واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فراموشی معيشت مردم در برخورد گزینشی مدعیان اصلاحات با جرم و فساد
سؤال اساسي اينجاست در شرايطي كه دغدغههاي اصلي جامعه، برآورده نشدن وعدههاي برجامي و لزوم تحقق وعدههاي داده شده توسط دولتمردان يازدهم و همچنين برخورد با مديران مجرم دولتي در باب فيشهاي حقوقي است چرا روزنامههاي زنجيرهاي تلاش ميكنند موضوعي دستچندم مانند «برگزاري دادگاه متهمان حمله به سفارت عربستان» را به صورت هماهنگ و گسترده به تيتر يك خود تبديل كنند؟
نویسنده : محمد اسماعيلي
«در اولين جلسه دادگاه متعرضين به سفارت عربستان توسط متهم رديف اول مطرح شد: در تجمع حاضر بودم و فقط نگاه ميكردم»، «نخستين جلسه رسيدگي به پرونده متهمان حمله به سفارت عربستان برگزار شد: خودسرها در دادگاه»، «متعرضان به سفارت عربستان در نخستين جلسه دادگاه: پشيمانيم، عفو كنيد»، «متهمان حمله بهسفارتعربستان: پشيمانيم»، «اولين جلسه دادگاه متعرضان به سفارت عربستان به صورت علني برگزار شد؛ مقصرانگاري نيروي انتظامي از سوي متهمان»، «پشيماني متهمان حمله به سفارت عربستان، متهم رديف اول: من فقط تماشا ميكردم!، پشيماني متهمان حمله به سفارت عربستان»، «متهمان پرونده تعرض به سفارت عربستان نيروي انتظامي را مقصر دانستند؛ علنيهاي حمله به سفارت»و «هويت حملهكنندگان به سفارت بيان شود.»
اين بخشي از تيترهاي نخست روزنامههاي زنجيرهاي وابسته به جريان تجديدنظرطلب است كه روز گذشته در نيم تاي صفحات اين رسانهها برجسته شده بود، آن هم در شرايطي كه افكار عمومي داخلي هنوز در شوك فيشهاي نجومي و پرداختهاي غيرمتعارف بوده و از نتايج منفي برجام ناخرسند هستند. تيترهاي مكرر و متعدد نخستين جلسه دادگاه متهمان حمله به سفارت عربستان توسط روزنامههاي پرشمار جريان مدعي اصلاحطلبي اين سؤال اساسي را مطرح ميكند كه در شرايطي كه مردم همچنان منتظر تحقق وعدههاي پسابرجامي دولت هستند و انتظار دارند حداقلي از وعدههاي اقتصادي در اين دوره پديد آيد و در مقابل دولت ناتوان از تحقق شعارهايي است كه بهواسطه آن جامعه را به آينده روابط با واشنگتن اميدوار كرده بود و مردم را به ايجاد يك شوك بزرگ اقتصادي در كشور منتظر گذاشته بود. وعدههاي تجاري- اقتصادي پسابرجامي نه تنها تحقق نيافت بلكه رونمايي از فيش حقوقهاي نجومي توسط مديران دولتي چالش جديدي براي دولت بهوجود آورد و تبديل به يكي از نگرانيهاي اصلي جامعه در هفتههاي اخير شده است.
چرا تجديدنظرطلبان به معيشت مردم بيتفاوت هستند؟
حال سؤال اساسي اينجاست در شرايطي كه دغدغههاي اصلي جامعه، برآورده نشدن وعدههاي برجامي و لزوم تحقق وعدههاي داده شده توسط دولتمردان يازدهم و همچنين برخورد با مديران مجرم دولتي در باب فيشهاي حقوقي است چرا روزنامههاي زنجيرهاي تلاش ميكنند موضوعي دستچندم مانند «برگزاري دادگاه متهمان حمله به سفارت عربستان» را به صورت هماهنگ و گسترده به تيتر يك خود تبديل كنند؟ مگر نه اين است كه دولت و حاميان آن همواره تأكيد داشتهاند كه «دانستن حق مردم است»، پس چرا از پشت پردههاي فيشهاي حقوقي و لابيگريهاي صورت گرفته در دولت در اين باره سخن به ميان نميآورند و به تشريح دلايل شكست دولت در قضيه برجام چيزي نميگويند؟ چرا روزنامههاي زنجيرهاي هيچگاه از لزوم برخورد قضايي و حتي كيفري با مديران مجرم دولتي و صاحبان فيشهاي نجومي سخني به ميان نياورده و رقمهاي نجومي برخي از مديران دولتي را به تيتر يك خود تبديل نكردهاند و در مقابل تلاش ميكنند هر چند روز در ميان با برجستهكردن جرائم بابك زنجاني يا ديگر مفسدان اقتصادي اهداف حزبي خود را دنبال كنند؟ اگر چه اقدامات مفسدان اقتصادي نظير بابك زنجاني و حتي متهمان حمله به سفارت عربستان به هيچ عنوان قابل دفاع نيست و هر كدام از اين افراد بايد مورد مجازات قانوني قرار بگيرند اما برخورد دوگانه جماعت تجديدنظرطلب با مسئلهاي به نام فساد و جرم اين شائبه را مطرح ميكند كه روزنامههاي زنجيرهاي اين طيف تلاش ميكنند با بهكارگيري تاكتيكهايي نظير «اصلي كردن مسائل فرعي» اهداف حزبي پدرخواندههاي خود را محقق ساخته و توجهي به مشكلات و دغدغههاي عمومي مردم ندارند.
اساساً براي شخصيتها و رسانههاي اين طيف اولويتهاي مردمي جايگاهي ندارد و براساس مقتضيات حزبي- جناحي عمل كرده و آنجا كه برجسته كردن يك فساد اقتصادي به ضرر جريان متبوعشان تمام ميشود، ترجيح ميدهند سكوت كرده و در مقابل چنانچه پرداختن به يك اتفاق ساده و دست چندم اهداف و توقعات پدرخواندههاي آنها را تأمين كرده و به قدرتيابي آنها كمك ميكند تمام قد خود را به عنوان حاميان مردم و حقوق آنها نشان داده و دائم از لزوم احقاق حق جامعه سخن به ميان ميآورند. مصاديق و موارد بسياري را ميتوان براي اين برخورد دوگانه جريان مدعي اصلاحطلبي با پديده فساد و جرم ذكر كرد كه از جمله مهمترين آن مسئله جرائم متنوع و متكثر مهدي هاشمي است. با وجود آنكه مستندات فراواني از تخلفات و جرائم مهدي هاشمي موجود بود و در آن زمان مطالبه عمومي مردم برخورد با اين مجرم امنيتي، سياسي و اقتصادي بود و جلسه دادگاه وي چندين مرتبه رسانهاي شد اما رسانهها و رهبران اين جريان نه تنها چنين مسئلهاي را پوشش ندادند بلكه آن را با هدف كماهميت جلوه دادن مسئله به صورت گذرا مورد توجه قرار ميدادند. در نمونه ديگر ميتوان از حوادث سال 88 و خسارتهاي پيادهنظام جريان تجديدنظرطلب در كف خيابانهاي تهران ياد كرد؛ در آن شرايط كه طيف تندرو اين جريان دهها بانك و مركز دولتي و غيردولتي را مورد حمله جدي قرار داده و صدها مغازه و فروشگاه عمومي را به آتش كشانده و با رفتارهاي راديكال خود امنيت و آسايش مردم را با بحران مواجه ساخته بودند، نه تنها رسانهها و شخصيتهاي اين جريان اين رفتارهاي هزينهزا را محكوم نميكردند بلكه به حمايت از اين تندرويها پرداخته و برگزاري جلسات محكومان اين حوادث تلخ را تخطئه كرده و نمايشي عنوان ميكردند. هر چند بايد با هر متخلف يا مجرمي خواه اقتصادي باشد يا سياسي و امنيتي برخورد كرد اما بهراستي چرا طيف مدعي اصلاحطلبي با چنين پديدههايي برخورد دوگانه داشته و به صورت گزينشي با آن برخورد كرده بدون آنكه پاسخ قانعكنندهاي براي آن داشته باشد؟
تجديدنظرطلبان و استفاده مكرر از تاكتيك «فرعي كردن مسائل اصلي»
جريان تجديدنظرطلب طي سالهاي اخير بارها تلاش كرده بدون توجه به مشكلات مردم و تنها براي پيشبرد مطالبات حزبي خود از تاكتيك «فرعي كردن مسائل اصلي» استفاده كند تا به وسيله آن حاكميت و جريان رقيب را تحت فشار قرار داده و خود را به كانون قدرت نزديكتر كند. به عنوان نمونه ديگر ميتوان به رويكرد رهبران اين جريان در غائله 88 هم اشاره ديگري داشت. در آن مقطع كه رهبران فتنه و احزابي راديكالي مانند مجمع روحانيون بر شورشهاي خياباني و اردوكشي ميداني با تكرار كليد واژه تقلب بزرگ، عليه نظام اصرار داشتند حادثه غيرقابل دفاع زندان كهريزك بهانهاي براي فرعي كردن مسئله اصلي - كه همان فتنهانگيزي عليه نظام بود – شد كه رهبري در برخورد با چنين رفتاري ميفرمايند: «خيلي از روزنامههاي ما متأسفانه در انعكاس حقايق ضعيفند و در اصلي - فرعي كردن مسائل، غيرمنصفانه عمل ميكنند. در همين مسائل اخير، مسائل را بايد اصلي - فرعي كرد، مسئله اصلي چيست، يك سلسله مسائل فرعي هم پيرامون اوست، نه اينكه آن مسائل فرعي كماهميت است، اما مسئله اصلي اهميتش بيشتر از آنهاست. مسئله اصلي در اين قضاياي اخير، اصل انتخابات بود، زير سؤال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرمي بود كه انجام گرفت. چرا شما نسبت به اين جرم چشمتان را ميبنديد؟! اين همه زحمت كشيده بشود، مردم بيايند، يك شركت به اين عظمت، يك نصابشكني، يك ركوردشكني در دنيا در مردمسالاري، در دموكراسياي كه اينقدر ادعايش را ميكنند، انجام بگيرد، بعد يك عده مفت و مسلم بيايند بدون استدلال، بدون دليل، همان فرداي انتخابات بگويند: انتخابات دروغ است! اين كار كوچكي است؟! اين جرم كمي است؟!»
پشت به مطالبات مردمي، رو به اهداف جناحي
با توجه به آنچه گفته شد بايد گفت، در شرايطي كه وعدههاي انتخاباتي دولت نظير «همزماني چرخش سانتريفيوژها و چرخ زندگي مردم»، «گشايش فوري و محسوس 100 روزه معيشتي در جامعه»، «بازگرداندن اعتبار به پاسپورت ايراني»، «برداشتن تحريمهاي بينالمللي عليه كشور» و «خارج كردن ايران از زير سايه تهديد غربيها» رنگ تحقق به خود نگرفته است و دولت كماكان با نقض مكرر برجام توسط غربيها دست و پنجه نرم ميكند و از سوي ديگر حجم انتقادات از دولت با انتشار فيشهاي نجومي افزايش پيدا كرده است، به نظر ميرسد رسانههاي حامي دولت با برجسته كردن قضاياي دستچندم نظير برگزاري متهمان حمله به سفارت عربستان تلاش كرده آدرس غلط به افكار عمومي داده و ذهن مردم را از موضوعات اصلي مانند لزوم برخورد قضايي با مديران مجرم منحرف كند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]