تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگز دل به باطل بودن حق و به حق بودن باطل يقين نمى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817433242




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تجاوز 2 مرد به زن دوستشان در حضور شوهرش!


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



تجاوز 2 مرد به زن دوستشان در حضور شوهرش!
روز نو : همسرم در اتاق کناری در خماری بود که دوستانش به سراغ من آمدند . گفته های تلخی که پرده از ماجرای تجاوز به زن جوان توسط دوستان همسرش برداشت.


این تجاوز توسط دو مرد در حالی صورت گرفت که شوهر این زن پس از استعمال مواد در اتاق کناری محل تجاوز خمار افتاده بود و توجهی به فریادهای همسرش نکرده بود.


زن جوان که به حکم دادگاه در انتظار اجرای حکم قصاص است در گفتگو با مددکار اجتماعی پلیس استان مرکزی سرنوشت شوم خود را تعریف کرد. وی گفت:چه بگویم، از کجا آغاز کنم، از کدام غصّه برای تان بنویسم! از نامرادی ها و تاریکی ها، از مصایب و رنج و غم های زمانه که با خطوط سرنوشتم عجین شده و سخت آزرده ام ساخته است!؟ از بس قلب کوچکم مالامال از درد ها، ناامید ی ها و لبریز از ناراحتی ها و غم ها شده ، احساس می کنم که روزی این همه اندوه و درد، سرانجام محو و نابودم خواهد ساخت.


در یک خانواده ساده و معمولی زندگی می کردم ، مادرم مرا همیشه ایّام مورد مهر و محبّت فراوان خود قرار می داد، ولی پدرم آنگونه که می بایست هیچگاه به اعضای خانواده ش و نظرات آنان هیچ بهایی نمی داد و همیشه حرف ،حرف خودش بود.


فراز و نشیب های گوناگون زندگی دوران کودکی را به سرعت در بستر رویاهای عاشقانه، پشت سر گذاشته و به سن پانزده سالگی رسیده بودم که پدرم به اجبار و بدون انکه هیچ نظری از من بخواهد، در برابردریافت مقدار بسیاری پول ،من را مجبور به ازدواج با مردی 30 ساله به نام حمید که ازبستگان دورمان بود، کرد.


از آن روزبه بعد بود که لذت و آرامی از زندگی ام برای همیشه رخت بر بست و جایش را به مشکلات و نآرامی های مختلف و نا پایان داد.
این زن ادامه داد:پس از عروسی، فقط شش ماه را با خوشی سپری کرده و پس ازآن مدّت کوتاه، زندگی ام، شکل دیگری به خود گرفت. همسرم شروع به بدخلقی و نمایان ساختن چهره باطنی خود کرد. تازه داشتم به درک درستی از زندگی رسیده و درمی یافتم که زندگی سراسر آمیخته ای از غم وشادی های زمانه است و حقیقت زندگی آن چیزی نیست که همواره قبل از ازدواج فکرمی کردم.


زمان همچنان در حال گذربود و دیری نگذشت که در گذرشتابان روزگار، مادر لقب گرفته و صاحب فرزند پسری به نام رضا شدم. شوهرم از لحاظ مالی چندان مشکلی نداشت و به قول معروف تا حدودی دستش به دهانش رسیده و من هیچگاه با شرایط زند گی و شغلش مشکلی نداشتم و این تنها ظلم و بدزبانی او همراه با ضرب و شتم ، دشنام و الفاظ رکیک بود که زند گی ام را دگرگون و به جهنّمی ترسناک تبدیل کرده بود.


همسرم با سایر دوستانش به صورت شراکتی یک کار گاه تولیدی تاسیس کرده و با یکدیگردر آنجا مشغول به کار بودند.حمید در همان جا بود که با چند دوست نا اهل و معتاد آشنا شده و سرانجام پس از نشست و بر خواست های فر اوان با آنان، خودش نیز معتاد به هیروئین شد.


وی با اشاره به اینکه دوستان حمید در بیشتر اوقات، شب ها به منزل ما آمده و در آنجا بساط مصرف مواد و قمار را به پا کرده و تا نیمه های شب به خوش گذرانی ها بیهوده می پرداختند، افزود:گویی به راستی همسرم هیچ بویی ازغیرت نبرده بود، چون به اجبار من را به نزد دوستان بی بند و بارش روانه می کرد و پیوسته به من می گفت که هیچ ضروتی ندارد که از دوستان من که مثل برادران توهستند دوری کرده و در نزد آنها با حجاب باشی. من نیز مجبوربودم، نقش بازی کرده و بر اساس میل حمید در نزد دوستانش رفتار نمایم و چندان به حجاب اهمیتی ندهم، تا بدین گونه، بنیان زندگی خود را حفظ کرده و فرزندم طعم تلخ طلاق را حس نکند.


بی بند و باری حمید و دوستانش همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام اعتیاد آنقدر دامنگیر او شد که دیگر حتّی قدّرت کارکردن را نیز از دست داد و به شدّت مریض و زمین گیر شده و با بیکاری او اقتصاد خانواده ما روزبه روز ضعیف و ضعیفتر از گذشته شد.


این زن گفت:با بیکار شدن حمید، حیران مانده بودم که چگونه می توانم زندگی خود را به پیش برده و هزینه خانواده ام را تامین کنم. به علّت رفتار نامناسب حمید و غرق شدن او در سراب اعتیاد، دیگر تمام بستگان با ما قطع رابطه کرده بودند و تنها همان دوستان نا اهل حمید بودند که همیشه به خانه ما آمده و پس از مصرف موادشان، از حمید نیز احوالی گرفته و مقداری مواد به او ترزیق می کردند تا بلکه اندکی حالش بهتر شود و دربرخی از روزها نیز دلشان به حال من و فرزندم سوخته و مقداراندکی پول، برای خرجی خانه با هزاران منّت، به من می دادند.




وی در حالی که با یاد آوری شب شوم اشک هایش سرازیر می شود، ادامه داد:آن شب طبق معمول دوستان حمید برای او مواد آورده و حال او نیز کمی بهترشده بود. حمید رفقایش را برای شام، شب نگه داشت و از من خواست تا برای پذیرایی آنان غذا تهیه کنم. پس از صرف شام، شوهرم به اتاق خودش رفت و من سرگرم جمع کردن ظرف ها بودم که یکی ازدوستان بی شرم همسرم دست در بازویم انداخته و سعی کرد که مرا به سوی خودش بکشد. ولی من به شدّت خود را کنار کشیده و با جدّیت با فریادی تمام به او گفتم:" به راستی تو هیچ شرم ندشته و از خدا نمی ترسی! من به مانند خواهرتو هستم! به راستی نمک به حرام، از اعمال پلید خود خجالت نمی کشی!"




درآن هنگام من هرآنچه در دستم بود، از شدّت عصبانیّت با شدت به زمین زده و خواستم برای طلب یاری به نزدهمسر همیشه خمارم بروم و او را در جریان ماجرا قرار دهم که یکی دیگر از دوستان حمید با شتاب برخاست و دراتاق را قفل کرد.


خلاصه کلام این که هرچه داد و فریادکردم راه به جایی نبرده و سرانجام آنان با بی حیایی با بستن دستهایم، فکر پلید خود را عملی کرده و به اجبار به من تجاوز کردند.


وی ادامه داد:آن شب من تا صبح بیدار مانده و مانند دیوانه ها پیوسته با خود حرف زده و هیچ آرام و قراری نداشتم، امّا حمید بازهم درهمان خواب ابدی خود به سربرده و گویی مرده ای بیش نبود. مثل مارهای زخمی ، جنون سراسر وجودم را فرا گرفته بود و می خواستم به هر شیوه ای که شده، زهر خود را بر وجود کثیف و عاری از غیرت حمید بریزم، به همین دلیل آمپول پر از هوا را در رگهای بی غیرتش زدم و برای همیشه او را روانه زباله دان تاریخ کردم تا هیچگاه بد اخلاقی و بی هویّتی او دروجود فرزندم جوانه نزده و هرگز غیرت و مردانگی خود را در بازارگاه دنیای مادی و زودگذر به مانند پدرش برای نامردان زمانه به حراج نگذاشته و همواره از کیان و حریم خانواده خود پاسداری کند.


پس از به قتل رسیدن حمید، خانواده او به تشخیص دادگاه، سرپرستی و کفالت پسرم همایون را برعهده گرفته و ناباورانه او را از من جدا کردند و من نیز اکنون چند سالی است که در پشت میله های نامهربان وعبرت آموز زندان، روزها را یکی پس از دیگری با تلخی فراوان، در بستر کابوس قصاص پشت سر گذاشته و همواره تنها به بخشش پروردگاری که پیدای ناپیدا و توبه پذیر بی همتاست،امید بسته ام.




نظر کارشناس روانشناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی:
به راستی ازدواج های اجباری به دلیل عدم عشق و علاقه طرفین به یکدیگر و حتی تنفر از هم در بیشتر مواقع به سردی و جدایی می انجامد. به همین دلیل توجه دختر و پسر و والدینشان برای جلوگیری از وقوع چنین ازدواج هایی لازم و ضروری می باشد.


یکی از بهترین شیوه ها برای شناخت فرد مورد نظر به منظور ازدواج، مشاهده او در زمانی است که با خانواده اش در تعامل اس بی تردید، شیوه برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر، می تواند شاخصی از رفتار آینده او دربستر یک ارتباط صمیمانه باشد.


غیرتمند بودن نیز یکی از ویژگی های مردان برای ازدواج محسوب می شود اما غیرتی که در حد تعادل باشد و از آن خارج نگردد. به همان میزان که زندگی با مرد بی غیرت سخت و گاه غیر ممکن است زندگی با مردی که به بهانه غیرت در همه چیز افراط کرده و همسر و فرزندانش را تحت شدیدترین فشارها قرار می دهد نیز غیر ممکن است. به همین دلایل است که توجه به وجود این ویژگی در حد تعادل در فرد مقابل قبل از ازدواج و در جریان مراسم خواستگاری لازم و ضروری می باشد.


در واقع در دین مبین اسلام تأکید بر غیرت مردان تنها در دایره محرمات و واجبات است. غیرتِ مرد در جایی که خدای متعال غیرت به خرج نداده است نه تنها حُسنی ندارد بلکه عین زشتی و بی ادبی است.




تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۱۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن