واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گذر روزها و تاریخنقطه طلایی تاریخ بعد از 1400 و اندی سال
یاد بگیریم که تاریخ امانت است، به شوق دریافتهای تازه از یک مقطع تاریخی برای انتقال درست وقایع و مفاهیم مربوط به آن مقطع بهصورت حفظ یک امانت و سپردن آن به صاحبانش بدون وارد کردن هیچ خدشهای به بازدید مناطق جنگی برویم.
به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، امروز که من و تو در کنار هم به سمت جنوب و غرب برای زیارت مناطق جنگی میرویم بدون انکار یک وجه مشترک داریم که تردید ندارم هنوز به آن فکر نکردهای. وجه مشترک ما این است که بهسمت مقطعی از تاریخ میرویم، مقطعی از تاریخ که فقط مکان آن قابل رویت است ولی زمان، رویدادها و حوادثش را با خود برد؛ این از اقتضائات جهان مادی است. اما با طرح این مبحث پرسشهایی در اندیشه آدمی شکل میگیرد: 1. تاریخ در بستر زمان جاری است یا در مقطعی از زمان و مکان شکل میگیرد؟ یعنی ممکن است که برخی از مقاطع زمانی و مکانی تاریخساز نباشند؟ 2. مهمتر از آن، چه عواملی باعث ماندگاری یک مقطع تاریخساز در جریان زمان هستند؟ چرا باید ماندگار شوند؟ 3. برای چه کسانی؟ 4. چه چیزهایی در آن مقطع خاص نهفته است که باید حفظ و منتقل شود و ما چه نقشی در این ماندگاری داریم و در کجای آن تاریخ مورد نظر قرار میگیریم؟ بدیهی است که زمان با کولهباری از رویدادها میگذرد ولی همه رویدادها شکل تاریخی پیدا نمیکند یا اهمیت آنها بسیار کمتر است، در جریان زمان، اتفاقات به لحاظ اجتماعی و فردی همچنین اثرگذاریشان نیز از نظر وسعت و گستردگی و تقابل و نتایجی که به همراه دارند، دستهبندی میشوند. بنابراین برخی از رویدادها در مقطعی از زمان و مکان بابت همان ویژگی اثرگذاری و پیامدشان و عاملان آن از نظر حضور فرد یا اجتماع، شکل تاریخی پیدا میکنند، چنانکه در طول عمر ما، خانواده، روستا یا شهر محل زندگیمان اتفاقات زیادی روی میدهد که ممکن است بسیاری از آنها پیامد و اثرگذاری که سوقدهنده یک حرکت یا ثبتکننده یک ارزش، منش و مفهوم خاصی باشند را ندارند و شکل تاریخی و ضرورت ثبت و انتقال پیدا نمیکنند. این نظرگاه ما را به این نتیجه میرساند که برخی از مقاطع زمانی به لحاظ تاریخی اهمیت کمتری دارند نه این که هیچ بستر تاریخی نداشته باشند چه این که تاریخ از مصدرهای مختلف اعم از اقتصاد، جامعهشناسی، زیستشناسی، جغرافیا، قومشناسی و ... بررسی میشود. همین که میگوییم تاریخ از منظرهای مختلف قابلیت بررسی و مطالعه دارد یعنی دلایل ماندگاری یک رویداد در بستر زمان حال و آینده؛ و حرف درستی که همیشه از زبان دبیران تاریخ مدارس شنیدهایم: مطالعه تاریخ بهرهگیری از تجربه گذشتگان برای پیشبرد بهتر و کم هزینهتر در حوزه پیشرفت در علوم مختلف است و بدین ترتیب پاسخ پرسش دوم بهدست میآید. کاری که استاد بزرگِ تاریخنویسی ـ بیهقی فقید ـ انجام داد ما را با تجربههای حکومتداری دوره غزنویان و انسانهای حکومتی و چهرههای مختلف و متفاوتشان آشنا میکند. بیهقی برای چه کسانی نگاشته شد؟ برای ما و انسانها و نسلهایی که با خواندن آن نسبت به روند رویدادها، جامعهشناسی، تبارشناسی، روانشناسی اشخاص در یک دوره تاریخی، حکومتداری یک دوره پادشاهی و ... آشنا خواهند شد و مطابق با نیازهای روزشان از آنها بهره میبرند. پاسخ به پرسش چهارم ما را با تأمل، درایت و دقت بیشتری روانه مناطق جنگی جنوب و غرب میکند، مطالعه تاریخ بیهقی، سفرنامه ابراهیمبیگ، تاریخ جهانگشای نادری (شرح جنگهای نادرشاه)، عالمآرای عباسی، تکملت الاخبار (شرح حوادث دوران شاه طهماسب صفوی در ادامه و تکمیل تاریخ عالمآرای عباسی)، خسی در میقات و ... ما را تشویق و ترغیب میکند تا از دوران زندگی خودمان و اتفاقات و حوادث اجتماعی، بینالمللی و حتی فردی و مقطعی اثرگذار و سرنوشتساز یادداشتبرداری کنیم و به آنها در قالب و ریخت حقیقیاش بدون حُب و بغض و دخل و تصرفِ احساسی و منفعتی سر و سامان دهیم. یادداشتهایی که از زندگی رئیسعلی دلواری و مقاومت مردم تنگستان در برابر پرتغالیها موجود بود، همچنین آثار و تذکرههای بهجامانده در مورد شخصیت ممتاز، زندگی و رویدادهای مربوط به شیخالرئیس بوعلیسینا نیز تاریخ و نوشتهها و خاطرات و یادداشتهای بازمانده از دوره حکومت مغول در ایران و قیام شیخ حسن جوری و مردم سبزوار و نیشابور و شخصیت برجسته مبارز معاصر یعنی میرزا کوچک جنگلی، سالها بعد در دوره ما با یاری جستن از هنر سینما و فیلم و بهرهگیری از تکنولوژی تبدیل به تصویرهای گویای حقیقت شد که درک تاریخ را برای مردم و علاقهمندان سهلتر کرده است. رفتن به جنوب و غرب و سرکشی از مناطق عملیاتی و دیدن مکانهایی که طی 8 سال (در یک مقطع زمانی) حماسه و مقاومت و دفاع تاریخی توسط مردم یک کشور صورت گرفت، نباید گذرا، احساسی و صرفاً تفریحی یا زیارتی باشد. یادداشتهایی که هر یک از ما در خلال بازدید و طرح پرسشها و دریافت پاسخها پس از یک تحقیق بیغرض و عمیق برمیداریم هم ما و هم خوانندگان نوشتههای هرچند کوتاه یا بلند ما را چه در زمان حال و چه آینده به حقیقتی انکارناپذیر رهنمون خواهد شد. نوشتن تاریخ صرفاً نوشتن شرح مو به موی یک واقعه از زمان گذشته به کمک شنیدهها یا نوشتن یک رویداده با جزئیات در زمان حال نیست، ثبت درست خاطرات بدون اعمال نظر شخصی و نتیجهگیری دلخواه، نوشتن سفرنامه با شرح وقایع، مکان، زمان، اسامی، افراد دخیل در سفر و واقعه، جامعهشناسی گروه و اقوام، تا حد امکان البته بدون دخالت احساس روانشناسی افراد، البته به صورت موجز و مفید بدون اطناب، آنچنان که در حوصله خواننده بگنجد و رعایت توالی زمان و نگارش ساده و بیپیرایه بهدور از تکلف ادبی و جملهبندیهای کوتاه و صحیح از دیگر شقوق تاریخنگاری یا ثبت و انتقال رویدادهاست. کوتاه سخن این که به جنوب نرویم تا فقط چشمی اشکبار و دلی متأثر بهمدت یک هفته داشته باشیم، یاد بگیریم که تاریخ امانت است، به شوق دریافتهای تازه از یک مقطع تاریخی برای انتقال درست و ماندگار وقایع و مفاهیم مربوط به آن مقطع بهصورت حفظ یک امانت و سپردن آن به صاحبانش یعنی آیندگان بدون وارد کردن هیچ خدشهای و کم یا اضافه کردن به بازدید مناطق جنگی برویم، امید که در این مهم به نتایج مطلوب، اثرگذار و ماندگاری برسیم. انتهای پیام/3141/ج40/
95/03/02 :: 16:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]