تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830322171




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

با همان مصلحت کاهش شرط رهبر به اجتهاد، شرط سیاسی بودن کاندیداها به تخصص کاهش یابد


واضح آرشیو وب فارسی:الف: با همان مصلحت کاهش شرط رهبر به اجتهاد، شرط سیاسی بودن کاندیداها به تخصص کاهش یابد
بخش تعاملی الف - محمدعلی مدیرخراسانی*

تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۱۷
به نقل از نشریه Harvard Business Review، در پنجاه سال گذشته اقتصاد ایالات متحده به میزان زیادی از سرمایه‌گذاری روی منابع طبیعی به سرمایه گذاری روی استعدادهای انسانی (نخبگی) تحول پیداکرده است، تعداد شرکت های بزرگی که حضور خود در جمع ۵۰ شرکت بزرگ را مدیون منابع طبیعی بوده‌اند از ۳۶ به ۱۰ رسیده است، بیش از نیمی از این شرکتها، مانند Google، اکنون متکی بر استعدادهای انسانی هستند و متوسط حقوق سطوح بالای مدیریت چندین برابر شده است که این مورد سطحی ترین نوع سرمایه گذاری روی نخبگان است که درصورت عدم تناسب دریافت و عملکرد فسادبرانگیز نیز هست و از طرقی مانند جبران خدمات به وسیله سهام شرکت تحت مدیریت تعدیل می شود. در این بین شرکتها و موجودات جالبی نیز تحت قواعدی زیبا یا سوال‌ برانگیز ظهور می کنند.شرکتهایی مثل گوگل در تعداد سال های محدود از صفر به ارزش چند صد میلیارد دلاری حقیقی می رسند و سیاستمداران را برای مهار عنان خود به زحمت می اندازند. یا مثلا در قسمت تاریک‌تر داستان، جیمز سایمونز بنیانگذار شرکت فناوری رنسانس (Renaissance Technologies) سالی دو و دو دهم میلیارد دلار از طریق سهم بری از مبادلات سرمایه گذارانه (Hedge Fund and Money Management) حقوق می گیرد و سود می برد. وی از طریق برنامه های پیشرفته رایانه‌ای سود می برد که سرورهای میزبان آنها دائما متصل به داده‌های بورس نیویورک هستند و در موقعیتهای کوتاه زمانی سریعتر از انسانها به خرید و فروش سهام و سرمایه‌گذاری خودکار یا نیمه خودکار می‌پردازند. پنج دقیقه نگهداشتن سهام برای شرکت رنسانس زمان زیادی است. رنسانس از تلاطم سهام و دلالی ارزش سود می برد نه لزوما ایجاد ارزش و رشد بلند مدت شرکتها. شاید هیچیک از ما جادوی اقتصاد لیبرال را در زدن جیب مردم نپسندیم ولی مهارت بکارگیری ابزارهای روز در مدیریت پیشرفته قطعا مورد علاقه همه ماست. در کنار بازیهای غیرسازنده با علم و فناوری توانمندسازها و مسیرهای خلق ارزش زیادی وجود دارد که به کمک این ابزارها و فناوری ها جامعه را منظم‌تر و ثروتمندتر می کنند: نسلهای جدید نرم افزارهای ارزیابی، مدیریت دانش، تحلیل بزرگ داده، مدیریت فرایند، برنامه ریزی منابع، مدیریت مشتری و روشهای هوشمندانه ادغام و بکارگیری مجتمع آنها، مثلا در قالب یک مغز مصنوعی مدیریت سازمانی، که با لحاظ استانداردها و روشهای بگارگیری و مدیریت روز به میزان زیادی بهره‌وری را در یک سازمان متوسط، یک کارخانه، وزارتخانه یا کشور می‌توانند افزایش بدهند. اما اگر از دانش و فناوری روز مدیریت به درستی و به میزان کافی استفاده نکنیم و میلیاردها دلار برای استفاده صحیح از آن سرمایه‌گذاری ننماییم چه؟ به سرزمین مستضعفین تحت ظلم، نامنظم، عصبانی، فقیر و مقصر که در حال جنگ با برخی سنن الهی هستند خوش آمدید! می دانیم که فساد در انواع مختلفی ظاهر می شود. یکی از انواع شدید اما مورد غفلت آن فساد و تباهی ناشی از ناکارامدی، سوء مدیریت، عدم بهینگی و از دست دادن فرصتها و شکوفا نشدن ظرفیتهاست. «فساد ناکارامدی» از بزرگترین جنایات جاری عادی انگاشته شده در حکومت و مردم ایران است که گپ و گفتی کوتاه و تلخ اما صادقانه با هموطنان گرامی (چه از نوع مسوول و چه از جنس ملت) در این مورد ضروری به نظر می رسد. پادشاه شوکت آریایی و فر آیین پارسایی ما در این مورد بدجوری لخت است. آیا در مورد یکی از زشت ترین کاریکاتورهایی که به دست خود و به نام مسلمان و از پیکره کشور خود از پیامبر اسلام تصویر کرده‌ایم تظاهرات خواهیم کرد؟ آیا این زشتی ما به دست خودمان محکوم به مرگ خواهد شد؟ نه آقاجان چهارتا شهید تهرانی مقدم و دکتر/مهندس فلانی و ده تا شرکت مورد حمایت که نتیجه گرفته اند معنی مدیریت ملی نمی‌دهند و با چند جوانه و نوگل یک کشور گلستان نمی‌شود. حقیقت این است که بی تعارف ما در امر ناکارامدی مقصر بلکه مجرم بلکه جانی هستیم، اما اکثرا بدون سوء نیت و آگاهی از ابعاد قضیه! این عرصه از مظلوم ترین جبهه های جهاد کشور است. جانباز و شهید آن فحش و کنایه می شنوند و گوش مسوولین کشور نسبت به ندای حق طلبی آنها سنگین است. در این عرصه شورای نگهبان هم بصیرت ندارد و کیهان لال است و بسیج چندان در صحنه نیست و سپاه از انقلاب پاسداری نمی کند و حتی ولی فقیه هم در عرصه مدیریت پیشرفته و ابزارهای قدرتمند آن مجتهد نیست (کمالات والا به جای خود محفوظ و مشکور)، رئیس جمهور که مدیر ارشد اجرایی کشور است و باید در قله باشد به نسبت مسوولیت خطیر خود یک عقب مانده ذهنی-تخصصی در امر طراحی و اجرای روشها و سیستمهای پیشرفته مدیریتی ملی است (با تمام محبت قلبی که به آن سکانداران دلسوز ایران عزیز داریم) و ... . بحث فرد در این موارد نیست، ریشه مساله اصلا سیاسی نیست، بحث مظلومیت عرصه و عمق نکبت مدیریتی ماست که حتی امام زمان ما را با وجود تقدیم دهها هزار شهید از جامعه ما بدلیل این فساد ناکارامدی فراری می دهد. نگوییم مشکل ظهور تقواست زیرا حداقل تقوا با تقدیم دهها هزار شهید شاید فراهم است و مشکل باقی مانده ظهور فساد ناکارامدی است که حل آن ساده تر از حل بقیه مشکل تقوای جمعی است و حلال بقیه مشکل تقوا در حد ظرف این دنیا امام معصوم است در راس یک نظام کارامد! اگر خوب فکر کنیم در می یابیم که واقعا جنایات زیادی در کشور، بلکه شاید اکثر جنایات مشهود، ریشه در ناکارامدی نظام ما دارند. اگر ایران را به یک فرد تشبیه کنیم این فرد ممکن است انقلابی، خوش قلب، مهندس یا پزشک، هوشمند، تا حد قابل تحسینی شجاع و عدالت طلب به نسبت دنیای امروز و واجد خصوصیات خوب دیگر باشد ولی قطعا "مدیر و مدبر و منظم بطور پیشرفته و به معنی علی وار کلمه (یا حتی در حد متوسط)" نیست. این فرمایش امام (لزوم "نظم امور"، که معنای عمیق و پیشرفته و پیچیده روز دارد و امروزه با استانداردها و روشهای پیشرفته ای در علوم مدیریت و رایانه گره خورده است) را زیر پا گذاشته ایم و اقتصاد نیز مطابق سنن الهی ما را زیر پای خود می فشارد. حتی از بستن یا کنترل شیر نفت خود یا ایجاد شغل برای تولید سالم هم با وجود این همه ظرفیت عاجزیم! اصولا حتی اغلب مدیرترین افراد کشور ما (به نسبت دیگران) و اغلب اساتید رشته مدیریت ما در چنان کشور ضعیف و فقیری از لحاظ دانش و تجربه و پیاده سازی مدیریت پیشرفته زیست می کنند که با وجود برتری به شخص غیرمتخصص هنوز از غافله جهانی بسیار عقب هستند. درد دیگر این است که کار مدیریت را نیز اغلب به دست افراد غیرمتخصص می سپاریم و همین ظرفیت موجود را نیز کمتر مورد استفاده و پرورش قرار می دهیم! تولید ناخالص ملی هزار میلیارد دلاری کشوری مثل ایران (با مقیاس قدرت خرید) با تولید ناخالص ملی چند هزار میلیارد دلاری کشوری مثل آلمان تفاوت فاحشی دارد که ناشی از همین فساد ناکارامدی است. البته تاثیر فاجعه بار فساد ناکارامدی در همه عرصه های مادی و معنوی ظاهر می شود که اقتصاد یکی از آنهاست و همه این عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی، معنوی و ... مرتبط بلکه بعضا به شدت درهم‌تنیده هستند و ما در اینجا با تسامح به ابعاد مادی ملموس‌تر مانند اقتصاد می پردازیم. در کشورهایی که فساد ناکارامدی شدید تر است از مهمترین موهبت و سرمایه ملی مادی که همان مغز و نخبگی و توان ذهنی افراد است برای حل مشکلات کشور و افزایش کمیت و کیفیت تولید استفاده کمتری صورت می گیرد و مدیریت ضعیف، به مثابه بزرگترین و نامرئی ترین مفسد اقتصادی، هزار دست پنهان و پیدا در جیب فرصت های ملی و هزار ضربت زهر آلود بر فرق نظام و امت دارد و بزرگترین تهدید امنیت ملی است! چرا در این مورد چون نابینای ناشنوا هستیم و به مانند جهال آخرالزمان تاییدی می کنیم و ترتیب اثر نمی دهیم؟ پاک و منزه است خداوند بخشنده و جزای ما مردم ایران بسیار بدتر و شدیدتر از آن است که به واسطه این جنایت به ما چشانده می‌شود!


متوسط تولید (سرانه) جهت داشتن ایده ای از میزان متوسط اختلاس ناشی از ناکارامدی و سوء مدیریت برای هر ایرانی به نسبت دیگر کشورها با حذف کشورهای استثنا، کوچک یا ناکارامد (ارقام فوق منهای هفده هزار و دویست و پنجاه و یک دلار)
برخی کشورها مانند قطر بدلیل کوچک بودن، جمعیت پایین یا شرایط ویژه مانند استخراج زیاد منابع نفت و گاز به نسبت جمعیت، الگوی پایدار قابل اعتنایی را برای پیشرفت اقتصادی بلند مدت ترسیم نمی کنند، برخی کشورها مانند ایرلند نیز بدلیل اهمیت سرمایه گذاری خارجی و برونزا بودن استثناوار رشد اقتصادی در آنها مفیدترین مثالها جهت یادگیری نیستند، ولی از کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان و ژاپن که تولید بالا را با وجود جمعیت بالا بطور پایدار و مبتنی بر مدیریت نسبتا قوی تجربه کرده‌اند می توان درس های قابل توجهی آموخت. از طرفی شاید ملاک قراردادن عدد سرانه نسبی فساد ناکارامدی ایران نسبت به ژاپن (اتلاف سرانه بیست و یک هزار دلاری در ایران بدلیل فساد ناکارامدی نسبت به ژاپن) معقول تر از آمریکا به نظر برسد، به هر حال کشورهایی مانند ایالات متحده به نسبت ژاپن به رانتهایی نیز در عرصه جهانی دست اندازی کرده‌اند ولی از طرف دیگر بر متخصصین پوشیده نیست که ایالات متحده از نظر مدیریت بنگاه ها، جذب نخبگان و ابزارهای رایانه ای پیشرفته مدیریتی در مجموع به میزان قابل توجهی برتری نسبت به ژاپن دارد و الگوهای قابل استفاده مدیریتی و فناورانه متعددی را در دل نظام ظالمانه سیاسی حاکم به خود پنهان کرده است. یک کشور هفتاد و پنج میلیون نفری با سرانه فساد ناکارامدی نسبی بیست هزار دلاری در سال به میزان هزار و پانصد میلیارد دلار در سال گناه کبیره اسراف ناشی از سوء مدیریت انجام می دهد. بالاخره اعدام دهها مدیر و زندانی کردن صدها مدیر و اخراج هزاران کارمند بدلیل سوء مدیریت و عدم تخصص گرایی و نخبه گرایی چندان "نرم" و "به مصلحت" و "سیاستمدارانه" نیست. حتی شروع تدریجی سیاستمدارانه سخت گیری روی استانداردها و روشهای روز نیز جبرا منوط به استفاده از متخصصین سختگیر آی کیو بالا (و به زعم برخی ئی کیو پایین!) می باشد، "دردسر دارد" و "موجب نارضایتی افراد قدرتمند می شود" و "مطابق شرایط ایران نیست"! البته در حقیقت در بسیار از موارد مهم نیست تعهد، تخصص، آی کیو و ئی کیو شما چقدر بالا باشد، یک گوریل یا حیوان بزرگ دیگر – گاهی با حسن نیت اما به هر حال بدون تخصص - روی صفحه شطرنج علم و مدیریت برنامه شما مشت خواهد کوبید، با کمال تاسف از نیاز به بکار بردن کلمات تند، سازمانهای ایران اغلب به لحاظ دانش و فناوری روز یک طویله مدیریتی-فناوری است که شما هم برای ورود به جمع مدیران صاحب قدرت باید چهار دست و پا در آن راه بروید و به سبک خاصی زندگی (بخوانید مردگی) کنید وگرنه "خودی" یا "آشنا به شرایط ایران" نیستید و "ئی کیو پایین" (بخوانید میل تطابق پایین تر از متوسط با منافع افراد زیاده طلب، کم کار و غیرمتخصص) دارید. در مجموع، در وضعیت فعلی دنیا، کشورهای خاصی با استفاده از سیاستها و استانداردها و روشهای مشخص (واقعا تا حد زیادی مشخص و منعکس در مستندات عمومی!) و روز مدیریتی-کامپیوتری پیشرو هستند و استاد "اقتصاد استعداد" و استفاده از ظرفیت فکری نیروی انسانی خود و دیگر کشورها در راستای تولید با کیفیت و کمیت بالا می‌باشند و به مثابه پالایشگاههای بزرگ مغز و نخبگی (بجای پالایشگاههای نفت و کارخانجات تبدیل دیگر مواد خام معدنی مانند آهن) اقتصادسالاران دنیا هستند. مدتها قبل استعمارگران نقت ایران را به عنوان ماده بدبو و سیاه از چنگ سردمداران این مملکت در می آوردند و به تاراج می بردند و اکنون نیز استعمارگران نوین نخبگان کشور را به عنوان نیروی متوقع و مزاحم که آنور آب شکوفا می شود بورسیه و تامین و حمایت و حتی تقدیس کرده می ربایند. نظام ما بزرگترین سرمایه مادی کشور را با حماقت تمام تقدیم این دست کشورها می کند و از حفظ و پالایش و پرورش استعداد ها برای حل مشکلات کشور بدلیل سوء مدیریت و خست سرمایه گذاری عاجز است. حتی مدیران بنیاد نوپای نخبگان و دست اندرکاران پیشرفت شرکت های دانش بنیان نیز تخصص بالای مدیرتی و رایانه ای ندارند. بطور مثال در ملاقات دو نفر از برجسته ترین مدیران کشور در این زمینه به عینه مشاهده کرده ام که اینگونه است: در یک مورد یکی از این دو نفر که ایده مدیریتی و ابزار رایانه ای متناظر پیشرفته آن را برای وی طراحی کلی کرده و شرح می دادیم گفت که باید شش ماه وقت صرف کند تا بفهمد چه می گوییم و وقتی پرسیدیم آیا متخصص مورد اعتمادی در این زمینه در مجموعه خود دارد تا با او صحبت کنیم تا پیشرفت و استفاده از کار را تایید کند پاسخ منفی داد! ظاهرا ایشان در رشته خود که غیر مرتبط با مدیریت با کامپیوتر بود دستاورد و نتایج جالبی گرفته بود و مورد اعتماد مسوولین رده بالا بود و در این پست قرار داده شده بود و به بدترین وضع هزاران میلیارد تومان موقعیت کشور را نابود می کرد در حالی که انسان خوبی هم به نظر می رسید! یک اختلاسگر بزرگ و شریف و احتمالا دانشمند در مقیاس ملی که با معصومیت و غفلت تمام ورای باندهای خاوری و مختلسین صدها میلیارد تومانی، به کشور از طریق سوء مدیریت و فرصت سوزی ضرر می زند و خدمات محدودی نیز انجام می دهد! کدام انسان بی‌خردی یک متخصص صنایع هسته ای را که در رشته خود دانشمند است به عنوان جراح به اتاق عمل راه می دهد؟آیا تفاوت تخصصها و اهمیت این تفاوت را نمی فهمیم یا اینکه مشکل این است که به مانند جامعه ای که زنا در آن عادی سازی شده، نشستن فردی بدون تخصص مدیریت بر کرسی مدیریت برای ما عادی شده است و گمان می کنیم استعداد و حسن نیت و سال ها تجربه ضعیف کار در سیستمهای عقب مانده کشور برای این امر خطیر کافیست؟ آیا تجربه سی سال گاریچی بودن به درد خلبانی و فضانوردی می خورد یا اصولا گاریچی بودن در عرصه مدیریت و تعدادی پاراف و کار مثبت محدود بجای سیستم سازی پیشرفته مدیریتی – رایانه ای برای کشور ما با این اهداف بلند کافی به نظر می‌رسد؟ چرا چنین افراد غیر متخصصی در اتاق عمل جراحی فضای کسب و کار و مدیریت نخبگانی کشور تیغ سالار و در مرکز هدایت و رشد اقتصاد دانش بنیان سکاندار شده‌اند؟ رفع سوء مدیریت ناشی از عدم استفاده دقیق و مبتکرانه از استانداردها و روشهای روز مدیریت و ابزارهای قدرتمند رایانه ای مربوطه کلیدی‌ترین بخش رفع ناتوانی اقتصادی کشور ماست، نه دریوزگی «کلید» از شیاطین سرگردان سیاسی دنیا. این شیاطین خود مصرف کننده (و در بسیاری از موارد هد دهنده) دسترنج مدیران میانی قدرتمند بخش خصوصی و دولتی و فناوران و دانشمندان نخبه کشورهای متبوع هستند و آفتی مافیایی بر دامن علم و اقتصاد و بشریت می باشند. پیشرفت که هیچ، توسعه را هم نمی توان گدایی کرد. به عنوان مشاور به یکی از معاونان وزیر که ریاست شورای سیاستگذاری یک مجموعه ملی را به عهده داشت استدلال می کردم که روشها و استانداردهای روز و لزوم استفاده از متخصصین مربوطه آن روشها و استانداردها باید به عنوان سیاستی غیر قابل تخطی به مجموعه ابلاغ شود تا افتضاحی مانند پیشرفت ضعیف یکی دو ماهه کاری که یک سال و نیم است پیگیری می شود و دو بار توسط وزیر و یکبار نیز به اسم اقتصاد مقاومتی توسط مسوولین افتتاح شده (و در عین حال بسیار ضعیف است) پیش نیاید. ایشان معتقد بودند چنین دخالتی(!) از طرف سیاستگذار در کار بخش خصوصی (که شدیدا از حمایت آن سیاستگذار استفاده می کند و در ناکارامدی ناشی از عدم رعایت استانداردها دست و پا می زند) صلاح نیست و باید نرم برخورد کرد. این آفت بسیار فراگیر است و مسوولین نمی دانند چطور و با چه ملاک و استانداردی و تا چه حدی باید دخالت کنند و اگر هم بدانند معمولا شجاعت آن را ندارند. بسیاری از این استانداردها و روشهای مورد بحث در کشورهای دارای تولید بالای باکیفیت یا اجباری است یا مورد تشویق و امتیاز دهی قابل توجه، بطور مثال رعایت بلوغ فرایندی مطابق CMMI (مرحله سه تا پنج) برای پیمانکاران دولتی و نظامی در ایالات متحده. مدیران سیاست‌زده و محافظه‌کار کشور ما در مورد لازم ترین مسایل کشورسوز مدیریت و فناوری نیز به حد افراط معتقد به برخورد نرم و تدریجی هستند و بطور مثال یک کار سه ساله دولت الکترونیک را سی سال طول می دهند و باز هم ناقص پیاده می کنند. این نرم تنان مدیریتی، اکثر وزرا و معاونان وزیر و مدیران کل کشور، از بین متخصصین نخبه دانش مدیریت و مهندسی رایانه انتخاب نمی شوند و صرفا سابقه های سیاسی، امنیتی، انتخاباتی، مهندسی، پزشکی و تجربه (بخوانید سابقه خرابکاری) در پستهای قبلی مدیریتی دارند و از طریق عدم سخت گیری روی اصول و روشها و استانداردها و در یک کلام با غفلت از دانش روز و سنن الهی مربوطه، به گاریچی‌گری مدیریتی در کشور امام زمان مشغول هستند. کمبود متملق هم از بین زیردستان و اعوان خود ندارند. جنایت از این بیشتر؟ اصولا ما در ایران برخلاف کشورهایی مانند ایالات متحده و انگلستان، تعداد زیادی نخبه را به رشته مدیریت نفرستاده ایم و این رشته را نیز به‌روزرسانی نکرده‌ایم و به لحاظ مرغوبیت تحصیلی نه تنها برتر جلوه نداده‌ایم بلکه پست شمرده‌ایم و بازار کار آن را نابود کرده‌ایم. بطور مثال در مقابل صدها موقعیت شغلی مدیریت برنامه (Programme Management) یا مدیریت تغییر (Change/Transformation Management) در انگلستان ما حتی چند موقعیت سالانه هم نداریم در حالی که هزاران موقعیت مورد نیاز کشوری در حال توسعه و رو به پیشرفت مانند ایران است! پس نه دانشگاههای ما چندان در زمینه مدیریت نوین و ابزارهای قدرتمند رایانه ای آن به روز هستند، نه نخبگان خود را چندان به سمت این رشته‌های راهبردی فرستاده ایم و با اشتغال مناسب تامین کرده‌ایم و نه حتی از یک دهم همین ظرفیت افراد موجود استفاده می کنیم، که اگر از همین ظرفیت هم استفاده می کردیم وضع خیلی بهتر می شد.این نوع فساد چون فراگیر شده و برای مسوولین عادی شده است مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرد و مفسدین آن زندان و اعدام را تجربه نمی کنند. مگر می شود صدها مدیر بلند پایه کشور را بدلیل عدم تخصص زندانی و اعدام کرد؟ اینها جراحانی هستند که بدون حتی تخصص پرستاری مشغول عمل کردن سازمان های بزرگ و کوچک کشور می باشند و فریاد درد و رنج مردم نیز از عدم تخصص و عفونت ناشی از عمل آنها بلند است. حقوق ها و ریخت و پاش های مسوولین در مقابل فساد ناکارامدی حاصل از عملکرد آنها پشیزی نیست. ضرر ناشی از فساد ناکارامدی در کشور حداقل سالی هزار و پانصد میلیارد دلار است، یعنی بیش از سالی چندین میلیون میلیارد تومان معادل چندهزار اختلاس بزرگ و تاریخی مافیایی در سال! کدام باند خاوری و سرخه ای و ... این مقدار اتلاف را مجموعا با هم طی یکصد سال ایجاد می کنند؟ آیا شورای نگهبان، روسای جمهوری که منشاء فساد ناکارامدی هستند را رد صلاحیت می کند؟ به همان مصلحت که شرط مرجعیت برای رهبری به اجتهاد کاهش یافت تا بقیه شروط بهتر قابل رعایت باشد، شرط رجل سیاسی بودن کاندیداها باید به نفع افزایش کارامدی و تخصص و توان مدیریت کاهش یابد. به چه مجوزی بزرگترین مدیر اجرایی کشور صرفا یک تعداد مهندس عمران و فعال فرهنگی و حقوقدان محبوب هستند در حالی که کوچکترین توانمندی در سیستم سازی پیشرفته مدیریتی-رایانه ای برای حل میلیون ها مشکل ریز و درشت یک کشور بزرگ ندارند و حتی از انتخاب وزرا و مشاورینی که این توان را دارند نیز اغلب عاجز بوده اند ؟!کشور ما به لحاظ مدیریت و کارامدی دارای فساد سیستماتیک خاصی از نوع بی اعتنایی به تخصص، نخبگان و دانش روز و سنن الهی در مورد رشته های مدیریت و رایانه است. بلوغ سازمانی مجموعه های بزرگ و کوچک کشور، اگر بنا باشد نمره آن از بیست محاسبه شود، بطور متوسط نمره ای در حدود پنج خواهد گرفت و وقتی مجموعه ای نمره شش یا هفت می گیرد ذوق زده می‌شویم و به آن مجموعه جایزه می دهیم: بطور مثال به معاونت پژوهشی فلان دانشگاه صرفا بدلیل رعایت برخی مسایل اولیه در مورد مدیریت از جمله اصولی از مدیریت پروژه براساس PMBOK یا PRINCE۲ که نتایج خوبی دارد و برای کشور و سازمان هایی که به لحاظ مدیریت عقب مانده و غیرمتمدن هستند بسیار چشمگیر است!* پژوهشگر، مدیر و مهندس در زمینه دانش مدیریت و مهندسی رایانه (بین رشته‌ای)، دانشگاه صنعتی شریف








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن