واضح آرشیو وب فارسی:شعار سال: مشاور معاونت اجتماعی دادگستری کل استان تهران معتقد است: فضای علمی و رسانه ای کشور از تحقیقات، مقالات، یادداشت ها و اظهارنظرها درباره پدیده طلاق پر شده است؛ اما با بررسی کلی می توان سه راهکار را برای پیشگیری از این پدیده معرفی کرد.شعارسال : محمد یزدانی نسب مشاور حوزه جامعه شناسی معاونت اجتماعی دادگستری کل استان تهران در یادداشتی به تبیین راهکارهای پیشگیری از طلاق پرداخت و نوشت: در جامعه امروز ما، سخن از طلاق و علل آن بسیار مطرح می گردد. فضای علمی و رسانه ای از تحقیقات، مقالات، یادداشت ها و اظهارنظرها مملو شده است . مشکلات اقتصادی، اعتیاد، ناهمگونی فرهنگی، نارضایتی زناشویی و بسیاری از عوامل دیگر، از علل مشهور افزایش احتمال طلاق هستند؛ عواملی که برای فهمیدن آن، شاید نیازی به تحقیق و صرف هزینه نباشد . همگام با فضای علمی و رسانه ای، وقت بسیاری از نهادهای اجرایی صرف کاهش میزان طلاق می شود که تاکنون آن گونه که باید اثربخش نبوده است. اما چرا؟ چرا با وجود توجه بیش از حد به مقوله طلاق، نه تنها میزان آن کاهش نیافته بلکه این پدیده روز به روز در حال افزایش است؟ به نظر می رسد پاسخ به این سوالات را بتوان در سه مقوله گنجاند : 1) عدم درک و یا عدم پذیرش تغییرات بنیادین در جامعه امروز: چه بخواهیم و نخواهیم، نه تنها جامعه امروز ما نسبت به گذشته تغییرات اساسی اقتصادی و فرهنگی داشته بلکه همچنان به سرعت در حال دگرگونی است. مدرنیته موجب محترم شمردن ارزش ها و تمایلات فردی شده طوری که امروز دیگر ارزش های فرد لزوما با ارزش های جمع همخوانی ندارد؛ و شاید نتوان جمع های بزرگ با ارزش های همگون یافت . اگر در گذشته ارزش های جامعه یا گروه راهنمای راه بود و فرد با میل باطنی یا علی رغم آن، از آن تبعیت می کرد، امروزه فرد یاد گرفته که قبل از هر چیز به «خود» و تمایلات خود توجه داشته باشد . 2) نگاه کوتاه مدت و زود بازده: به نظر می رسد نگاه کوتاه مدت و پروژه ای به موضوع طلاق هرگز کارساز نبوده است. مهمترین ویژگی مقوله ازدواج و طلاق، دخالت عاطفه، احساس و غریزه و مهارت کنترل آن است. با برگزاری یک یا دو جلسه مشاوره پیش از ازدواج یا مشاوره اجباری قبل از طلاق، نه زوجی توانمند می شود و نه طلاق کاهش می یابد. واقعیت این است که اکثر کسانی که به فکر جدایی اند و به مرحله تهیه دادخواست طلاق می رسند، بیش از هرکسی، دلسوز و نگران خود هستند و بسیاری از اقدامات از جمله مراجعه برای مشاوره را انجام داده اند . این قبیل آموزش های توانمندسازی که مجموعه ای از فرآیندهای یادگیری می باشد و گوشه ای از ارکان برقراری ارتباط است، باید از کودکی و نوجوانی آغاز شود تا جزئی از هویت افراد گردد و به نحوی باشد تا فرد با رسیدن به سن ازدواج انواع مهارت های رفتاری، عاطفی و ارتباطی مورد نیاز را تا حد مطلوبی فرا گرفته باشد. حتی لازم است که معیاری برای این حد مطلوب نیز تعیین گردد . 3) نگاه دوگانه به طلاق: ماهیت ازدواج، پیوند عاطفی آن است. بنابراین وقتی زندگی مشترک به بن بست می رسد، طلاق می-تواند رهایی، آزادی و زندگی بهتر باشد. لذا بایستی این نگاه دوگانه (مثبت و منفی) به طلاق را حفظ کرد . همانطور که ذکر شد، توانمندسازی و آموزش مهارت زندگی در کودکی و نوجوانی موجب خواهد شد نه تنها بار عاطفی زندگی مشترک آینده بالا رود، بلکه آسیب های بعد از طلاق احتمالی هم کاهش خواهد یافت . با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری میزان ، تاریخ انتشار خبر 25 مرداد 1395، کدمطلب: 209892 ، www.mizanonline.ir
جمعه ، ۲۹مرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شعار سال]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]