واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چرا عربستان از مسير نظاميگري برنميگردد؟
با وجود اينكه همه شاخصهاي موجود دال بر شكست و ناكامي عربستان در يمن و سوريه است اما باز اين كشور بر ادامه اين رويكردها اصرار ميورزد...
نویسنده : احمد كاظمزاده
با وجود اينكه همه شاخصهاي موجود دال بر شكست و ناكامي عربستان در رويكردهاي نظاميگرانه و مداخلهگرانه آن در مناطق مختلف منطقه بهخصوص در يمن و سوريه است اما باز اين كشور بر ادامه اين رويكردها اصرار ميورزد و همين مسئله موجب شده است جنگ در يمن از سرگرفته شود و در عين حال دامنه آن گسترش يابد به گونهاي كه مدافعان دفع تجاوز در يمن به رهبري انصارالله تصميم گرفته است به منظور ايجاد بازدارندگي در برابر حملات هوايي عربستان به مناطق غيرنظامي يمن كه تاكنون هزاران كشته از جمله بيش از هزار و 200 كودك برجاي گذاشته است، به حملات متقابل دست بزند و در عين حال به پيشروي در استانهاي يمني اشغال شده شامل جيزان، نجران و عسير دست بزند. در سوريه نيز عربستان كماكان از تروريسم تكفيري به عنوان سربازان پياده نظام سعودي براي مقابله با تلاشهاي دولت و ارتش سوريه براي آزادسازي شهر استراتژيك حلب استفاده ميكند و علاوه بر ارسال تسليحات سنگين به گروههاي مسلح و تكفيري در رويكردي جديد به اعزام مفتي نيز اقدام كرده تا اعضاي اين گروهها را به انجام عمليات انتحاري بيشتر تشويق كنند و مانع از اين شوند كه اين نيروها خود را تسليم نيروهاي دولتي نمايند و از مزاياي بخشودگي دولت سوريه بهرهمند شوند يا به هر طريق ممكن ديگر صحنه جنگ را رها كنند و دست از كشت و كشتار و خشونت بردارند. بر اين اساس كاملاً مشخص است كه عربستان مسئول ادامه و تشديد جنگ در يمن و سوريه است كما اينكه آغازگر اين جنگها نيز بوده است.
اما سؤالي كه اينجا به ذهن متبادر ميشود اين است كه چه عواملي عربستان را به استمرار اقدامات جنگطلبانه در مناطق مختلف غرب آسيا بهخصوص در يمن و سوريه واداشته است؟
در پاسخ ميتوان گفت عوامل زيادي در اين زمينه تأثيرگذار بوده است كه ميتوان آنها را در سه سطح داخلي، منطقهاي و بينالمللي تفكيك كرد هر چند شايد در عمل چنين تفكيكي امكانپذير نباشد. در سطح داخلي چند عامل و متغير جلب توجه ميكند: نخست اينكه هر چند به ظاهر ملك سلمان پادشاه عربستان است كه از نسل قديم قدرت به شمار ميرود كه عموماً محافظهكار بودند اما با توجه به كهولت سن و بيماري آلزايمر اين محمد بن سلمان است كه به عنوان جوانترين فرد اداره امور را در اختيار دارد و فراتر از مسئوليتهاي خود در مقام وزير دفاع و وليعهد عمل ميكند. آنچه اين مسئله را پيچيده ميكند ارتباط آن با پس لرزههاي جنگ قدرت در بين شاهزادههاي جديد بهخصوص ميان دو پسرعمو يعني محمد بن سلمان و محمد بن نايف است و از اين ديد محمد بن سلمان فكر ميكند اگر از جنگهاي منطقهاي بهخصوص از جنگ يمن پيروز بيرون نيايد در داخل نيز توجيه لازم را براي ربايش قدرت از محمد بن نايف نخواهد داشت. علاوه بر اينها جنگهاي برون مرزي به ويژه در يمن با تمام هزينههايي كه به همراه داشته حداقل تاكنون مانع از اين شده است كه توجه افكار عمومي داخلي و بينالمللي به جنگ قدرت بين شاهزادهها در اين كشور معطوف شود. از طرف ديگر هرچند كاهش بهاي نفت ميتوانست عربستان را براي تجديد نظر در رويكردهاي نظاميگرانه خود تحت فشار قرار بدهد اما اعلام طرح تحول اقتصادي كه به نظر ميرسد در تدوين آن محافل صهيونيستي دست و نقش داشتند، باز عزم شاهزادههاي تازه به قدرت رسيده سعودي و در رأس آن محمد بن سلمان را به استمرار رويكردهاي نظاميگرانه جديتر كرده است. در واقع در پوشش اين طرح فريبنده چاههاي نفتي عربستان پيش فروش شده است و اين بدين مفهوم است كه عربستان براي تأمين منابع سياستهاي نظاميگرانه خود ذخاير آتي اين كشور را نيز به چوب حراج گذاشته است.
اما در سطح منطقه نيز آنچه بيش از همه مايه دلگرمي عربستان براي استمرار رويكردهاي نظاميگرانه در يمن و سوريه شده است، همپيماني نظامي با رژيم صهيونيستي است و از اين ديد ارتباطي روشن بين گسترش و آشكارسازي روابط
تلآويو - رياض و فاصلهگيري عربستان از مذاكرات صلح و تأكيد بر رويكردهاي نظاميگرانه مشاهده ميشود. اكنون كار به جايي رسيده است كه رژيم صهيونيستي بسياري از كارهاي قبلي خود را به دست سعوديها انجام ميدهد و حتي در مواردي سعوديها از صهيونيستها نيز پيشدستي ميكنند. به نظر ميرسد رژيم صهيونيستي از طريق انديشكدههاي امريكايي، نسل جديد قدرت در عربستان را به گونهاي تربيت كرده كه دقيقاً حرفهاي اين رژيم را حتي قبل از اينكه از سوي اين رژيم بيان شود، زمزمه ميكنند. در واقع اكنون بسياري از اهداف اين رژيم در زمينههايي چون ايران هراسي، نبود تفاوت بين مقاومت فلسطيني و لبناني با تروريسم و غيره (كه در سالها و دهههاي گذشته به وسيله اين رژيم تعقيب و اجرا ميشد) به دست سعوديها صورت ميگيرد. بر اين اساس از همپيماني رژيم صهيونيستي و عربستان ميتوان به عنوان يكي از عوامل استمرار رويكردهاي نظاميگرانه عربستان بهرغم شكست و ناكامي اين رويكردها نام برد و به عنوان يك فكت روشن در اين زمينه نيز ميتوان به سفر اخير هيئت سعودي به رياست انور عشقي به فلسطين اشغالي اشاره كرد كه دقيقاً بعد از اين سفر عربستان اقدامات نظاميگرانه خود را در يمن و سوريه شدت بخشيد. و بالاخره در سطح بينالمللي نيز ميتوان به چند عامل اشاره كرد كه در استمرار رويكردهاي مداخلهگرانه و نظاميگرانه عربستان مؤثر بوده است: نخست غفلت سازمان ملل و بهخصوص شوراي امنيت از مسئوليتهايي است كه در قبال برقراري صلح و صيانت از آن بر عهده دارند. با وجود اينكه اقدامات عربستان چه در يمن و چه در سوريه همانند اقدامات رژيم صهيونيستي در فلسطين ناقض همه اصول و قوانين بشردوستانه و حتي قوانين جنگي است اما سازمان ملل و بهخصوص شوراي امنيت تاكنون هيچ اقدامي كه نقش بازدارنده در قبال اين جنايت داشته باشد، به عمل نياوردهاند كه بخشي از آن به دلارهاي نفتي عربستان و بخشي ديگر به نفوذ مافياي صهيونيستي در اين سازمان برميگردد كه اكنون عربستان را به عنوان متحد خود ميبيند. دوم اينكه كشورهاي غربي و در رأس آن امريكا، انگليس و فرانسه با وجود اينكه خود نيز گاه و بيگاه در معرض حملات تروريسم تكفيري قرار ميگيرند (كه از سوي عربستان حمايت و پشتيباني ميشود) هرچند در ظاهر از عربستان ميخواهند كه در طرحهاي صلح در سوريه و يمن مشاركت و همكاري داشته باشد اما در عمل از هيچ اهرم فشاري عليه عربستان استفاده نميكنند و حتي براي مدتي كوتاه فروش تسليحات خود را به اين كشور متوقف نميكنند و همين امر باعث شده كه عربستان با اتكا به خريدهاي تسليحاتي جديد از اين كشورها هم به اقدامات نظاميگرانه خود ادامه دهد و هم اينكه به حمايتهاي سياسي كشورهاي غربي و فروشندگان سلاح اميدوار و دلگرم باشد كه همين امر بخش عمدهاي از عواقب سياستهاي جنگطلبانه عربستان در منطقه بهويژه در يمن را متوجه اين كشورها ميكند و آنها را نزد ملتهاي مظلوم و جنگ زده يمن، سوريه و عراق مسئول و بدهكار ميسازد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]