واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نقش حجاب در امنیت روانی و اخلاقی جامعه
نویسنده : زينب عمراني
مقوله حجاب را ميتوان از بهروزترين مباحث اجتماعي و فرهنگي دانست چراكه ارتباط تنگاتنگي با زيرساخت فرهنگي و روبناي اجتماعي دارد. مقوله پوشيدگي همانگونه كه از پايههاي فكري، عقيدتي، شخصيتي و خانوادگي تأثير ميپذيرد، بر الگوها و جريانسازي داخل جوامع اثرگذار است، به گونهاي كه ميتوان از خانواده، فرهنگ و اجتماع به عنوان هرم قاعدهساز پيرامون«حجاب» نام برد. پديده بدحجابي كه دامنه آن نوع پوشش، گفتار، رفتار و حتي ارتباطات را در دنياي امروز در برميگيرد، اگرچه محصور به جامعه زنان نميشود، اما نخستين قرباني خود را از جامعه زنان برميگزيند و بيشترين آسيب خود را بر آنان وارد ميسازد. همين مقوله لزوم اهتمام جدي جامعه زنان به مديريت اجتماعي حجاب را در جهت مراقبت، حمايت و تعالي زن روشن ميسازد. مهندسي فرهنگي، سياستگذاري آموزشي، آگاهسازي و اقناع درونجنسيتي توسط خود زنان در بسياري مؤسسات و رسانههاي اجتماعي در راستاي ترويج حجاب ظاهري و رفتاري از اهميت ويژهاي برخوردار است.
برخلاف آنچه تئوريسينهاي غربي از حجاب، به عنوان نشانه كالاانگاري زن در اسلام سخن ميرانند، در حقيقت اين فرهنگ برهنگي غرب است كه با انتظارات جنسيمآبانه و افسارگسيخته از زن، آن را بدل به يك شيء و كالاي تبليغاتي كرده است. سوءاستفاده جنسي و غريزي از زن نخستين جرقههاي «برهنگي مدرن» را ايجاد كرد و نه آزادي و استقلال براي زنان. جنبش زنان شاغل يا موج دوم فمنيسم در اروپا، با شعار «ما را به آشپزخانههاي خود برگردانيد» نشان از عمق آسيبي است كه جامعه مدرنيزه شدن اروپا با ترويج فرهنگ برهنگي براي زن به بار آورد كه عمق فاجعه آن را كسي جز زن غربي نميداند. اين ايدئولوژي در عصر حاضر با موج «بازگشت به عفاف» در آستانه شكست قرار گرفته است. كشش و ميل زنان در اروپا و امريكا بهسمت حجاب كه از خوشايندترين اتفاقات حاصل از امواج بيداري اسلامي به شمار ميرود، نتايج مطلوبي چون كاهش موانع قانوني بر سر راه حجاب و اشاعه آن را موجب شده است اما چرا اين خيزش از قلب اروپا آغاز ميشود؟ چرا زناني كه نهايت به اصطلاح آزادي در پوشش و سبك زندگي را تجربه كردهاند و انواع زندگيهاي پر زرق و برق و متنوع، بدون هيچ محدوديتي پيشرويشان است، سبك زندگي و پوشش اسلامي را برميگزينند؟ در حالي كه در جامعه اسلامي ايران بهعلت عدم آگاهي و دلايل آشكار و پنهان ديگر نوعي حجابگريزي ديده ميشود؟ شايد بهتر باشد نخست به اين سؤال پاسخ داده شود كه چرا حجاب؟ يا الزامات فردي و اجتماعي حجاب چيست؟
1 - امنيت رواني: يكي از دستاوردها و نتايج پوشيدگي در جوامع، مقوله«امنيت» است. طبق يك قانون جهانشمول مرز آزادي افراد تا بدانجا قابل تعريف است كه با حقوق و آزادي ديگران تعارض پيدا نكند، در غير اين صورت به حقوق سايرين در جامعه تعدي شده است. بدحجابي در تعارض و تجاوز به حقوق آن دسته از افرادي است كه اين مسئله موجبات آزار آنان را در جامعه فراهم ميآورد. اولين چيزي كه فرهنگ برهنگي به نام آزادي از جوامع ميگيرد «آرامش و امنيت رواني» است. نتايج پژوهشي در دانشگاه «هال» انگلستان نشان داد كه ارتباط مستقيمي بين ميزان برهنگي در جوامع (شهرها و روستاها) و خشم اجتماعي وجود دارد. اين در حالي است كه در جوامع غربي مجراهاي تأمينكننده اين اميال خارج از چارچوب خانواده وجود دارد، اما با چنين مسئلهاي در ايران هنوز بهشدت مقابله ارزشي صورت ميگيرد، پس ترويج فرهنگ بيحجابي و بدحجابي در كشور ميتواند زمينههاي افزايش خشم اجتماعي را ايجاد كند.
2 - امنيت اجتماعي: بدحجابي نه تنها مقولهاي در ارتباط با آزادي و اختيارات فردي نيست بلكه همسو با آن نيز قرار ميگيرد چرا كه برهنگي يا نيمهبرهنگي موجب برانگيختگي دائمي افراد در جامعه ميشود. اين برانگيختگي چنين القا ميكند كه در صورت عدمدستيابي به مسيرهاي صحيح به اميال زمينهساز آسيبهاي اجتماعي بيشمار شوند. انديشههاي شبهروشنفكري داخلي، ناهنجاري، كجروي و حتي گناه را قائم به فرد دانسته و ورود ساير اعضاي جامعه يا حكومت را بدان خلاف اصول اخلاقي ميداند. اما آيا دامنه مفاسد اجتماعي تنها محصور به پديدآورندگان آن خواهد شد؟! چه بسيار افرادي كه ناخواسته هدف سوءقصد، آزار و اذيت، هتكحرمت، اجبار به پورنو، فحشا و حتي عسر و حرج در خانواده و مسائلي از اين دست ميشوند كه از پيامدهاي اجتماعي و همهگير «فردي نگريستن» به موضوع حجاب و پوشيدگي در جامعه است. از همين رو قانونگذار خود را ملزم به دخالت در اين موضوع و تبديل آن به قانون و همچنين نظارت بر اجراي آن- توسط ارگان مربوطه- در جامعه و با هدف برقراري امنيت اجتماعي كرده است.
3 - امنيت خانوادگي: نهاد خانواده در دو سطح با عواقب ناشي از بدحجابي در جامعه دست به گريبان است. شيفت مسائل عاطفي و جنسي از خانواده به جامعه و به دنبال آن كاهش پايبندي زن و مرد به يكديگر از دستاوردهاي همين ناآراميهاي اجتماعي است كه پايههاي خانواده امروزي را سست و مستعد فروپاشي كرده است. همچنين كاهش سن بلوغ بهعلت افزايش دريافتهاي ديداري از جامعه به ويژه نوجوانان را بهشدت آسيبپذير كرده است. رفتار جنسي در اجتماع تحت تأثير عوامل متعدد اجتماعي، هيجاني، شناختي و فيزيولوژيكي قرار دارد كه در اين ميان نقش عوامل اجتماعي همچون نوع پوشش و روابط، كمتر از پارامترهاي فيزيولوژيكي مانند انتقالدهندههاي عصبي، فعل و انفعالات نيمكره مخ و هيپوتالاموس نيست. در پژوهشي كه در دانشگاه شهيدبهشتي تهران انجام شد، مشخص گرديد كه بسياري كنشهاي فيزيولوژيكي مانند افزايش دوپامين در مغز، در اغلب موارد واكنشي به محركات بيروني و اجتماعي است. لايه بيروني نيمكره مخ كه خيالپردازي را برعهده دارد، زماني بيشترين فعاليت و «وادارسازي» را براي رفتار ناهنجار جنسي ايجاد ميكند كه زمينههاي ديداري آن در جامعه وجود داشته است.
4 - امنيت اخلاقي: «عاديانگاري» يك پديده اجتماعي مانند بدحجابي ميتواند در بلندمدت به پذيرش آن نه به عنوان يك ضدارزش كه به عنوان يك الزام اجتماعي بينجامد. كمرنگ شدن جايگاه ارزشها در جامعه و جابهجايي بايدها و نبايدها، امنيت اخلاقي را با چالش جدي روبه رو كرده و نتايج «بيتفاوتي» در مقابل آن را در سطوح خرد و كلان اجتماعي پديدار ميسازد. اين جريان به گونهاي نامحسوس رخ خواهد داد و در نقطهاي از تاريخ، فجايع زيانبار خود را بهصورت «ارزشنمايي ناهنجاريها»بر سر آن جامعه آوار خواهد كرد. دكتر فرامرز رفيعپور در دانشگاه تهران به نوعي تحقيق طولي دست زده است كه نشان ميدهد در سال مبدأ- در اين تحقيق- بسياري از افراد بيحجاب يا كساني كه تمايل به اين نوع سبك زندگي داشتهاند، به علت «همبستگي اجتماعي» و ارعاب ناشي از طرد شدن از خانواده و اجتماع از پوشش نامناسب دوري ميكردند. اما با گذشت 10 سال اين افراد بهعلت اينكه موانع اجتماعي و خانوادگي كمتري را پيش روي خود مشاهده كردند به «بدحجابي» تمايل عيني نشان داده و آن را برگزيدند. اين تحقيق به خوبي نمايانگر آن است كه بازخورد عرفي بدحجابي و نگاه ارزشي و اخلاقي به آن و همچنين «همبستگي اجتماعي» در اينباره عامل بسيار مهمي بر سر راه اشاعه فرهنگ برهنگي است. امروزه «بد ندانستن» و پذيرش افراد بدحجاب خود به عامل ترويج آن تبديل شده و اگر چه از بيتفاوتي اجتماعي و تضعيف اخلاقيات نشئت گرفته، خود نيز ارزشها و اخلاقيات را ناايمن ساخته است.
آنچه به عنوان سبك زندگي مدرن و فرهنگ پوششي و رفتاري غرب در حال تزريق به جوامع ديگر از مجراي جهانيسازي است، نه فرهنگ كه تنها يك بسته تبليغاتي جذاب و پرزرق و برق است كه به دور «بدويت انسان و غرايز او» پيچيده شده است تا مأمني براي ارضاي آن از مسيرهاي انحرافي شود. جالبتر آنكه «عقلانيت مدرنيته» در تقابل جدي با همين به ظاهر فرهنگ مدرنيته است و بسياري از جلوهها و خردهفرهنگهاي آن را زير سؤال برده و رد كرده است. يكي از اين خردهفرهنگها «الزام بيحجابي زنان» در اروپاست كه با استقبال فراواني روبهرو شد و منجر به آن گرديد«حجاب» در بسياري از كشورها جاي خود را بازكرده و به رغم كارشكنيها معبري براي پذيرش فرهنگي آن ايجاد شود. از مهمترين نتايج اشاعه حجاب و پوشيدگي در جوامع، هدايت نيروي غريزي و جنسي به خانواده و نيروي كار به اجتماع در جهت تسريع در توسعه و همچنين آرامش جمعي و ثبات اجتماعي است. تهييج شخصي در نتيجه تحركات اجتماعي از عوامل گرايش به سمت بيثباتي و شكست ساختارها، چارچوبها و هنجارهاست. با افزايش اقدامات فرهنگي و روشنگري پيرامون حجاب و مديريت آنكه نوع پوشش، رفتار و همچنين روابط را شامل ميشود، ميتوان همگام با «موج بازگشت به عفاف و حجاب» در غرب نوعي بازنگري در الزام به پوشيدگي در كشور داشت و حقيقتاً دريافت كه چرا غرب فرهنگ حجاب را به نفع فرديت و اجتماع خود از سبك زندگي اسلامي برگرفته و با آنچه خود به عنوان «فرهنگ برهنگي» بيان كرده، به مبارزه برخاسته است در حالي كه بسياري گروههاي فكري در كشور ما با اين سبك كه ساخته فطرت و انديشههاي تعالي جويي بشر است، به مقابله برخاستهاند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]