واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
داستانپردازیهای عجیب دزد حرفهای
شناسهٔ خبر: 3730729 - چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۵
مجله مهر > دیگر رسانه ها
.jwplayer{ display: inline-block; } سارق حرفهای لوازم داخل خودرو که به اتهام سرقت از خانهای بازداشت شده در جلسه بازجویی دو سناریوی متفاوت درباره انگیزهاش مطرح کرد. روزنامه ایران نوشت: ۸ خرداد امسال، مرد میانسالی به پلیس مراجعه کرد و از دستبرد شبانه به خانهاش خبر داد. او به مأموران گفت: شب گذشته در حال تماشای فوتبال بودم که نیمه شب خوابم برد. اما صبح که از خواب بیدار شدم؛ متوجه شدم حدود ۱۰ میلیون تومان پول و وسایل باارزش خانه به سرقت رفته است. از آنجا که من همراه خانواده در این خانه زندگی میکنیم، احتمال میدهم سارق ما را بیهوش کرده و سپس سرقت را انجام داده است چرا که در غیر این صورت از حضورش در خانه باخبر میشدیم. البته داخل خانهمان کلاهی پیدا کردیم که متعلق به یکی از همسایه هاست و به نظر میرسد سارق با این کار میخواسته وانمود کند که همسایه ما در این سرقت نقش داشته است. به دنبال این شکایت، مأموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت تحقیق در این باره را آغاز کردند. در بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته خانه شاکی، فیلمی به دست آمد که نشان میداد مرد جوان ناشناسی در اوج خونسردی حدود ساعت ۴ صبح وارد کوچه شده است. او ابتدا به طرف خودروی پرایدی که در کنار خیابان متوقف بود رفته و پس از باز کردن در خودرو، کلاهی را از داخلش برداشت. بعد هم از دیوار خانه شاکی بالا رفته و وسایل باارزش را سرقت کرده است. از سوی دیگر مأموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی در جریان تجسسها دزد تحت تعقیب را سوار بر خودروی پژو سرقتی شناسایی و دستگیر کردند. امیر در تحقیقات علاوه بر سرقت خودرو، به سرقت از خانه مورد نظر نیز اعتراف کرد. او گفت: چندی پیش در قهوه خانهای حوالی چهاردانگه نشسته بودیم که پسر جوانی به نام سروش به سراغمان آمد. او که دوست یکی از دوستانم بود گفت حاضر است پول خوبی به ما بدهد تا از خانهای سرقت کنیم. میگفت: آنجا، خانه پدر دختر مورد علاقهاش است. اما به خاطراینکه پدر دختر با ازدواجشان مخالفت کرده او کینه به دل گرفته و قصد انتقام دارد. امیر ادامه داد: پیشنهاد خوبی بود بنابراین قبول کردم. ساعت حدود ۴ صبح به خانه مورد نظر رفتم و سرقت را انجام دادم. البته هدف من سرقت نبود، بلکه به خاطر سروش این کار را انجام دادم. سروش به من گفت صاحبخانه، مرد مهربانی است و حتی اگر دستگیر هم بشوی اجازه نمیدهد در زندان بمانی و خیلی زود رضایت میدهد. درحالی که متهم در نخستین تحقیقات این ادعا را مطرح کرده بود، اما صبح دیروز زمانی که مقابل بازپرس نصرتی قرار گرفت منکر اظهارات قبلیاش شد و در این باره گفت: کسی به من دستور سرقت را نداده بود. شب حادثه در حال عبور از خیابان بودم که صدای آژیر خودروی پلیس را شنیدم و به خاطر اینکه سارق سابقه دار هستم ترسیدم و فرار کردم. به خودم که آمدم دیدم مقابل خانهای هستم که در آن باز است. من هم وارد خانه شده و نقشه سرقت را اجرا کردم. با توجه به اظهارات ضد و نقیض متهم، بازپرس پرونده دستور تحقیقات تخصصی در این باره را برای رفع ابهامها صادر کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]