تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):خدايا ... نيّتم را به بهترين نيّت ها و عملم را به بهترين اعمال برسان، خدايا به لطف خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816362627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

براي بابا رجب كه عمري مردانه ايستاد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: براي بابا رجب كه عمري مردانه ايستاد
موضوع شهادت بابا رجب تنها يك خبر نيست. مثل خودش و ارزش‌هايي كه عمرش را وقف آن كرد، ظرف زماني ندارد.
نویسنده : عليرضا محمدي 


1- موضوع شهادت بابا رجب تنها يك خبر نيست. مثل خودش و ارزش‌هايي كه عمرش را وقف آن كرد، ظرف زماني ندارد. اين طور نيست كه يك صبح بشنويم حاجي تمام كرد و عصر خبرش تكراري باشد، اگر بخواهيم (خوب) زندگي كنيم، حاج رجب‌ها را بايد يك جايي در گوشه دلمان زنده نگه داريم. حاج رجب اگر بميرد، ما هم خواهيم مرد.
2- نمي‌دانم چرا خبر شهادت حاج رجب محمدزاده ناخواسته مرا به ياد خبر درگذشت ننه علي انداخت. شباهت اين دو در نگاه اول به گذشته‌اي به نام انقلاب و دفاع مقدس گره مي‌خورد. بابا رجب كه رزمنده و جانباز دفاع مقدس بود و ننه علي هم مادر شهيد. اما شايد يك وجه اشتراك اين دو در تنهايي باشد. تنهايي و عزلت در اوج شهرت، نوع غريبي و بي‌كسي كه هيچ كسي جز خدا نمي‌تواند پرش كند. دلتنگي‌اي كه هيچ كس جز خدا نمي‌تواند درك كند. ننه علي را خيلي از ما در بهشت زهرا ملاقات كرده بوديم. در اتاقك كوچكي كنار مزار فرزند شهيدش. اما كدام يك از ما توانستيم ننه علي را از تنهايي‌اش خارج كنيم؟ يا چه كسي مي‌توانست عمق درك و رنجي كه حاج رجب تحمل مي‌كرد را درك كند؟ ماجراي رجب‌ها و ننه علي‌ها داستان جگرسوزي است كه ورود به آن گيجي و ناتواني را نصيبت مي‌كند! گيج مي‌شوي از درك عوالمشان و ناتواني از وصف آنچه بر آنها گذشت. ننه علي دق كرد و مُرد، حاج رجب ذره ذره آب شد...
3- بابا رجب، ننه علي، مرحوم صفرقلي رحمانيان پيرترين رزمنده دفاع مقدس، شهيد حسين لشكري سيد الاسرا و... نام هركدام از اينها يك سند است؛ سندي بر ايستادگي ملت ايران، سندي بر حقانيت راه خميني و يارانش. كليدواژه‌اي براي يادآوري دوران باشكوهي كه يك ملت با دست خالي مقابل جهان استكبار و ارتجاع خلق كرد. دوراني كه پيرمردها در كنار نوجوان‌ها لباس خاكي به تن مي‌كردند و در برابر دشمني مجهز شده از تسليحات غرب و شرق مي‌جنگيدند. دوراني كه گاه با سيلي صورتمان را سرخ مي‌كرديم اما سرمان بالا بود. تحريم بود اما تسليم نبود. امثال حاج رجب‌ها اسناد ماندگار چنين دوراني هستند كه در تاريخ سرزمينمان خواهد درخشید. اينها شناسنامه زمانه و اصحابي هستند كه اگر سخت‌ترين شرايط را سپري كردند، اما هرگز لب به شكوه و گلايه باز نكردند. نامشان يادآور ملتي است كه امام خميني آنها را برتر از مردم زمانه پيامبر مي‌دانست. اينها انوار بازمانده‌اي از عصر خورشيدند.
4- حاج رجب آبروي ماست. افتخار ملي. گنجينه‌هايي كه خيلي‌ها نظيرش را ندارند. جانبازي كه عمري زجر كشيد اما لب به گلايه نگشود. دختر شهيد مي‌گفت پدرم حدود 29 سال درد كشيد اما تنها در دو سال آخر عمرش و آن هم به بركت تلاش اصحاب رسانه شناخته شد و مسئولان به او توجه كردند. اما حاجي آن قدر بزرگ و ارزشمند بود كه طي اين سال‌ها هرگز لب به گلايه نگشود. واقعاً چنين گنجينه‌اي در كدام كشور غربي پيدا مي‌شود كه اگر پيدا مي‌شد، چنان در بوق و كرنايش مي‌كردند كه انگار نبض جهان با قلب اين قهرمان هماهنگ شده است. اما حاجي ما، اين پيرمرد دوست‌داشتني ساكت و بي‌توقع، هيچ ادعايي نداشت و عاقبت نيز در غربتي كه هيچ كس عمقش را درك نخواهد كرد، به شهادت رسيد.
5- خيلي از ما حاج رجب را ديديم و براي وضعيتش تأسف خورديم، اما كنار حاجي هميشه يك نفر حضور داشت كه غالباً فراموش مي‌شد. شيوا زرندي همسرش شهيد حاج رجب محمدزاده مثل خيلي از همسران جانبازان و شهدا همان فراموش شده‌اي است كه عمر و جواني‌اش را وقف يكي از نادرترين جانبازان دفاع مقدس كرد. بانو زرندي سال پيش در گفت و گو با «جوان» عنوان كرده بود يكي از شروطش براي ازدواج، داشتن چهره زيباي آقا داماد بود، او با حاجي سالم و زيبارو ازدواج مي‌كند، اما سال66 چهره همسرش به كلي متلاشي مي‌شود. فك و بيني و قسمتي از دهان و گونه‌ها و. . . رجب ديگر همان رجب سابق نبود. چهره‌اش به قدري تغيير كرد كه تا مدتي تنها غذا مي‌خورد و حتي فرزندانش همراهي‌اش نمي‌كردند. به دليل نگاه‌هاي كنجكاو و آزاردهنده مردم، حسرت يك سفر دسته‌جمعي همراه خانواده به دل حاج رجب مانده بود، اما در تمام اين مدت، تنها كسي كه او را همراهي كرد و تنهايش نگذاشت، همسري بود كه عمري در كنارش ايستاد و هميشه لبخند بر لب داشت.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن