هم این طور که تو میگی، نیست. یه وقت‌هایی افشا میکنه؛ یه‌وقت‌هایی هم افشا نمی‌کنه. هیچ‌وقت همه حقیقت رو در مورد قیام ۲۸ مرداد رو نکرد.»
تندی می‌گویم: «منظورتون کودتای ۲۸مرداده دیگه؟!»
توجهی به حرفم نمی‌کند.
- اگر منظورت اینه که طبق قانون خودشون، هر سی سال به سی‌سال مدارک و اسنادی سری‌شون رو می‌ریزن رو دوری، باید بگم خیلی خوش خیالی بچه!این همه سال از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ [کودتایی که منجر به روی کار آمدن رضاشاه پهلوی شد.] می‌گذره. سرویس اطلاعاتی بریتانیا که نقش اصلی رو تو این حادثه داشت، چرا تا حالا هیچ سندی رو نکرده؟ کودتای ۲۸ مرداد رو چرا نمیگی؟! انلگیسی‌ها، دست آمریکایی‌ها رو تو رازداری از پشت بستن. کرومیت روزولت، فرمانده عملیات آزاکس تو ایران و نماینده رسمی دولت ایالات متحده که مسئول راضی کردن شخص شاه برای انجام کودتا بود، بعدها یه کتاب چاپ کرد و سعی کرد با متهم کردن شرکت نفت انگلیس و ایران، نگاه‌ها رو از مداخله دولت انگلیس تو کودتا منحرف کنه که البته موفق نشد و مجبور شد تموم نسخه‌های کتابش رو جمع کنه! پرده دوم: انتشار ترجمه فارسی رمان دکتر ژیواگو در راستای اهداف کودتاچیان! دارم به صدایی گوش می‌کنم که انگار از اعماق تاریخ سربرآورده و مرا به خود می‌خواند؛ صدایی خش‌دار و خسته اما باحوصله.
- سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، سال‌هایی پرخاطره و پرفراز و نشیب بود واسه شاپور ریپورتر. شاپور، تو اون سال‌ها رفته بود تو کار تدوین و انتشار کتاب‌ها و جزوه‌های ضدکمونیستی و حسابی فعال شده بود. اون‌موقع، جنگ سرد بین شوروی و بلوک شرق از یک طرف، آمریکا و انگلیس و بلوک غرب از طرف دیگه، به اوج خودش رسیده بود. تبلیغات و انتشارات ضدکمونیستی و از جمله «جعلیات»، بخش مهمی از فعالیت‌های سرویس‌های اطلاعاتی غرب تو ایران رو تشکیل می‌داد. یادمه نگهبانان سحر و افسون، خاطرات کینیاز دالگورکی و اگه اشتباه نکنم، خاطرات ابوالقاسم لاهوتی، از معروف‌ترین متن‌های جعلی اون زمان بودن.
باز یاد نوشته‌های استاد شهبازی در کتاب کودتای ۲۸ مردادش می‌افتم. می‌گویم: «پس راسته که میگن انتشار ترجمه فارسی رمان دکتر ژیواگو هم کار ام.آی.سیکس بوده؟»
می‌گوید: «بله. کاملا درسته. رایزن فرهنگی سفارت بریتانیا و گروه نویسنده‌هایی که زیرنظر اون کار می‌کردن، مسئول ترجمه و چاپ این کتاب‌ها بودن. چند تا کتاب دیگه هم بود؛ از جمله همون خاطرات لاهوتی و کتاب کمونیسم جهانی.»
باز به سراغ ذهنم می‌روم و از تیجانی می‌پرسم: «با توجه به کتاب‌هایی که مام‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس درباره کودتای ۲۸ مرداد چاپ و منتشر کرده‌ان، به نظر می‌آد که دولت‌هاشون تصمیم گرفته‌ان اسرار عملیات پنهان کودتا رو آشکار کنن. شما این‌طور فکر نمی‌کنین؟»
پوزخند معنی‌داری می‌زند، می‌گوید: «اسراری که اونا چاپ و منتشر کنن، به درد عمه‌شون می‌خوره! اون کتاب‌ها، خاطرات شخصی چند تا مامور اطلاعاتی زپرتی بازنشسته است؛ نه اسناد رسمی. دولت بریتانیا تا سال ۱۹۹۲ م. از اساس منکر وجود سازمانی به نام ام.آی.سیکس یا همون اینتلیجنس سرویس بود. اونا به هیچ‌وجه خودشون رو ملزم و متعهد به رو کردن اطلاعات و اسناد کودتا نمی‌دونن. اونا سیاست همیشگی خودشون یعنی سکوت رو پیشه کرده‌ان.»
سروان پس از مکثی کوتاه دوباره ادامه می‌دهد: «این که سند و مدرک مهمی از اون موقع و از زمان کودتا در دسترس هست یا نیست، اهمیت چندانی نداره. من خودم سند شفاهی کودتام. چرا تا حالا کسی بهم مراجعه نکرده و ازم نخواسته که حرف بزنم؟ ها؟! من همه چی رو می‌دونم. من اونجا بودم، تو دفتری که داشتن برنامه ریزی می‌کردن. من با اونا بودم؛ با نعمت‌الله نصیری؛ عباس فرزانگان، نادر باتمانقلیچ، تیمور بختیار، حسن اخوی و برادرای رشیدیان نسناس و خیلی‌های دیگه؛ خیلی‌ها که هنوز هیکشی راز کارهاشون رو نمی‌دونه...»

پرده سوم: نقش برادران رشیدیان در جنجال‌آفرینی قبل از کودتا ۲۸ مرداد برادرای رشیدیان در عملیات توطئه‌گری سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ و علی‌الخصوص در کودتا دست داشتند. اسدالله رشیدیان، داداش بزرگه رشیدیان‌ها، روز ۲۴ تیر ۱۳۳۲ شمسی، با اشرف پهلوی –خواهر شاه- ملاقات کرد و بعد مقدمات ملاقات اشرف با نماینده ام.آی.سیکس و سیا فراهم کرد. اما نقش اصلی برادرای رشیدیان تو کودتا، جنجال‌آفرینی و جلب توجه همه به سمت خودشون بود تا تو سایه این انحراف، شبکه مخفی ام.آی.سیکس با فراغ بال کارشون رو پیش ببرند. دکتر مصدق، شخصیت و روحیه پادومنشانه این سه تا برادر رو خوب می‌شناخت و هدایت عملیات براندازی برضد خودش رو در قدوقواره اونا نمی‌دید. برای همین، کاری به کارشون نداشت. با وجود این، رشیدیان‌ها به علت شایعات و تبایغات بیش از حدی که راه افتاده بود، شهرت خیلی زیادی کسب کردند و عملا تبدیل شدند به یک سری اسم رمز برای همه مامورا و شبکه‌های اطلاعاتی سرویس اطلاعاتی انگلیس تو ایران.
دارم سایه‌ای از یک موجود خیالی و موهوم را در ماجرای کودتا کشف می‌کنم. تیجانی دارد به من کدهای آشنا می‌دهد و من ساده لوح هنوز نفهمیده‌ام این همه حاشیه‌پردازی در مورد شخصیت منفور کسانی مثل رشیدیان‌ها، برای چیست. کسی باید پشت این سیاه‌های پت و پهن مخفی شده باشد. درست حدس زده‌ام. آن رشیدیان‌نامی که در جلسات خصوصی با شخص شاه ملاقات می‌کرده و رابط سفارت انگلیس با شاه بوده، همانی‌ست که تبلیغات‌چی‌های ام.آی.سیکس تمام همت و کوشش‌شان را برای مخفی نگه داشتنش به کار برده و الحق و الانصاف که خوب هم از پس کار برآمده‌اند. بله، تیجانی دارد از شاپور ریپورتر حرف می‌زند؛ کسی که هربار در پوشش نام یکی از برادران رشیدیان با شاه ملاقات می‌کرده و خواسته‌های سفارت انگلیس را طرح می‌کرده و جواب می‌گرفته است.
تیجانی می‌گوید: «محمدرضا پهلوی، آدم ترسویی بود؛ مخصوصاٌ از مصدق خیلی می‌ترسید. شاید برای این ذاتاً ضعف شخصیتی داشت. برای همین، هیچ تمایلی به شرکت در کودتا نداشت. جلب رضایت اون برای انجام کودتا، یکی از محورهای مهم عملیات مشترک ام.آی.سیکس و سیا بود. برای همین بود که تابستون سال ، اگه اشتباه نکنم، اوایل مرداد ماه، ژنرال نورمن شوارتسکف و اشرف پهلوی به ایران اعزام شدند تا با شاه ملاقات کنند و حمایت رسمی دولت‌های متبوع‌شون از کودتا رو به اطلاع شاه رسوندند...»
به طرفم برمی‌گردد. مکث می‌کند. سروان نفس تازه می‌کند. معلوم است که حسابی خسته شده و نیاز به اندکی استراحت دارد. می‌گوید: «خسته شدم، وقتشه که یک کم استراحت کنیم.» پرده چهارم: عملیات چکمه چگونه آغاز شد؟ عملیات چکمه با ترور رئیس شهربانی کل کشور که مورد اعتماد مصدق بود، رسما آغاز شد. ام.آی.سکیس کم نیاورد. با پیدا شدن جنازه سرتیپ افشار طوس [همان رئیس شهربانی مورد اعتماد مصدق] تو تپه‌های لشکرک، روزنامه‌های دست نشانده انگلیس و آمریکا، سنگ تموم گذاشتند تا قضیه ترور رئیس شهربانی مصدق رو به نفع خودشون و به ضرر مصدق تموم کنند. اوضاع شیرتوشیری شده بود که بیا و ببین! هرکس دیگه غیر از مصدق بود، همون لحظه اول کم می‌آورد و جا خالی می‌کرد. همه اینا که میگم، یکی‌اش برای سرنگونی یک حکومت کافی بود. ابوالقاسم بختیاری، دست نشونده ام.آی.سیکس بود. اسلحه و مهمات و تدارکتش رو از انگلیسی‌ها می‌گرفت که برضد مصدق شورش کنه. شورش هم کرد؛ مسلحانه و با تمام قدرت. اما مصدق با تدبیر و هوشیاری، اون رو چنان به زانودرآورد که در فروردین ۱۳۳۲ خودش رو تسلیم کرد. ولی ما نذاشتیم نفس راست کنه مصدق. شب ۳۱ فروردین بود که رفتیم خونه حسین خطیبی و سرتیپ افشار طوس رو با خودمون بردیم. خبر دزدیدن ستریپ افشار رو ساعت ی نصف شب به مصدق دادن. از صبح فردای همون روز، روزنامه‌ها با یه هماهنگی خاص و از پیش تعیین شده، قضیه گم شدن افشار رو گذاشتند تو بوق و اعلام کردند توطئه از طرف خود مصدق بوده و علتش هم این بوده که اولا مورد جدیدی واسه اتهام برضد دربار پیدا کنه و ثانیاً واسه بستن کلوپ افسرای بازنشسته که نزدیک محل حادثه بود، بهانه داشته باشد. اونا تو روزنامه‌هاشون اعلام کردند که رئیس شهربانی به دستور شخص مصدق رفته خودش رو قایم کرده. راستی که عجب بی‌شرمایی بودن! کاش به همین قناعت می‌کردند و دست از شایعه پراکنی و تهمت‌زنی برمی‌داشتند. یادمه روزنامه‌ی آسیای جوان به جد کوشید مفقود شدن افشار طوس رو به یه رسوایی جنسی بدل کنه و از این طریق، اعتبار دولت را کاهش بده.
نفس تازه می‌کند. می‌گوید: «در تاریخ سی اردیبهشت ۳۲، به ایستگاه جاسوسی سیا تو تهرون اجازه داده شد که هفته‌ای یک میلیون ریال واسه تطمیع نماینده‌های مجلس و جلب همکاریشون خرج کنه. از ۷ خرداد، مشاجره و زد و خورد بین نماینده‌ها به اوج خودش رسید. روزنامه‌ها، تبلیغات سنگین و پرحجمی برضد مصدق راه انداخته بودند. شایعه کردند مصدق با کمونیست‌ها هم دست شده و خیال داره با کمک حزب توده، انقلاب خونینی راه بیندازه و با حمله به مجلس، نماینده‌های مخالف دولت رو به قتل برسونه.
آخرشم هم همین شایعات بود که زمینه رو برای کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی حکومت مصدق فراهم کرد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن