واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: از «ما اکثريتيم» فقط 70 نفر باقی مانده است !
«ما اكثريتيم» اين شعاري است كه تجديدنظرطلبان مكرراً بعد از برگزاري انتخابات هفتم اسفندماه 94 تكرار ميكردند و از باز پسگيري كرسيهاي مجلس دهم از اصولگرايان بعد از چند دوره و پيروزي بر رقيب سخن به ميان ميآوردند.
«ما اكثريتيم» اين شعاري است كه تجديدنظرطلبان مكرراً بعد از برگزاري انتخابات هفتم اسفندماه 94 تكرار ميكردند و از باز پسگيري كرسيهاي مجلس دهم از اصولگرايان بعد از چند دوره و پيروزي بر رقيب سخن به ميان ميآوردند.
هر چه از اين تاريخ فاصله گرفتيم و به دور دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي رسيديم «اكثريت» مدعيان اصلاحطلبي و حاميان دولت، رنگ باخت و با اتفاقاتي نظير«انتخاب رئيس مجلس» و «انتخاب رؤساي كميسيونهاي مجلس» به يك طنز سياسي تبديل شد. شخصيتها و رسانههاي حامي دولت كه عمدتاً از طيف تجديدنظرطلبان بودند در حالي از هفتم اسفند 94 به اين سو شعار پيروزي در انتخابات را سر ميدادند و «ما اكثريتيم» را تكرار ميكردند كه طي هفتههاي اخير از چنين موضعي عبور كرده و تلاش ميكنند تا با اعتراف نسبت به اينكه جريان رقيب اكثريت مجلس دهم را در اختيار دارد از لزوم مقدمهسازي براي پيروزي در انتخابات 96 سخن به ميان بياورند. شوك بزرگي كه امروز بر مدعيان اصلاحطلب وارد شده است ابتدا با انتخاب علي لاريجاني به عنوان رئيس مجلس شوراي اسلامي آغاز شد، چراكه رسانهها و شخصيتهاي برجسته اين جريان از هفتهها قبل از روز برگزاري انتخاب رياست مجلس به صورت پيوسته و گسترده، محمدرضا عارف را به عنوان رياست مجلس دهم معرفي كرده و با تأكيد بر اينكه فراكسيون اميد نزديك به 180 رأي براي انتخاب وي به عنوان رئيس دارد، محور تصميمات كلان مجلس را منتخباني عنوان ميكردند كه بهواسطه حمايت «اميد» به بهارستان راه يافتهاند. با انتخاب علي لاريجاني به عنوان رئيس مجلس، جريان اصلاحات با شوك سياسي مواجه شدند و اتفاقات بعدي مجلس نيز آب سردي بود بر پيكر نيمه جان اين جريان كه بايد همراه با فشار افكار عمومي به خاطر نتايج نامناسب برجام، اوضاع نابسامان مجلس را نيز تحمل ميكرد.
بعد از انتخاب علي لاريجاني به عنوان رئيس مجلس، اعضاي فراكسيون اميد كه براي اهداف بزرگي از جمله مقدمهسازي براي پيروزي در انتخابات رياست جمهوري 96 شكل گرفته بود دچار سرخوردگي شده و راه ريزش را در پيش گرفته است و روز گذشته با 70 عضو تشكيل جلسه ميدهد. براي رهبران اين طيف سؤال است كه چرا فراكسيوني كه اميد ميرفت 170 تا 180 نفر عضو داشته باشد و بتواند يك تنه تكليف رياست مجلس دهم را مشخص كند، امروز راه زوال را پيش گرفته و نميتواند در مباحث دست چندم مجلس نيز نقشآفريني كند. براي نظريهپردازان اين جريان سؤال است كه چرا از مجلسي كه اميد ميرفت اكثريت آن اصلاحات باشد، افراد مشهور و فتنهستيزي مانند عباس كدخدايي براي عضويت در شوراي نگهبان رأي بياورد يا رؤساي فراكسيونهاي مهمي نظير «كميسيون امنيت ملي و سياست خارجه»، «كميسيون آموزش و تحقيقات» و «كميسيون فرهنگي» از جريان رقيب انتخاب شده و شرايط و مقدمات استيضاح و بركناري برخي از وزراي دولت يازدهم هموار ميشود؟ رهبران و تصميمگيران جريان به خوبي ميدانند كه از دست رفتن قدرت تصميمگيري در مجلس دهم ارتباط مستقيمي با انتخابات بهار 96 داشته و ميتواند ناکامی سياسي اصلاحات را تكميل و نهايي كند، چراكه بر اساس يك نظريه مشهور داخلي- كه بسياري از تحليلگران دو جريان مطرح سياسي هم به آن اعتقاد دارند- پيروزي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي تسهيلكننده پيروزي در انتخابات رياستجمهوري دور بعد از آن است و با در نظر داشتن چنين تحليلي بايد اصلاحات را از هماكنون شكست خورده انتخابات دوازدهم رياستجمهوري دانست. تجديدنظرطلبان بيشمارند؟ اتفاقات ماههاي اخير مجلس شوراي اسلامي از «انتخاب لاريجاني به عنوان رئيس» و «گماشتن اصولگرايان به عنوان رؤساي كميسيونهاي مهم مجلس» تا «انتخاب عباس كدخدايي به عنوان عضو جديد شوراي نگهبان» بار ديگر اثبات کرد كه «فريب افكار عمومي» با توسل به «آمارسازي» و «دروغپراكني» تاكتيك اصلي جريان مدعی اصلاحات است.
چنين تاكتيكي بارها توسط اين جريان مورد استفاده قرار گرفته است و رهبران اين طيف تلاش كردهاند با بهكارگيري اينگونه تاكتيكها، مديريت فضا را بر عهده گرفته و با تزريق روحيه خود كمبيني در رهبران و بدنه جريان مقابل زمينههاي چرخش آراي عمومي از اصولگرايان به نفع خود را به وجود بياورند.
«ما بيشماريم» شعار مشابه ديگري است كه تجديدنظرطلبان در زمان تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري دهم در كف خيابانهاي تهران سر ميدادند و با سر دادن آن مانند روزهاي پس از برگزاري انتخابات هفتم اسفند خود را اكثريت مطلق معرفي كرده و اينگونه القا ميكردند كه اعلام هر نتيجهاي كه «اكثريت» بودن اين جريان را زير سؤال ببرد محكوم است و يك خيانت به شمار ميآيد. در همان سال 88 تلاش ميشد با بهكارگيري و تكرار اين شعار كه «ما بيشماريم» ابتدا روزنههاي اميد نسبت به آينده را در بدنه اجتماعي خود به وجود آورده و در كنار آن با ايجاد يك نيرومحركهاي، افكار عمومي را قبل از روز برگزاري انتخابات به اين باور برسانند كه ميرحسين موسوي، برنده قطعي انتخابات است و به همين وسيله سبد آراي وي را افزايش داده و زمينه شكلگيري غائله بزرگ را فراهم كنند. تحقق اين دو هدف مقدمهاي براي ايجاد هدف راهبردي و نهايي «ايجاد توهم» در بدنه اجتماعي با هدف مقدمهسازي و ظرفيتسازي براي ايجاد غائله و شهرآشوب بود؛ هدفي كه در آن سال محقق شد و جريان غربگراي داخلي با طراحيهاي فراوان توانست اين توهم را براي بدنه اجتماعي خود نهادينه كند كه ميرحسين پيروز قطعي انتخابات است و هر نتيجهاي غير از اين به معناي تقلب در انتخابات است. ايجاد و توسعه اين توهم هزينههاي فراواني را براي جامعه ايراني به همراه داشت، منشأ بسياري از تحريمهاي بينالمللي عليه كشورمان را موجب شد و هرچه زمان ميگذشت پايگاه اجتماعي اين طيف در كف خيابانها رو به افول ميگذاشت تا آنجا كه در فراخوانهاي عمومي سران فتنه، چندده نفر جهت اقدامات راديكالي در خيابانها حاضر ميشدند.
اميدي كه هر روز آب ميرود!
تعداد واقعي نمايندگان متمايل به جريان مدعي اصلاحطلبي را امروز پس از نزديك به دو ماه از تشكيل رسمي مجلس شوراي اسلامي ميتوان برآورد كرد و با قضاوتي منصفانه بيان كرد كه آيا مدعيان «اكثريت» در انتخابات دهم مجلس شوراي اسلامي واقعاً پيرو انتخابات بوده و از نتايج انتخابات مجلس دهم نمدي براي موفقيت در انتخابات دوازدهم رياستجمهوري راهي براي آنها هموار شده است يا خير. نشست مجمع عمومي فراكسيون اميد مجلس شوراي اسلامي عصر سهشنبه كه با حضور تنها 70 نفر اعضاي اين فراكسيون برگزار شد دليل متقني است براي اثبات اين نكته كه اصلاحات در اقليت بوده و ياراي تصميمگيري براي اتفاقات مهم مجلس را ندارد. پيامد ديگر چنين اتفاقي آن است كه بدنه اجتماعي اين جريان بهواسطه چنين تغيير فاحشي در تعداد اعضاي فراكسيون اميد به شدت دچار سرخوردگي شده و آراي صندوقهاي رأي نامزد اين طيف در انتخابات 96 را دچار تزلزل كرده و ميتواند رياست روحاني بر قوه مجريه را تكدورهاي كند. تمام اينها در حالي است كه در اين نشست هر چند با آراي مأخوذه نمايندگان ليست اميد، محمدرضا عارف نماينده مردم تهران در مجلس به عنوان رئيس فراكسيون انتخاب شد اما در ادامه و در اقدامي تأمل برانگيز تركيب هيئت رئيسه دائم دستخوش تغيير و تحولات جدي شد به نحوي كه افرادي چون حجتالاسلام احمد مازني، غلامرضا تاجگردون، الياس حضرتي، محمدعلي وكيلي و علي نوبخت كه در ابتداي تشكيل اين مجمع به عنوان اعضاي هيئت رئيسه موقت فراكسيون انتخاب شده بودند از ادامه در مسير هيئت رئيسه دائم اين فراكسيون بازماندند. به گزارش فارس شنيدهها حاكي است اوج گرفتن اختلافات سياسي درون فراكسيون و عدمتوافق برسر موضوع استيضاح ربيعي از دلايل اصلي ترك جلسه توسط اعضا و نامزد نشدن نمايندگان براي عضويت در هيئت رئيسه دائم فراكسيون بود.
اميدي كه در بهار 96 ذوب ميشود
آنچه در اين ميان مهم مينمايد اين نكته است كه با اتفاقات پيرامون فراكسيون اميد در مجلس دهم و اثبات در اقليت بوده اصلاحات در اين مجلس، اميدهاي جرياني- اجتماعي اين جريان براي موفقيت در انتخابات آتي به حداقل ممكن رسيده چراكه آنها با چالشهاي ديگري از جمله فيشهاي نجومي دولتمردان و نتايج نامناسب برجام هم روبهرو هستند؛ چالشهايي كه هر كدام به تنهايي براي ساقط كردن يك دولت از نظر مقبوليت و مشروعيت كفايت ميكند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]